خدری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خدری . [خ َ دِ ] (اِخ ) دهی است در نواحی قاین از نیم بلوک .
خدری .[ خ َ ] (اِخ ) نام تیره ای است از کورکور هفت لنگ ایل بختیاری . رجوع به جغرافیایی سیاسی کیهان ص 73 شود.
خدری . [ خ ُ ری ی ] (ص نسبی ) منسوب به خُدرَه . که نام گروهی از انصار باشد و از ایشانست : ابوسعید الخدری . (ازانساب سمعانی ) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
خدری . [ خ َ دَ ] (ع ص ، اِ) دردیست که حس عضو باطل کند. (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ). خدری یا وجع خدری یکی از پانزده درد است که دارای نامند. شیخ الرئیس در قانون در اصناف اوجاع التی لها اسماء گوید: سبب الوجع الخدری ؛ اما مزاج شدید البرد و اما انسداد مسام منافذ الروح الحساس الجاری الی العضو لعصب او امتلاءاوعیته . یکی از شارحین نصاب الصبیان گوید: دردیست که با آن درد چنان یافته شود که حس آن عضو نقصان پذیرفته یا باطل گشته و صاحب ذخیره ٔ خوارزمشاهی گوید: المی است گویی آن عضو خفته است . (یادداشت از مؤلف ).
خدری . [ خ ِ ] (ص نسبی ) منسوب به خِدَره که بطنی است از ذهل بن شیبان . (از انساب سمعانی ).
خدری . [ خ ِ دِ ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در 12هزارگزی شمال باختری سکوهه و 5هزارگزی باختر شوسه ٔ زاهدان به زابل . این ناحیه در جلگه واقع و آب و هوای آن گرم و معتدل با 117 تن سکنه ٔ فارسی و بلوچی زبان است . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند است و محصولاتش غلات می باشد و اهالی آنجا به کشاورزی و گله داری گذران می کنند و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
خدری . [ خ ِ دِ ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در سیزده هزارگزی شمال باختری سکوهه و هفت هزارگزی باختری شوسه ٔ زاهدان به زابل . این ناحیه در جلگه واقع است با آب و هوای گرم و معتدل و 188 تن سکنه ٔ فارسی و بلوچی زبان . آب آنجا از رودخانه ٔ هیرمند و محصولاتش غلات و لبنیات است . اهالی آنجا به کشاورزی و گله داری گذران می کنند و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
خدری . [ خ ِ دِ ] (اِخ ) دهی است ازبخش میان گنگی شهرستان زابل . واقع در 5هزارگزی جنوب ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان . این ناحیه در جلگه واقع است با آب و هوای گرم و معتدل و 177 تن سکنه ٔ فارسی و بلوچی زبان . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و محصولاتش غلات است و اهالی به کشاورزی گذران می کنند و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
خدری . [ خ ِ دِ ] (اِخ ) نام دهی است از دهستان ترک شهرستان ملایر. واقع در 24هزارگزی شمال شهر ملایر و 15هزارگزی خاور راه شوسه ٔ ملایر به همدان . این ناحیه در جلگه واقع است با آب و هوای معتدل و مالاریایی و 372 تن سکنه ترکی و فارسی زبان . آب آن از قنات و محصولاتش غلات ، انگور و لبنیات است . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران می کنند و از صنایع دستی زنان قالی می بافند. راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
خدری . [ خ ُ ] (اِخ ) سعدبن مالک بن سنان خدری انصاری خزرجی ، مکنی به ابوسعید از صحابیان و ملازمان پیغمبراسلام بود و در دوازده غزوه با پیغمبر بجنگ رفت و هزاروصدوهفتاد حدیث در صحیحین بدو منسوب است . وی بسال 74 هَ . ق . در مدینه وفات یافت . (رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 366 شود). در تاریخ گزیده (ص 217 چ 1) از ابورافعبن سعدبن مالک بن سنان خدری نام برده شده که در 74 هَ .ق . درگذشته و 94 سال عمر داشته است . ظاهراً این دو خدری که در سال وفات و قسمتی از نام با هم مشترکند، یکی می باشند و صحیح در اینجا قول زرکلی است .
خدری . [ خ ُ ری ی ] (ع ص ، اِ) خر سیاه نر. (از منتهی الارب )(از تاج العروس ). || جای تاریک . || ابر سیاه . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
خدری. [ خ ُ ری ی ] ( ع ص ، اِ ) خر سیاه نر. ( از منتهی الارب )( از تاج العروس ). || جای تاریک. || ابر سیاه. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ).
خدری. [ خ ُ ری ی ] ( ص نسبی ) منسوب به خُدرَه. که نام گروهی از انصار باشد و از ایشانست : ابوسعید الخدری. ( ازانساب سمعانی ) ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ).
خدری. [ خ ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به خِدَره که بطنی است از ذهل بن شیبان. ( از انساب سمعانی ).
خدری.[ خ َ ] ( اِخ ) نام تیره ای است از کورکور هفت لنگ ایل بختیاری. رجوع به جغرافیایی سیاسی کیهان ص 73 شود.
خدری. [خ َ دِ ] ( اِخ ) دهی است در نواحی قاین از نیم بلوک.
خدری. [ خ ُ ] ( اِخ ) سعدبن مالک بن سنان خدری انصاری خزرجی ، مکنی به ابوسعید از صحابیان و ملازمان پیغمبراسلام بود و در دوازده غزوه با پیغمبر بجنگ رفت و هزاروصدوهفتاد حدیث در صحیحین بدو منسوب است. وی بسال 74 هَ. ق. در مدینه وفات یافت. ( رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 366 شود ). در تاریخ گزیده ( ص 217 چ 1 ) از ابورافعبن سعدبن مالک بن سنان خدری نام برده شده که در 74 هَ.ق. درگذشته و 94 سال عمر داشته است. ظاهراً این دو خدری که در سال وفات و قسمتی از نام با هم مشترکند، یکی می باشند و صحیح در اینجا قول زرکلی است.
خدری. [ خ ِ دِ ] ( اِخ ) دهی است ازبخش میان گنگی شهرستان زابل. واقع در 5هزارگزی جنوب ده دوست محمد نزدیک مرز افغانستان. این ناحیه در جلگه واقع است با آب و هوای گرم و معتدل و 177 تن سکنه فارسی و بلوچی زبان. آب آن از رودخانه هیرمند و محصولاتش غلات است و اهالی به کشاورزی گذران می کنند و راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
خدری. [ خ ِ دِ ] ( اِخ ) نام دهی است از دهستان ترک شهرستان ملایر. واقع در 24هزارگزی شمال شهر ملایر و 15هزارگزی خاور راه شوسه ملایر به همدان. این ناحیه در جلگه واقع است با آب و هوای معتدل و مالاریایی و 372 تن سکنه ترکی و فارسی زبان. آب آن از قنات و محصولاتش غلات ، انگور و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران می کنند و از صنایع دستی زنان قالی می بافند. راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
دانشنامه عمومی
خدری (زابل)
خدری (ستوده)
خدری (ملایر)
خدری (تیره)
این روستا در دهستان جوکار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۳۲۶ نفر (۹۳ خانوار) بوده است.
پیشنهاد کاربران
طیفه زراسوند دو تیری ( هیهاوند - کور کور )
طایفه زراسوند از دو تیره تشکیل شده
کورکور
هیهاوند
هر گردی گردو نیست.
در طایفه زراسوند اولاد خدر وجود دارد نه
طایفه
******
طایفه موری طایفه یا تیره بنام خدری ندارد . بلکه تیره غریبوند که تعدادی خانوارها فامیلی خدری گذاشتند. .
لطفا" ابهام زدایی نفرمایید
بهدار
با جمال
لیراو
عالی
پسران ( خدر. بهمن. طیب. یوسف. اردشیر. کوروش )
ایل خدرعالی ( خیرالی )
ایل بهمن عالی ( بهمئی )
ایل طیب عالی ( طیبی )
ایل یوسف عالی ( یوسفی )
ایل اردشیر عالی ( شیرالی )
ایل کروش عالی ( کوروش عالی. کرایی )
در طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند *بختیاروند *
خدر پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
طایفه خدری بهداروند در گناوه. دیلم. بهبهان. دشتی
جهانگیر خان *جهان گی خ:::جهانگیخ*
*بختیاروند *
تش خواجه نورالدین در تیره خدری خلیلی
ساکن در جهانگیری مسجدسلیمان. خیرآباد لالی. اندیکا. خواجه آباد مسجدسلیمان.
فلارد.
طایفه خدری بهداروند در گناوه. دیلم.
بهبهان. دشتی
که خود طایفه خدری از چند شعب تشکیل میشود، زبان مردمان طایفه خدری لری بختیاری میباشد
زیرمجموعه های طایفه خدری؛
*تیره عزیزبهرام ( خلیلی، بهرامی، خدری، حیدری، دانشور )
*تیره علی خلف ( آقابکی، آقابیگی، خلفیان، ذوالفقاری، رئیسی، مرادی، اسکندری، بختیاری )
*تیره خدری ( خدری های ساکن دیلم ، گناوه، لیراوی، بوشهر، ک در زمان حکومت کریم خان زند اینها از منطقه چغاخور چهارمحال بختیاری به بوشهر کوچ کردند. )
*تیره بدرحاتم ( حاتمی، خدری )
*تیره حفشهرخ یا حافظ شاهرخ ( حافظی، خدری، بختیاری )
*تیره رحیم مقور یا رحیم قلدر ( رحیمی، خدری، بختیاری )
ایل زراسوند طایفه خدری
ایل بزرگ لیراوی است
شجرنامه ایلی
بهدار
بایوجمال
لیراو
عالی
پدر
( بهمن. اردشیر. طیب. خدر. یوسف )
این پنج برادر پنج ایل تشکیل دادند
و در هفت شهر لیراوی سکونت دارند
طایفه خضری از ایل خدری در استان بوشهر زندگی
می کند
**
قابل توجه
طایفه زراسوند از دو تیره
ایهاوند و کورکور تشکیل شده
که در این دوران اولاد زیر مجموعه این
تیره ها را تیره می خواند
****
جمعیت ایل خدرعالی دهها برابر
جمعیت اولاد خدری زراسوند است
چقاخور روستای کوچک در استان چهار محال است
کجای دنیا دیدید فقط به خاطر تشابه
اسمی
یک طایفه بزرگ را زیر مجموعه ی
یک اولاد کوچک کنند؟؟! ! . . .
شما هم مانند از اولاد حاج علی اورک
یاد گرفتید
که حاج علی را برادر اردشیر جد طایفه شهنی بابادی می داند
طایفه شهنی از 12 تیره تشکیل شده
ولی اولاد حاج علی از چند اولاد ) )
واقعا مراتب ایلی را نمی دانید
***
یاد بگیرید
قوم:: لر
ایل بزرگ::بختیاری
شاخه ::هفت لنگ
ایل::بختیاروند *بهداروند *
طایفه :خدرعالی لیراوی *خیرالی *
تیره: دوست محمد خان
تش: علی خان
اولاد :جمشید
****
شجرنامه ایل خدرعالی*خیرالی* بهداروند
بهدار
با جمال
لیراو
عالی
خدر *خیر*
بهدار خان
محمد خان
جمال الدین
لطفعلی
کوچک علی
قربان علی
دوست محمد خان
عواص
علی خان
جمشید
زمان
یاور
کاظم
ایمان
-
-
تیره عماد الدین
تیره ضیاءالدین
تیره محمد
تیره مقصی
تیره عبده امام
تیره باقر
تیره مختار
تیره محلی*محمدعلی*
تیره حسن
تیره برخوردار
****
شجرنامه
کاید باور
عمادالدین
غلامعلی
الله مراد
محمد حسن
خدا کرم
حسین
****
کاید باور
قائد حسن
ضیاء الدین
حسین
کل محمد
علی محمد
محمد علی
ابراهیم
نعمت
ساکن شهر گناوه و دیلم. بوشهر. انگاری
. دشتی. دشتستان. تنگستان
جمعیت طایفه خضری *خدری. خیری* در استان بوشهر
بیش از 10000 نفر است
***
دورکی
بعضی ها می گویند این تیره غریب بود
طبق شجرنامه طایفه بلیوند بهداروند
طایفه موری برادر طایفه بلیوند بوده
شاید تیره خدری غریب وند
از
تیره های خدری و غریبی طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند
جدا شده
خدا می داند
تیره بلی بیگی وند در طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ *بلی خان پسر خلیل خان ایل بیگی *
فقط علم ژنتیک و شجرنامه های هر تیره می تواند
این گفته را به اثبات برساند
یا حق
مهمد خدر چهار پسر داشت به نام های
خدر
حسین قلی
حیدر
بهزاد
و چندین تیره از این پسران به جای مانده
تیره مهمد خدر
تیره خدروند
تیره حسین قلی در کوهرنگ
تیره حیدری در سورشجان و سود جان. و
هارونی.
تیره بهزادی ابوالحسنی در مورز
( این تیره امروزه در طایفه شیخ رباط بابادی به سر می برد )
تیره افلاکی و ادراکی در عیسی آباد و فیل آباد و فارسان
محل سکونت تیره مهمد خدر در عقیلی. دهستان جهانگیری مسجدسلیمان
. گتوند. مسجدسلیمان. شوشتر
اهواز. اصفهان . سوسن وسرخاب. سردشت. لرستان. . .
نیمی از تیره کلبی سوزه ابوالحسنی
امروزه در طایفه لر کی زندگی می کند
روستای کلبی سوزه منجزی در عقیلی
تش شیخ ابوالحسنی منجزی در طایفه اورک*اولاد شفیع*
تیره بزرگ شیخ ابوالحسنی منجزی شامل :: ( تیره احمدی
تیره شفیع
تیره درویش وند
تش ذوالفقار
تش شیری
احمد پدر ( ذوالفقار. شیر. شفیع ) ) )
***
اجداد بنده در گذشته در منطقه ی
سوسن و سرخاب محل سکونت
طایفه سرخاب*سهراب*بهداروند و
طایفه گندایی بهداروند زندگی می کردند
و به همین خاطر نام سرخاب را پسوند فامیلی قرار دادند
این تیره از پنج تش تشکیل شده
رکان
دوستعلی
خوشنامی
سراج الدین
دهدار
نام فامیلی در این تیره
رضایی. طاهری. رحیمی. خدری. میرقائد.
احمدی. . . .
****
بقعه حضرت خضر نبی در شوشتر
*خذر زنده. خدر*
ایل بزرگ بختیاروند مریدان آن هستند
شهر شوشتر را شهر بهداروند می گویند
آب گرمه . عقیلی. جلکان. گتوند. صالح شهر*دیمچه * - شعیبیه. سردار آباد. گوریه. بهبید. چهاربیشه. نورعلی. پیرگاری. گراب. مندنی. ویسی. مهدی آباد. دهلران. میان آب. . .
ظلم آباد. بنه مجید . نگاز. ترکالکی.
بزرگترین ایل ساکن شوشتر ایل
منجزی. ( طوایف :خلیلی. ابوالحسنی. لیمونچی. زیلایی منجزی. لملمی. مال احمدی. ویسی
. تاج الدین عبدالهی . مهدی پور. لوخرده.
خورشیدی. اکبری. خیری زاده. احمدی.
روا جهانگیری. بارانی. حافظی . چهاربنیچه
. هارونی. رستمی. غریبی . آدینه وند. صالحی. اورامه. . راشدی. رشیدی. خدری. مهمدی. صادقی. رحیمی. حسینی
. جهانگیری . صالح حاجی. صادقی. گودرزی. نیامدپور.
مهمیدی. کوزری. قاسمی. قربانی. بیرگانی. چهارمحالی. درویشی. آشتیانی. منصوری.
ولی پور. . جمال پور. یادگاری. سوخته روزی. رفیعی. حاتمی. کرم پور. گیلانی. دوستی. جلالی. حسام الدینی. . . . . )
طوایف دیگر بهداروند در شوشتر
کیارسی. کاله. لرزنی. گرما. دهناشی. تکی. کشکی. شاکی. بلیوند. احمد بلد. علاالدین وند. عجمی. شالی.
بهیوند*بهوند. پهوند* - تردی
. گمار تردی. عالی جمالی. گندلی وند عالی جمالی. گشتیل عالی جمالی. چنگایی. فرگنی
. گندایی. مالکی. الکی. عیسی وند. . اسدی. .
که زیر مجموعه ایل سر افراز و جلیل زراسوند میباشد
بقیه فقط فامیلی میباشند
سکونت طایفه خدری در تمبی و گلگیر مسجدسلیمان_بارانگرد باغملک_کاج شهرکرد_مرغا ایذه_چغاخور_گناوه و دیلم. . . . . .
که شامل چند تش میباشد؛
۱_عزیزبهرام
۲_رحیم مقور
۳_بدرحاتم
۴_خدری لیراوی
۵_حف شهرخ
۶_علی خلف
۷_احمدخدری
۸_آقابیگی
تیره خدروند
تیره بهزادی
تیره حیدری
تیره افلاکی
تیره ادراکی
مهمد خدر خان ابوالحسنی منجزی
چهار پسر داشت
خدر
بهزاد
حیدر
حسین قلی
امروزه تیره بهزادی ابوالحسنی در
بین طایفه شیخ رباط بابادی به سر می بزند
****
ایل خدرعالی *خیرالی* لیراوی
ساکن خوزستان . . کهگیلویه .
فارس
طایفه خضری*خدری*لیراوی در
بوشهر
شجرنامه
بهدار
جمال
لیراو
عالی
( خدر. بهمن. اردشیر. یوسف. طیب . کوروش )
ایل بهمن عالی*بهمئی *
ایل شیرالی
ایل یوسفی
ایل طیبی
ایل کرایی*کورش عالی*
طایفه شهرویی
ایل خدرعالی*خیرالی. خدری*
لر بختیاری
ساکن لالی. مسجدسلیمان. اهواز.
خانمیرزا لردگان. شهرکرد. اصفهان
ساکن در مسجدسلیمان. سردشت.
شهرکرد. لرستان
لیراوی بهداروند
تیره های طایفه خدر
عزیز بهرام ( دانشور. خدری. بختیاری. خلیلی. بهرامی. حیدری بارانگردی )
علی خلف ( خلفیان. اسکندری. آقابیگی. ذولفقاری. بختیاری. ریئسی )
بدرحاتم ( حاتمی. خدری. بختیاری )
حف شهرخ ( حافظی. بختیاری. خدری )
رحیم مقور ( رحیمی. خدری )
خدری لیراوی ( ساکن گناوه. دیلم. لیراوی. بوشهر )
خدری ( ساکن ساکن لالی )
مختلف
*****
خدری های ایذه از
تش احمد خدری طایفه شالو ایل دینارونی هستند
*******
****
طایفه زراسوند از دو تیره تشکیل شده ( هیهاوند - کورکور )
در مسجدسلیمان و چغاخور ساکن هستند
*****
طایفه خدری ایل بابادی لر بختیاری ساکن
در لآلی و خانمیرزا. مسجدسلیمان. گتوند
تیره خدری طایفه میرقائد ایل بابادی
****
ایل خدرعالی*خیرالی* از ایل لیراوی ایل بزرگ بهداروند*بختیاروند *
ساکن هفت شهر لیراوی
*****
تیره خدری غریبگر طایفه موری
ایل دور کی
****
تیره بزرگ مهمد خدر طایفه ابوالحسنی ایل منجزی بهداروند
ایل بزرگ بختیاروند
شامل تیره های زیر::
تیره مهمد خدر
تیره حسین قلی
تیره خدری
تیره ادراکی
تیره افلاکی
تیره بهزادی
تیره حیدری
***
تیره خدری*سیاه منصور. خیری *طایفه
خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند
باتوجه به اینکه بنده از طایفه خدری ساکن بوشهر میباشم. به نقل از گذشتگان تعداد اکثریت طایفه خدری از ایل زراسوند ( خدرسرخ و خدری ) میباشد. که از خوانین و دلاورمردان بختیاری میباشد. که بخاطر دفاع دربرابر هجوم انگلیس ( جنگ انگلیس علیه ایران ) . که از منطقه چغاخور بختیاری تعداد صدها تفنگچی از ایل زراسوند ( طایفه خدری و طایفه خدرسرخ ) به سمت بوشهر آمدند. وبعد از پیروزی علیه انگلیس. . حاکم آنوقت بخاطر رشادت و پاسداری از وطن عزیزمان ایران در همانجا زمین وملک بهشان هدیه داد. و بخاطر موقعیت مساعد وآب و هوای در همانجا سکنی یافتند
تعداد اندکی از خانوار خدری هم از ایل بهمئی میباشد. که بخاطر هم نشینی و همسایگی خدری های بختیاری فامیلی را خدری گرفتد.
هرکسی که او دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خوی
تشکر؛آزاد خدری از طایفه خدری ایل زراسوندبختیاری ساکن بوشهر، شهر گناوه
خدمت همه برادران بزرگوا
در قوم لر بختیاری فقط یک طایفه بنام طایفه خدری میباشد. که بیش از هزار خانوار میباشند. که خود طایفه خدری یکی از شاخه های اصلی و بزرگ زراسوند و از خوانین بختیاری میباشند.
و بقیه خدری ها فقط فامیلی میباشند ک در دیگر طوایف است. مثلا" بعضی از خانوار غریبوند موری فامیلی خدری گرفتند. یا میرقائد بابادی لالی
ولی خدری ها زراسوند از طایفه خدری ایل زراسوند میباشند
طایفه خدری از زیرشاخه های زیر تشکیل شده است
*تیره عزیز بهرام
*تیره علی خلف ( خلفیان. آقابیگی )
*تیره بدرحاتم
*تیره احمدخدری
*تیره خدری لیراوی ( گناوه. دیلم. لیراو )
*تیره حافظ شاهرخ ( حف شهرخ )
*تیره رحیم مقور ( رحیم قلدور )
ایل زراسوند - طایفه خدری
تاجمیرخان آسترکی اولین ایلخان لر بزرگ
( آسترکی تیره ایی از طایفه زراسوند نیست )
شجرنامه
اویس
بردیا
فخرالدین
تاجمیرخان آسترکی
پدر ( احمد خان و محمد خان شیرکش. مومد )
****
تاریخ را درست ثبت کنیم نه آنچه فکر
می کنیم
ایل بختیاروند با ایل پاپی از یک نژاد
هستند
بعضی بختیاروند ها را از نسل اجداد حیدر
پاپی می دانند
بنای یاد بود
حیدر پسر آقا سی منجزی در دهستان جهانگیری منجزی مسجدسلیمان
حیدر کور از ایل پاپی
لقب یکی از بزرگان زراسوند کور منجی بود
میر. . . کورمنجی*کر منجی. کرمنجزی *
تش آشتیانی وند*تشمال زراسوند
*****
شجرنامه تیره آشتیانی وند *شاه منصور وند *طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند
رستم خان بختیاروند پلنگ
امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
امیرجهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
رستم خان آقاسی
تاجمیر قنبر خان
عالی ویسی
عالی مهمد
هیبت الله خان
چهل امیر
آشتی
میر آقاسی
هادی عالی کرم
. .
. .
. .
. .
. .
. .
. .
. .
. .
******
طایفه زراسوند از دو تیره تشکیل شده
هیهاوند
کورکور
نیمی از تیره هیهاوند زراسوند از طایفه پولادوند ( هیهاوند ) ایل میوند چهارلنگ جدا شده و نیمی دیگر از ایل منجزی
تیره کور کور از ایل کور منجزی*کرمنجی *
بهداروند از ایل بختیاروند جدا شده
تیره شاهسوند طایفه مال احمدی منجزی *شاسوند. سوند*
( شاه حسین خان پسر ابوالفتح خان ایلخان
پسر قاسم خان بختیاروند ایلخان )
امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان ( شاسه . شاه حسین )
تش شاسه وند زراسوند
تش گرما زراسوند از طایفه گرما بهداروند
جدا شده
تش زیلا زراسوند از طایفه زیلایی بهداروند
تش ریگی زراسوند از طایفه ریگی بهداروند
تش آشتیانی زراسوند از
تیره بزرگ آشتیانی وند*شاه منصور وند*
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی جدا شد
تش پاگیر زراسوند از تیره پاگیر طایفه
مال احمدی منجزی جدا شد
( طایفه مال احمدی معروف به
نه کر تشمال )
تشمال احمد خان بختیاروند ایلخان پسر
قاسم خان بختیاروند ایلخان پسر شاه
منصور خان بختیاروند ایلخان پسر
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
****
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ معروف به
هفت کر بیگی
تاجمیرخان آسترکی اولین ایلخان لر بزرگ
::
طایفه زراسوند از دو تیره تشکیل شده
کورکور
هیهاوند
تیره کورکور از ایل کرمنجزی*کورمنجی*لر
بختیاروند جدا شده
تیره هیهاوند از طایفه پولادوند ( هیهاوند ) ایل میوند چهارلنگ بختیاری جدا شده
یکی از بزرگان زراسوند لقب
کرمنجی داشت
میر . . . . کرمنجی ( کرمنجزی )
***
سردار اسعد پاپی بختیاری در کتاب خود
علی صالح خان بختیاروند ایلخان را از اجداد خود معرفی کرده
علی صالح خان از نوادگان جهانگیر خان بختیاروند ایلخان جد ایل منجزی بهداروند است
خیرالدین خان ( خدر خان )
-
-
-
-
کوچک خان
عالی خان
قربان علی خان
دوست محمد خان
عباس خان
دوست علی خان
حسین
سلطان علی
-
-
حسین
-
اهورا
یکی از تیره های بزرگ موری از شاخه دورکی هفت لنگ می باشد در خوزستان درمسجدسلیمان و در چهار محال بختیاری در بازفت سکونت دارند
که در تمام کشور پهناور و عزیزمان ایران پراکنده میباشند
محل سکونت هفت شهر لیراوی
بارانگرد روستایی بختیاری نشین حدود ۶۰۰۰هزارنفر جمعیت دارد! که به زبان لری بختیاری تکلم میکنند. و حدوسط شهرستانهای ایذه و باغملک است. دارای باغات انار و قنات آب بسیار قدیمی. دارای مغازهای زیادی که ۹۰درصد آنها قصابی میباشد. مردمان بارانگرد مهربان. مهمان نواز. و خونگرم میباشند. خاک با انگرد به حکومت خوانین چهارلنگ بر میگردد که بعدها هفت لنگ ها به آنجا کوچ کردند و اولین هفت لنگ شخصی بنام آحسین خان خدری یکی از شجاع مردان. و دلاوران طایفه خدری ایل زراسوند بود که نزدیک ۷۰۰سال پیش درآنجا سکنی کرد و با دختر خان ایل جلیل چهارلنگ ازدواج کرد و نسل های او هم اکنون در روستای ذکرشده ساکن هستند. . طوایف ساکن بارانگرد::طایفه خدری از ایل زراسوند
طایفه کهوایی از ایل چهارلنگ ممصالح
طایفه موزرمی از ایل دینارون
طایفه هزراونداز ایل چهارلنگ زنگنه
طایفه اورک از ایل دینارون
طایفه کاید از ایل زراسوند
اطلاعات غلط را کی به شما داده. .
****
تش کاید از طایفه اورک است نه زراسوند
اطالت کاید ها ی ایذه از مهاجرین لردگانی و از ایل جانکی سردسیر هستند
تش احمد خدری از طایفه شالو ایل دینارونی
طوایف ساکن شهر ایذه
ایل دینارونی شامل::
اورک
شالو
سهید
گوروئی
بویری
سرقلی
نوروزی
عالی محمودی
کورکور
***
طایفه ململی راکی باوادی
باتشکر : خدرالی از طایفه خدری ایل زراسوند بختیاری ساکن گناوه
ما در شهر سردشت زیدون توابع بهبهان استان خوزستان زندگی میکنیم در حوزه شهری ما خدری زیادی وجود دارد ک همه بختیاری هستن البته ما بیشتر اقواممون از استان بوشهر شهرهای گناوه و دیلم هستن . دوست دارم بیشتر با ایل بزرگـخدری اشنا بشم
شجرنامه
بهدار
جمال
لیراو
عالی
پسران ( خدر*خیر* - بهمن - اردشیر - کوروش - یوسف - طیب )
خدرعالی ( خیرالی )
بهمن عالی ( بهمئی )
اردشیرعالی ( شیرعالی )
کوروش عالی ( کروش عالی - کرایی )
یوسف عالی ( یوسفی )
طیب عالی ( طیبی )
ما از ایل بزرگ لر بختیاروند هستیم
گروهی از خدرعالی ها در طایفه عکاشه بابادی
گروهی از شیرعالی ها در ایل جانکی بختیاروند زندگی می کنند
طایفه خضری لیراوی در بوشهر
تیره خیرالدین وند طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ایل بزرگ بختیاروند
*****
طایفه زراسونددورکی از دو تیره تشکیل شده و بزرگان آن از طایفه لر پاپی بودند و در چغاخور و مسجدسلیمان سکونت دارند
در ایل دورکی فقط در طایفه ی ما تیره ی خدری وجود دارد
ایل بختیاروند هفت لنگ
شجرنامه
ابوالحسن خان منجزی
مهمد خدر
طهماسب
تاجمیر
شهباز
پسران ( خدر. حسین قلی. بهزاد. حیدر )
بهزاد جد تیره بهزادی ( مورز )
حیدر جد تیره حیدری ( سورشجان )
حسین قلی جد تیره حسین قلی ( کوهرنگ )
خدر جد تیره خدری ( سوسن سرخاب - عقیلی - جهانگیری مسجدسلیمان )
اسامی فامیلی ها ::منجزی . حیدری. حیدری سورشجانی. ادراکی. افلاکی. آرش. فرهادی. خدری. خدری سرخابی. خدری سوسنی. سوسنی منجزی . حسینی. بهزادی . فیل آبادی. عیسی آبادی . بختیاروندی. منجزی زاده. . . . . . .
ساکن هندیجان *چم خلف عیسی*
قوم لر
ایل بختیاری
ایل هفت لنگ
ایل بختیاروند *بهداروند *
ایل لیراوی
طایفه خیرالی*خدرعالی*
بهدار
با جمال
لیراو
عالی
خیر
قوم لر_ ایل بختیاری_ زراسوند_ خدری