کلمه جو
صفحه اصلی

مادگی


مترادف مادگی : ماده بودن، تانیث بودن، مونث بودن ، اندام ماده گل وگیاه، عضوتولیدمثل گل وگیاه، جادکمه، جاتکمه

متضاد مادگی : نرینگی

فارسی به انگلیسی

eyelet, buttonhole, socket, pistil, [bot.] pistill, female

buttonhole, [bot.] pistill


buttonhole, socket


فارسی به عربی

عروة

مترادف و متضاد

buttonhole (اسم)
مادگی، سوراخ دکمه

boutonniere (اسم)
مادگی

pistil (اسم)
مادگی، الت مادگی گل، گرزن

female signs (اسم)
مادگی

vulva (اسم)
مادگی، فرج

ماده بودن، تانیث‌بودن، مونث بودن ≠ نرینگی


۱. ماده بودن، تانیثبودن، مونث بودن ≠ نرینگی
۲. اندام مادهگلوگیاه، عضوتولیدمثل گلوگیاه
۳. جادکمه، جاتکمه


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- منسوب به ماده . ۲- عضو تولید مثلی جنس ماده . ۳- اندام ماد. گل آلت تانیث در گل . توضیح عضو تولید مثلی ماد. گیاهان است که مولد تخمک و گامت میباشد . هر مادگی ممکنست از چند قسمت بوجود آمده باشد که هر قسمت را یک برچه گویند و هر بر چه برای خود یک قسمت تولید مثلی مستقلی است . در قاعد. هر برچه قسمتی برجسته و متورم بنام تخمدان دیده میشود و در هر یک از دو حاشی. آن یک ردیف برجستگیهای کوچک بیضی شکلی بنام تخمک قرار گرفته است که بواسط. برجستگی خفیفی بنام جفت به جدار تخمدان اتصال دارد . تخمدان معمولادارای استطال. باریکی بنام خامه است و انتهای آنرا که اغلب قطور و مسطح است کلاله مینامند . مادگی ممکنست از یک برچه بوجود آمده باشد در این صورت آنرا یک برچه یی گویند مانند مادگی زبان در قفا و ممکنست که از دو یا چند برچه بوجود آمده باشد که در این صورت دو یا چند برچه یی خوانده میشود . ۴ - سوراخ جلو لباس که دگمه را در آن جا دهند .

بخش تولیدمثلی مادۀ یک گل شامل تخمدان و خامه و کلاله * مصوب فرهنگستان اول


فرهنگ معین

(دِ ) (اِ. ) ۱ - جای دکمه . ۲ - آن بخشی از گیاه که مادة گل را تشکیل می دهد. ۳ - عضو تولیدمثل در جنس ماده .

لغت نامه دهخدا

مادگی. [ دَ / دِ ] ( حامص ) حالت ماده بودن. و تأنیث طبیعی. ( ناظم الاطباء ).ماده بودن. انوثیت. مقابل نری. ( فرهنگ فارسی معین ) : و بود که انبازی ایشان اندر جنس بود چنانکه نری و مادگی. ( دانشنامه از فرهنگ فارسی ایضاً ).
مادگی خوش آیدت چادر بگیر
رستمی خوش آیدت خنجر بگیر.
مولوی.
و رجوع به ماده شود. || ( ص نسبی ) منسوب به ماده. || ( اِ ) عضو تولید مثلی جنس ماده. || اندام ماده گل. آلت تأنیث در گل. عضو تولید مثلی ماده ٔگیاهان است که مواد تخمک و گامت ماده می باشد. هر مادگی ممکن است از چند قسمت به وجود آمده باشد که هر قسمت را یک برچه گویند و هر برچه برای خود یک قسمت تولید مثلی مستقلی است در قاعده هر برچه قسمتی برجسته و متورم بنام تخمدان دیده می شود و در هریک از دو حاشیه آن یک ردیف برجستگیهای کوچک بیضی شکل به نام تخمک قرار گرفته است که بواسطه برجستگی خفیفی بنام جفت به جدار تخمدان اتصال دارد. تخمدان معمولاً دارای استطاله باریکی بنام خامه است و انتهای آن را که اغلب قطور و مسطح است کلاله می نامند. مادگی ممکن است از یک برچه به وجود آمده باشد در این صورت آنرا یک برچه ای گویند مانند مادگی «زبان در قفا». و ممکن است که از دو یا چند برچه به وجود آمده باشد که درین صورت دو یا چند برچه ای خوانده می شود. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 199 و گیاه شناسی ثابتی ص 417 شود. || سوراخی در جامه که دکمه درآن استوار کنند. انگل. انگله. انگیل. انگلیله. انگوله. انگول. تلمه. المک. رجوع به المک شود. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). حلقه ای که در آن دکمه قرار می گیرد. ( ناظم الاطباء ). سوراخ جلو لباس که دگمه را در آن جا دهند. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به انگله شود.

فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ نری] ماده بودن.
۲. (اسم ) (زیست شناسی ) اندام مادۀ گل که شامل تخمدان و تخمک هاست.
۳. (اسم ) سوراخ جلو لباس که دگمه در آن جا می گیرد، جادگمه.

دانشنامه عمومی

مادگی یا اندام مادهٔ گل از یک یا چند برچه بوجود می آید هر برچه ساختمانی همانند برگ دارد و می توان آن را یک برگ تغییر شکل یافته به شمار آورد.
بافت خورش (بافت) که تمام یاخته های آن مریستمی هستند.
اطراف خورش دو لایه بافت به شکل غلافی به طرف بالا رشد می کند و نوک خورش را دربرمی گیرد و فقط سوراخ کوچکی در انتها بازمی ماند که آنرا سفت می نامند. دو لایه بافت پیرامون خورش را پوسته درونی و پوسته بیرونی می نامند.
مادگی اندام مادهٔ گل به شمار می آید و ممکن است از یک یا چند برچه تشکیل شده باشد که در حالت اول آن را ساده و در حالت دوم آن را مرکب می نامند. در مادگی مرکب ممکن است برچه ها از هم جدا (آلاله و توت فرنگی) یا باهم پیوسته باشند مثل زنبق، پامچال، اطلسی.
هر برچه از سه بخش تخمدان، خامه، کلاله تشیکل شده است. تخمدان بخش میان تهی است که یک یا چند خانه دارد و تعداد برچه های مادگی مرکب اغلب به تعداد کلاله ها و تعداد خانه های تخمدان بستگی دارد. در درون تخمدان ساختارهایی به نام تخمک پدید می آیند. تخمک ها حامل گامت های ماده اند. نحوهٔ قرار گرفتن تخمک را در درون تخمدان تمکن می گویند. خامه بخش دراز و باریک برچه است که بین کلاله و تخمدان قرار دارد خامه ها ممکن آزاد یا به هم متصل باشند.
در این صورت در وسط ستونی که از اتحاد خامه ها ایجاد می شود یک یا چند مجرا بوجود می آید و این مجاری در حقیقت راه عبور لولهٔ گرده برای رسیدن به تخمک است بخش انتهایی خامه را کلاله می گویند که معمولاً برجسته است و به شکل های مختلف ظاهر می شود. سطح کلاله اکثراً دارای یاخته های کرک مانند و کوتاهی است که در جذب و نگاهداری گرده موثرند کلاله بعضی از گیاهان مایعی چسبنده و قندی بنام مایع کلاله ترشح می کند. در گیاهانی که گرده افشانی به وسیله باد انجام می گیرد مانند تیرهٔ گندم کلاله منشعب و کرکدار است.

دانشنامه آزاد فارسی

مادِگی (gynoecium)
مادِگی
مجموعۀ اندام های مادۀ تولیدمثلی گل، متشکل از یک یا چند برچه. ممکن است آزاد یا متصل باشند.

فرهنگستان زبان و ادب

{pistil, gynoecium, pistillum} [زیست شناسی] بخش تولیدمثلی مادۀ یک گل شامل تخمدان و خامه و کلاله * مصوب فرهنگستان اول

پیشنهاد کاربران

گیاه شناسی - شامل تخمدان، خامه، کلاله


کلمات دیگر: