کلمه جو
صفحه اصلی

لالی

فارسی به انگلیسی

dumbness


dumbness, muteness

مترادف و متضاد

dumbness (اسم)
لالی

فرهنگ فارسی

توماس - آرتوردو فرماندار فرانسه در هند ( و . رمانس درفینه ۱۷٠۲ - مقت. ۱۷۶۶ م. ). وی از انگلیسها شکست خورد و در برگشت باتهام خیانت محکوم و اعدام شد .
( اسم ) جمع لولو مرواریدها: چنانکه در کتاب محکم و کلام قدیم لالی این سه اسم متعالی را در یک سلک نظم قرار داده است ...
جمع لوئ لوئ از شعرا و قضات عثمانی قرن نهم هجری از سنجاق ساروخان وی از محضر درس کمال پاشازاده مشهور استفاده کرده است .

فرهنگ معین

(لَ لِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ لؤلؤ، مرواریدها.

لغت نامه دهخدا

لالی . (اِخ ) اسمش میرخرد برادر میرکلان سبزواری است . فاضل خوش طبعی بوده و این دو شعر از او است :
به این شادم که باشد یار سرگرم جفای من
که یادی میدهد از اعتمادش بر وفای من .
او در حجاب از من و من منفعل از او
در حیرتم که چون طلبم کام دل از او.

(آتشکده ٔ آذر ص 81).



لالی . (اِخ ) حسن بیگ . از شعرای ایران و از مردم همدان . وفات به سال 1002 هَ . ق . این بیت او راست :
مرا ز بستر هجران سر جدائی نیست
بجز خیال تو با غیر آشنائی نیست .

(قاموس الاعلام ترکی ).



لالی . (اِخ ) دهی از دهستان بخش قلعه زراس شهرستان اهوازواقع در 44 هزارگزی شمال قلعه ٔ زراس دارای 220 تن سکنه ٔ شیعه فارسی زبان . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و راه مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


لالی . (اِخ ) موضعی به مغرب اصفهان .


لالی . (حامص ) گنگی . بی زبانی . گفتن نتوانستن . بکم . بکامة.


لالی . [ لال ْ لی ] (اِخ ) تماس آرتور دو. بارُن دوتلندال . فرمانفرمای فرانسه در هند. مولد رُمانس (درُم ) (1766 - 1702).


( لاَّلی ) لاَّلی. [ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ لؤلؤ. ( منتهی الارب ) :
آورد لاَّلی به جوال و بعبایه
از ساحل دریا چو حمالان به کتف سار.
منوچهری.
گهی لاَّلی پاشد همی و گه کافور
گهی حواصل پوشد همی و گه سنجاب.
مسعودسعد.
بر گل سرخ از نم اوفتاده لاَّلی
همچو عرق بر عذار شاهد غضبان.
سعدی.
نظم مدیح او نه به اندازه من است
لیکن رواست نظم لاَّلی به ریسمان.
سعدی.
و چهار اسب با زین و لگام از طلا و مکلّل به جواهر و لاَّلی و چهار شمشیر با کمر زرین کیخسرو به بیژن بخشید. ( تاریخ قم ص 80 ).

لاَّلی. [ ل َ ] ( اِخ ) از شعرا و قضات عثمانی در قرن دهم هجری از سنجاق ساروخان. وی از محضر درس کمال پاشازاده مشهور استفاده کرده است. این مقطع او راست :
خیال خرده فکرایت وصف دنداننده دلدارک
لاَّلی تا که نظمک او له در و گوهر مکنون.
( قاموس الاعلام ترکی ).

لالی. ( حامص ) گنگی. بی زبانی. گفتن نتوانستن. بکم. بکامة.

لالی. ( اِخ ) اسمش میرخرد برادر میرکلان سبزواری است. فاضل خوش طبعی بوده و این دو شعر از او است :
به این شادم که باشد یار سرگرم جفای من
که یادی میدهد از اعتمادش بر وفای من.
او در حجاب از من و من منفعل از او
در حیرتم که چون طلبم کام دل از او.
( آتشکده آذر ص 81 ).

لالی. ( اِخ ) حسن بیگ. از شعرای ایران و از مردم همدان. وفات به سال 1002 هَ. ق. این بیت او راست :
مرا ز بستر هجران سر جدائی نیست
بجز خیال تو با غیر آشنائی نیست.
( قاموس الاعلام ترکی ).

لالی. [ لال ْ لی ] ( اِخ ) تماس آرتور دو. بارُن دوتلندال. فرمانفرمای فرانسه در هند. مولد رُمانس ( درُم ) ( 1766 - 1702 ).

لالی. ( اِخ ) موضعی به مغرب اصفهان.

لالی. ( اِخ ) دهی از دهستان بخش قلعه زراس شهرستان اهوازواقع در 44 هزارگزی شمال قلعه زراس دارای 220 تن سکنه شیعه فارسی زبان. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

فرهنگ عمید

( لآلی ) = لؤلؤ

دانشنامه عمومی

لالی از شهرهای استان خوزستان است. این شهر مرکز شهرستان لالی است. تا قبل سال ۱۳۶۸ روستای لالی مرکز بخش اندیکا بود که در این سال از لالی به قلعه خواجه منتقل شد.
مختصات و ارتفاع
نام شهردار و سال شهر شدن
شهر لالی از جنوب به شهرستان مسجدسلیمان، از شرق و جنوب شرقی به شهرستان اندیکا، از جنوب غربی به گتوند، از شمال و شمال غربی به سردشت دزفول محدود می شود. مساحت آن حدود ۱٬۴۰۰ کیلومتر مربع است.
این شهر دارای زمستانهای نسبتاً سرد و تابستان های گرم و بهاری دلپذیر می باشد. میزان بارندگی سالانه حدود ۵۰۰میلیمتر است. ارتفاع آن از سطح دریا نزدیک ۴۹۳ متر است.
مردم این شهر لر هستند و به زبان لری (گویش بختیاری) صحبت می کنند. مردم آن از طوایف مختلف ایل بختیاری هستند.

لالی (مجموعه داستان ). لالی مجموعه داستانی است به هم پیوسته از بهرام حیدری که در سال ۱۳۵۸ توسط انتشارات امیرکبیر منتشر و به عنوان بهترین مجموعه داستان سال انتخاب شد. این اثر مشهورترین اثر وی است.

لالی (مجموعه داستان). لالی مجموعه داستانی است به هم پیوسته از بهرام حیدری که در سال ۱۳۵۸ توسط انتشارات امیرکبیر منتشر و به عنوان بهترین مجموعه داستان سال انتخاب شد. این اثر مشهورترین اثر وی است.
حیدری، بهرام. «لالی»، تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۸.
صادقی شهپر،رضا. «نخستین رمان اقلیمی در داستان نویسی معاصر ایران». کتاب ماه ادبیات، مرداد ۱۳۸۹، شماره ۱۵۴ (صفحات ۳۵-۳۹)
جعفری (قنواتی)،محمد. «در قلمرو ادبیات اقلیمی». کتاب ماه ادبیات و فلسفه، اسفند ۱۳۸۱ و فروردین ۱۳۸۲، شماره ۶۵ و ۶۶ (صفحات ۱۴۰ تا ۱۴۵)
ارسطویی،شیوا. و اذکایی،پرویز. (و دیگران). «در ماه گذشته چه کتاب ها یا کتاب هایی خوانده اید؟». مجله ی کلک. مرداد و آذر ۱۳۷۶، شماره ۸۹ و ۹۳ (صفحات ۳۶۱ تا ۵۳۳)
«از شیرکو بی کس تا بهرام حیدری؛ تناقض رسانه های دولتی». ایبنانیوز. ۲۷ شهریور ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۰۷ (لینک منقضی. لینک حاوی محتوای محذوف)
اولین داستان کتاب لالی، «ناهار فردا کباب است»، برشی است از یک روز زندگی طبیعی و مشقت بار خانواده ای در سال های ۵۵ که به وسیله مستمری ناچیز بیمه امرار معاش می کنند و فشار مالی و فقر آن چنان بر آن ها وارد می شود که خوردن گوشت، آن هم ماه تا ماه برایشان رؤیایی می شود دور و دست نیافتنی که در خواب هایشان به صورت کابوس تحقق می یابد.
در داستان «حسین سلیمانی»، حیدری سرگذشت دردناک و رقت بار دوران کودکی دانش آموزی را از زبان خوش به تصویر می کشد، هرچند داستان زندگی حسین، شاید برای خیلی ها غیرواقعی و ناملموس جلوه کند، اما حیدری از آن یک تمثیل می سازد. یک تمثیل کلی از زندگی تمام ملت، که به درون دره پرتاب می شوند. طرح داستان، ب سیار ساده است و حیدری با شیوهٔ فلش بک، داستان را به جلو می راند. هرچند داستان، در قسمت های پایانی، شعارگونه می شود، اما به دل می نشیند.
راوی کتاب لالی، در بیشتر داستان هایی که در زمینهٔ شغلی اش، معلمی و کلاس درس نوشته است، به رابطهٔ بین معلم و شاگرد اهمیت زیادی می دهد. در داستان «غیرمنتظره» از برپا کردن بچه ها ناراحت می شود؛ و در همین داستان است که خودش، به صورت عینی تر، در سیمای آقای مرادی تجلی می کند. غیرمنتظره، کشمکش درونی مرادی است با خلقیات عنان گسسته اش. در برابر فقر عریان که قرار می گیرد، تحملش را از دست می دهد و خود را محکوم شده می بیند و احساس می کند که دارد به این بچه ها ظلم می کند. غیرمنتظره، بی آن که طرح مشخص و جانداری داشته باشد، خوب نوشته شده و در حقیقت، دست آویزی است برای گفتن حرف های خصوصی تر راوی.

واژه نامه بختیاریکا

سرزمین صاف دشت هموار، مرکزی ترین نقطه بختیاری ، شهر الگوی گویش بختیاری اصیل

پیشنهاد کاربران

لالی اسم پسر مهدی خان بختیاروند پسر خلیل خان بختیاروند پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان از طایفه منجزی بختیاروند است

مهدی پور های منجزی از نسل مهدی خان هستند

کلمه ی عربی هست. مفرد ِش لوءلوء هست. ( لآلی کلمه ی جمع هست ) . = مرواریدها. دُر ها /گوهری که معمولا سفید و درخشانه ، داخل برخی نرم تنان دو کفه ای مانند صدف مروارید درست میشه.

شهر لالی::معنی به لری بختیاری
لالی ::لاله ای. دشت لاله

درر ، مروارید

دشت لاله

لالی پسر مهدی خان بهداروند
پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان *طهماسب *پسر شاه حسین خان پیلی بختیاروند ایلخان پسر رستم خان بختیاروند پلنگ

تیره مهدی پور *مهدی وند*
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند
تیره لالی ساکن در خوزستان و لرستان

پسران مهدی خان ( لالی. عالی. شاه قلی
. . . .




برخلاف نظر مردم لالی که میگویندمعنی لالی : شهر لاله هاست یا همون لاله ای .
من بعید میدانم به نظر بنده معنی لالی مروارید است لالی جمع مروارید ست.
( منبع لغت نامه معین )

جمعِ لؤلؤ ، مروارید ها

لالی ( Lali ) در زبان سانسکریت به معنی دختر عزیز هست


کلمات دیگر: