کلمه جو
صفحه اصلی

سومر

فرهنگ فارسی

کشوری باستانی درقسمت سفلای بینالنهرین مجاور خلیج فارس و در جنوب کشور اکد . شهر های سومر عبارت بود از [اور] [ اوروک ] یا [ ارخ ] [نیب پور] [ لارسا] . در سفر پیدایش تورات این ناحیه را سرزمین [شنعار] نامیده اند . سومریان از ۵ هزار سال ق م . درسومر سکونت داشتند و آنان یکی از تمدنهای بسیار قدیمی را دربین النهرین ایجاد کردند حکومت آن در حدود ۳٠٠٠ ق م . تشکیل گردید. و در هزار دوم (۲۱۱۵ ق م. )منقرض شد وقلمرو آنان و ضمیمه آشور و بابل گردید . دین سومریان پرستش ارباب انواع بود.رئیس شهررا پاتسی مینامیدند و او امور دینی کشور و لشکری را اداره میکرد. پادشاهان سومر واکد غالبا با یکدیگر در جنگ بودند و گاه غالب و گاه مغلوب میشدند و رقه اطاعت رقیب را برگردن مینهادند . و ملوک سومر پیشوای دین هم بودند و خود را قائم مقام و کاهن اعظم خداوند شهر خویش میخواندند و بیشتر دارایی خود را صرف ساختن معابد وی میکردند و تا میتوانستند عبادتگاه را بزرگ و زیبا میساختند. در تلو مجسمه هایی از گود آ پیدا کرده اند که نشسته و نقشه معبدی را که برای خداوند خود نین گیرسو ساخته روی زانو گذاشته و در خطاب بخدا میگوید :[ای خداوند گار من . ای نین گیرسو . ای خداوندی که امواج خشمناک را لگام میزنی . ای خدایی که گفته ات میدرخشد . ای پسر انلیل . ای رزم آزما . من میخواهم اوامر ترا از جان و دل انجام دهم.ای نینگیرسو. من معبد ترا ساختم و با شعفی بسیار میخواهم ترا در درون آن آن جا بدهم . این است معبدی که چون کوهی بلند سر باسمان کشیده وصیت رونق و شکوه پر سطوتش در سراسر مملکت پیچیده و در انظار با حشمت نین گیرسو جلوه کرده . بیا و این منت را بر آن بگذار و اکنون که بپایان رسیده این افتخار را از آن دریغ مدار . برکتیبه ای نوشته شده که چون معبد را افتتاح کردند هفت روز و هفت شب جشن گرفتند و در ظرف این مدت تساوی کامل درشهر برقرار بود چنانکه [ خدمتکار با خانم خود همسری میکرد . نوکر با خداوندگار خویش همعنان میرفت . در شهر من ضعیف با قوی پهلو بپهلو میزد و مردم بدزبان جز بکلام خوش دهان نگشودند . ]
شومر کشوری باستانی در قسمت سفلای بین النهرین مجاور خلیج فارس و در جنوب کشور راکد شهرهای سومر عبارت بود از اور اوروک یا ارخ نیب پور لارسا

لغت نامه دهخدا

سومر. [ م ِ ] ( اِخ ) شومر. کشوری باستانی در قسمت سفلای بین النهرین ، مجاور خلیج فارس و درجنوب کشور راکد. شهرهای سومر عبارت بود از «اور»، «اوروک »، یا «ارخ »، «نیب پور»، «لارسا». در سفر پیدایش این ناحیه را سرزمین «شنعار» نامیده اند. سومریان از 5000 ق.م. در سومر سکونت داشتند و آنان یکی از تمدنهای بسیار قدیم را در بین النهرین ایجاد کردند. حکومت آن در حدود 3000 ق.م. تشکیل گردید و در هزاره دوم ( 2115 ق.م. ) منقرض شد و قلمرو آنان ضمیمه آشور و بابل گردید. دین سومریان پرستش ارباب انواع بود. رئیس شهر را پاتسی مینامیدند، و او امور دینی ، کشوری و لشکری را اداره میکرد. پادشاهان سومر و اکد غالباً با یکدیگر در جنگ بودند و گاه غالب و گاه مغلوب میشدند وربقه اطاعت رقیب را بر گردن مینهادند. و ملوک سومرپیشوای دین هم بودند و خود را قائم مقام و کاهن اعظم خداوند شهر خویش میخواندند و بیشتر دارائی خود را صرف ساختن معابد وی میکردند و تا میتوانستند عبادتگاه را بزرگ و زیبا میساختند. ( از فرهنگ فارسی معین ).

دانشنامه عمومی

سومِر یا به طور دقیق تر شومِر، نخستین تمدّن شهری در منطقهٔ تاریخی جنوب بین النهرین، جنوب عراق امروزی، بود که آن را اولین تمدن در جهان با مصر باستان می نامند. از اقوام باستانی ساکن در جنوب سرزمین کنونی عراق یعنی میانرودان (سرزمین میانِ دو رود دجله و فرات) و شمال خلیج فارس بودند. سومر یکی از باستانی ترین تمدن ها و تاریخی ترین مناطق جنوب میانرودان در دورهٔ مس سنگی و اوایل دورهٔ مفرغ بود. هر چند نخستین نمونه های خطی کشف شده در این ناحیه قدمتی بیش از ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد را نشان نمی دهند اما تاریخ نگاران جدید بر این باورند که با توجه به نام شهرها، رودها، شغل ها و دیگر مدارک به دست آمده، این منطقه نخستین بار بین سال های ۵۵۰۰ تا ۴۰۰۰ پیش از میلاد توسط قومی غیرسامی که به زبان سومری سخن می گفتند مسکونی شده است. به طور نظری این مردم پیشاتاریخی را امروزه با نام هایی چون «پیشافراتی» یا «عبیدی» می شناسند و احتمال می دهند که آن ها از فرهنگ سامرا مربوط به میانرودان شمالی (آشور) آمده باشند. هر چند نامی از عبیدی ها در آثار به جامانده از سومریان یافت نشده اما پژوهشگران امروزی بر این باورند که این مردم نخستین نیروی تمدن ساز در این منطقه به شمار می روند که دست به خشک کردن مرداب ها برای کشاورزی و گسترش بازرگانی زدند و صنایعی چون بافندگی، چرم گری، فلزکاری، بنایی و کوزه گری را ایجاد کردند.
دورهٔ عبید: ۴۱۰۰–۵۳۰۰ پ.م. (نوسنگی باسفال تا مس سنگی)
دورهٔ اوروک: ۲۹۰۰–۴۱۰۰ پ.م. (از پایان مس سنگی تا اوایل عصر مفرغ)
اوروک ۱۴و۱۵: ۳۳۰۰–۴۱۰۰ پ.م.
اوروک ۵: ۳۱۰۰–۳۳۰۰ پ.م.
دورهٔ جمدت نصر (اوروک ۳): ۲۹۰۰–۳۱۰۰ پ.م.
با این حال برخی ار پژوهشگران همچون پیوتر میکالوسکی و گرد اشتاینر وجود یک زبان پیشافراتی یا یک زبان فرعی را به چالش می کشند. آن دو و برخی دیگر بر این باورند که زبان سومری متعلق به مردمانی شکارچی و ماهیگیر بوده که در هورها و ناحیهٔ ساحلی شرق شبه جزیرهٔ عربستان می زیستند و بخشی از فرهنگ دوجنبی عربی به شمار می رفتند. مدارک قابل اعتماد تاریخی مربوط به سال ها بعد است؛ هیچ چیزی در سومر یافت نشده که حاکی از زمانی پیش از اینمیباراگیسی (حدوداً ۲۶ سده پیش از میلاد) باشد. پروفسور یوریس زارینش بر این باور است که سومریان پیش از آنکه در پایان عصر یخبندان دچار سیل شوند در منطقه ای در شرق شبه جزیرهٔ عربستان کنار خلیج فارس امروزی می زیسته اند.
تمدن سومر در دورهٔ اوروک (هزارهٔ ۴ پیش از میلاد) شکل گرفت و در دورهٔ جمدت نصر و دورهٔ دودمانی اولیه ادامه یافت. در طول هزارهٔ سوم پیش از میلاد نوعی همزیستی نزدیک بین سومریان (که زبانی تک خانواده داشتند) و اکدی های سامی زبان ایجاد شد که منجر به دوزبانی شدن وسیع در این ناحیه گردید. تأثیر سومریان بر اکدی ها و برعکس در تمام بخش های زبانی مشهود است و می توان آن را از وام گیری واژگان تا همگرایی صرفی، نحوی و واج شناسی مشاهده کرد. از این روست که پژوهشگران سومریان و اکدی های هزارهٔ سوم پیش از میلاد را ناحیه همگرایی زبانی می نامند. سومریان در حدود سال ۲۲۷۰ پیش از میلاد توسط شاهان سامی زبان امپراتوری اکد مغلوب شدند اما زبان آن ها به عنوان زبانی مقدس ادامهٔ حیات داد. حاکمیت بومی سومریان بار دیگر به مدت یک سده در قالب سلسله سوم اور (رنسانس سومریان) در حدود سال های ۲۱۰۰ تا ۲۰۰۰ پیش از میلاد پدیدار شد اما زبان اکدی در آن دوران همچنان مورد استفاده قرار گرفت. شهر سومری اریدو در ساحل خلیج فارس نخستین شهر جهان بود که سه فرهنگ متفاوت در آن ترکیب شدند: کشاورزان عبیدی که در کلبه های آجری گلی می زیستند و از سامانهٔ آبیاری استفاده می کردند؛ چوپان های سامی نژاد که در چادرهای سیاه زندگی می کردند و گوسفند و بز می چراندند؛ و مردمان ماهیگیر که در مسکن های نی ساز در تالاب ها می زیستند و احتمالاً نیای سومریان بودند.
کشاورزیِ مبتنی بر آبیاری به همراه بازپرسازی سالانهٔ خاک و ذخیره سازی مازاد غذا در انبارهای غله باعث شد تا این مردم بر خلاف دیگر فرهنگ های نخستین که به زراعت گردشی می پرداختند، به حدی از پیشرفت دست یابند که پیش از آن متصور نبود. از سوی دیگر این حد از تراکم جمعیت به نیروی کار زیاد و تقسیم کار به هنرها و صنایع گوناگون نیاز داشت. در عین حال استفادهٔ بیش از حد از خاک باعث شوری خاک شد و بحران مالتوسی در طول زمان منجر به خالی شدن شهرها از سکنه گردید. این مسائل باعث شد تا این تمدن تحت الشعاع اکدی های میانرودان قرار گیرد.

نقل قول ها

سومر نخستین تمدّن شهری در منطقهٔ تاریخی جنوب بین النهرین، جنوب عراق امروزی، بود. آن را اولین تمدن در جهان با مصر باستان می نامند.
• «هرگونه پیشرفت در زمینهٔ دانش، هنر و خط، نشانِ تمدّن پیشرفته ای است که سومری نامیده می شود که در جنوب عراق به منصهٔ ظهور رسید و بر سراسر شرقِ باستان پرتوافشانی کرد و بر دیگر فرهنگ های مشرق زمین تأثیر گذاشت، حتی خطِّ عیلامی ها تحت تأثیر خطِّ سومر باستان قرار گرفت.»، -> رقیه بهزادی

پیشنهاد کاربران

اولین تمدن جهان سومر نام دارد، خط رو سومری ها اختراع کردن

در همین رابطه و برای اطلاعات تخصصی و فنی میتوانید مراجعه کنید به صفحه اینتستاگرام دکتر رحیم آک بایراک ( ریشه و تمدن خط و زبان سومری و ارتباط مستند خط به خط آن با ترکی )

سومریان نیاکان ترکان بخش دوم ✅

روشن سازی ماد ها ✅

اسناد و مدارک زیادی وجود دارند که اثبات می کنند آذربایجان از هزاران سال قبل از میلاد ( همزمان با ورود سومرها ) موطن ترکها بوده است و گروهی از سومرها هنگام مهاجرت از آسیای میانه ( از موطن های اولیه ی ترکان ) به بین النهرین جدا شده و در آنجا مسکون گشته اند و تاریخ نگاران بسیاری معتقدند سومرها قومی پروتوترک بوده اند!
حال سوالاتی در مورد اینکه چندین سال پیش ترکان به آذربایجان آمدند چرا زبان خیلی نزدیک با اسیای میانه دارند
خوب بسیار ساده است ترکان آذربایجان از قفقاز به اسیای میانه وصلند و ترکان از ترکیه تا چین متصلند و رفت و آمد های آن ها و اشتراک زبانی و فرهنگی از اسیای میانه باعث نزدیکی بیشتر ترکی آذربایجانی شده و این مهاجرت به اوایل تمدن انسان به ۸۰۰۰ سال پیش میرسد🛑

نمونه ای از نظرات و مستندات در خصوص سومرها و زبان و تاریخ آذربایجان در سطور زیر آورده شده است :

ساموئل نوح کریمر سومر شناس معروف که خیلی از لوحه های سومری را ترجمه کرده در کتاب الواح سومری صفحه ی 58 تایید می کند که سومری ها از آسیای میانه و از طریق قفقاز به آذربایجان آمده و بعد از سکونتی دراز مدت در آنجا به بین النهرین مهاجرت کرده در آنجا ساکن شدند. وی ادامه می دهد : سومرها در ایجاد تمدن آراتتا در آذربایجان و تمدن های باستانی در غرب ایران نقش بزرگی داشتند . آراتتا، 5000سال ق م در اذربایجان زندگی می کردند و بعدها از آنجا به بین النهرین کوچ کرده اند .

ب. هروزنی دانشمند چک که برای اولین بار موفق به قرائت و ترجمه ی لوحه های هیتی شد، آذربایجان را اقامتگاه ثانوی سومری ها می داند ( جامعه بزرگ شرق، ص161 ) .

رنه گروسه فرانسوی معتقد هست که سومریان بدون شک تمدن خود را از مردم آذربایجان کسب کرده اند.

چارلز بارنی عالم تاریخ شناس انگلیسی بعد از تحقیق روی آثار پیدا شده از گورتپه و حسنلو در آذربایجان به این نتیجه رسیده که صنعت فلزکاری اولین بار در آذربایجان شکل گرفته است. ( مجله میراث فرهنگی، سال3، شماره 5، ص 53 )

هنری فیلد در کتاب "مردم شناسی ایران ، صفحه 175" سکونت سومر ها در آذربایجان و جنوب خزر را ثابت میکند.

دل هایمزِ ، "Dell Hymes" پژوهشگر و زبانشناس وابسته به دانشگاه شیکاگو در بخش انسان شناسی در رابطه با ارتباط ریاضی بین زبانها تحقیقی انجام داده و 200 لغت انگلیسی را در دو زبان "سومری و ترکی " مقایسه کرده است. او در پژوهش چاپ شدهاش رابطه مشترک این دو زبان را با مشابهت های لغوی موجود اثبات کرده است. به این صورت که بعد از 2000 سال گسست از یک زبان مرده ریشه لغات در زبان ترکی امروزی زنده است و مورد تکلم واقع میشود.


فریتز هومئلhommel Fritz در ترجمه لوحه های سومری، بیش از 300 کلمه ترکی پیدا کرد، کلماتی که اکثرا به همان شکل قدیمی اش در ترکی امروزی هنوز هم به کار برده میشود، و لذا هومئل با استناد به کشفیات علمی خود از کتیبه ها و لوحه های سومری، زبان سومری را به عنوان ریشه زبان ترکی و "پروتو ترک" معرفی کرد.

فریتز هومئل :"دسته ای از اقوام ترک قدیم ، تقریبا 5000سال قبل از میلاد ، از وطن اصلی در آسیای میانه جدا حرکت کرده و به آسیای نزدیک آمده و تمدن سومرها را بنا کردند . آثار به جا مانده از زبان سومری نشان می دهد که در آن اعصار زبان ترکی چگونه بوده است . " ( آذربایجان در سیر تاریخ ، رئیس نیا، ج2، ص869 )

علاوه بر فریتز هومئل، دیاکونوف مورخ روسی نیز 100 کلمه ی مشترک بین زبان ترکی و سومری را مطرح می کند .


اگر ما ترکی روانی که از اورخون یعنی ۳۰۰ سال قبل اسلام در دسترس داریم را بخوانیم فرم کامل ترکی امروزی را گرفته است 🛑

اگر تاریخ آذربایجان را بخوانیم مستقیما به آتیرپاتقان میرسیم که شواهد نشانگر مادی بودن آن است

اگر ترکی ۳۰۰ سال یا ۴۰۰ سال قبل اسلام فرم امروزی گرفته است پس در دوره ماد کاملا فرم پروترکی و خام دارد همانند سومری اما نزدیک تر به ترکی امروزی

ماد به اتحادیه یا دولتی از اقوام گفته میشده است که ترک ها بعدا قدرتمند از همه بخاطر قدرت آتروپاتقان یا آذربایجان شدند آتورپات ملک ترک بوده که به صورت رک ترکی آذربهادر مشهود است که بعدا توسط مرکزیت آتورپات قدرت ترکان زیاد شده و بر قوم های اندک و کم جمعیت نسبت به ضریب جمعیت زیاد شده اند فرضش بر اینکه ۳ هزار مثلا ارمنی وجود داشته و اکثرا مناطق خالی بوده و یا مناطقی دست ملت های دیگر بوده و اشاره بر یک منطقه ادعا بر کل مناطق داشته باشد،
همانند اینکه پلنگ ادعا کند کل جنگل مال من است
حال منطقه مال کسیست که فرهنگش اسامی آن و غالبا مردم آن منطقه غالب آنجا هستند.

زبان سومری

سومری
eme - ĝir, eme - gi
زبان بومی در سومر و اکد
منطقه عراق ( میان رودان )
منقرض شده به طور مؤثر ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد منقرض شده است اما به عنوان زبان کلاسیک تا ۱۰۰ سال پس از میلاد مورد استفاده بوده است.
تبار

زبان منفرد
کدهای زبان
ایزو ۶۳۹ - ۲ [[ISO639 - 3:sux[۲]|sux[۲]]]
ایزو ۶۳۹ - ۳ sux
{{{mapalt}}}
26th century BC Sumerian document
این نوشتار شامل نمادهای آوایی آی پی ای است. بدون پشتیبانی مناسب تفسیر، ممکن است علامت های سوال، جعبه یا دیگر نمادها را جای نویسه های یونی کد ببینید.

زبان سومِری زبان سومر باستان در منطقهٔ میان رودان جنوبی ( بخشی از عراق کنونی ) بود.

زبان سومری زبانی تک خانواده بوده است، بدین معنی که با هیچ زبان دیگری بستگی یا هم ریشگی ندارد.

سومری از هزارهٔ چهارم پیش از میلاد به عنوان زبان گفتاری به کار می رفت تا این که در اوایل هزارهٔ دوم پ. م. رفته رفته زبان اکدی که از خانواده زبان های سامی است، به عنوان زبان گفتاری جانشین آن شد. از نظر گونه شناختی این زبان با زبان سامی فرق دارد.

با این حال استفاده از سومری برای نوشتار ( امور تشریفاتی و مذهبی ) تا سدهٔ نخست پ. م. ادامه یافت. از آن پس تا سدهٔ ۱۹ میلادی و کشف رمز به دست زبانشناسان و دانشمندان غربی این زبان و یادگار آن به دست فراموشی سپرده شد. روابط دستوری در این زبان با �وند� هایی که به فعل اضافه می شوند تعیین می گردد و قیدها نیز به صورت �پی بست� در جمله می آیند. این پی بست ها به وسیلهٔ پیشوندهای متصل به فعل ارجاع داده می شوند. همچنین روابط دستوری در این زبان، کُنایی ( ارگاتیو ) و گسسته است و از این جهت، در ساختارهای کنایی بهترین بازدهی را دارد و در ساختارهای فاعلی - مفعولی بازدهی کمتری دارد.
محتویات

۱ دسته بندی
۲ تاریخ شناسی
۳ نمونه زبان
۴ برخی واژه ها
۵ جستارهای وابسته
۶ یادداشت ها
۷ منابع
۸ پیوند به بیرون

دسته بندی

سومری امروزه یک زبان ایزوله محسوب می شود. سومری زبانی پیوندی است و از زمان رمزگشایی آن موضوع وابستگی زبان سومری به طیف گسترده ای از زبان های پیوندی و غیرپیوندی دیگر بسیار بحث برانگیز بوده است؛ ولی به طورکلی پذیرفته شده است که زبانی جدا از دیگر زبان ها بوده است. سومری، به عنوان کهن ترین زبان نوشتاری، اعتبار ویژه ای دارد و به همین دلیل گاهی یک پیش زمینهٔ ملی و ناسیونالیستی و لذت اثبات دارد که به دلیل اثبات ناپذیری تقریباً درمیان زبان شناسان هیچ پشتوانه ای ندارد. برخی از خانواده زبان هایی که جهت خویشاوندی با سومری تاکنون مطرح شده اند:

زبان های نوستراتیک ( آلن بومهرد )
زبان های دره - قفقازی ( جان بنگستون )
زبان های تبتی - برمه ای ( جان براون )
زبان های کارتولی ( نیکولاس مر )
زبان های موندا ( دیاکونوف )
زبان های اورالیک[۲۴] ( سیمو پارپولا )
زبان باسکی آلکسی ساهالا
زبان دراویدی

همچنین پیشنهاد شده که سومری از کریول اواخر دوران پارینه سنگی ریشه گرفته است.

فرضیهٔ گسترده تری نیز وجود دارد که یک زبان نیاهندواروپایی پیش از سومری در میان رودان وجود داشته و برروی سومری تأثیرگذار بوده است.
تاریخ شناسی

کلید خواندن خطوط میخی لوگوسیلابلی از سنگ نبشه بیستون به دست آمد، یک سنگ نبشته سه زبانه میخی که به زبان های فارسی باستان، عیلامی، و اکدی نوشته شده است. ( به شیوه ای مشابه، کلید فهم هیروگلیف های مصری از سنگ روزتای دوزبانه و رونوشت [یا آوانوشت؟][یادداشت ۲] ژان - فرانسوا شامپولیون در 1882 میلادی به دست آمد. )
نمونه زبان

آغاز کتیبه انتمنای لاگاش

خود جمله ها:

I. 1 - 7: den - lil2 lugal kur - kur - ra ab - ba dingir - dingir - re2 - ne - ke4 inim gi - na - ni - ta dnin - ĝir2 - su dšara2 - bi ki e - ne - sur
8 - 12: me - silim lugal kiški - ke4 inim dištaran - na - ta eš2 GAN2 be2 - ra ki - ba na bi2 - ru2
13 - 17: uš ensi2 ummaki - ke4 nam inim - ma diri - diri - še3 e - ak
18 - 19: na - ru2 - a - bi i3 - pad
20 - 21: eden lagaški - še3 i3 - ĝen
22 - 27: dnin - ĝir2 - su ur - sag den - lil2 - la2 - ke4 inim si - sa2 - ni - ta ummaki - da dam - ḫa - ra e - da - ak
28 - 29: inim den - lil2 - la2 - ta sa šu4 gal bi2 - šu4
30 - 31: SAḪAR. DU6. TAKA4 - bi eden - na ki ba - ni - us2 - us2
32 - 42: e2 - an - na - tum2 ensi2 lagaški pa - bil3 - ga en - mete - na ensi2 lagaški - ka - ke4 en - a2 - kal - le ensi2 ummaki - da ki e - da - sur
II. 1 - 3a: e - bi id2 nun - ta gu2 - eden - na - še3 ib2 - ta - ni - ed2
3b: GAN2 dnin - ĝir2 - su - ka 180 30 1/2 eš2 niĝ2 - ra2 a2 ummaki - še3 mu - tak4
3c: GAN2 lugal nu - tuku i3 - kux ( DU )
4 - 5: e - ba na - ru2 - a e - me - sar - sar
6 - 8: na - ru2 - a me - silim - ma ki - bi bi2 - gi4
9 - 10: eden ummaki - še3 nu - dab5
11 - 18: im - dub - ba dnin - ĝir2 - su - ka nam - nun - da - ki - gar - ra bara2 den - lil2 - la2 bara2 dnin - ḫur - sag - ka bara2 dnin - ĝir2 - su - ka bara2 dutu bi2 - du3

ترجمه:

I. 1 - 7:انلیل پادشاه تمام سرزمین ها، پدر همه خدایان، با فرمان استوار خویش، مرز بین نینگیرسو و شارا را ثابت نمود.

۸–۱۲:مسلیم شاه کیش، به دستور ایشتاران، این زمین را اندازه می گیرد و یک سنگ ( مرز ) در اینجا بنا می کند.

۱۳–۱۷:اوش، فرمانروای اوما، مغرورانه عمل کرد.

۱۸–۱۹:او از سنگ ( مرز ) تجاوز کرد

۲۰–۲۱:و به سمت دشت لاگاش رژه رفتند.

۲۲–۲۷:نینگیرسو، جنگجوی انلیل، در دستور عادلانه خود، با اوما جنگ کرد.

۲۸–۲۹:به دستور انلیل او میدان نبرد خویش را به بیشتر از این گسترش داد.

۳۰–۳۱:و انباشته شد تپه های تدفین برای این در دشت

۳۲–۴۲:اناتوم فرمانده لاگاش، عموی انتمنا، فرمانده لاگاش، مرز را با انکاله ثابت کرد، فرمانده اوما.

II. 1 - 3a:کانال ( مرز ) را از کانال نن به گودنا گسترش داد.
نامه فرستاده شده توسط راهب اعظم لوانا به شاه لاگاش ( شاید اواکاگینا ) اطلاعاتی از مرگ پسرش در جنگ در ۲۴۰۰ سال پیش از میلاد یافت شده در تلوح ( گیرسو باستان )

3b: و ۱۲۹۰ متر از از جبهه نیگورسو به سمت اوما رفت.

3c:و آن را به عنوان یک منطقه بی صاحب بنیان گذاشت.

۴–۵:در کانال او سنگ ( مرز جدید ) محاط کرد.

۶–۸:او تعمیر کرد سنگ ( مرز ) را در مسیلیم.

۹–۱۰:او از دشت اوما رد نشد.

۱۱–۱۸:در کناره نینگیرسو او، او زیارتگاهی برای انلی ساخت، یک زیارتگاه نینهورساگ، یک زیارگاه نینگیرسو و یک زیارتگاه اوت.
برخی واژه ها

فهرست برخی از واژه های سومری[۳۳]:
سومری پارسی
Aš یک
M�n دو
Eš سه
limmu چهار
�a/� پنج
( aš, 'یک' �a, 'پنج' ) �aš شش
( min, 'دو' �a/�, 'پنج' ) Imin هفت
ussu هشت
( limmu, 'چهار' �a/�, 'پنج' ) Ilimmu نه
��, ��, a, u اغلب u نوشته می شود ده
niš بیست
pab, pap, pa پدر، برادر، مرد یا رئیس
r�g اسلحه
me - na - �m چه وقتی؟
me - š� کجا
�m چه؟ کدام؟ کی؟ چه کسی؟
nu٬na نه، خیر ( علامت منفی )
ku, kua ماهی
� غذا
a آب
mu سال
ta - �m این چیست؟ ( جمله سؤالی )
ge دختر
g�me زن
kuš پسر
nita مرد
nu آتش
li درخشیدن
erim, �rin, �ren سرباز
kug, k� مقدس
en آقا
�iš, �eš چوب
da , ��i, a�, � بازو
šilig, silig ایست، توقف
gal, �al بزرگ
جستارهای وابسته



درود ُ سپاس بر خردمندان و اندیشه ورزان
طرف آمده و تعدادی واژه سومری را که به گفته خودش معجزه وار همانند معادلهای ترکی آنهاست، آورده، که چی؟ که دیدید گفتیم سومریها ترک بودند!
که اگر به این سادگیها باشه، همه زبانها قابل تبدیل به همدیگه هستند یا همین سومری رو میشه به همه زبانها ربط داد دستکم به زبانهای پیوندی چون بلاخره همانندی واژگانی در زبانهای غیر خویشاوند، در حد چندصد تایی میشه پیدا کرد.
این عزیز وقتی خبر از اون کشف خارق العاده اش میده، اولش خواننده جوگیر میشه که آیا چه پیشرفت شگرفی در دانش زبان شناسی بوجود آمده، ولی هرچه بیشتر نوشته رو می خونه، می بینه که نه خیر، اینم یکی از همون شارلاتان بازیهای آشنای این دوره زمونه س و تا متن رو تا آخر می خونه چهره شگفت زده ش تبدیل به یه چهره خندان میشه، انگار تا حالا داشته جوک می خونده!
من که هرچه کردم ربط میان مثلن سو یا سوهور سومری = مو را با ساچ ترکی نفهمیدم، به مو شبیه تره تا ساچ.
/یا اوس سومری = شنا کردن با زمک ترکی! /با، در سومری = دادن با ورمک!/ هال یا هالام سومری = مردن با ایمک!/ یا گیل یا گیلیم چه ربطی به قیرماق داره!/ یا سور = نوک چه ربطی به سییرمک = پوست کندن داره!
ساویده شدن هم در پارسی نداریم بلکه ساییدن و سایش است و ارتباطی با سور=نوک و سییرمک= پوست کندن نداره!
گورو= راه رفتن، چه ربطی به یریمک یا یورومک ترکی داره؟واقعن که هیچی.

برخی از این واژه های سومری هم که به پارسی شبیه تره تا ترکی، سو و مو را گفتم، صدا زدن را سا می گفتند که به صدا شبیه تره تا سِس.
به سوزاندن در سومری تاب می گفتند که نه تنها هیچ پیوندی با داقیتماق ترکی نداره بلکه به واژه هایی مانند تب یا تابه پارسی بیشتر جور در میاد.
واژه داغ هم از داک در پهلوی گرفته شده به معنی اثر گزاری روی پوست با سوزاندن.
واژه بال در سومری به معنی پر و پرواز با واژه بال پارسی ارتباط قوی داره تا دال ترکی یعنی شاخه!
یا به سقف در ترکی دام گویند که از بام پارسی گرفته شده و پیوندی با تای سومری ندارد.
یا در سومری به خدا دینگیر ( دین - گیر ) میگن که تکواژهای اون، واژه را همانند واژه ی پارسی می کنه در حالیکه هیچ شباهتی به تانری یا تاری ترکی نداره.
مغلطه بازیهای دوستان:
در سومری به دست کیش میگن و در ترکی به بدنه پا، قیش! ( نمی دونه که در دلیل آوری، مصداق باید یکی باشه )
خب ما هم به موی صورت ریش می گیم و به شاش بچه، جیش! پس باید اینا رو هم به کیش ربط بدیم؟
شن را با گرد ُ خاک و غبار یکی دانسته و میگه شن به ترکی یعنی کوم یا قوم، با گرد ُ غبار یعنی اوکوم سومری یکیه درحالیکه گرد ُ غبار به ترکی توز میشه!
در یه زمانی که معلوم نیست کِی بوده، جای دل و جگر هم عوض میشه! سومریها به جگر اور/با؟ میگفتند و حالا ترکا به قلب اورک میگن! دوباره همون داستان کیش و قیش و ریش و جیش پیش میاد.
یا سو در سومری به معنی غذا ( دادن یا خوردن ) ، چه ربطی به سو یعنی آب در ترکی داره؟ با نادیده گرفتن اصل یکسان بودن مصداق، خواننده را ابله فرض می کنی؟! اگر سو در ترکی معنی عسل، خربزه یا هر خوراکی دیگه رو داشت بازهم می گفتی سو در سومری با سو در ترکی ارتباط داره!
در سومری به اطراف، قار یا قور یا کار گفته می شده، چه پیوندی با قیراق ترکی به معنی ساحل داره؟ تو کدوم لغتنامه ای معنی اطراف رو ساحل نوشته؟ نه ظاهرش شبیهه نه معنیش.
بقیه واژه هایی که میگی هم بین سومری و ترکی، فقط یه حرف، یعنی یه واج یا واکه مشترک دارن که از روی خرد، ثابت کننده هیچ گمانه ای نیست.
درسته که در چند هزار سال واژه ها تغییر کلی می کنند، ولی این دلیل نمیشه که سومری رو پدر جد ترکی بدونیم، خب با این دستاویزی که شماها میارین، سومری پدر جد هر زبان دیگه ای هم می تونه باشه.
با این روش استدلالی که شما دارین، همه واژگان از همه زبانها رو میشه به هم ربط داد.

آری، یکی از روشهای تشخیص همخانواده بودن دو زبان، شمارگان و عددها هستن که هیچ عددی در سومری با ترکی همانندی ندارد و اون فرم ترتیب اعداد که شما مثلن در یازده مثال زدی که در سومری و ترکی شبیهه، در خیلی از زبانها به همین شکله و ویژه ی سومری و ترکی نیست.

واژگان پارسی زیادی پیدا شده که با برابر سومری آنها کاملن شبیه است ولی نه از نوع شباهتی که دوستمون گفتند، با این حال ما پارسی رو با سومری
همخانواده نمی دونیم چون چنین ادعایی دلایل بسیار محکمتری لازم داره.
یا شباهت واژگانی بسیار زیاد باید وجود داشته باشه مانند همانندی پارسی با کردی یا آلمانی با انگلیسی، یا اگر بهانه آوردیم که فاصله ی زمانی چند هزار ساله، شباهت قابل استناد ( نه این چیزای بی ارزشی که دوستمون گفت ) را از بین برده، پس باید دلایل دیگری در دست داشته باشیم مانند:
کتیبه ها و سنگنوشته ها یا کتابهایی کهن که ادعایمان را تایید کنند یا مورخان باستانی که بتوان بر سخن آنها استناد کرد .
درحالیکه بین سومری و ترکی نه شباهت زبانی آنچنانی که قابل استناد باشد دیده می شود نه منابع کهنی وجود دارد که این موضوع را تایید کند.

یکی از منابع کهن که از سومر باقیمانده، سنگ تراشه های تصاویر انسانیست که در این سنگ تراشه ها، فرم جمجمه انسان سومری به صورت کشیده و گاهی گرد همراه با چشمان درشت نگارگری شده که ربطی به فرم جمجمه پهن سر و باریک چشم که ویژگی انکار ناپذیر ترکان زرد پوست است، ندارد.

همچنین از یافته های باستانی سومری، نمودار چلیپا یا صلیب شکسته است که بر روی کاسه های سفالین از 5هزار سال پیش از میلاد در گستره سومر یافت شده است.
طرح چلیپا یا صلیب شکسته که به نامهای دیگری چون چرخ خورشید، گردونه میترا و سواستیکا نیز معروفست از طرحهای هندواروپاییست که از دیرباز از هند و ایران گرفته تا اسپانیا کاربرد آیینی و هنری داشت و بودن چنین طرح و نموداری در سومر، از نشانه های وجود فرهنگ آریایی در آنجاست.

سومر:سو مری، ماری، به معنی روشن ( منبع روشنایی ) . سومر:سرزمین روشن، روشنایی، خوشبختی، سومر، سوسرا، سیکاس، کاسی. به زبان گالشی ازآن معنی روشنایی و سر زمین روشنایی استنباط می گردد. منبع ومرکز ویا مادر روشنایی. سرزمین خوشبختی. سومر تمدن، گالشی، کاسی تبار. خواستگاه، گیلان. اسامی سومری واسامی مناطق گیلان که یکی می باشند. کاکو، لیل، انلیل، کاسی، سیکاس، کسما، سوسرا، ارشی کی گال، اروشکی، اشکجان، اشکجانپهلو، اشکور، سومر، سومر محله، کاشکی، کاسکی، دلیمون، دیلمان، دیلیمون، لیش، کیش، کشل، کلیشم، رشی، کیش دبی، گالاش، لاگاش، گالش، گالشی، و. . . سومریان مردمانی متمدن بودن که اولین خط ( میخی ) ، را اختراع کردند. خواستگاه آنان از شهرهای سیاهکل، املش، رودبار، دیلمان، ورودسر، گیلان بوده که در جریان دومین مهاجر ت. ویا کشور گشایی به سرزمین موزامپاتی ( بین النهرین ) رفتند. کاسی ها بار ام گاو واسب وساخت آلات جنگی، مفرغ، وسفال، از تحرک وقدرت بالایی برخوردار شدند، بطور ی که بر تمامی دنیا چیره شده . واسیا نیز از همان نام، کاسیا است. گالش های کاسی تبار به اسپانیا وپرتغال نیز راه یافته که از نژاد کاسی می باشند. وبا کشف قاره آمریکا توسط کریستف کلمب، متعاقب ان به آمریکای لاتین وحوزه دریای کار اییب رفته واکنون حدود یک ملیارد کاسی تبار در دنیا زندگی می کنند. وحدود 40 کشور مستقل دارند. وعده ای نیز در سایر کشورها ها خصوصا اروپای شرقی زندگی می کنند. مرسی.

ترکان سومری دارای تمدنی والا و با قدمتی درحدود ۷ الی ۸ هزارسال می باشند.

سومر یک کلمه مرکب ترکی است که از دو واژه” سوم”به معنی کامل، خالص، توپر، تنومند ودرشت و”آر” به معنی مرد قهرمان وجنگنده تشکیل شده است.

سومر به زبان ترکی باستان معنی مرد کامل می دهد این واژه هنوزهم دراردبیل کاربرد دارد.

اردبیل



مثلا طایفه ای در یکی ازروستاهای حوالی اردبیل زندگی می کنند که سومرین که به غلط ثمرین نوشته می شود نام دارد که به شجاعت و دلیری شهره اند، کلمه سومرین ازدو واژه سوم ارین ( آره ن ) تشکیل شده که که درزبان ترکی اره ن به معنی مردان می باشد و سومرین معنی مردان کامل می دهد.

همچنین درکلمه سومو یا سومی که یک نان محلی دراردبیل می باشد به این واژه بر می خوریم و درزبان ترکی به معنی نان کامل یا توپر است

سومری به ترکی هیچ ربطی ندارد تنها زبانی که سومری به آن ربط ندارد ترکی هست


سومر نام یک تمدن کاسی تبار است و اولین تمدن روی کره زمین است

می گویند زبان سومری، پیوندی یا التصاقی بوده وزبان ترکی هم چون پیوندی است پس سومریها ترک بودند!!! آخه این چه جور دلیل آوردنه؟
هم اکنون اقوام بسیاری در دنیا هستند که زبانشون پیوندی است و این اقوام از نژادهای بسیار گوناگونی هستند که هیچ نزدیکی هم به همدیگر ندارند.
از زبان باسکی در اسپانیا تا زبان بانتو در آفریقا، از زبان گرجها و چچنها در قفقاز تا زبان دراویدیان سیاه پوست در هند، از زبان مغولان و ترکان در مرکز آسیا تا زبان سرخ پوستان آمریکایی و همچنین زبان کره ایها و ژاپنیها و زبانهایی دیگر در گوشه وکنار دنیا همه پیوندی هستند.
و چون از تبار و ژنتیک مردم سومر چیزی در دست نداریم ، با روش استدلالی شما هر کدام از اقوام یادشده می تواند خود را به سومر بچسباند .
البته یکی از زبان شناسان فرضیه ارتباط ترکی با سومری را پیشنهاد کرده ولی زبان شناسان دیگری هم فرضیه ارتباط سومری با زبانهای پیوندی دیگر را پیشنهاد داده اند که البته هیچ یک از این فرضیه ها ثابت شده نیست و همگی به یک نسبت در حد گمانه زنی هستند.
همچنین شباهت و همگونی تعداد محدودی واژه را به عنوان دلیل پیش کشیده اند که این هم دلیل نمی شود، و میان زبانهای ناخویشاوند هم اکنون همگونی واژگانی دیده می شود و البته تصور همگونی واژگانی بین یک زبانِ کنونی و زبانی که به 4 تا 6 هزار سال پیش باز می گردد، پندار خام و ابلهانه ای بیش نیست.
به گفته ی پژوهشگران، سومریان یکی از نخستین مردمان تمدن ساز و نیز نخستین بهره وران ازخط و دبیره بوده اند، پس بسیار دلچسب ولذت بخش خواهد بود اگر قومی بتواند خود را به هر نحو که شده به آنها بچسباند.
و اگر قومی با پیشینه ی بسیار کم بهره از تاریخ و تمدن، بتواند این کار شیرین را انجام دهد، از خجالت پدران بیابان گرد و ضد تمدن خود نیز رهایی می یابد، دستکم تا زمانیکه همه چیز روشن شود و تا آن زمان هم یک تمدن بی صاحب دیگر پیدا خواهد کرد.

سومری ها اجداد ترکان ✅
سومری ها ترک هستند.

پاسخگویی به اشخاصی که سومری هارا ترک نمیدانند. ♦️

زبان ترکی محتملا ۳۰۰ سال یا ۴۰۰ سال قبل اسلام شکل شبیه امروزی گرفته است و اشتراکات با زبان سومری ۸۰۰۰ سال پیش یا ۶۰۰۰ سال پیش معجزه است
اگر نگاهی به عیلام کنیم کلمات بسیار سایه واری مشترک است که از نیای مشترک زبان ها مشترک است اما اگر به سومری نگاه کنیم رسما کلمات ترکی مطلق میبینیم کلماتی که با ۸۰۰۰ سال فاصله بسیار نزدیک به ترکی است
آقایان متن سومری میگذارند و میگویند نگاه کن و ببین این کجایش ترکیست!❇️

آن ها نمیدانند که ما درباره زبان پروترکی حرف میزنیم زبان بن ترکی
آن زبانی که شکل خام دارد و این همه اشتراک فوق العاده است ما انتظار این را نداشته باشیم که فرم رک ترکی داشته باشد
سومریان به دیوار دورو گویند در ترکی دورماق به معنی ایستادن است!

سومریان به خانه آب گویند در ترکی او گویند.

سومریان به سگ اور - ur گویند در ترکی به پارس کردن هورمک گویند.

سومری ها به واژه ی چه - چی minu گویند در ترکی nə - nimə گویند.

در سومری به امتحان کردن danu گویند در ترکی به صورت دنمک رایج است.

در سومری به دراز گوز گویند در ترکی اوزون گویند.

به موی سر در سومری سو / سوهور گویند در ترکی ساچ گویند.

در سومری به پوست بار گویند در ترکی دری گویند. ( در فارسی به صورت در وجود دارد )

به زبان و لیسیدن در سومری eme گویند در ترکی به مکیدن اممک گویند.

به بدنه ی پا و راه رفتن guru گویند در ترکی به راه رفتن یریمک یا یورومک گویند.

به غذا دادن و بعضا خوردن در سومری سو گویند در ترکی به آب و به نوعی مکیدن سومورماق یا سورماق گویند.

به جگر در سومری اور / با گویند در ترکی به قلب اورک و به جگر باغیر گویند ( همچنین هر دو در ترکی به معنای احساسی بکار میروند که در ترکی دومین بخش احساسی بعد قلب است - باغری چاتلاماق )

به خواب در سومری u و به رویا udir گویند در ترکی به خواب اویکو و به خوابیدن اویوماق گویند.

به شنا کردن در سومری us گویند در ترکی �zmək گویند.

به دادن در سومری با گویند در ترکی برمک گویند. ( ورمک )

به مردن در سومری هال /هالام گویند و به کشتن گیل /گیلیم گویند در ترکی به مردن �lmək و به قطع کردن قیرماق گویند.

به سیل در سومری آرو گویند در ترکی به جویبار ارخ گویند.

به آتش گرفتن در سومری izi گویند در ترکی به گرما ایستی یا ایسی گویند.

به سوزاندن در سومری تاب گویند در ترکی به بسیار گرم داغ و به ویران کردن داغیتماق گویند. ( در فارسی به صورت تب و داغ دیده شده است )

در سومری به نوک سور گویند در ترکی به چیز تیز سیوی و ساویده شدن یا پوست کندن سییرمک گویند. ( در فارسی ساویده شدن ساویده شدن مهاجر است. )

به گفتن و صدا زدن در سومری سا گویند در ترکی به صدا سس و به صدا زدن سسلمک گویند.

در سومری به اطراف قار/قور/کار گویند در ترکی به ساحل و به کنار قیراق گویند همچنین به ساحل قیی یا کیی گویند.

در سومری به دست کیش گویند در ترکی به بدنه ی پا قیش گویند.

در سومری به سیاه قیق گویند در ترکی به تیره قویو یا قویوق گویند.

در سومری به خدا دینگیر گویند در ترکی تانری ( تانگری ) گویند.

به شن و گرد خاک در سومری اوکوم گویند در ترکی به شن قوم گویند.

به پر در سومری de گویند در ترکی به پر dolu گویند.

به سقف در سومری تا گویند در ترکی به سقف دام گویند

این فقط بخش کوچکی از اشتراکات عظیم با زبان ۸۰۰۰ سال پیش است خیلی از لغات از بین رفته بعضا تبدیل شده و حال با این قدرت باز این همه مشترک است

به اعداد اشاره میکنند و میگویند ترکی نیست گفتنی است که اعداد ترکی امروزی نوپا هستند و به ریشه ی اصلی وصل هستند همانند یتدی یا یتمیش که فرم امروزی دارند و قدمت زیادی ندارد

فرم اعداد سومری دقیقا مثل ترکی است

دیش : یک
او : ده

او - دیش ( سومری )
یازده

اون بیر ( ترکی )
یازده

بعضی واژگانی که با زبان های دیگر مشترک است با ترکی هم مشترک است و آن ها از این قضیه سو استفاده میکنند و مثلا ردیه برای ترک نبودن سومر یا اثباتیه برای خودشان مینویسند
مثال : بال در فارسی به معنی پر و در سومری بال به معنی پرواز کردن و پر است که در ترکی به صورت دال به معنی شاخه وجود دارد. 🛑

همانطور که قبلا گفته شده واثبات گدیده
ولازم به ذکر نیست.
سومریان از تمدن کاسی هستند.
تنها درچند کلمه با ترکی مشترک که ان هم وارد ترکی شده.
وبا آریایی اصلا ارتباطی ندارد.
وکاملا کاسی، حتی هنوز در شرق گیلان برخی کلمات و جملات همانند، سومریان تلفظ می گردد، ( ( ( اودریا، اوته، اینایی و. . . ) ) )
( ( ( اوته نشای گوتن اینایا اودریا، امادره. ) ) ) و. . .
ایا کسی می تواند تشخیص دهد این کلمات وجمله، گالشی، گیلکی، یاسومری، هست؟
جواب ، کاملا با گذشت هزاران سال با هم منطبق هستند.
سومر تمدن کاسی تبار. خواستگاه ان ازگیلان کاسی تبار.
کاسبین. دریای کاسبین. مرسی.

کاربر بالا بنام تارش با چه پشتوانه و منبعی می گویی سومریان از تمدن کاسیان می باشند:
همانجور که قبلا اثبات شده!!!!!خوب زحمت بکش همین جا برای ما اثبات کن. اتفاقاً لازم به ذکر هم هست.
در اینکه تالشی و گیلکی جز زبانهای هندوآریایی هستند، شکی نیست. دوماً بر پایه ترجمه زیر:The Kassite language has not been classified. However, several Kassite leaders bore Indo - European names, and they might have had an Indo - European elite similar to the Mitanni
داریم: ( ترجمه:زبان کاسی جزء زبانهای رده بندی نشده می باشد. با این حال، چندین رهبر ( فرمانده ) کاسیان نامهای هندواروپایی داشتند و آنها ممکن است از این بابت همانند میتانی ها ( از زبانهای هندواروپایی ) باشند ) .
کاربر تارش گرامی، بهتر نیست نخست نوشتار واژگان را درست بنویسی، سپس برنهاده های کارشناسانه از خودت بیرون دهی. گرامی ( ( خاستگاه ) ) درست است و نه ( ( خواستگاه ) ) .
و همچنین سومری هیچ ربط و پیوندی با مغولی یا ترکی ندارد.

سومر و سومرها هیچ ربط به ترکان ندارد، ترک پس از اسلام به خاورمیانه هجوم آوردند، سومریها پیش آشوری و مادها بوند. هر کس اگر قانع نمی شود، باید تاریخ تمدن را بخواند.

زبان سومِری زبان سومر باستان در منطقهٔ میان رودان جنوبی ( بخشی از عراق کنونی ) بود.

زبان سومری زبانی تک خانواده بوده است، بدین معنی که با هیچ زبان دیگری بستگی یا هم ریشگی ندارد.

سومری از هزارهٔ چهارم پیش از میلاد به عنوان زبان گفتاری به کار می رفت تا این که در اوایل هزارهٔ دوم پ. م. رفته رفته زبان اکدی که از خانواده زبان های سامی است، به عنوان زبان گفتاری جانشین آن شد. از نظر گونه شناختی این زبان با زبان سامی فرق دارد.

با این حال استفاده از سومری برای نوشتار ( امور تشریفاتی و مذهبی ) تا سدهٔ نخست پ. م. ادامه یافت. از آن پس تا سدهٔ ۱۹ میلادی و کشف رمز به دست زبانشناسان و دانشمندان غربی این زبان و یادگار آن به دست فراموشی سپرده شد. روابط دستوری در این زبان با �وند�هایی که به فعل اضافه می شوند تعیین می گردد و قیدها نیز به صورت �پی بست� در جمله می آیند. این پی بست ها به وسیلهٔ پیشوندهای متصل به فعل ارجاع داده می شوند. همچنین روابط دستوری در این زبان، کُنایی ( ارگاتیو ) و گسسته است و از این جهت، در ساختارهای کنایی بهترین بازدهی را دارد و در ساختارهای فاعلی - مفعولی بازدهی کمتری دارد.

سومری امروزه یک زبان ایزوله به شمار می آید. سومری زبانی پیوندی است و از زمان رمزگشایی آن موضوع وابستگی زبان سومری به طیف گسترده ای از زبان های پیوندی و غیرپیوندی دیگر بسیار بحث برانگیز بوده است؛ ولی به طورکلی پذیرفته شده است که زبانی جدا از دیگر زبان ها بوده است. سومری، به عنوان کهن ترین زبان نوشتاری، ارزش ویژه ای دارد و به همین سونگ گاهی یک پیش زمینهٔ ملی و ناسیونالیستی و لذت اثبات دارد که به دلیل اثبات ناپذیری تقریباً درمیان زبان شناسان هیچ پشتوانه ای ندارد. برخی از خانواده زبان هایی که جهت خویشاوندی با سومری تاکنون مطرح شده اند:

زبان های نوستراتیک ( آلن بومهرد )
زبان های دره - قفقازی ( جان بنگستون )
زبان های تبتی - برمه ای ( جان براون )
زبان های کارتولی ( نیکولاس مر )
زبان های موندا ( دیاکونوف )
زبان های اورالیک ( سیمو پارپولا )
زبان باسکی آلکسی ساهالا
زبان دراویدی
همچنین پیشنهاد شده که سومری از کریول اواخر دوران پارینه سنگی ریشه گرفته است.

فرضیهٔ گسترده تری نیز وجود دارد که یک زبان نیاهندواروپایی پیش از سومری در میان رودان وجود داشته و برروی سومری تأثیرگذار بوده است


کلمات دیگر: