کلمه جو
صفحه اصلی

پرتقال


برابر پارسی : پرتغال

فارسی به انگلیسی

Portugal, orange


orange


فارسی به عربی

برتقال

مترادف و متضاد

orange (اسم)
پرتقال، نارنج، درخت نارنج

فرهنگ فارسی

کشور جمهوری واقع در جنوب غربی اروپا در مغرب شبه جزیره ایبری مساحت ۹۲٠٠٠ کیلومتر مربع و جمعیت ۹۸٠٠٠٠٠ تن است پایتخت وی بندر [ لیسبون ] میباشد . جزایر آسور و مادیرا در اقیانوس اطلس جزو کشور پرتغال است . رودهای تاج گوادیانا دورو از این کشور میگذرد. در پرتغال کشت گندم جو سیب زمینی و ذرت رایج . و گله داری و ماهیگیری متداول است . معادن زغال سنگ و فلزات آن اندک می باشد .
( اسم ) ۱- گیاهی ازتیر. سدابیان جزو دست. مرکبات که درخت نسبه بزرگ وزیبایی است و اصل آن از آسیا است ودر عصر جنگهای صلیبی از آسیا به مغرب زمین برده شده . این گیاه در هم. نقاط معتدل زمین بخوبی میروید و بار میدهد. میو. آن سته و کروی شکل است که از نمو تخمدان چندین برچه یی حاصل شود . در داخل هر برچه سلولهای محتوی مواد ذخیره یی و ویتامین و اسیدی و آبدار قرار دارند . و در زاوی. مرکزی برچه ها هسته ها جای دارند. میو. این گیاه مطبوع و از مرکبات دیگر مطلوبتر است . درخت پرتقال در نواحی معتدل ایران خصوصا نواحی اطراف دریای خزر بفراوانی و خوبی میروید و محصولش هم بسیار مرغوب و نیکو است . شکل میو. آن گاهی ممکنست بیضوی یا رنگ میوه اش بجای آنکه زرد رنگ باشد سرخ بود و در این صورت آنرا پرتقال خونی نامند پرتقان برتقان پرتوقال آغاجی برتقان خلو . ۲- میو. درخت مذکور.

فرهنگ معین

(پُ تِ ) ( اِ. ) درختی است از تیرة مرکبات ویژة مناطق مرطوب . میوة آن کروی ، آبدار، شیرین و سرشار از ویتامین ث می باشد و دارای پوست نارنجی است .

لغت نامه دهخدا

پرتقال. [ پ ُ ت ُ یا ت ِ ] ( اِ ) نوعی از مرکبات به هیأت نارنج لیکن خوش طعم و شیرین و در ولایات ساحلی خزر بسیار باشد و هر درخت آن 300 تا 500 بار آرد.

پرتقال. [ پ ُ ت ُ ] ( اِخ ) ( کشور... ) نام قدیم آن لوزی تانی و یکی از کشورهای جنوبی اروپاست و در مغرب شبه جزیره ایبری واقع است و سرحدات آن از مشرق و شمال اسپانیا و از مغرب و جنوب اقیانوس اطلس است و 88740 هزارگزمربع مساحت و 6500000 تن سکنه دارد. پایتخت آن لشبونه ( لیسبون ) است که در کتب اسلامی گاهی بتصحیف اشبونه نیز نامند و از بلاد عمده آن پورتو [ پُرت ُ ] و ستوبال و براگا و ک ُاَمبر است. رودهای بزرگ آن دورُ و مینه ُ و تاج و کوههای آن که جزو رشته جبال ایبری است عبارت است از کابرئیرا و مارائو و استرلا و آلگارو و منشیک. این کشور سابقاً به ایالاتی بنام آلگارو و آلمتژو و استرمادور و بئیرا و تراس اُس منت و دورُ و مینه ُ مقسوم بود لکن اکنون به نواحی کوچکتری قسمت شده است. پرتقال کشوری است زراعتی دارای تاکستانهای کثیره و صیدماهی فراوان و جنگلهای چوب پنبه بسیار دارد. مهاجرنشین های پرتقال از بقایای امپراطوری پهناوری است که امروز شامل نواحی ذیل است : در افریقا گنگبارهای آسُر و مادِر و رأس الاخضر گینه پرتقال و آنگولا و موزامبیک. و در آسیا: چند بندر در هندوستان از قبیل گوآودویو و دامائو و بندر ماکائو در چین و در اقیانوسیه ، نیمی از جزیره تیمُر. وضع طبیعی این کشور باعث شد که از حیث جریان تاریخی میان آن و سایر نواحی شبه جزیره ٔایبری جدائی افکند و این حال پایدار بود تا آنکه هانری لُژُن که از شاهزادگان کاپسین بود از شوهر مادر خود آلفونس ( ادفونش ) ششم پادشاه کاستیل امارت سرزمین میانه مینه ُ و موندگ ُ یافت ( 1095 م. ) پسر او آلفونس اول ( 1114-1185 ) در سال 1136 بسلطنت انتخاب شد و از این پس پرتقال بحدود فعلی خویش رسید و سپس دینیز ( 1279-1325 م. ) دانشگاه لشبونه را ایجاد کرد و در پادشاهی نسق و نظمی نیکو پیداکرد. سلسله ای که هانری جوان ایجاد کرده بود بسال 1383 م. از میان برفت و سلسله داویز جای آنرا گرفت. نخستین پادشاه این سلسله ژان اول بود و این سلسله به سال 1580 م. منقرض شد. در دوره این سلسله کاستیلیان شکست یافتند ( آلجوبار تا سال 1385 ) و دولت پرتقال در افریقا متصرفاتی بدست آورد و ملاحان لوزیتانی در هندوستان امپراطوری مهاجرنشین نیرومندی پس از عبور از دماغه امیدنیک ( 1497 ) تأسیس کردند. نتیجه شکست سباستین در آلکازار [ القصر ] کبیر ( 1578 ) آن شد که پرتقال تحت اطاعت فیلیپ دوم درآید. و بعلت حمایت فرانسه خاندان براگانس سلطنت پرتقال را بدست آوردند و از1640 تا 1910 حکومت کردند. سلسله جدید نسبت به عهدنامه متوئن که در سال 1703 منعقد شده بود در قبال انگلستان با وجود مساعی مارکی دُ پومبال منافع پرتقال را نتوانست حفظ کند و همچنین هنگامی که ناپلئون از پرتقالیان درخواست که بنادر خود را بروی انگلیسیان سدکنند از این کار خودداری کردند و بهمین جهت سپاهیان فرانسه آنرا اشغال کردند و ژان ششم به برزیل گریخت و سپس بسال 1821 به لشبونه بازگشت. سال بعد برزیل استقلال خود را اعلام کرد. در سال 1833 حکومت قانونی و مشروطه در پرتقال برقرار شد و در سال 1910م. خاندان براگانس از سلطنت پرتقال محروم گردید و جمهوریت در آن کشور برقرار گشت. نام پرتقال را در متون فارسی گاه پرتکال و پرتگیس ( غیاث اللغات ) هم آورده اند و در منظومه «جنگنامه کشم » از قدری شاعر که راجع است به دست اندازی پرتقالیان از سال 1030 هَ. ق. بجزیره قشم و حوالی هرمز و جنگ امام قلیخان بیگلربیگی فارس با آنان این اسم ( پرتگال ) ضبط شده است مثلاً در این بیت :

پرتقال . [ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) (کشور...) نام قدیم آن لوزی تانی و یکی از کشورهای جنوبی اروپاست و در مغرب شبه جزیره ٔ ایبری واقع است و سرحدات آن از مشرق و شمال اسپانیا و از مغرب و جنوب اقیانوس اطلس است و 88740 هزارگزمربع مساحت و 6500000 تن سکنه دارد. پایتخت آن لشبونه (لیسبون ) است که در کتب اسلامی گاهی بتصحیف اشبونه نیز نامند و از بلاد عمده ٔ آن پورتو [ پُرت ُ ] و ستوبال و براگا و ک ُاَمبر است . رودهای بزرگ آن دورُ و مینه ُ و تاج و کوههای آن که جزو رشته جبال ایبری است عبارت است از کابرئیرا و مارائو و استرلا و آلگارو و منشیک . این کشور سابقاً به ایالاتی بنام آلگارو و آلمتژو و استرمادور و بئیرا و تراس اُس منت و دورُ و مینه ُ مقسوم بود لکن اکنون به نواحی کوچکتری قسمت شده است . پرتقال کشوری است زراعتی دارای تاکستانهای کثیره و صیدماهی فراوان و جنگلهای چوب پنبه ٔ بسیار دارد. مهاجرنشین های پرتقال از بقایای امپراطوری پهناوری است که امروز شامل نواحی ذیل است : در افریقا گنگبارهای آسُر و مادِر و رأس الاخضر گینه ٔ پرتقال و آنگولا و موزامبیک . و در آسیا: چند بندر در هندوستان از قبیل گوآودویو و دامائو و بندر ماکائو در چین و در اقیانوسیه ، نیمی از جزیره ٔ تیمُر. وضع طبیعی این کشور باعث شد که از حیث جریان تاریخی میان آن و سایر نواحی شبه جزیره ٔایبری جدائی افکند و این حال پایدار بود تا آنکه هانری لُژُن که از شاهزادگان کاپسین بود از شوهر مادر خود آلفونس (ادفونش ) ششم پادشاه کاستیل امارت سرزمین میانه مینه ُ و موندگ ُ یافت (1095 م .) پسر او آلفونس اول (1114-1185) در سال 1136 بسلطنت انتخاب شد و از این پس پرتقال بحدود فعلی خویش رسید و سپس دینیز (1279-1325 م .) دانشگاه لشبونه را ایجاد کرد و در پادشاهی نسق و نظمی نیکو پیداکرد. سلسله ای که هانری جوان ایجاد کرده بود بسال 1383 م . از میان برفت و سلسله ٔ داویز جای آنرا گرفت . نخستین پادشاه این سلسله ژان اول بود و این سلسله به سال 1580 م . منقرض شد. در دوره ٔ این سلسله کاستیلیان شکست یافتند (آلجوبار تا سال 1385) و دولت پرتقال در افریقا متصرفاتی بدست آورد و ملاحان لوزیتانی در هندوستان امپراطوری مهاجرنشین نیرومندی پس از عبور از دماغه ٔ امیدنیک (1497) تأسیس کردند. نتیجه ٔ شکست سباستین در آلکازار [ القصر ] کبیر (1578) آن شد که پرتقال تحت اطاعت فیلیپ دوم درآید. و بعلت حمایت فرانسه خاندان براگانس سلطنت پرتقال را بدست آوردند و از1640 تا 1910 حکومت کردند. سلسله ٔ جدید نسبت به عهدنامه ٔ متوئن که در سال 1703 منعقد شده بود در قبال انگلستان با وجود مساعی مارکی دُ پومبال منافع پرتقال را نتوانست حفظ کند و همچنین هنگامی که ناپلئون از پرتقالیان درخواست که بنادر خود را بروی انگلیسیان سدکنند از این کار خودداری کردند و بهمین جهت سپاهیان فرانسه آنرا اشغال کردند و ژان ششم به برزیل گریخت و سپس بسال 1821 به لشبونه بازگشت . سال بعد برزیل استقلال خود را اعلام کرد. در سال 1833 حکومت قانونی و مشروطه در پرتقال برقرار شد و در سال 1910م . خاندان براگانس از سلطنت پرتقال محروم گردید و جمهوریت در آن کشور برقرار گشت . نام پرتقال را در متون فارسی گاه پرتکال و پرتگیس (غیاث اللغات ) هم آورده اند و در منظومه ٔ «جنگنامه ٔ کشم » از قدری شاعر که راجع است به دست اندازی پرتقالیان از سال 1030 هَ . ق . بجزیره ٔ قشم و حوالی هرمز و جنگ امام قلیخان بیگلربیگی فارس با آنان این اسم (پرتگال ) ضبط شده است مثلاً در این بیت :
چو الف و ثلاثین بد از هجر سال
بیامد یکی لشکر از پرتگال .
رجوع به جرون و هرمز (جزیره ) و قدری و امامقلی خان شود.


پرتقال . [ پ ُ ت ُ یا ت ِ ] (اِ) نوعی از مرکبات به هیأت نارنج لیکن خوش طعم و شیرین و در ولایات ساحلی خزر بسیار باشد و هر درخت آن 300 تا 500 بار آرد.


فرهنگ عمید

میوه ای گرد و نارنجی رنگ از نوع مرکبات که ویتامین های b و c، آهن، کلسیم، اسید مالیک، اسید تارتریک، و اسید سیتریک دارد.

میوه‌ای گرد و نارنجی‌رنگ از نوع مرکبات که ویتامین‌های B و C، آهن، کلسیم، اسید مالیک، اسید تارتریک، و اسید سیتریک دارد.


دانشنامه عمومی

پرتقال (به دری: مالته) میوه ای از خانواده مرکبات می باشد. درخت آن همیشه سبز و پر برگ است و ارتفاع آن تا ۱۰ متر هم می رسد.
خونی
ماندارین
بیروتی
تامسون
والنسیا
ریشه پرتقال از جنوب شرقی آسیا (هندوچین) می باشد و یک میوه پیوندی است که در دوران باستان احتمالاً با پیوند نارنگی و دارابی پرورش داده شد. نوع ایرانی Persian Orange که ایتالیایی ها از قرن ۱۱ میلادی کشت آن را در جنوب اروپا رایج کردند تلخ بود و جای خود را از قرن ۱۵ میلادی به نوع شیرین تر داد که تاجران کشور پرتغال از هندوستان وارد و کشت کردند. برای همین هم در بسیاری از زبان های دنیا (یونانی، ترکی، ایرانی، عربی، بلغاری، گرجی و زبان جنوب ایتالیا) امروزه هنوز لغت میوه پرتقال با کشور پرتغال تشابه اسمی دارد. البته ریشه لغت انگلیسی (Orange) از نارنگ (سانسکریت) آمده و هم ریشه واژه نارنج (فارسی) و واژه های مشابه در بسیاری از زبان های دیگر از جمله ارمنی، اسپانیایی، و عربی می باشد. در بعضی زبانها هم (نظیر هلندی و آلمانی) آن را سیب چینی (بواسطه مبدأ این میوه) می خوانند.
معروف ترین گونه اصلاح شده پرتقال در دنیا تامسون ناول می باشد. بیروت، پایتخت لبنان نیز یکی از معروفترین مکان های پرورش آن درجهان می باشد که پرتقال بیروتی آن نیز معروف است.
پرتقال درخت کوچکی است با برگ های سبز و گل های سفید، پوست میوهٔ آن نارنجی رنگ، کمی ناصاف و میوه آن بسته به انواع مختلف شیرین و ترش، زرد رنگ یا قرمز، و سرشار از ویتامین ث است.پرتقال یکی از قدیمی ترین میوه هایی است که بشر از آن استفاده می کرده است و در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح کنفوسیوس از آن نام برده است.در حال حاضر بیشتر از ۲۰۰ نوع پرتقال در آمریکا کشت می شود.پرتقال اولیه، کوچک، تلخ و پر از هسته بوده است که در اثر تربیت مهندسی ژنتیکی و همچنین انتخاب نوع بهتر و کود کافی درشت تر و شیرین تر شده است…

دانشنامه آزاد فارسی

پُرتِقال (orange)
13083600.jpg
میوۀ آبدار، نارنجی رنگ، و گرد گونه های متعددی از درختان همیشه سبز تیرۀ مرکبات، با نام علمی سیتروس سینَنْسیس، پرتقال شیرین. این درختان هم زمان شکوفه های سفید و میوه می دهند. گرچه احتمال می رود که خاستگاه آن ها آسیای جنوب شرقی باشد، درختان پرتقال برای مصارف تجاری در اسپانیا، فلسطین اشغالی، امریکا، برزیل، افریقای جنوبی، و مناطق دیگر کشت می شوند. پرتقال شیرین معمولاً تازه خورده می شود. پرتقال های یافا، خونی و ناول (تامسون) انواع گوناگون این گونه اند. نارنگی و ماندارین(پرتقال تیرۀ زرد پررنگ)، با نام علمی سیتروس رتیکولاتا، متعلق به گونه های نزدیک پرتقال اند. نارنج پرتقال تلخی است که برای ساختن مربا از آن استفاده می کنند. روغن های مفید متعددی از پرتقال به دست می آید. در ایران، از زمان های قدیم گونه هایی از جنس سیتروس را کاشته اند و عواملی مانند دورگ گیری، جهش و امثال آن موجب پیدایش صفات ثانویۀ فراوانی در آن ها شده است. این امر تعیین نام علمی دقیق آن ها را با مشکل روبه رو کرده است، به قسمی که بعضی از گونه ها یا انواع آن ممکن است نام های دیگری داشته باشند. هم اکنون درختان مرکبات در نواحی شمال، جنوب شرق و جنوب ایران کاشته می شوند. میوۀ این درختان منبع غنی ویتامین ث اند.

فرهنگ فارسی ساره

پرتغال


نقل قول ها

پرتقال میوه ای از خانواده مرکبات می باشد. درخت آن همیشه سبز است و ارتفاع آن تا ۱۰ متر هم می رسد.
• نشانه شناسی: پرتقال مانند همهٔ میوه های که هسته های بسیاری دارند، نماد باروری است. در روزگاران باستان، در ویتنام به زوج های جوان پرتقال هدیه داده می شود. در چین باستان احتمالاً به همین دلیل، تقدیم پرتقال به دختران جوان به معنی تقاضای ازدواج بود.» -> ژان شوالیه

گویش اصفهانی

تکیه ای: porteqâl
طاری: porteqâl
طامه ای: porteqâl
طرقی: portoqâl
کشه ای: porteqâl
نطنزی: porteqâl


گویش مازنی

/perteghaal/ پرتقال

پرتقال


پیشنهاد کاربران

پرتقال. برگرفته از نام کشور پرتغال است . نخستین بار پرتغالی ها نهال درخت پرتقال را از چین به اروپا بردند. و به کمک آنان این میوه در اروپا، امریکا و ایران پخش شد . پرتقال به زبان آلمانی Apfel - sine به معنی سیب چین می شود . املای کشور پرتغال با میوه پرتقال را باهم درنیامیزیم. در عربی فصیح نیز به پرتقال ، برتقال می گویند اما در گویش سوریه بُردئان گفته می شود.
بر گرفته از: عادل اشکبوس.

پرتقال به چه زبانی میشه porchoghl


AmericanEnglish . orange

نوعی میوه نارنجی که بسیار خوشمزه میباشد🍊
که انواع آن پرتقال ساده و پرتقال توسرخ ( پرتقال خونی ) است.
برای بدست آوردن پرتقال تو سرخ درخت پرتقال را بادرختی دیگر پیوند میدهند.
امیدوارم که از اطلاعاتم استفاده کرده باشید❤🍒❤🍒❤

بهتره به پرتقال بگیم تورنگ. دلیلشم روشنه چون اروپاییان به پارسی باستان بهش میگن پرسیان اورنگ . میوه نارنگی از این نام نارجی را درست کردیم. تورج رو در باستان اورنگ میگفتیم که امروزه تورنج میگوییم. تورنگ چون هم نارجیه هم به تورنج میخوره

میشه orange و orange معنی نارنجی هم میده


: ایرانیان در قدیم به مرکبات نارنگ و تُرنگ ( نارنگ ترش ) می گفتند امروزه هم در ایران به نوعی از پرتقال نارنگی می گویند. نارنگ و ترنگ از زبان فارسی به زبان عربی وارد شده به نارنج وترنج تغییر یافت نارنج از زبان عربی به زبان های غربی راه رفته و درفرانسه Orang در انگلیسی orange تلفظ گردید نارنگ به زبان ژاپنی Orenzi ودر ریخت نارنج و نارنگی و ترنج دردیگر زبان های دنیاهمچون ترکی، کردی، آسوری، و. . . ریشه دوانیده است. اما مشخص نشده پرتقال از چه زمانی در ایران رواج یافته است.


کلمات دیگر: