کلمه جو
صفحه اصلی

پراکندگی


مترادف پراکندگی : افتراق، پریشانی، تشتت، تفرق، تفرقه، افشان، نثار، انفکاک، پاچیدگی، پاشیدگی، تلاشی، نابسامانی، انتشار، شیوع، پخش، تواری

متضاد پراکندگی : جمعیت

فارسی به انگلیسی

diffuseness, discursiveness, dispersal, dispersion, dissipation, distribution, excursiveness, percolation


diffuseness, discursiveness, dispersal, dispersion, dissipation, distribution, excursiveness, percolation, diaspora, state of being scattered

state of being scattered, dispersion


فارسی به عربی

تفرق , تفریق

مترادف و متضاد

افتراق، پریشانی، تشتت، تفرق، تفرقه ≠ جمعیت


افشان، نثار


انفکاک


پاچیدگی، پاشیدگی، تلاشی


پریشانی، نابسامانی


انتشار، شیوع، پخش


تواری


۱. افتراق، پریشانی، تشتت، تفرق، تفرقه
۲. افشان، نثار
۳. انفکاک
۴. پاچیدگی، پاشیدگی، تلاشی
۵. پریشانی، نابسامانی
۶. انتشار، شیوع، پخش
۷. تواری ≠ جمعیت


scissoring (اسم)
برش، تفرقه، اختلاف، پراکندگی

dissipation (اسم)
عیاشی، اتلاف، پراکندگی، اسراف

diaspora (اسم)
پراکندگی، جماعت یهودیان پراکنده

scattering (اسم)
پراکندگی، تفرق

dispersion (اسم)
انتشار، پراکندگی، تفرق، اوارگی، تجریهنور

dispersal (اسم)
پراکندگی

فرهنگ فارسی

افت نشانک/ سیگنال براثر بی‌نظمی‌هایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش


پریشانی تفرق تشتت افتراق انتشار.

لغت نامه دهخدا

پراکندگی. [ پ َک َ دَ / دِ ] ( حامص ) پراگندگی. پریشانی. تفرّق. تفرقه. تشتت. شمل. تَذعذع. تبدد. شتات. شَت . ( منتهی الارب ). شَعَث. ( دهار ) ( منتهی الارب ). افتراق. نَشر. انتشار. تَقعقع. ( منتهی الارب ). استشتات : و داناست به مصالح جمع ساختن پراکندگی. ( تاریخ بیهقی ).
دل و کشورت جمع و معمور باد
ز ملکت پراکندگی دور باد.
سعدی.
ز لب دوختن غنچه را زندگیست
چو بشکفت زان پس پراکندگیست
پشیمان ز گفتار دیدم بسی
پشیمان نگشت از خموشی کسی.
امیرخسرو.
دو دل یک شود بشکند کوه را
پراکندگی آرد انبوه را.
؟

فرهنگ عمید

۱. پاشیدگی.
۲. پریشانی.
۳. تفرقه.

دانشنامه عمومی

پراکندگی یک پدیده فیزیکی طبیعی است که برای پرتوها، مانند نور، صدا، یا ذرات متحرک رخ می دهد و آنها مجبور به تغییر مسیر حرکت خود از میان یک ذرات یک ماده که در حال عبور از آن هستند می شوند. در استفاده متعارف مسیر بعدی حرکت ذره از طریق قانون بازتاب به دست می آید.
موادی که دارای ذراتی باشند که موجب پراکندگی بشوند به قدری زیاد است که نمی توان فهرست اما اما مثال ها شامل ذره ها، حباب ها، قطره ها، نوسانات چگالی در شاره ها، کریستالیت ها در خطوط کریستالی چندبلور، نقص در خطوط جامد تک بلور، زبری سطح، سلول ها در ارگان ها، و الیاف نساجیدر لباس ها است. مسیر حرکت تقریباً تمام ذرات پراکنده شده توسط نظریه پراکندگی قابل توجیه و تفسیر است.
Wikipedia contributors، "Scattering،" Wikipedia، The Free Encyclopedia، http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Scattering&oldid=454500917 (accessed November ۱۵، ۲۰۱۱).

دانشنامه آزاد فارسی

پراکندگی (آمار). پَراکندگی (آمار)(dispersion)
در آمار، پخش شدگی داده ها نسبت به نقطه ای مرکزی، معمولاً میانگین حسابی. انحراف معیار و واریانس ازجمله شاخص های پراکندگی اند.
پراکندگی (فیزیک). پَراکندگی (فیزیک)(scattering)
در فیزیک، انحراف یا بازتاب تصادفی جریانی از ذرات یا باریکه ای از تابش، اعم از نور یا ذرات دیگر، در مواجهه با ذرات ماده ای که جریان باریکه از آن عبور می کند.
ذرات آلفا. ذرات آلفایی که در گذر از برگۀ نازکی از طلا پراکنده می شوند، نخستین شواهد قانع کننده برای این ادعا بودند که اتم ها دارای هسته های مثبت بسیار چگال و بسیار کوچک اند. ارنست رادرفورداز ۱۹۰۶ تا ۱۹۰۸، با ترتیب دادن آزمایش هایی کمترین فاصله ای را که هر ذرۀ آلفا می تواند در برخورد شاخ به شاخ به هستۀ طلا نزدیک شود، در حدود ۱۴-۱۰ متر برآورد کرد. او نتیجه گرفت که شعاع هستۀ طلا نباید از این مقدار بیشتر باشد. بیشتر ذرات آلفایی که به طرف برگۀ طلا شلیک می شدند بدون هیچ گونه انحرافی از آن عبور می کردند، اما اندکی از آن ها در جهت های متفاوت پراکنده می شدند، و کسر بسیار بسیار کوچکی از آن ها نیز به طرف چشمۀ ذرات باز می گشتند. این نتیجه آن چنان او را شگفت زده کرد که نوشت: «در واقع، مثل این است که گلولۀ توپ ۴۰ سانتی متری را به طرف لایه ای از دستمال کاغذی شلیک کنید و ببینید که گلوله برمی گردد و به شما می خورد».
نور.نور پراکنده شده از هر سطح ناهموار، مثل سطح ورقه ای از کاغذ، نیز براثر بازتاب تصادفی و تحت زاویه های مختلف از هر قسمت سطح پدید می آید. صورت ظاهرِ یکنواخت و مات این سطوح، و ناتوانی آن ها در تشکیل تصویر، برخلاف آنچه در آینه ها دیده می شود، به همین سبب است. نور در رویارویی با ذرات معلق در گازها و مایعات نیز پراکنده می شود. رنگ های سرخ و زردی که هنگام طلوع و غروب خورشید پدید می آیند ناشی از این واقعیت اند که نور سرخ کمتر از نور آبی در رویارویی با ذرات گرد و غبار موجود در جوّ پراکنده می شود. هنگامی که خورشید در مجاورت سطح افق قرار دارد، نور آن ضخامت بیشتری از جو را می پیماید و از لایۀ غبارآلوده تر جوّ می گذرد. به این ترتیب، نور آبی بر اثر پراکندگی از آن خارج می شود و نور سرخ، پس از عبور از جوّ نزدیک به افق، به چشم ناظر می رسد.

فرهنگستان زبان و ادب

{scattering} [مهندسی مخابرات] افت نشانک/ سیگنال براثر بی نظمی هایی که در محیط انتقال وجود دارد متـ . پراکنش

واژه نامه بختیاریکا

اوشوو به گَلُو

جدول کلمات

شت, شت, شتات

پیشنهاد کاربران

شتات

شت

نثار

شت، افتراق، پریشانی، تشتت، تفرق، تفرقه، افشان، نثار، انفکاک، پاچیدگی، پاشیدگی، تلاشی، نابسامانی، انتشار، شیوع، پخش، تواری

شیوع . . . . شت . . شتات. . . . تشتت . . . . تناد. . . .


کلمات دیگر: