ایوان کلیما (به چکی: Ivan Klíma) متولد (۱۴ سپتامبر ۱۹۳۱) در پراگ است. او نویسنده، مقاله نویس، نمایش نامه نویس و روزنامه نگار اهل جمهوری چک است.
روح پراگ، ترجمه فروغ پوریاوری، انتشارات آگه، ۱۳۸۷
در انتظار تاریکی، در انتظار روشنایی، ترجمه فروغ پوریاوری، انتشارات آگه، ۱۳۸۸؛ ترجمه گلبرگ برزین، نشر افکار، ۱۳۹۰
کار گل، ترجمه فروغ پوریاوری، انتشارات آگه، ۱۳۸۹
نه فرشته نه قدیس، ترجمه حشمت کامرانی، نشر نو، ۱۳۹۳
در میانه امنیت و ناامنی ، ترجمه فروغ پوریاوری، انتشارات آگه، ۱۳۹۳
او سال های دوره کودکی خود را در ترزین اشتات گذراند. کلیما در ۷۹ سالگی در گفتگویی که با مجله مهرنامه کرد دربارهٔ زندگی آن سال ها گفته است «در ترزین اشتات که من سه سال و نیم آنجا بودم اتاق گاز نبود. با این حال صدها جسد دیدم. در آنجا مرگ یک تجربه روزانه بود. من به مرگ عادت کرده بودم و حتی دست کشیدن به یک جسد دیگر هیجانی برای من نداشت.»
بعد از بهار پراگ بسیاری از آثار او و دوستانش ممنوع الانتشار شدند. با این حال از چک خارج نشد و به گفته خودش کنار شادی ها و غم های هم وطنانش ماند. یک سال قبل از بهار پراگ نیز به دلیل انتقادهایش از حکومت کمونیستی چکسلواکی بازداشت شد.
او سال ۱۹۶۹ برای یک ترم به دعوت از دانشگاه میشیگان آمریکا برای تدریس به این کشور رفت. یک سال بعد دوباره به پراگ بازگشت و به نوشتن نمایشنامه و داستان پرداخت. اما این آثار تا سال ۱۹۸۹ فقط در خارج از چکسلواکی منتشر می شدند.
روح پراگ، ترجمه فروغ پوریاوری، انتشارات آگه، ۱۳۸۷
در انتظار تاریکی، در انتظار روشنایی، ترجمه فروغ پوریاوری، انتشارات آگه، ۱۳۸۸؛ ترجمه گلبرگ برزین، نشر افکار، ۱۳۹۰
کار گل، ترجمه فروغ پوریاوری، انتشارات آگه، ۱۳۸۹
نه فرشته نه قدیس، ترجمه حشمت کامرانی، نشر نو، ۱۳۹۳
در میانه امنیت و ناامنی ، ترجمه فروغ پوریاوری، انتشارات آگه، ۱۳۹۳
او سال های دوره کودکی خود را در ترزین اشتات گذراند. کلیما در ۷۹ سالگی در گفتگویی که با مجله مهرنامه کرد دربارهٔ زندگی آن سال ها گفته است «در ترزین اشتات که من سه سال و نیم آنجا بودم اتاق گاز نبود. با این حال صدها جسد دیدم. در آنجا مرگ یک تجربه روزانه بود. من به مرگ عادت کرده بودم و حتی دست کشیدن به یک جسد دیگر هیجانی برای من نداشت.»
بعد از بهار پراگ بسیاری از آثار او و دوستانش ممنوع الانتشار شدند. با این حال از چک خارج نشد و به گفته خودش کنار شادی ها و غم های هم وطنانش ماند. یک سال قبل از بهار پراگ نیز به دلیل انتقادهایش از حکومت کمونیستی چکسلواکی بازداشت شد.
او سال ۱۹۶۹ برای یک ترم به دعوت از دانشگاه میشیگان آمریکا برای تدریس به این کشور رفت. یک سال بعد دوباره به پراگ بازگشت و به نوشتن نمایشنامه و داستان پرداخت. اما این آثار تا سال ۱۹۸۹ فقط در خارج از چکسلواکی منتشر می شدند.
wiki: ایوان کلیما