کلمه جو
صفحه اصلی

اتر


مترادف اتر : اثیر، سیاله، ماده سیال

فارسی به انگلیسی

ether

فارسی به عربی

اثیر

فرهنگ اسم ها

اسم: آتر (دختر) (فارسی) (تلفظ: atar) (فارسی: آتَر) (انگلیسی: atar)
معنی: آذر، اخگر، آتش

مترادف و متضاد

ether (اسم)
اتر، اثیر، عنصراسمانی

اثیر، سیاله، ماده‌سیال


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - یونانیان قدیم و بتقلید آنان اقوام دیگر اتر را بجسمی سیال و رقیق که قسمت فوقانی کر. ارض را فرا گرفته اطلاق میکردند . ۲ - بخار رقیق و ماد. سیال و سریع التبخیری است که قسمتی از فضای ماورای جو را اشغال کرده و در تمام اجسام نافذ است . دانشمندان فیزیک آنرا عامل انتقال نور و حرارت و الکتریسیته دانسته اند . دارای هیچگونه وزنی نیست در خلائ و هم. محیط های شفاف که نور از آن عبور میکند موجود است اثیر ۳ - نمک فرار و سریع التبخیری است که از ۳ - یکی از اسیدهای معدنی یا آلی با الکل ۳ - می آید اترسل . ۴ - ماده ای که از گرفتن یک مولکول آب از دو مولکول الکل حاصل شود اتر اکسید .
فال بد

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ فر. ] ( اِ. ) ۱ - جسمی سیال و رقیق که قسمت فوقانی کرة زمین را فراگرفته . ۲ - نمک فرار که از ترکیب یکی از اسیدهای معدنی یا آلی با الکل به دست می آید. ۳ - ماده ای که از گرفتن یک مولکول آب از دو مولکول الکل حاصل شود و به عنوان داروی بیهوشی و حلال ب

(اِ تِ) [ فر. ] ( اِ.) 1 - جسمی سیال و رقیق که قسمت فوقانی کرة زمین را فراگرفته . 2 - نمک فرار که از ترکیب یکی از اسیدهای معدنی یا آلی با الکل به دست می آید. 3 - ماده ای که از گرفتن یک مولکول آب از دو مولکول الکل حاصل شود و به عنوان داروی بیهوشی و حلال به کار رود.


لغت نامه دهخدا

اتر. [ اَ ت َ ] (اِ) در تداول خانگی ، فال بد.
- اترزدن ؛ فال بد زدن . شگون بد زدن . تشاؤم .
|| رشته ٔ دراز که بازیاران گاه ریاضت بر پای باز بندند تا آنگاه که خواهند بازگردانند.


اتر. [ اِ ت ِ ] (فرانسوی ،اِ) رجوع به اثیر شود.


اتر. [ اَ ت َ ] ( اِ ) در تداول خانگی ، فال بد.
- اترزدن ؛ فال بد زدن. شگون بد زدن. تشاؤم.
|| رشته دراز که بازیاران گاه ریاضت بر پای باز بندند تا آنگاه که خواهند بازگردانند.

اتر. [ اِ ت ِ ] ( فرانسوی ،اِ ) رجوع به اثیر شود.

فرهنگ عمید

مایعی فرّار، بی رنگ، و شدیداً قابل اشتعال که از ترکیب اسید با الکل حاصل می شود و به عنوان داروی بی هوشی به کار می رود.

دانشنامه عمومی

آتر. آتر به معنای آتش و در ادبیّاتِ مزدیسنا فرزندِ اهورامزدا شمرده شده است.
آذر، ایزدِ نگاهبانِ آتش و فروزهٔ اهورامزدا است برای همین گاه او را در شمار امشاسپندان آورده اند. آتر به همراه میترا موفق می شوند فره را از گرندِ دیو اژی دهاک نجات دهند.

دانشنامه آزاد فارسی

اتر (شیمی). اِتِر (شیمی)(ether)
در شیمی، هر یک از مجموعه ترکیبات شیمیایی آلی دارای یک اتم اکسیژن که با اتم های دو گروه رادیکال آزاد هیدروکربن (فرمول کلی'R-O-R) متصل می شوند همچنین نام مشترکی برای اتوکسی اتان۱C۲H۵OC۲H۵ (دی اتیل اتر۲ نیز نامیده می شود). از این ماده به منزلۀ داروی بی هوشی و عامل ضدعفونی کنندۀ سطوح خارجی پیش از انجام عمل های جراحی استفاده می کنند. این ماده همچنین در نقش حّلال، و در استخراج روغن ها، چربی ها، پارافین، رزین، و آلکالوئید۳به کار می رود. اتوکسی اتان مایعی بی رنگ، فرّار، قابل اشتعال و اندکی محلول در آب است که با اتانول ترکیب می شود. این ماده حاصل ترکیب اسید سولفوریک سیرشده، با اتانول در دمای ۱۴۰ درجۀ سانتی گراد یا ۲۴۸ درجۀ فارنهایت است.

اتر (فیزیک). اِتِر (فیزیک)
رجوع شود به:اثیر

گویش مازنی

( آتر ) /aater/ دشت زمین بایر - دیم کاری
/ater/ سطحی که در زمین کشاورزی که به علت بالا بودن ارتفاع آن، کمتر به زیر آب رود & مستقیم به طرف چیزی یا کسی رفتن - بی محابا گذشتن ۳طناب رخت آویز از الیاف گیاهی ۴حدود

سطحی که در زمین کشاورزی که به علت بالا بودن ارتفاع آن،کمتر ...


۱مستقیم به طرف چیزی یا کسی رفتن ۲بی محابا گذشتن ۳طناب رخت ...


پیشنهاد کاربران

آتَرِ ( اوستایی ) 1ـ به سوی ـ طرف این یا آن 2ـ تجاوز ـ دست یازی ـ دست اندازی به مال دیگران.

آتر نام ایزد آتش هم هست و کلا معنیش هم بیشتر آتش هست تا صفات بد😊

آتَر ( اوستایی ) آتش

به معنی آتش است و با لغات آگِر - آذِر - آوِر - آیِر در زبان کردی و فایِر در زبان انگلیسی هم معنی و هم خانواده است

در زبان مازندرانی، اترater که e باید به صورت نیم کسره تلفظ شود، به معنی زمین پایین دستی که لم یزرع است تلقی میشود.

آتَرَ ( اوستایی ) بد، تباهکار، خلافکار، مجرم، شیطان، اهریمن، دیو.

آتر که همان واژهٔ آذر یا آتش است و واژه اوستایی آن 'آدُر است و در پارسی میانه به آن آدُر گویند.
واژهٔ آتَش که در پارسی میانه آتَخش بوده، برگرفته از این واژه است

قوم ماد ::جد قوم آذری
قوم پارس ::جد قوم لر
قوم پارت ::افغان. پشتو

ساتراپ آتروپاتگان ::استان آذربایجان - آذربایگان

شهر مغان آذربایجان
طایفه مغان قوم ماد

آتَر نام نهمین روز هر ماه در گاهشمار و گاهنامه اوستایی است.

اِتِر
اِتِر واژه ای ایری ( ایرانی ) - اروپایی است :
اِتِر< تِر<تیر<تیره = تاریکی ، سیاهی
آتیره : آ - تیره = پاد ِ تاریکی ، ضد ( زِد ) سیاهی
از زِد ِ تاریکی ، روشنایی را ساختند :
اِتِر = آتیر ، آذیر ، آذر ، آتَر ، آتَرش ( آتش ) ، آگِر
پیش نهاد در هوزهء شیمی ( خیم گَردانی ، کیمیا ) و فَرارَوان شناسی:
آتیر ، آتار ( آتاریک )

اِتِر
اِتِر بیگمان واژه ای ایری ( ایرانی ) است :
اِتِر< تِر<تیر<تیره = تاریکی ، سیاهی
آتیره : آ - تیره = پاد ِ تاریکی ، ضد ( زِد ) سیاهی
از زِد ِ تاریکی ، روشنایی را ساختند :
اِتِر = آتیر ، آذیر ، آذر ، آتَر ، آتَرش ( آتش ) ، آگِر
پیش نهاد در هوزهء شیمی ( خیم گَردانی ، کیمیا ) و فَرارَوان شناسی:
آتیر ، آتار ( آتاریک )



کلمات دیگر: