کلمه جو
صفحه اصلی

جوجی خان

فرهنگ فارسی


لغت نامه دهخدا

جوجی خان. ( اِخ ) یکی از فرزندان چنگیزخان مغول. رجوع به تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 649 شود.

دانشنامه عمومی

جوجی خان پسر ارشد چنگیز خان بود و فقط یک خواهر داشت که از وی بزرگ تر بود. جوجی پس از فتح خوارزم به دشت قبچاق رفت و هنگامی که پدرش به زادگاهش برگشت پیش او رفت. جوجی خان پیش از فوت پدر درگذشت و از وی هفت پسر ماند که یکی به نام برکه و دیگری باتو نام داشت. پس از جوجی باتو بحای پدر نشست و بقایای قپچاق، و الان و روسیه را بدست آورد و شهری را به نام سرای بنا نهاد. می گویند که باتو پیرو هیچ دین و مذهبی نبود و جزء خداپرستی هیچ شیوه دیگری نمی دانست، اهل بذل و بخشش بود و هرچه پیش او می فرستادند در حصارش میان مسلمانان و مغولان و پیروان سایر ادیان بطور مساوی تقسیم می کرد، مرگ باتو به سال ۶۵۳ اتفاق افتاد.
Jochi، ویکی پدیای انگلیسی.

دانشنامه آزاد فارسی

جوجی خان ( ـ۶۲۴ق)
(یا: توشی خان) از شاهزادگان مغولی در ایران. پسر اول چنگیزخان مغول بود و در زمان حکومت پدرش شهر جُنْد را تصرف و به ویرانه تبدیل کرد. پس از فتح خوارزم، به حکم چنگیز حکومت خوارزم ، دشت قِبْچاق، روسیه و گرجستان را به او سپردند. جوجی به قِبْچاق رفت و شش ماه قبل از مرگ پدر در آن جا درگذشت . بعد از وی، قلمرو حکومتش به فرزندش باتوخان رسید.


کلمات دیگر: