کلمه جو
صفحه اصلی

اترک

عربی به فارسی

واگذار کردن , تسليم کردن , صرفنظرکردن از , ول کردن , ترک , رها کردن , انکار کردن , ترک کردن , چشم پوشيدن , سرزنش يا متهم کردن , چشم پوشيدن از , از قانون مستثني کردن


فرهنگ اسم ها

اسم: اترک (پسر) (فارسی) (تلفظ: atrak) (فارسی: اترک) (انگلیسی: atrak)
معنی: نام یک رود، نام رود مرزی ایران در شرق که به دریای خزر می ریزد

فرهنگ فارسی

رودیست بطول ۵٠ کیلومتر که در قلعه چات مرز ایران و شوروی رود سوبار به آن پیوسته وارد بحر خزر می شود٠
نام رودی در مشرق خزر

لغت نامه دهخدا

اترک. [ اَ رَ ] ( اِخ ) نام رودی در مشرق خزر بطول 500 هزار گزبه ایران که از هزارمسجد سرچشمه گیرد و بسوی مغرب روان گردد و رود سومبار یا سیمبار در قلعه چات بدو پیوندد و از دریاچه هائی که همین رود پدید آورده بگذردو پس از عبور از قوچان و شیروان و شمال بجنورد بجنوب غربی توجه کند و از چلتی اولون گذشته دلتائی تشکیل کند و در خلیج حسینقلی افتد. آب این رود سخت تیره وکدر و گل آلود است. قسمتی از این رود که میان قلعه چات و خلیج حسینقلی است حد میان ایران و روس باشد.

دانشنامه عمومی

اترک رودی خروشان و سیل گیر است که از کوه های هزار مسجد روستای یدک در خراسان رضوی شهرستان قوچان سرچشمه گرفته و در طول مسیر پس از گذر از دشت های قوچان، شیروان و بجنورد در ناحیهٔ چات، مرز ایران و ترکمنستان جاری می شود، پس از آن وارد خاک جمهوری ترکمنستان شده و به دریای خزر می ریزد.
بایات حاجی: در ترکمنستان واقع است و قزل اترک نامیده می شود.
شتلی آلوم
آق یال آلوم
سنگر تپه
اترک رودی خروشان و سیل گیر با بستر گلی است و با داشتن ۶۶۹ کیلومتر طول، پنجمین رودخانه بلند ایران و طولانی ترین رودخانهٔ ترکمنستان است. این رود حدود ۲۷٬۳۰۰ کیلومتر مربع را آبیاری (زهکشی) می کند، اما به جهت مصرف زیاد، آب آن فقط در مواقع سیل تا دریا ادامه می یابد.
پوشش گیاهی این حوزهٔ آبریز به صورت پوشش جنگلی نیمه متراکم و تُنُک از نوع درختچه با وسعت ۱۲۰۰۰ هکتار (۴/۱٪ مساحت حوزه) و مرتع (۶۰٪ مساحت حوزه) است. زمین های زراعی منطقه بالغ بر ۱۴۷۵۲۱ هکتار است که ۷۴٪ آن را دیم و ۲۶٪ مابقی را آبی تشکیل می دهد. بقیه زمین های حوزهٔ آبریز اترک را مناطق مسکونی، بایر، باتلاقی و شوره زار تشکیل می دهند (۱).
رودخانه اترک با طولی حدود ۵۸۰ کیلومتر را می توان از لحاظ طبیعی و جغرافیای سیاسی به سه بخش زیر تقسیم بندی نمود. بطوریکه رودخانه های کال ایمانی، اینچه، گرماب، خرتوت، سومبار، چندیر، نارلی آجی سو، قره یتیم، کال قره حجن (قره قچان)، کلوقرب (کوله قورپ)، نحیب (نجف)، آق بند و ماسن مهم ترین رودخانه های تغذیه کننده اترک می باشند. تقسیم بندی کلی رودخانه اترک به صورت زیر می باشد:

دانشنامه آزاد فارسی

اَترَک
رودخانه ای دایمی در استان خراسان شمالی، شهرستان های قوچان، شیروان، بجنورد، مانه و سملقان، و در استان گلستان، شهرستان های کلاله، گنبدکاووس، و ترکمن، با طول ۵۳۵ کیلومتر. از ارتفاعات ۳۹کیلومتری شرق قوچان سرچشمه می گیرد؛ نخست به سوی شمال غربی و سپس به طرف جنوب غربی روان می شود. از شمال شهر قوچان می گذرد و پس از ورود به شهرستان شیروان از جنوب شهر شیروان عبور می کند و وارد شهرستان بجنورد می شود و پس از عبور از شرقِ شهر بجنورد، پس از طی شهرستان مانه و سملقان، از استان خراسان خارج می شود و با ورود به استان گلستان از شهر مراوه تپه عبور می کند و به سوی روستای مرزی چات، واقع در شهرستان گنبدکاووس، جریان می یابد. در این روستا، با رودخانۀ سومبار یکی می شود و بخشی از مرز ایران و جمهوری ترکمنستان به طول ۱۹۰ کیلومتر را تشکیل می دهد و سرانجام در ۳۳کیلومتری شمال غربی گمیشان به دریای خزر می ریزد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ترک (۴۳ بار)

گویش مازنی

/atrek/ از رودهای استان گلستان که سرچشمه های شمالی آن در جنوب خفی داغ قرار گرفته است و از ارتفاعات تورگوی و کولماچ و تنگه ی مرگ دره می گذردپس از پیوستن شاخه های قراکلاته، لپه دره و چندر، سه نهر دیگر در مناطق ترکمن نشین به نامهای امغیت سو، با خاطرات مرگ، بی خانمانی، غارت و به بردگی رفتن دختران و زنان همراه بوده استچرا که حملات اقوام نیمه وحشی آن سوی اترک پیوسته همچون کابوسی روح و جان ساکنان دشتها و کوهپایه های مازندران را می آزرداز همین رو در زبان تبری داستان ها، افسانه ها، متلها و نفرینهای بی شماری با واژه ی اترک مرکب است

از رودهای استان گلستان که سرچشمه های شمالی آن در جنوب خفی ...


پیشنهاد کاربران

منطقه ی شیمبار*سیمبار. سومبار*در بخش
چلو در اندیکا
مسجدسلیمان
محل سکونت ایل منجزی بهداروند.
طایفه موری. طایفه گمار
از ایل بزرگ لر بختیاری


ترک کن

اترک ترکی نیست. اترنگ هم که شما فرمودید در لغتنامه ترکی وجود ندارد.
همانطور که لغتنامه کفته کلمه فارسی است، از اسمهای باستان میباشد.


کلمات دیگر: