مترادف تودار : آب زیرکاه، موذی، حیله گر، محیل، مکار، نیرنگ باز، دورو، ریاکار، ظاهرساز، خوددار
تودار
مترادف تودار : آب زیرکاه، موذی، حیله گر، محیل، مکار، نیرنگ باز، دورو، ریاکار، ظاهرساز، خوددار
فارسی به انگلیسی
deep, reserved, impassive
close, closemouthed, reserved, reticent, self-contained, strange, uncommunicative, undemonstrative
مترادف و متضاد
آبزیرکاه، موذی
حیلهگر، محیل، مکار، نیرنگباز
دورو، ریاکار
ظاهرساز
خوددار
۱. آبزیرکاه، موذی
۲. حیلهگر، محیل، مکار، نیرنگباز
۳. دورو، ریاکار
۴. ظاهرساز
۵. خوددار
فرهنگ فارسی
دهی از دهستان انگوران است که در بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع است ٠
لغت نامه دهخدا
تودار. ( اِخ ) دهی از دهستان حشمت آباد است که در بخش دورود شهرستان بروجرد واقع است و 112 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
تودار. ( اِخ ) دهی از دهستان کولی وند است که در بخش سلسله شهرستان خرم آباد واقع است و 120 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
تودار. ( اِخ ) دهی از دهستان انگوران است که در بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع است و 175 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
تودار. (اِخ ) دهی از دهستان انگوران است که در بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع است و 175 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
تودار. (اِخ ) دهی از دهستان حشمت آباد است که در بخش دورود شهرستان بروجرد واقع است و 112 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تودار. (نف مرکب ) کسی که افکار خود را پوشیده دارد. که اسرار خود به کس نگوید. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رازدار. خلاف تنک حوصله و تنک دل : چهره ٔاو جوان و تودار بود. (سایه روشن صادق هدایت ص 13).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
تودار، روستایی از توابع بخش کاکاوند شهرستان دلفان در استان لرستان ایران است.
این روستا در دهستان کاکاوند غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۲ نفر (۵خانوار) بوده است.
گویش مازنی
۱تابیده – بافته ۲آدم رازدار ۳تب دار
از انواع درختان جنگلی
از مراتع نشتای عباس آباد