[ویکی فقه] ابوتراب یعنی پدر خاک، یا دمساز خاک، یکی از القاب محبوب امام علی (علیه السّلام) و یکی از زیباترین القاب آن حضرت به شمار می آید.
ابو تراب به معنای پدر خاک، یا دمساز خاک، یا پدر و رئیس خاکیان است.این لقب از محبوب ترین القاب در نزد امام علی (علیه السّلام) و یکی از زیباترین القاب آن حضرت به شمار می آید.شیخ علاء الدین سکتواری در محاضرة الاوائل
سکتواری، علاء الدین، محاضرة الاوائل، ص ۱۱۳.
علامه مجلسی (رحمه الله) در بیان این جمله گوید:ممکن است ذکر آیه در اینجا برای بیان علت دیگری در نام گذاری آن حضرت به ابو تراب باشد، زیرا
شیعیان او به جهت تذلل بیش از اندازه و تسلیم بودن در برابر فرمان های حضرتش تراب نامیده شده اند؛ چنان که در آیه کریمه آمده - و چون آن حضرت صاحب و پیشوا و زمامدار آنهاست ابو تراب نام گرفته است.
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۵۱.
برای تحقیق بیشتر در این باره می توانید به کتاب الغدیر علامه امینی (رحمت الله علیه)، مراجعه کنید.
امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۶، ص۳۳۴ - ۳۳۸.
...
[ویکی شیعه] أبوتُراب از القاب اعطایی پیامبر اکرم(ص) به امیرالمؤمنین علی(ع).
«تُراب» کلمه ای عربی و به معنای خاک است. درباره علت لقب ابوتراب به حضرت علی چند روایات در دست است:
عَبایَة بن رِبعی از
عبدالله بن عباس پرسید: چرا پیامبر خدا به علی (ع) لقب ابوتراب داد؟
[ویکی اهل البیت] کنیه ابوتراب را پیامبر صلی الله علیه و آله بر حضرت علی علیه السلام نهاده است و آن حضرت این لقب را از این جهت دوست داشت که او متواضع بود و روی خاک می نشست و این لقب را که به معنی پدر خاک است، برای خود می پسندید.
در مورد این کنیه جریان های مختلفی به صورت زیر نقل شده:
در آن هنگام، مردانی از قبیله بنی مدلج در چشمه ای که در نخیل برای آن ها بود، مشغول بودند. علی علیه السلام فرمود: ای ابویقظان آیا می توانی با من به پیش آنان بیائی تا به بینیم چگونه کار انجام می دهند؟ گفتم: اگر تو بخواهی! می آیم! گفت: آمدیم و بکارکردن آن ها مدتی تماشا کردیم سپس خواب بر ما چیره گشته، من و علی علیه السلام رفتیم تا این که روی شاخه های نازک آلوده به خاک درخت های خرما خوابیدیم.
به خدا قسم به جز پیامبر خدا کسی ما را با پای خود حرکت نداد که او با پای خود ما را حرکت داد و ما از آن خاکی که روی آن خوابیدیم، خاک آلوده شده بودیم و چون همان روز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را خاک آلوده دید، فرمود: چه شده بر تو ای ابوتراب؟ سپس فرمود که آیا دو مردی که شقی ترین مردم هستند به شما خبر ندهم؟ عرض کردیم: بلی ای رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: احیمر ثمود که شتر صالح را پی کرد و آن که بر این جای تو ضربت شمشیر می زند (دست خود را بر فرق علی علیه السلام گذاشت) تا این که از آن ضربت این با خونت خیس می شود (و ریش علی علیه السلام را گرفت).
پرسید: چگونه ای ابوالعباس؟ جواب داد: علی علیه السلام نزد فاطمه رفت و آن گاه بیرون آمد و در حیاط مسجد دراز کشید و به خواب رفت. پس از او، پیغمبر صلی الله علیه و آله پیش فاطمه آمد و از او پرسید: پسرعمویت کجاست؟
فاطمه گفت: اینک او در مسجد آرمیده است. پیامبر به صحن مسجد آمد و علی را دید که ردایش بر پشت مبارکش افتاده و پشتش خاک آلود شده است. پیامبر با دست شروع به پاک کردن خاک از پشت علی کرد و فرمود: بنشین ای ابوتراب! به خدا سوگند جز پیامبر کسی او را بدین نام، نخوانده است و قسم به خدا در نظر من هیچ اسمی از این نام دوست داشتنی تر نیست.
دست مبارک را زیر سر نهاده خواب کرد، باد روی مبارکش را غبار آلوده ساخت و پیغمبر در طلب بود تا او را اینجا یافت. گوشه پای مبارک بر او نهاد و گفت: برخیز چنین صلاح دیدی که ابوتراب باشی آیا بر من غضب کردی که من برادری گرفتم. میان مهاجر و انصار و نگرفتم میان تو و یکی از آنها، آیا تو راضی نیستی که باشی نسبت به من به منزله هارون از موسی الا آنست که بعد از من پیغمبری نخواهد بود، بدان و آگاه باش که هر که دوست دارد تو را امن و ایمان بگرد، او درمی آیند و با ایمان از همه سختی ها ایمن می گردد و هر که دشمن دارد تو را حق سبحانه و تعالی بمیراند او را مردن زمان جاهلیت یعنی کافر می راند او را حساب کرده شود به عمل خودش در اسلام.
راوی می گوید: صورت علی علیه السلام دگرگون و رنگ چهره اش تغییر کرده و بسیار در رنج بود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: آیا تو را خشنود و خرسند بکنم؟ علی علیه السلام عرضه داشت: آری یا رسول الله.