زیتونی
فارسی به انگلیسی
olivaceous, olivary, olive green
olive
مترادف و متضاد
سبز زیتونی، زیتونی، سبز مایل ب زرد
فرهنگ فارسی
( صفت ) برنگ زیتون سرخ مایل به زرد .
آنچه به رنگ زیتون باشد .
آنچه به رنگ زیتون باشد .
وابسته به زیتون یا رنگ آن، سبز سیر، سبز مایل به زرد
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع . ] (ص نسب . ) سبز مایل به زرد.
لغت نامه دهخدا
زیتونی . [ زَ /زِ ] (ص نسبی ) رنگی است سرخ به زردی مایل . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). منسوب به زیتون . به رنگ زیتون . به رنگ میوه ٔ رسیده ٔ زیتون و سرخی است کدر که به سیاهی زند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
جان فشانند بر آن خال و بر آن حلقه ٔ زلف
عاشقان کآن رخ زیتونی زیبا بینند.
|| رنگ سبز تیره . (ناظم الاطباء). || زیتون فروش . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
جان فشانند بر آن خال و بر آن حلقه ٔ زلف
عاشقان کآن رخ زیتونی زیبا بینند.
خاقانی .
|| رنگ سبز تیره . (ناظم الاطباء). || زیتون فروش . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
زیتونی. [ زَ /زِ ] ( ص نسبی ) رنگی است سرخ به زردی مایل. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). منسوب به زیتون. به رنگ زیتون. به رنگ میوه رسیده زیتون و سرخی است کدر که به سیاهی زند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
جان فشانند بر آن خال و بر آن حلقه زلف
عاشقان کآن رخ زیتونی زیبا بینند.
زیتونی. [ زَنی ی ] ( ع ص نسبی ) آنچه به رنگ زیتون باشد. ( از اقرب الموارد ). منسوب به زیتون. به شکل و رنگ زیتون. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || قسمی مروارید شبیه به زیتون در شکل. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : و ربما شبه [ اللؤلؤ ] بالزیتونة، فقیل زیتونی. ( الجماهر فی معرفة الجواهر بیرونی ، یادداشت ایضاً ). || آلوده به زیت. ( ناظم الاطباء ).
جان فشانند بر آن خال و بر آن حلقه زلف
عاشقان کآن رخ زیتونی زیبا بینند.
خاقانی.
|| رنگ سبز تیره. ( ناظم الاطباء ). || زیتون فروش. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).زیتونی. [ زَنی ی ] ( ع ص نسبی ) آنچه به رنگ زیتون باشد. ( از اقرب الموارد ). منسوب به زیتون. به شکل و رنگ زیتون. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || قسمی مروارید شبیه به زیتون در شکل. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : و ربما شبه [ اللؤلؤ ] بالزیتونة، فقیل زیتونی. ( الجماهر فی معرفة الجواهر بیرونی ، یادداشت ایضاً ). || آلوده به زیت. ( ناظم الاطباء ).
زیتونی . [ زَنی ی ] (ع ص نسبی ) آنچه به رنگ زیتون باشد. (از اقرب الموارد). منسوب به زیتون . به شکل و رنگ زیتون . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || قسمی مروارید شبیه به زیتون در شکل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و ربما شبه [ اللؤلؤ ] بالزیتونة، فقیل زیتونی . (الجماهر فی معرفة الجواهر بیرونی ، یادداشت ایضاً). || آلوده به زیت . (ناظم الاطباء).
دانشنامه عمومی
زیتونی (رنگ). زیتونی گونه ای رنگ سبز مایل به زرد است که معمولاً بر روی پوست زیتون ها دیده می شود.برای بدست آوردن رنگ زیتونی می بایست اندکی رنگ سیاه به رنگ زرد افزود.در واقع زیتونی همان زرد تیره است.
فهرست رنگ ها
Wikipedia contributors, "Olive (color)," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Olive_(color)&oldid=183947086 (accessed January 17, 2008).
فهرست رنگ ها
Wikipedia contributors, "Olive (color)," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Olive_(color)&oldid=183947086 (accessed January 17, 2008).
wiki: زیتونی (رنگ)
پیشنهاد کاربران
رنگ زیتونی: [اصطلاح رنگرزی ] سبز مایل به زرد می باشد که از ترکیب نیل، اسپرک، روناس، سریشم، ئیدروسولفیت، سود کاستیک و پوست گردو حاصل می شود.
کلمات دیگر: