کلمه جو
صفحه اصلی

امستردام

فارسی به انگلیسی

amsterdam

فرهنگ فارسی

( آمستردام ) پایتخت و یکی از شهر های بزرگ هلاند ( اما مقر حکومت نمی باشد ) ۷۳۸/٠٠٠ سکنه شهر صنعتی ( تراش الماس کشتی سازی هواپیما سازی مکانیک صنایع شیمیایی و غذایی ) و بندر بسیار مهم تجاری واقع در ساحل آمستل که بوسیله کانالی ببحر شمال متصل می گردد
پایتخت کشور هلاند

لغت نامه دهخدا

امستردام . [ اَ م ِ ت ِ ] (اِخ ) رجوع به آمستردام شود.


( آمستردام ) آمستردام. [ ت ِ ] ( اِخ ) پایتخت کشور هُلاند ( هلند ). شهری صنعتی و بندری تجارتی در ساحل لامستل و ترعه ای بطول 500هزارگز آن را بدریای شمال پیوندد، دارای 749500 سکنه.
امستردام. [ اَ م ِ ت ِ ] ( اِخ ) رجوع به آمستردام شود.

دانشنامه عمومی

آمستردام. آمستردام (به هلندی: Amsterdam) پایتخت و از نظر جمعیت بزرگترین شهر کشور هلند می باشد . این شهر در استان هلند شمالی در غرب هلند واقع شده است.امستردام-سنترام امستردام-نورد امستردام-غرب امستردام نییو-وست امستردام-زوید امستردام-اوست آمستردام-زایدئوست Westpoort
آمستردام پایتخت هلند است، با این حال نه دولت هلند و نه رئیس دولت در آمستردام ساکن نیستند. آمستردام، بزرگترین شهر هلند، و بزرگترین مرکز جذب توریست در این کشور می باشد .
این شهر نزدیک به یک میلیون نفر جمعیت دارد و نیمی از این تعداد را مهاجران خارجی یا خارجی تبارها تشکیل می دهند که تنوع آن ها به بیش از صد و پنجاه ملیت می رسد، و جمعیت فارسی زبانان نیز در آن کم نیست. طبق آمار سال ۲۰۱۶ میلادی مردم این شهر را خود هلندی ها و بعد مهاجرین مراکشی، سورینامی و سپس ترک ها تشکیل می دهند.
هستهٔ اصلی این شهر تاریخی در قرون وسطا بوجود آمد و در قرن شانزدهم توسعه یافت و تبدیل به مهم ترین بندر تجاری اروپا شد.

دانشنامه آزاد فارسی

آمستردام. آمِسْتردام (Amsterdam)
موزه ریکس، موزه ریکس، پایتخت رسمی هلند، با ۷۲۷هزار نفر جمعیت (۱۹۹۹). پس از روتردام۱ دومین بندر مهم هلند است و با آبراه دریای شمال۲ (۱۸۷۶)، به دریای شمال۳ متصل است. تأسیس کانال جدید به رود وال۴، در جنوب اوترخت۵ که در ۱۹۵۲ تکمیل شد، ارتباط بین آمستردام و رود راین۶ را بهبود بخشید. صنایع آن شامل تراش و صیقل دادن الماس، و کشتی سازی است. آمستردام مرکز بین المللی بانکداری و بیمه نیز به شمار می رود. میراث فرهنگی شهر غنی است؛ کاخ سلطنتی۷ که در ۱۶۵۵ تکمیل شد، نگارخانه ها و موزه های هنری، ازجمله موزۀ ریکس۸، موزۀ ونسان ون گوگ۹، و خانۀ آن فرانک۱۰ ازجمله بناهای مهم این شهرند. در آغاز قرن ۱۳م که گِزِبرِشت دوم۱۱ از آمستل۱۲ قلعه ای در آمستردام ساخت این شهر دهکدۀ ماهی گیری کوچکی بیش نبود. در ۱۳۱۷ به هلند منضم، و در ۱۴۲۸م به دوک بورگونی۱۳ واگذار شد. در ۱۵۷۹ از سلطۀ اسپانیایی ها خارج شد. پس از عصر زرین قرن ۱۷، از اهمیت دریایی آن کاسته شد. پروسی ها۱۴ (۱۷۸۷)، و بعد فرانسوی ها (۱۷۹۵) آن را اشغال کردند. لوئی بناپارت۱۵ آن را پایتخت هلند اعلام کرد (۱۸۰۸). بنابر قانون اساسی ۱۸۴۱ پایتخت رسمی هلند شد. شاهان و ملکه های هلند در این شهر سوگند می خورند، ولی مقر دولت در لاهه است. در جنگ جهانی دوم به اشغال آلمان درآمد. آمستردام در استان هلند شمالی (نورد هولاند۱۶)، و مصب رود آمستل، در گوشۀ جنوب غربی آیسلمر۱۷ واقع شده است. واردات اصلی آمستردام مواد خام کارخانه های مختلف، ازجمله مواد غذایی، سیگار و نوشابه است. صادرات آن عبارت اند از لبنیات، کاغذ، محصولات غذایی، و پوست. آمستردام شهر بسیار زیبایی است، که کانال ها و پل های متقاطع فراوانی حتی بیشتر از ونیزِ ایتالیا، دارد. بسیاری از خانه ها بر پایه های چوبی ساخته شده اند؛ تعداد پایه های کاخ سلطنتی ۱۳,۶۵۹ عدد است.

نقل قول ها

آمستردام (رمان). آمستردام (به انگلیسی: Amsterdam) نام رمانی است نوشتهٔ ایان مک یوون که در سال ۱۹۹۸ در بریتانیا منتشر شد. این کتاب توانست جایزه ادبی من بوکر را از آنِ خود کند.
• «ما چه کم در مورد هم می دانیم. بیش تر وجودمان پنهان است، هم چون کوه های یخ و خودِ اجتماعی ما تنها خنکی و سفیدی را باز می تاباند.»• «این که ورنون بخواهد آشتی کند و به همین خاطر به آمستردام بیاید مطمئناً چیزی بیش از تصادف، یا تصادف صرف بود. او جایی در قلب سیاه و نامتعادلش، سرنوشتش را پذیرفته بود. او داشت خودش را به دست کلایو می سپرد.»• «عموماً او را به عنوان مردی آرام و بی حاشیه می شناختند، مردی بدون خطا یا فضیلت، مردی که تمام و کمال وجود ندارد…»• «او تمام شب را کار کار می کرد و تا ناهار فردا می خوابید. در حقیقت کار دیگری برای انجام دادن نبود. چیزی بساز و بمیر.»• «اگر بخواهیم از منظر آسایش و منفعت تمام موجودات زندهٔ روی کرهٔ زمین نگاه کنیم، پروژهٔ خلق انسان نه تنها یک شکست بوده است، بلکه از ابتدا یک اشتباه بوده است.»• «می توانستند سقوط آدم را مدیریت کنند، ولی نمی توانستند از آن ممانعت کنند…»• «کلایو طی این مدت، وقتی مشغول کار نبود، نقشه هایش را مطالعه می کرد. به پوتین های پیاده رویش موم مایع می مالید و ابزارآلاتش را بررسی می کرد. او می توانست با استفاده از مجوز «روحیهٔ آزاد هنری»، از مسئولیت هایش شانه خالی کند؛ ولی از چنین نخوتی نفرت داشت. چندنفری از دوستانش، هروقت لازم می شد از کارت نبوغ استفاده می کردند و مسئولیت های کوچک و بزرگ خود را نادیده می گرفتند، با این اعتقاد که هر ناراحتی موقتی تنها سبب ازدیاد احترام نهایی برای طبیعت غیرقابل نافرمانی رسالت والای آن ها خواهد شد. این جور آدم ها، رمان نویس ها از همه بدتر بودند، می توانستد دوستان و خانواده شان را متقاعد کنند که نه تنها ساعات کاری، بلکه هر چرت و پیاده روی، هر دورهٔ سکوت، افسردگی یا مستی آن ها نقش برائت آمیز نیت والاتری را در خود نهفته دارد. به نظر کلایو این نقابی برای ابتذال بود. او شک نداشت که رسالت والاست، ولی رفتار بد، جزئی از آن نبود. شاید می شد در هر قرن یکی دو استثناء قائل شد؛ بتهوون بله. دیلان توماس، به احتمال قریب به یقین نه.»• «وقتی مالی وسط نمایش وانمود کرده بود سیبی را گاز می زند، صاف به او خیره شده بود و حین جویدن، لبخند زده بود، در حالی که یک دستش را طوری به کمر گذاشته بود که انگار داشت ادای یک زن خراب را درمی آورد. کلایو فکر کرده بود این یک نشانه است، اشتباه هم نمی کرد.»• «نگرانی های کاری به ماده پست تر ترس ساده شبانه مبدل شدند؛ بیماری و مرگ، مفاهیمی انتزاعی که خیلی زود در احساسی که در دست چپش داشت متمرکز می شدند.»• «در یک بطالت صبحگاهی غیرمعمول، باز این فکر به ذهن ورنون هالیدی خطور کرده بود که شاید وجود ندارد… این حس غیبت، از زمان تشییع جنازه مالی بیشتر و بیشتر در او پا می گرفت. داشت در او ریشه می دواند. دیشب کنار زنش از خواب پریده بود و باید صورت خودش را لمس می کرد تا قانع شود هنوز حضور فیزیکی اش را حفظ کرده است.»

پیشنهاد کاربران

نام یکی از شهر های هلند
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
بهترین و زیبا ترین اسم در هلند
❤❤❤❤❤❤❤❤❤


کلمات دیگر: