کلمه جو
صفحه اصلی

حالت مفعولی

فارسی به انگلیسی

accusative

فارسی به عربی

حالة النصب

مترادف و متضاد

accusative (صفت)
اتهامی، حالت مفعولی، رایی

dative (صفت)
حالت مفعولی، انتصابی، اعطایی، حالت برایی، حالت مفعولی غیر صریح حقیقی

objective (صفت)
حالت مفعولی، بی طرف، عینی، برونی، مفعولی، قابل مشاهده، علمی و بدون نظر خصوصی

فرهنگ فارسی


دانشنامه عمومی

حالت مفعولی یا حالت رایی در زبان شناسی، حالتِ دستوریِ مفعولِ صریحِ فعل متعدی است.
حالت مفعولی در زبان نیا-هندواروپایی وجود داشته است و امروزه در برخی زبان های هندواروپایی (مانند لاتین، سانسکریت، یونانی، آلمانی، لهستانی، رومانیایی، روسی، و اوکراینی)، در زبان های آلتایی، و در زبان های سامی (آفریقایی–آسیایی) (مانند زبان عبری و عربی کلاسیک) وجود دارد.
در زبان آلمانی به حالت مفعولی، آکوزاتیو گفته می شود و از آن برای نشانه گذاریِ مفعول های صریح و مفعول های برخی حروف اضافه یا قیود استفاده می شود و آن هم فقط برای حرف تعریف، ضمایر، و صفت های مذکر.
تمام حروف تعریف مذکر در حالت مفعولی تغییر می کنند و در آخرشان en پدیدار می شود. حروف تعریف مؤنث و خنثی تغییری نمی کنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{accusative case, accusative} [زبان شناسی] حالت مفعولِ صریحِ فعل متعدی متـ . مفعولی


کلمات دیگر: