کلمه جو
صفحه اصلی

اولیاء


برابر پارسی : سرپرستان

فارسی به عربی

قدیس

فرهنگ معین

(اَ یا اُ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ ولی . ۱ - بزرگان . ۲ - یاران ، دوستان ، عارفان .

لغت نامه دهخدا

اولیاء. [ اَ ل ِ ] (اِخ ) نامی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام به یکی از چهار طبقه ٔ شیعه ٔ خویش داد. (از ابن الندیم ).


اولیاء. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


اولیاء. [ اَ ل ِ ] (ع اِ) وَلی ّ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : والذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات . (قرآن 257/2). رجوع به ولی شود.
- اولیاء عهود ؛ ج ِ ولی عهد : آنچه رسم است که اولیاء عهود را دهنداز غلام و تجمل و... هر چه تمامتر ما را فرمود. (تاریخ بیهقی ).


اولیاء. [ اَ ل ِ ] ( ع اِ ) وَلی . ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) : والذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات. ( قرآن 257/2 ). رجوع به ولی شود.
- اولیاء عهود ؛ ج ِ ولی عهد : آنچه رسم است که اولیاء عهود را دهنداز غلام و تجمل و... هر چه تمامتر ما را فرمود. ( تاریخ بیهقی ).

اولیاء. [ اَ ل ِ ] ( اِخ ) نامی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام به یکی از چهار طبقه شیعه خویش داد. ( از ابن الندیم ).

اولیاء. [ اَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

اولیا (تایباد)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان تایباد در استان خراسان رضوی ایران است.
این روستا در دهستان پایین ولایت قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۸ نفر (۵خانوار) بوده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَولِیَاءَ: دوستان-سرپرستان-صاحب اختیاران (کلمه اولیا جمع کلمه ولی است ، که از ماده ولایت است ، و ولایت در اصل به معنای مالکیت تدبیر امر است ، مثلا ولی صغیر یا مجنون یا سفیه ، کسی است که مالک تدبیر امور و اموال آنان باشد ، که خود آنان مالک اموال خویشند ، ولی تدب...
معنی ذِی ﭐلْقَرْنَیْنِ: لقب یکی از اولیاء الهی علیهم السلام (در روایتی از امام صادق علیه السلام درمورد ذی القرنین علیه السلام آمده است که کارهائی میکرد که از بشر عادی ساخته نیست و شخصی از حضرت علی (علیهالسلام) پرسید : آیا ذو القرنین پیغمبر بود ؟ در پاسخ فرمود : نه ، ولی بن...
ریشه کلمه:
ولی (۲۳۱ بار)

«أولیاء» جمع «ولیّ» از مادّه «ولایت» (ولی یلی) به معنای عدم واسطه میان دو چیز و پی در پی بودن آنها و به معنای نزدیکی فوق العاده میان دو چیز است که به معنای دوستی، و نیز به معنای هم پیمانی و سرپرستی، حامی و یار و یاور آمده است. ولی با توجّه به شأن نزول آیه، و سایر قرائنی که در دست است، منظور از آن در اینجا این نیست که مسلمانان هیچگونه رابطه تجاری و اجتماعی با یهود و مسیحیان نداشته باشند، بلکه منظور این است که با آنها هم پیمان نگردند و در برابر دشمنان روی دوستی آنها تکیه نکنند; به همین دلیل، به هر چیزی که نسبت به دیگری قرابت و نزدیکی داشته باشد، خواه از نظر مکان یا زمان، یا نسب و یا مقام، «ولیّ» گفته می شود. استعمال این کلمه به معنای «سرپرست» و «دوست» و مانند اینها نیز، از همین جا است. بنابراین، «اولیاء خدا»، کسانی هستند که میان آنان و خدا حائل و فاصله ای نیست، حجاب ها از قلبشان کنار رفته، و در پرتو نور معرفت، و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان می بینند; که هیچ گونه شک و تردیدی به دل هایشان راه نمی یابد، و به خاطر همین آشنایی با خدا ـ که وجود بی انتها و قدرت بی پایان و کمال مطلق است ـ ماسوای او در نظرشان کوچک، کم ارزش، ناپایدار و بی مقدار است. تعبیر به «اولیاء» (جمع ولی) ـ در سوره «عنکبوت» ـ به جای «اصنام» و بت ها، شاید برای اشاره به این نکته است که نه فقط معبودهای ساختگی، که پیشوایان و رهبران غیر الهی، نیز در همین حکم اند.

پیشنهاد کاربران

پدر مادر


کلمات دیگر: