کلمه جو
صفحه اصلی

رشوانلو

لغت نامه دهخدا

رشوانلو. [ رَش ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان جیرستان بخش باجگیران شهرستان قوچان . سکنه 239 تن . آب آن از رودخانه . محصولات عمده غلات و میوه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


رشوانلو. [ رَش ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. سکنه 149 تن . آب آن از رودخانه . محصولات عمده غلات و بنشن و انواع میوه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


رشوانلو. [رَش ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان مایوان بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . سکنه 314 تن . آب آن از چشمه . محصولات عمده غلات و انواع میوه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


رشوانلو. [ رَش ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد. سکنه 149 تن. آب آن از رودخانه. محصولات عمده غلات و بنشن و انواع میوه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

رشوانلو. [رَش ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مایوان بخش حومه شهرستان قوچان. سکنه 314 تن. آب آن از چشمه. محصولات عمده غلات و انواع میوه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

رشوانلو. [ رَش ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جیرستان بخش باجگیران شهرستان قوچان. سکنه 239 تن. آب آن از رودخانه. محصولات عمده غلات و میوه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

رشوانلو روستایی در دهستان فاروج بخش مرکزی شهرستان فاروج استان خراسان شمالی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۵۵۹ نفر (۱۸۷خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: