کلمه جو
صفحه اصلی

نارنج


برابر پارسی : نارنگ، نارَنگ

فارسی به انگلیسی

sour orange, bitter orange


(sour) orange

فارسی به عربی

برتقال

فرهنگ اسم ها

اسم: نارنج (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: narenj) (فارسی: نارنج) (انگلیسی: narenj)
معنی: میوه ای آبدار و ترش از مرکبات

مترادف و متضاد

orange (اسم)
پرتقال، نارنج، درخت نارنج

sour orange (اسم)
نارنج

فرهنگ فارسی

( اسم ) نیرنگ جمع : نارنجات .

فرهنگ معین

(رِ) (اِ.) درختی است پایا از تیرة مرکبات با میوة آب دار، درشت و کروی .


(رَ) [ معر. ] (اِ.) نیرنگ . ج . نارنجات .


(رِ ) (اِ. ) درختی است پایا از تیرة مرکبات با میوة آب دار، درشت و کروی .
(رَ ) [ معر. ] (اِ. ) نیرنگ . ج . نارنجات .

لغت نامه دهخدا

نارنج. [ رَ / رِ ] ( اِ ) بفتح «ر» ( و در لهجه مرکزی به کسر ). کردی ، نارنج ، نارنگ . گیلکی ، نارنج. نارنج معرب «نارنگ » است. اصل این لغت هندی است ولی از راه زبانهای ایرانی وارد زبانهای اروپائی شده به صورت اُرانژ و آرنج واُرَنجه و... درآمده و آن از انواع مرکبات است به صورت درختی با میوه های گرد ( که در سطح آن فرورفتگی هائی دیده می شود ) زردرنگ و ترش مزه. ( برهان قاطع چ معین حاشیه ص 2095 ). معرب نارنگ. ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ) ( شمس اللغات ) ( زمخشری ). میوه ای است گرمسیری از اقسام مرکبات ترش و گردشکل است نارس آن سبز و رسیده اش زرد می شود، در جنوب و شمال ایران جاهائی که در زمستان یخ زیاد بندد به عمل می آید. ( فرهنگ نظام ). بادرنگ. ( مهذب الاسماء ). معرب از نارنگ فارسی است ریشه و پوست درخت و پوست نارنج و شکوفه و تخم او در دوم گرم و خشک و ترشی او در آخر دوم سرد و خشک و با لزوجتی که موافق سینه و نزلات و سرفه حار است و در برگ و پوست او تفریح عظیم و جمیع اجزای او در همه امور بهتر از ترنج و ضماد پوست زرد او با سرکه جهت دردسر مجرب است و شرب یک درهم و نیم آن که خشک کرده باشند با آب گرم جهت پیچش و اخراج کرم شکم و قی و غثیان از مجربات و ضماد پخته مهرای نارنج بتمامه جهت جرب و حکه و جوششهای سر و نرم کردن موی جلد و بدن بی عدیل و بوئیدن او و برگ آن رافع طاعون و فساد هوا و آب خیسانیده پوست و شکوفه او جهت عسر ولادت مجرب و حمول آن مدر حیض و شرب او رافع سم عقرب و هوام و ترشی او با شکر مسهل صفرا و مدر آن و رافع خمار و امراض حاره عصب غیرصحیح و اکثار او مضعف جگر ومصلحش عسل و شکر و دو درهم از تخم مقشر او تریاق گزیدن جانوران و به دستور شرب ریشه های باریک درخت او با شراب همین اثر دارد و در سایر منافع مانند ترنج و لیمو است و ضرر نارنج به اعصاب کمتر است و روغن نارنج که پوست او را با شکوفه و روغن کنجد سه هفته در آفتاب گذاشته باشند در جمیع افعال قوی تر از روغن ناردین و دو مثقال آن پادزهر سموم بارده حیوانی است و بوئیدن شکوفه او مقوی دماغ و محلل زکام و عرق او که مسمی به عرق بهار است در دوم گرم و خشک و جهت ضعف دماغ و تفریح و تقویت اشتها و باه و سدّه مصفاة و نزلات و درد سینه و قولنج ریحی و پیچش و خفقان و غشی و مداومت او هفت روز و روزی دو وقیه با شکر و ربع درهم مرجان جهت رفع سپرز از مجربات و با آب کرفس جهت اخراج سنگ مثانه و گرده و شراب او ناشتا جهت قطع اسهال رطوبی نافع و حمول او با پشم جهت اصلاح رحم و با شیر مادیان جهت اعانت بر حمل از مجربات دانسته اند و اکثار بوئیدن او مورث بی خوابی و هوا، مضر عرق بهار است و مصلح او گلاب و قوتش در ظرف مس تا هفت سال باقی است و در شیشه تا یکسال. ( تحفه حکیم مؤمن ). و حبه حار یابس نافع نهش الهوام. ( از بحر الجواهر ). تخم نارنج را چون بکوبند روزی یک مثقال با نبات چند روز کفلمه کننددر گزیدگی غریب گز شفاء تمام بخشد و این را من خود تجربه کرده ام. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و نیز رجوع شود به ضریر انطاکی ص 336 و گیاه شناسی گل گلاب ص 215و تاج المصادر بیهقی : و از وی [ بلخ ] ترنج و نارنج و نیشکر و نیلوفر خیزد. ( حدود العالم ).

نارنج . [ رَ / رِ ] (اِ) بفتح «ر» (و در لهجه ٔ مرکزی به کسر). کردی ، نارنج ، نارنگ . گیلکی ، نارنج . نارنج معرب «نارنگ » است . اصل این لغت هندی است ولی از راه زبانهای ایرانی وارد زبانهای اروپائی شده به صورت اُرانژ و آرنج واُرَنجه و ... درآمده و آن از انواع مرکبات است به صورت درختی با میوه های گرد (که در سطح آن فرورفتگی هائی دیده می شود) زردرنگ و ترش مزه . (برهان قاطع چ معین حاشیه ٔ ص 2095). معرب نارنگ . (آنندراج ) (فرهنگ نظام ) (شمس اللغات ) (زمخشری ). میوه ای است گرمسیری از اقسام مرکبات ترش و گردشکل است نارس آن سبز و رسیده اش زرد می شود، در جنوب و شمال ایران جاهائی که در زمستان یخ زیاد بندد به عمل می آید. (فرهنگ نظام ). بادرنگ . (مهذب الاسماء). معرب از نارنگ فارسی است ریشه و پوست درخت و پوست نارنج و شکوفه و تخم او در دوم گرم و خشک و ترشی او در آخر دوم سرد و خشک و با لزوجتی که موافق سینه و نزلات و سرفه ٔ حار است و در برگ و پوست او تفریح عظیم و جمیع اجزای او در همه ٔ امور بهتر از ترنج و ضماد پوست زرد او با سرکه جهت دردسر مجرب است و شرب یک درهم و نیم آن که خشک کرده باشند با آب گرم جهت پیچش و اخراج کرم شکم و قی و غثیان از مجربات و ضماد پخته ٔ مهرای نارنج بتمامه جهت جرب و حکه و جوششهای سر و نرم کردن موی جلد و بدن بی عدیل و بوئیدن او و برگ آن رافع طاعون و فساد هوا و آب خیسانیده پوست و شکوفه ٔ او جهت عسر ولادت مجرب و حمول آن مدر حیض و شرب او رافع سم عقرب و هوام و ترشی او با شکر مسهل صفرا و مدر آن و رافع خمار و امراض حاره ٔ عصب غیرصحیح و اکثار او مضعف جگر ومصلحش عسل و شکر و دو درهم از تخم مقشر او تریاق گزیدن جانوران و به دستور شرب ریشه های باریک درخت او با شراب همین اثر دارد و در سایر منافع مانند ترنج و لیمو است و ضرر نارنج به اعصاب کمتر است و روغن نارنج که پوست او را با شکوفه و روغن کنجد سه هفته در آفتاب گذاشته باشند در جمیع افعال قوی تر از روغن ناردین و دو مثقال آن پادزهر سموم بارده ٔ حیوانی است و بوئیدن شکوفه ٔ او مقوی دماغ و محلل زکام و عرق او که مسمی به عرق بهار است در دوم گرم و خشک و جهت ضعف دماغ و تفریح و تقویت اشتها و باه و سدّه ٔ مصفاة و نزلات و درد سینه و قولنج ریحی و پیچش و خفقان و غشی و مداومت او هفت روز و روزی دو وقیه با شکر و ربع درهم مرجان جهت رفع سپرز از مجربات و با آب کرفس جهت اخراج سنگ مثانه و گرده و شراب او ناشتا جهت قطع اسهال رطوبی نافع و حمول او با پشم جهت اصلاح رحم و با شیر مادیان جهت اعانت بر حمل از مجربات دانسته اند و اکثار بوئیدن او مورث بی خوابی و هوا، مضر عرق بهار است و مصلح او گلاب و قوتش در ظرف مس تا هفت سال باقی است و در شیشه تا یکسال . (تحفه حکیم مؤمن ). و حبه حار یابس نافع نهش الهوام . (از بحر الجواهر). تخم نارنج را چون بکوبند روزی یک مثقال با نبات چند روز کفلمه کننددر گزیدگی غریب گز شفاء تمام بخشد و این را من خود تجربه کرده ام . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و نیز رجوع شود به ضریر انطاکی ص 336 و گیاه شناسی گل گلاب ص 215و تاج المصادر بیهقی : و از وی [ بلخ ] ترنج و نارنج و نیشکر و نیلوفر خیزد. (حدود العالم ).
تا سرخ بود چون رخ معشوقان نارنج
تا زرد بود چون رخ مهجوران آبی .

فرخی .


آن صنم را ز گاز وز نشکنج
تن بنفشه شد و دو لب نارنج .

عنصری .


آمد خجسته مهرگان جشن بزرگ خسروان
نارنج و نار و ارغوان آورد از هر ناحیه .

منوچهری .


نارنچ چو دو کفه ٔ سیمین ترازو
هر دو ز زر سرخ طلی کرده برون سو.

منوچهری .


از درختان بسیار ترنج و نارنج و شاخهای با بار باز کردند و بیاوردند. (تاریخ بیهقی ص 461). در هر باغی درخت گوز وترنج و نارنج بهم باشد. (فارسنامه ٔ ابن بلخی ).
ز بس نارنج و نار مجلس افروز
شده در حقه بازی باد نوروز.

نظامی .


سبزتراز برگ ترنج آسمان
آمده نارنج به دست آن زمان .

نظامی .


بس طفل کآرزوی ترازوی زر کند
نارنج ازآن خوردکه ترازو کند ز پوست .

خاقانی .


گرچه ز نارنج پوست طفل ترازو کند
لیک نسنجد بدان زیرک زر عیار.

خاقانی .


درختان نارنج را سایه بر وی
چو در چشم عاشق خط سبز دلبر.

خاقانی .


گو نظر باز کن و خلقت نارنج ببین
ای که باور نکنی فی الشجر الاخضر نار.

سعدی .


از یکی آفتاب گیرد رنگ
خواه نارنج گیر و خواهی نار.

اوحدی .


و نارنجیان فوق الغصون کأنها
شموس عقیق فی سماء زبرجد.

قاضی عضد.


شد نار ترش شحنه و نارنج میرآب
تا لانه لشکری شد و امرود میر گشت .

بسحاق .


- نارنج بغداد :
ترنج غبغبم را گر کند یاد
زنخ بر خود زند نارنج بغداد.

نظامی .


- نارنج بوی ؛ به بوی نارنج . که بوی نارنج دهد :
چو قاروره ٔ صبح نارنج بوی
ترنجی شد از آب این سبز جوی .

نظامی .


- نارنج رخ ؛ زردچهره :
شد قیس به جلوه گاه غنجش
نارنج رخ از غم ترنجش .

نظامی .



فرهنگ عمید

۱. میوه‌ای از نوع مرکبات شبیه پرتقال با پوست تلخ و نارنجی‌رنگ با پره‌هایی آب‌دار و ترش، دارای ویتامین‌های C
۲. درخت این گیاه که خوش‌منظر و دارای گل‌های سفید خوش‌بو است و در مناطق گرم به ثمر می‌رسد.


۱. میوه ای از نوع مرکبات شبیه پرتقال با پوست تلخ و نارنجی رنگ با پره هایی آب دار و ترش، دارای ویتامین های c
۲. درخت این گیاه که خوش منظر و دارای گل های سفید خوش بو است و در مناطق گرم به ثمر می رسد.

دانشنامه عمومی

'درخت نارنج: درخت نارنج، درخت کوچکی است که در مناطق نسبتاً مرطوب و گرم می روید…درخت نارنج، مادر مرکبات است و پایه بسیار خوبی جهت پیوند شاخه های نارنگی و یا پرتقال است. درخت نارنج، درخت کوچکی است که در مناطق نسبتاً مرطوب و گرم می روید. در سرمای ۱۰ الی۱۵ درجه زیر صفر نمی تواند دوام بیاورد، البته تحمل آن از سایر ارقام مرکبات مانند پرتقال بیشتر است. برگ  های آن سبز شفاف، بیضی شکل، نوک تیز و زیبا است. گل های آن که همان بهار نارنج می باشد، درشت تر و با عطر بیشتر از گل های پرتقال بوده و خوردن میوه آن برای مصارف مخصوص، معمول نیست، پوست میوه صاف و رنگ آن نارنجی تیره و گوشت داخل آن خیلی ترش و کمی تلخ است. درخت نارنج در مناطق شمالی و جنوبی ایران به عمل می آید. تکثیر نارنج از طریق کشت بذر انجام می گیرد. بذر آن را از بهترین نارنج های درشت و مرغوب و رسیده انتخاب و در بهار در خزانه می کارند. محل کاشت باید رو به آفتاب باشد، پس از دو سه هفته دانه ها جوانه می زند و گیاه شروع به رشد می نماید. در مناطقی که تابستان خشک دارند، باید گیاه مرتباً در دفعات متعددی آبیاری شود ولی هر بار با آب کمتری. در آغاز سال دوم نهال های حاصل را به محل دیگری منتقل و با فواصل ۵۰ سانتی متر از هر طرف می کارند و نهال ۴-۳ ساله را از نوعی که مورد نظر است پیوند می زنند. نهال های پیوندی آماده شده را در باغ مورد نظر که خاک آن قبلاًً شخم خورده و کود داده شده است به فواصل ۸-۷ متر از هر طرف می کارند. اگر در خالی که زیاد قدرت نداشته باشد کاشته شود، فاصله درختان را باید کمتر گرفت (۵-۴ متر از هر طرف). بعضی از باغ ها به وسیله قلمه نیز تکثیر می نمایند.ترکیبات شیمیاییاز نظر ترکیبات شیمیایی و مواد مؤثره نارنج، وجود ویتامین های ب۱، آ و ث مشخص شده است و از شکوفه تازه آن یا همان گل بهار نارنج، مقداری اسانس روغنی به نام Oil of neroli bigarad و عرق بهار نارنج استخراج می شود. در پوست آن موادی مانند هسپریدین Hesperidin، ایزوهسپریدین Isohesperidin، اوران تیامارین Aurantiamarin، و یک اسید متبلور و بی شکل وجود دارد. از برگ و سرشاخه های سبز و جوان آن نیز اسانسی گرفته می شود، به نام اسانس پتی گرین. در اسانس نارنج، ۷ -هیدوروکسی کومارین ژرانیل اتر یا اوراپتن Aurapten یافت می شود.پوست و شکوفه بهارنارنج گرم و خشک است ولی عصاره ترش میوه نارنج، سرد و خشک است و تخم آن با پوست، سرد و خشک است. در عصاره ترش آن یک ماده لزجی وجود دارد که برای رفع ترشحات سینه و سرفه های گرم خوب است. آب نارنج با شکر برای دفع صفرا مفید است. ضرر نارنج برای اعصاب خیلی کمتر از سایر عصاره های ترش است. ولی اسراف در خوردن آن برای کبد مضر است، به خصوص اگر ناشتا خورده شود. جوشانده پوست نارنج مقوی معده و کمی صفرا ُبر است. از آب نارنج برای خوشبو کردن و بهبود طعم غذا استفاده می شود.شکوفه  های آن یکی از معطر ترین گل ها ست که از آن مربای بهار نارنج و هم چنین عرق بهارنارنج در طب سنتی ایران کاربرد دارد.در درمان ناراحتی های معده از مربای آن استفاده می شود. عرق بهار نارنج به صورت گسترده ای برای تحریک تجزیه چربی توسط نورآدرنالین در گیرنده های بتا ۳ می باشد و موجب افزایش متابولیسم بدن و از دست دادن وزن به طور سالم و دائم می شود. عرق بهار نارنج به علت وجود ترکیب مؤثر خود به نام (Oxedrine ) Synephrine، که شبیه به Ephedra یا Epinephrine می باشد در موردکاهش وزن نیز کاربرد دارد. ephedra موجب کاهش اشتها و افزایش سوخت و ساز بدن، افزایش سرعت سوزاندن کالری در بدن و در نتیجه تحریک از دست دادن چربی در سلول های چربی بدن می شود.گل بهار نارنجبهار نارنج همان شکوفه درخت نارنج است که در فصل بهار درخت را زینت داده، در پاییز و زمستان، جای خود را به میوه نارنج می  دهد. بهار نارنج در حالت تازه دارای بوی عطر مطبوع و طعمی پسندیده دارد ولی پس از خشک شدن بوی آن ضعیف می گردد. در برگ های بهار نارنج حفره های ترشحی مملو از اسانس و مواد مختلف وجود دارد. مناطق رویش یا کشت آن در مناطق شمالی و جنوبی ایران است. این گل اگرچه مصرف خوراکی دارد و در پخت مربا نیز مورد استفاده قرار می گیرد، ولی کاربرد اصلی آن به صورت گل خشک و به خصوص عرق در طب گیاهی است. معمولاً شکوفه های بهار نارنج را صبح زود که به حالت غنچه ی نشکفته است، می چینند و سپس در محلی تاریک سریع خشک می کنند تا تغییر رنگ ندهند.از بهار نارنج تازه در تهیه آب مقطر بهار نارنج و اسانس آن استفاده می شود. بهار نارنج خشک شده به صورت دم کرده و به عنوان ضد تشنج در بیماری های عصبی مانند ضعف اعصاب و هم چنین رفع سکسکه بکار می رود، بعلاوه دارای اثر خواب آور، رفع تپش قلب، مقوی جسم و روح است. البته بوییدن زیاد آن ممکن است موجب بی خوابی گردد. آب مقطر بهار نارنج از تقطیر بهار نارنج به وسیله بخار آب تهیه می شود. معمولاً از یک کیلو بهار نارنج در یک لیتر آب، می توان یک لیترآب مقطر معطر بهار نارنج تهیه کرد. آب مقطر بهار نارنج مایعی زلال و دارای بوی بسیار قوی و معطر است. رنگ آن گاهی به علت فساد و رشد بعضی از باکتری ها تغییر می کند.آب مقطر بهار نارنج اگر با مقدار هم حجم خود الکل ۹۰ درجه مخلوط گردد باید فلئور سنس بنفش رنگ ایجاد کند.
به جای نفتالین که بدبوست می توانید از پوست و شکوفه های خشک نارنج برای جلوگیری از آسیب دیدن لباس ها توسط حشرات استفاده کنید.
اگر نارنج به صورت کامل همراه با پوست و دانه با حرارت کم همراه با کمی آب پخته شود تا اجزایش از هم جدا شوند و روی پوست و مو مالیده شود یک نرم کننده بسیار مفید برای پوست و مو و ازبین برنده خارش است.
رب نارنج هم خواص میوه نارنج را دارد.
نرم کننده پوست و مو
به طور کلی مصرف عرق یا آب مقطر بهار نارنج مفرح، مقوی، آرام بخش، ضد تشنج و در بیماری های عصبی ضعف اعصاب و بی خوابی به خصوص برای اطفال مفید است. آب مقطر بهار نارنج را به علت فساد سریع آن نباید بیش از یک سال نگهداری کنند. آب مقطر عرق بهار نارنج، مقوی جسم و روح می‏باشد، در درمان بی‏خوابی‏های عصبی بسیار مفید است ولی ممکن است که زیاده‏روی در خوردن و بوییدن آن، موجب بی‏خوابی شود. در بیماری‏ قلب تجویز می‏شود. به مبتلایان به غش توصیه کنید که همیشه یک شیشه بهار نارنج در خانه داشته باشند و هنگام ناراحتی از آن کمی بنوشند. برای رفع قولنج و تقویت اشتها و قوای جوانی نافع است. آروغ و سوزش هاضمه را تسکین می‏دهد، مخلوط عرق بهار نارنج و آب کرفس به مقدار مساوی جهت دفع سنگ‏های کلیه و مثانه و خرد کردن آن ها بسیار مفید می‏باشد. عرق بهار نارنج زود فاسد می‏شود و کپک می‏زند و باید همیشه آن را تازه تهیه کرده و در شیشه‏های تیره رنگ حفظ نمود ایرانیان قدیم آن را در ظروف مسی سر بسته نگاهداری می‏کردند و به خوبی می‏دانستند که نور آن را فاسد می‏کند.
خواص بهار نارنجمهم  ترین خاصیت دارویی بهار نارنج تأثیر آن روی سیستم عصبی بدن است. بهار نارنج آرامش بخش و ضد هیجانات دستگاه عصبی است و سردردهای عصبی و میگرنی را کاهش می دهد. مورد استفاده این میوه در طب سنتی چینی برای درمان احتقان سینه و سوء هاضمه، تحریک عملکرد دستگاه گوارش، کبد و بهبود گردش خون می باشد .بهارنارنج در تقویت معده و طب بسیار مؤثر است و تپش نامنظم قلب، تشویش و اضطراب را از بین می برد. برای کنترل تشنج ها و حمله قلبی هم بهار نارنج را توصیه می کنند. از بهار نارنج چای تهیه می کنند و با نوشیدن آن خواب خوش و آرامی به وجود می آید.
طرز تهیه چای بهار نارنجبرای درست کردن چای بهار نارنج، کافی است ۱۰گرم از گل بهارنارنج را در دو لیوان آب جوش به مدت ۲۰دقیقه بجوشانید، سپس آن را صاف کرده، همراه یک قاشق سوپ خوری عسل میل کنید.گذاشتن پوست نارنج و گل بهار نارنج مابین لباس ها مانع بید زدن آن ها می شود.(https://ghazaa.com/bitter-orange-benefits)

فرهنگ فارسی ساره

نارنگ


گویش اصفهانی

تکیه ای: nârenǰ
طاری: nârenǰ
طامه ای: nârenǰ
طرقی: nârenǰ
کشه ای: nârenǰ
نطنزی: nârenǰ


گویش مازنی

/naarenj/ نارنج

نارنج


پیشنهاد کاربران

نام گلی نیز می باشد به نام گل نارنج

در زبان لری بختیاری به معنی
نارنج
Narenj

نارنج : در زبان انگلیسی در ریخت Orange امروزه کاربرد دارد . نارنج وترنج درپارسی کهن به نارنج وپرتقال اطلاق می شده اند درفرانسه Orang درژاپنی Orenzi ودرزبان های ترکی کردی آسوری وبسیاری اززبانهای دیگر دنیا ریشه دوانیده است.


کلمات دیگر: