ترکمن
فارسی به انگلیسی
Turkman
مترادف و متضاد
ترکمن
ترکمن
فرهنگ فارسی
نام قومی است ترک در آسیای مرکزی . این نام از قرن پنجم ه .( ۱۱ م ) نخست بشکل جمع فارسیتوسط نویسندگان ایرانی مانند گردیزی و بیهقی استعمال شده بهمان معنی که اغز در ترکی و غز در عربی و فارسی بکار رفته . غزان نخست در مغولستان سکونت داشتند و در کتیبه های ارخون متعلق به قرن هشتم م . ذکر ایشان در مغولستان رفته . اغزان مذبور را ترک محسوب داشته اند ترکان و ترکمانان را فقط در جانب مغرب یاد کرده اند بقول این دائره المعارف کلمه توکومنگ نام دیگریست که بکشور ساک تاک یعنی کشور آلانان اطلاق شده و اینان در آغاز تاریخی میلادی در مشرق تا مسیر سفلای سیر دریا مستقر بودند و آنجا در قرن چهارم ه. ( ۱٠ م . ) مقر اصلی غزان بود . بعلت مهاجرتهای ترکمانان فقط شباهتی مختصر باقی مانده . امروزه ترکمانان در آسیای مرکزی و شمال گرگان و شمال خراسان سکونت دارند . سلسله های ترکمان که در ایران دوره اسلامی حکومت کرده اند عبارتند از : قراقوینلو آق قوینلو قاجاریه .
ترکمان .
ترکمان .
لغت نامه دهخدا
ترکمن. [ ت ُ ک َ م َ ] ( اِخ ) ترکمان. رجوع به ترکمان شود.
فرهنگ عمید
۱. قوم سفید پوست از نژاد ترک که در آسیای میانه، ترکمنستان، و شمال غربی ایران ساکن هستند.
۲. هریک از افراد این قوم.
۲. هریک از افراد این قوم.
دانشنامه عمومی
ترکمن یعنی من ترک ام ترکمن از ترک ایمان گرفته شده ترکیمان ترکمان ترکمن ترکمن یعنی فقط من ترک ام یعنی بقیه ی ترک ها ناخالص هستند و تنها ترک خالص و نجیب ما هستیم ترکمن نشانه غرور زیاد این ترک ها به واسطه داشتن زیبا ترین و گران ترین اسب های دنیا و داشتن معروف ترین جنگجویان دنیا و هنر آنها و علم و ... آنها بوده است.
ترکمان یا ترکمن به یکی از این معانی اشاره دارد:
wiki: بخش مرکزی شهرستان ملارد در استان تهران ایران است.
این روستا در دهستان ملارد شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
این روستا در دهستان ملارد شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.
wiki: ترکمن (مالکین)
دانشنامه آزاد فارسی
تُرْکَمَن
تُرْکَمَن
قوم ترک آسیای میانه، حاصل اختلاط طولانی ترکان زردپوست غُز و قرلق با سفیدپوستان ایرانی آسیای میانه و خوارزم و خراسان بزرگ. شباهت این قوم به سفیدپوستان ایرانی، بیشتر از شباهت های آنان به ترکان زردپوست است. قریب به اتفاق اتباع مستقر در ترکمنستان از این قوم اند. اهالی ترکمن صحرا در استان گلستان و جماعاتی از مردم نوار مرزی ایران و ترکمنستان در شمال خراسان و ساکنان بخشی از شمال غربی افغانستان، از قوم ترکمن اند. گروه های بزرگی از ترکمن ها در جمهوری های تاجیکستان و ازبکستان و قزاقستان و جماعت هایی از آنان در هشترخان (آستراخان) و استاورپول قفقاز سکونت دارند. ده ها هزار ترکمن در استان تِسِنهان، واقع در شمال غربی چین، زندگی می کنند. در کشورهای ترکیه، عراق، سوریه، لبنان و اردن، صدها هزار نفر ترک زبان به سر می برند که ترکمان نامیده می شوند. میان این مردم و ترکمن های آسیای مرکزی، هیچ نسبتی از نوع پیوندهای قبایل ترکمن ایران و افغانستان و ترکمنستان و ازبکستان وجود ندارد و تنها نسبتی که دیده می شود همان اصل مشترک غزان و قرلقانِ استحاله یافته است. ترکمن ها پدرتبارند و بنابر رسوم خود، مردان برای ازدواج باید شیربها بپردازند. برخلاف بسیاری از ترک های دیگر آسیایی، که قشربندی اجتماعی مبتنی بر تبارخونی داشتند (اشراف بالاتر از عوام بودند)، ترکمن ها بر اساس حرفه قشربندی می شدند (دامداران بالاتر از کشاورزان بودند). اکثر ترکمن ها، که از دیرباز شبان های کوچندۀ چادرنشین بوده اند، امروزه به کشاورزان و دامداران اسکان یافته تبدیل شده اند. دین غالب در میان ترکمن ها اسلام سنی است. اینان، همانند بسیاری از ترکان ایران، بازماندگان ترکمانانی هستند که تا قرن ۸ق در خاورمیانه استقرار یافته بودند. زبان ترکمنی شعبه ای از زبان ترکی غُز است و دو گویش عمده دارد. فرهنگ و ادبیات این قوم را دولت محمد آزادی از ایل گوکلان و فرزند معروفش مختوم قلی فراغی بر پایۀ ادبیات فارسی شکل داده اند. ترکمن ها سنّیِ حنفی اند و طریقت نقشبندیه پیروان فراوانی در میان آنان دارد. قالی و اسب ترکمنی بسیار مشهور است. گروه های بزرگ تشکیل دهندۀ قوم ترکمن را خلق می گویند که در زبان فارسی به ایل تعبیر شده است. ایلات بزرگ ترکمن عبارت اند از ۱. آتا، ساکن غرب ولایت خیوه؛ ۲. آلیلی (عالی ایلی/علی ایلی)، ساکن خیوه و اطراف آن؛ ۳. ارساری (ارزاری)، ساکن اراضی قسمت میانی جیحون از چهارجوی تا بلخ؛ ۴. تکه، بزرگ ترین ایل ترکمن و یکی از سه گروه بزرگ ترکمانان ایران، ساکن اراضی میان بلخان کوه ترکمنستان و کوپه داغ خراسان؛ ۵. چُودور، ساکن جنوب اوست یورت و اراضی میان دریاچۀ آرال و دریای خزر؛ ۶. سارق (ساریق/ساروق)، ساکن مرو؛ ۷. سالور، ساکن مرو؛ ۸. مقر (قره)، ساکن اراضی میان چهارجوی و اندخود افغانستان؛ ۹. گوکلان، یکی از سه گروه بزرگ ترکمن های ایران، ساکن در شرق استان گلستان؛ ۱۰. یمرلی (ایمرلی/یمرعلی)، ساکن اراضی اطراف رودخانه گرگان و ابیورد و درگز و خیوه. ۱۱. یموت، یکی از سه گروه بزرگ ترکمن های ایران، ساکن شرق استان گلستان.
تُرْکَمَن
قوم ترک آسیای میانه، حاصل اختلاط طولانی ترکان زردپوست غُز و قرلق با سفیدپوستان ایرانی آسیای میانه و خوارزم و خراسان بزرگ. شباهت این قوم به سفیدپوستان ایرانی، بیشتر از شباهت های آنان به ترکان زردپوست است. قریب به اتفاق اتباع مستقر در ترکمنستان از این قوم اند. اهالی ترکمن صحرا در استان گلستان و جماعاتی از مردم نوار مرزی ایران و ترکمنستان در شمال خراسان و ساکنان بخشی از شمال غربی افغانستان، از قوم ترکمن اند. گروه های بزرگی از ترکمن ها در جمهوری های تاجیکستان و ازبکستان و قزاقستان و جماعت هایی از آنان در هشترخان (آستراخان) و استاورپول قفقاز سکونت دارند. ده ها هزار ترکمن در استان تِسِنهان، واقع در شمال غربی چین، زندگی می کنند. در کشورهای ترکیه، عراق، سوریه، لبنان و اردن، صدها هزار نفر ترک زبان به سر می برند که ترکمان نامیده می شوند. میان این مردم و ترکمن های آسیای مرکزی، هیچ نسبتی از نوع پیوندهای قبایل ترکمن ایران و افغانستان و ترکمنستان و ازبکستان وجود ندارد و تنها نسبتی که دیده می شود همان اصل مشترک غزان و قرلقانِ استحاله یافته است. ترکمن ها پدرتبارند و بنابر رسوم خود، مردان برای ازدواج باید شیربها بپردازند. برخلاف بسیاری از ترک های دیگر آسیایی، که قشربندی اجتماعی مبتنی بر تبارخونی داشتند (اشراف بالاتر از عوام بودند)، ترکمن ها بر اساس حرفه قشربندی می شدند (دامداران بالاتر از کشاورزان بودند). اکثر ترکمن ها، که از دیرباز شبان های کوچندۀ چادرنشین بوده اند، امروزه به کشاورزان و دامداران اسکان یافته تبدیل شده اند. دین غالب در میان ترکمن ها اسلام سنی است. اینان، همانند بسیاری از ترکان ایران، بازماندگان ترکمانانی هستند که تا قرن ۸ق در خاورمیانه استقرار یافته بودند. زبان ترکمنی شعبه ای از زبان ترکی غُز است و دو گویش عمده دارد. فرهنگ و ادبیات این قوم را دولت محمد آزادی از ایل گوکلان و فرزند معروفش مختوم قلی فراغی بر پایۀ ادبیات فارسی شکل داده اند. ترکمن ها سنّیِ حنفی اند و طریقت نقشبندیه پیروان فراوانی در میان آنان دارد. قالی و اسب ترکمنی بسیار مشهور است. گروه های بزرگ تشکیل دهندۀ قوم ترکمن را خلق می گویند که در زبان فارسی به ایل تعبیر شده است. ایلات بزرگ ترکمن عبارت اند از ۱. آتا، ساکن غرب ولایت خیوه؛ ۲. آلیلی (عالی ایلی/علی ایلی)، ساکن خیوه و اطراف آن؛ ۳. ارساری (ارزاری)، ساکن اراضی قسمت میانی جیحون از چهارجوی تا بلخ؛ ۴. تکه، بزرگ ترین ایل ترکمن و یکی از سه گروه بزرگ ترکمانان ایران، ساکن اراضی میان بلخان کوه ترکمنستان و کوپه داغ خراسان؛ ۵. چُودور، ساکن جنوب اوست یورت و اراضی میان دریاچۀ آرال و دریای خزر؛ ۶. سارق (ساریق/ساروق)، ساکن مرو؛ ۷. سالور، ساکن مرو؛ ۸. مقر (قره)، ساکن اراضی میان چهارجوی و اندخود افغانستان؛ ۹. گوکلان، یکی از سه گروه بزرگ ترکمن های ایران، ساکن در شرق استان گلستان؛ ۱۰. یمرلی (ایمرلی/یمرعلی)، ساکن اراضی اطراف رودخانه گرگان و ابیورد و درگز و خیوه. ۱۱. یموت، یکی از سه گروه بزرگ ترکمن های ایران، ساکن شرق استان گلستان.
wikijoo: ترکمن
پیشنهاد کاربران
نام قومیست که فعلا در افغانستان زنده گی می کنند و اسم این قوم در سرود ملی آن کشور نیز یاد شده است.
ترکمن مخفف "تیر و کمان" است، قوم ترکمن در تیراندازی و جنگاوری شهرت داشتند و به همین دلیل ترکمن نامیده شدند.
ترکمن نام یکی ازای دام ایرانی وبه معنای ترک اصیل هست واژگان های اصلی آنها به وضوح مشخص است مثلا اسم آلما به معنی سیب برای دختران واسم های چون یاشاروآیدین برای پسران
تورکمن یعنی من تورک. تورک من=تورکمن
ترکمن یعنی سوپر من، بت من ، آیرون من ترکمن همینطور معنی میدهد.
ترکمن
ترک ایمان ( ایمان اولیه را ترک کرده )
به دین مبین اسلام ایمان کردند .
ترک ایمان ( ایمان اولیه را ترک کرده )
به دین مبین اسلام ایمان کردند .
ترکمن، یکی از اقوام نژاد ترک. ترک اشاره به نژاد، من احتمالا مکان. مانند ترکمن صحرا، ترکمنستان.
معنی کلمه ی ترکمن ترک مانند هم بوده است و در اصل این قوم ترک نبودند و شکل ظاهری آنها مانند تاجیک ها بود
اگربخواهیم واژه ی ترکمن به فرد ویاترکمان راریشه یابی کنیم باید به ایرانی بودن آنان ازبدوشکل گیری اشاره کنیم که معنی این واژه خودبیانگراین است ترکان من ویاترکان ما که ترکیب ترک با من ویامان پارسی خود بیانگرهمراهی آنان درشکل گیری امپراطوری پارسی است واحتمالا درحکومت هخامنشی، اشکانی ویاساسانی این خودیت وپیوند بااطلاق نام شکل گرفته وآنان راازسایرترکان مثل تاتارها ومغولان تفکیک کرده است چنانکه فردوسی فرماید بسی رنج بردم درین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی که عجمانی که فروسی بزبان پارسی زنده میکند پارسها ترکها کردها وبلوچهامیباشد وجالب اینکه نبردهای ایران وت. ران راچنان آمیخته به تصویرمیکشد که بیانگرآمیختگی تاریخی ترکها وپارسهاست وازآنجاکه زنده نگاه داشتن فرهنگ آنها درچارچوبی فراگیربوده شکل فعلی راانتخاب میکند که دراذهان بماند ولی جنگهاوروابط راکه واکاوی کنی انگارخانه به خانه می شده اند ودرحقیقت شکل جنگها بگونه ای تاکید برآمیختگی تاریخی وروابط است نه اختلاف واینک ما میراث دارفرهنگی ازنامها وجشنها وعادات و. . . شده ایم که تفاوتی میان رستم وافراسیاب نیست
ترکمن ها از نژاد تورج پسر فریدون شاه هستند
پسران فریدون
تورج ( توران ها )
ایرج ( ایران ها )
سلم ( رومی ها )
ترکمن::مانند ترک
زبان پارسی جای خود را به ترکی داد
آلان::اران، ایران
آلان ها در کشور ازبکستان هنوز زبانشان پارسی است
جمهوری های اوستیا جنوبی و شمالی در روسیه
محل سکونت قوم آلان است و به پارسی سخن می گویند
پسران فریدون
تورج ( توران ها )
ایرج ( ایران ها )
سلم ( رومی ها )
ترکمن::مانند ترک
زبان پارسی جای خود را به ترکی داد
آلان::اران، ایران
آلان ها در کشور ازبکستان هنوز زبانشان پارسی است
جمهوری های اوستیا جنوبی و شمالی در روسیه
محل سکونت قوم آلان است و به پارسی سخن می گویند
ترکمنی لهجه ای از لهجه های زبان ترکی هست مانند آذری، ترکی استانبولی ( ترکی عثمانی ) , مغولی، تاتاری، ازبکی، قزاقی ، قرقیزی , داغستانی, قشقایی، لزگی ، آوار، باشغیر، چوواش، کاشغری و دهها لهجه دیگر. این لهجه مانند لهجه های اذری ، مغولی , قشقایی ، سومری ، ایلامی، فنلاندی ، استونیایی، بلغاری و . . . جزو زبانهای التصاقی یا آگلوتیناتیومی باشد. نام پایتخت ترکمنستان بعنی عشق آباد از نام اشکانیان ترک تبار نشات گرفته است و در حقیقت اشک اباد بوده که به مرور زمان به عشق اباد استحاله یافته است. مختومقلی فراغی از بزرگترین و معروفترین شاعران ترکمن می باشد. ترکمنستان در عهد قاجار توسط عهدنامه آخال از ایران جدا شد.
کلمات دیگر: