مترادف کلات : ارگ، بارو، حصار، قلعه، کلاته
کلات
مترادف کلات : ارگ، بارو، حصار، قلعه، کلاته
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
ارگ، بارو، حصار، قلعه، کلاته
فرهنگ فارسی
قلعه، ده یاقلعه که برروی کوه ساخته شده باشد
( اسم ) ۱ - قلع. مستحکم حصار : ( گذر بر کلات ایچ گونه مکن گران ره روی خام گردد سخن ... ) . ( کنون بر کلات است و با مادرست جهاندار بافر و با لشکرست ) . ۲ - دهی کوچک
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
کلات . [ ] (اِخ ) قریه ای است دوفرسنگی جنوب بیدشهر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
کلات . [ ک َ ] (اِخ ) نام قلعه ای است از مضافات قندهار که بر سر کوه واقع است مشهور به قلات . (برهان ) (از رشیدی ). قلعه ای در قندهار. (ناظم الاطباء).
تیر تو از کلات فرود آورد هزبر
تیغ تو از فرات برآرد نهنگ را.
دقیقی .
گذر بر کلات ایچ گونه مکن
گر آن ره روی خام گردد سخن .
فردوسی .
در این میانه فزون دارد از هزار کلات
به هریک اندر دینار تنگها برتنگ .
فرخی .
زرادخانه ٔ تو بود هفتصد کلات
انبارخانه ٔ تو بود هفتصد حصار.
منوچهری .
خودچنین شد بربلند از ذات خویش
خیرخیر این نیلگون بی در کلات .
ناصرخسرو.
ز یک پهلویش بیشه ٔ آب کند
کلاتی دراو برز و کوهی بلند.
(گرشاسب نامه چ یغمائی ص 174).
هیچکس جز مردم آن ولایت (ریشهر) به تابستان آنجا نتواند بودن مگر بردز کلات و دیگر قلاع که امیر فرامرز راست . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 149). رجوع به کلاته شود. || بعضی گویند دهی که در آن دکان و بازار باشد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). || نام فنی از کشتی . (غیاث ).
کلات . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. محلی کوهستانی و سردسیر است 428 تن سکنه دارد آب آنجا از چشمه وقنات . محصول آن غلات ، بن شن ، میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلات . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منگور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. محلی کوهستانی و معتدل و سالم است و 226 تن سکنه دارد. آب آن از رود بادین آباد و چشمه و محصول آنجا غلات ، توتون ، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کلات . [ ک َ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی پیشتر مغرب کاکی . (فارسنامه ٔ ناصری ).
نگفتم مرو از کلات جرم
که آنجا فرود است با مادرم .
فردوسی (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
کلات. [ ک َ ] ( اِ ) قلعه یادهی بزرگ را گویند که برسر کوه یا پشته بلندی ساخته باشند خواه آباد باشد و خواه خراب ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). قلعه. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). ده کوچکی که بر پشته باشد. ( اوبهی ). دیهی باشد کوچک بر بلندی و اگر نیز خراب بود. ( لغت فرس اسدی ). دیه و قریه وقلعه بالای کوه. ( غیاث ) ( از رشیدی ). در ارمنی «کهلکه » و ظاهراً شکل قدیمی آن «کلاک » بوده و همین کلمه است که در اسماء امکنه مازندران بصورت «کلا» در آمده و قلعه معرب آن است... در طبری «کلا» ، «کلا» ، «قلا» ، «کلاته » و «کلایه » ( ده ، قلعه )، در مازندرانی کنونی کلا ( در آخر نام دیه ها درآید: حسن کلا، فیروزکلا ). در جندقی و بیابانکی کلات بمعنی ده و کلاته بمعنی مزرعه... گیلکی «کلا» و «کلایه »( 7 )( کیا کلایه )... در شاهنامه بمعنی مطلق شهر مستحکم و قلعه آمده... ( از حاشیه برهان چ معین ) :
تیر تو از کلات فرود آورد هزبر
تیغ تو از فرات برآرد نهنگ را.
گر آن ره روی خام گردد سخن.
به هریک اندر دینار تنگها برتنگ.
انبارخانه تو بود هفتصد حصار.
خیرخیر این نیلگون بی در کلات.
کلاتی دراو برز و کوهی بلند.
کلات. [ ک َ ] ( اِخ ) نام قلعه ای است از مضافات قندهار که بر سر کوه واقع است مشهور به قلات. ( برهان ) ( از رشیدی ). قلعه ای در قندهار. ( ناظم الاطباء ).
کلات . [ ک َ ] (اِخ ) در سابق معروف به کلات نادری و یکی از استحکامات نادرشاه افشارو از مستحکمترین قلاع شمال خاوری در مرز ایران محسوب میشده است . فعلا نام یکی از بخشهای پنچگانه ٔ شهرستان دره گز است . از طرف شمال به مرز ایران و شوروی و ازخاور به بخش سرخس و از جنوب به کوه آلاداغ هزارمسجد و بخش حومه ٔ شهرستان مشهد و از باختر به بخش لطف آبادمحدود است . بواسطه ٔ کوهستانی بودن کلیه مناطق بخش ، آب و هوای سردسیر محسوب است و بواسطه ٔ کثرت برف در بیشتر راههای آن در زمستان عبور و مرور قطع می شود. آب مزروعی قراء از چشمه سارها و رودخانه که عموماً شیرین و گوارا هستند، تأمین میشود، محصول عمده ٔ آن غلات ، انواع میوه و تولیدات دامی آنجا براثر بسیاری گوسفندان فراوان است و پوست آنها به قیمت گران به فروش میرسد. بخش کلات از 93 آبادی تشکیل شده و در حدود 15183 تن جمعیت دارد. کلات تا سال 1329 جزء شهرستان مشهد بود و از آن تاریخ به بعد از مشهد منتزع و تابع شهرستان درگز شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلات . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است کوهستانی از توابع کاخک گناباد و از دهستان زیبد بخش حومه ٔ این شهرستان . محلی است در دامنه و گرمسیر و 469 تن جمعیت دارد. آب آنجا از قنات و محصول آن غلات ابریشم و زعفران و شغل مردم زراعت است . از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فرهنگ عمید
۲. ده یا قلعه که بر روی کوه ساخته شده باشد.
دانشنامه عمومی
کلات در لغت به معنی ارگ، بارو و قلعه است و همان گونه که از نامش پیداست، این منطقه هویتش را از نادر می گیرد و فراز و فرودهای تاریخی اش را با نادر تجربه کرده است.
هنگامی که نادرشاه افشار در خراسان به حکومت رسید، ایران با آسیب جدی ضعف حکومت مرکزی روبه رو بود، اما نادر نه تنها این اتحاد را برای ایرانیان به ارمغان آورد بلکه مهاجمان ایران را نیز به عقب راند و کشورگشایی اش را تا هندوستان ادامه داد. او دستور ساخت کاخی را در کلات نادری داد که هم اکنون به عمارت خورشید یا کاخ خورشید مشهور است. او ظاهراً از این کاخ به عنوان محلی برای حفاظت از گنجینه نادر استفاده می کرده است. این کاخ تا پایان عمر نادر نیز نیمه کاره ماند، اما با همین شرایط در مدت زمان حکومت نادر مورد استفاده قرار می گرفت.
سرزمین کلات با توجه به این که در میان کوه قرار گرفته، به سرزمین دژهای نفوذ ناپذیر شهرت دارد و دلیل انتخاب کلات توسط نادر نیز همین نفوذناپذیری آن بوده است. به عبارت بهتر کاخ خورشید، کاخ و گنجینه گنج های نادر بوده است، تخت طاووس، الماس کوه نور، الماس دریای نور و گنج های حاصل از جهانگشایی او به هندوستان که فراوانی آن و گران بهایی ا ش در تاریخ شهره عام است تا جایی که می گویند نادر هنگامی که هند را فتح کرد، در برابر دریافت کلید گنجینه هندیان پذیرفت که حکمرانی را از حاکم هند سلب نکند و او حاکم هند بماند. او سپس گنجینه ای آنچنان ارزشمند با خود به ایران آورد که تا ۳ سال تمام ایرانیان از پرداخت مالیات معاف شدند.
این روستا در دهستان طیبی سرحدی غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۰ نفر (۱۴خانوار) بوده است.
ویکی پدیای انگلیسی
درگاه ملی آمار
آمار جمعیت روستایی استان بوشهر سایت اطلاع رسانی استان بوشهر (معاونت برنامه ریزی استانداری بوشهر)
دهستان ها و روستاهای شهرستان دشتی سایت مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی (مصوبه ۱۸ آبان ۱۳۶۵ خورشیدی).
تاریخ تحولات سیاسی - اجتماعی دشتی، حبیب الله سعیدی نیا، نشر موعود اسلام، بوشهر (۱۳۸۳)، ص ۳۸۶–۳۸۸.
کلات، روستایی است از توابع بخش کاکی شهرستان دشتی استان بوشهر ایران.
این روستا در دهستان کبگان قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ آمار رسمی جمعیت آن (۱۰ خانوار) ۴۴ نفر می باشد.
فهرست نام های سیگار
درگاه ملی آمار
کلات روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان عسلویه در استان بوشهر واقع در جنوب ایران.
این روستا در دهستان اخند قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۳۳۳ نفر بوده است.
کلات، نام روستایی است از دهستان زیبد، بخش کاخک در دامنهٔ کوه های جنوبی شهرستان گناباد. از شمال به یک دشت وسیع که به شهر گناباد منتهی می شود و از جنوب به کوه هایی متصل می باشد که به روستای باغستان علیا از توابع شهرستان فردوس منتهی می شود و از غرب به روستای سقی و از شرق با روستاهای فخ، دیسفان و شهر کاخک همجوار است.
در سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۷۰ این روستا دارای ۴۰۰ خانوار بوده و جمعیتی بالغ بر ۲۰۰۰ نفر داشته است. اما با مهاجرت جوانان روستا به شهرهای بزرگ نظیر مشهد و تهران جمعیت روستا رو به کاهش می باشد به گونه ای که اکنون شاید بتوان گفت به طور تقریبی بیش از ۲۰۰ خانوار در روستا زندگی نمی کنند و جمعیت روستا در حالت عادی به ۱۰۰۰ نفر هم نمی رسد. در مراسم مذهبی محرم و اعیاد باستانی نظیر نوروز با بازگشت جوانان به زادگاهشان جمعیت روستا به ۵۰۰۰ نفر هم می رسد.
مردم روستای کلات در فصول مختلف به کارهای متعددی اشتغال دارند.کار اصلی مردم روستا کشاورزی است که از اواخر زمستان با کاشت غلات شروع می شود. پس از کشت غلات نوبت به کشت های بهاره نظیر سبزیجات و صیفی جات می رسد. این محصولات شامل خیار سبز، تره، جعفری، ریحان، مرزه، لوبیا سبز و گوجه فرنگی می شود.مردم روستا در کنار کشاورزی خود کارهای متعددی از قبیل دامداری نیز دارند. به این منظور در کنار کشت محصولات یاد شده کاشت علوفه های دامی نظیر یونجه، شبدر، ذرت علوفه ای و چغندر به منظور تأمین نیاز دام های اهالی نیز انجام می شود.دام های تحت پرورش شامل گوسفند، گاو و مرغ می شود. البته در فصل بهار پرورش کرم ابریشم که از کارهای با درآمد مناسب است نیز انجام می شود.از دیگر اقلام قابل کشت در روستا زعفران می باشد. این محصول مدت هاست که در این منطقه کشت می شود و پیشینهٔ کاشت آن اگر قدیمی تر از زعفران قائنات نباشد هم دوره با آن می باشد.اقتصاد چند محصولی این منطقه این امکان را به مردم داده است که در صورت افت قیمت یا خسارات طبیعی وارده به برخی از محصولات، مردم دچار تنگدستی و فقر نشوند.
فهرست روستاهای ایران
کلات روستایی از توابع بخش فلارد شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری ایران است.
این روستا در دهستان پشتکوه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۵ نفر (۸خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان زرآباد شرقی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۹۲ نفر (۴۸خانوار) بوده است.
کلات در لغت به معنی «آبادی و زیستگاه بر فراز کوه» است و همان گونه که از نامش پیداست، این منطقه هویتش را از نادر می گیرد و فراز و فرودهای تاریخی اش را با نادر تجربه کرده است.
هنگامی که نادرشاه افشار در خراسان به حکومت رسید، ایران با آسیب جدی ضعف حکومت مرکزی روبه رو بود، اما نادر نه تنها این اتحاد را برای ایرانیان به ارمغان آورد بلکه مهاجمان ایران را نیز به عقب راند و کشورگشایی اش را تا هندوستان ادامه داد. او دستور ساخت کاخی را در کلات نادری داد که هم اکنون به عمارت خورشید یا کاخ خورشید مشهور است. او ظاهراً از این کاخ به عنوان محلی برای حفاظت از گنجینه نادر استفاده می کرده است. این کاخ تا پایان عمر نادر نیز نیمهکاره ماند، اما با همین شرایط در مدت زمان حکومت نادر مورد استفاده قرار می گرفت.
فهرست شهرهای ایران
کُلّات:بی مصرف. بدرد نخور. فرسوده. هر چیز خراب و مستعمل را می گویند.
دانشنامه آزاد فارسی
ایالت سابق پاکستان. اکنون در بلوچستان ادغام شده است. کلات دارای چراگاه های مناسب برای گله های گاو و گوسفند است.
گویش مازنی
از توابع خرم آباد تنکابن
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
کل::خانه. کلبه
لات::بین کوهها
خانه های بین کوه. روستا
قوم بزرگ لک قومی به پهنای ایران زمین
زنده و پایدار باد لک و لکستان بزرگ
همخانواده با سانسکریت : کرته