مترادف کانون : انجمن، باشگاه، پاتوق، جمعیت، کلوب، لنگر، محفل، مرکز، آتشدان، روش، قاعده
برابر پارسی : باشگاه، آتشدان
[name of two jewish and Syriac months]
fireplace, hearth, society or club, focus
center, club, epicenter, focus, hub
انجمن، باشگاه، پاتوق، جمعیت، کلوب، لنگر، محفل، مرکز
آتشدان
روش، قاعده
۱. انجمن، باشگاه، پاتوق، جمعیت، کلوب، لنگر، محفل، مرکز
۲. آتشدان
۳. روش، قاعده
[اپتیک] نقطهای بر روی محور عدسی که تصویر نقطهای در بینهایت بر روی آن تشکیل میشود [زبانشناسی] در ساخت اطلاع جمله، سازهای که گوینده با استفاده از آهنگ یا نشانهای دیگر آن را با تأکید بیان میکند [ژئوفیزیک] محل رها شدن انرژی زمینلرزه و آغاز شکستگی در درون زمین