کلمه جو
صفحه اصلی

تایر


مترادف تایر : حلقه لاستیک، طایر، لاستیک چرخ

متضاد تایر : رنگ

فارسی به انگلیسی

tire, tyre

مترادف و متضاد

حلقه لاستیک، طایر، لاستیک‌چرخ ≠ رنگ


فرهنگ فارسی

قطعه‌ای لاستیکی که بر روی چرخ وسیلۀ نقلیه سوار میشود به‌نحوی‌که با سطح زمین همواره در تماس است و با کاستن از شدت ضربات ناشی از عوارض جاده و تحمل بار واردشده، حرکت چرخ و جابه‌جایی وسیلۀ نقلیه را بسیار آسان می‌کند


لاستیک، طایر، رویی چرخ اتومبیل
( اسم ) لاستیک رویی چرخ اتومبیل .

فرهنگ معین

(یِ ) [ انگ . ] (اِ. ) = طایر: لاستیک رویی چرخ وسایل نقلیه .

لغت نامه دهخدا

تائر. [ ءِ ] ( ع ص ) از تور، جاری و روان شونده. ( از منتهی الارب ). || مداومت کننده بر کاری بعد فتور در آن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

لاستیک رویی چرخ اتومبیل، موتور سیکلت، دوچرخه، و مانندِ آن.

دانشنامه عمومی

تایر (به انگلیسی: Tyre,Tire) یا لاستیک خودرو عبارت است از بخشی از بدنهٔ یک خودرو یا وسیلهٔ نقلیهٔ دیگر که به صورت حلقه بر دُور چرخ خودرو قرار گرفته است. تایرها برای محافظت از چرخ و عملکرد بهتر خودرو در زمانی که چرخ خودرو در تماس با زمین است ایجاد شده اند.
کهنگی و آسیب دیدگی لاستیک ها مورد بررسی قرار می گیرد
عاج های تایرها چک می شوند
لاستیک ها را باز کرده و تعویض می کنند
تایر، قطعه ای لاستیکی است که بر روی چرخ وسیلهٔ نقلیه سوار می شود، به نحوی که با سطح زمین همواره در تماس است و با کاستن از شدت ضربات ناشی از عوارض جاده و تحمل بار واردشده، حرکت چرخ و جابه جایی وسیلهٔ نقلیه را بسیار آسان می کند.بیشتر تایرها با هوا پُر می شوند و از لاستیک یا پلاستیک های مصنوعی، که رفتاری مشابه لاستیک دارند، ساخته می شوند. آن ها را با سیم یا نخ تقویت می کنند.
تایرها آج هایی بر روی خود دارند. هریک از بخش های مجزای نقش رویه، با شکل های هندسی مختلف، مانند دنده یا نوار، که با شیار از یکدیگر جدا شده اند و درمجموع، نقش رویه را تشکیل می دهند آج نامیده می شوند. نوعی آج یا بخش مجزایی از نقش رویه به شکل چندوجهی با مَقاطع مثلثی یا گِرد یا چهارگوش آج قطعه نامیده می شود. آج ها این امکان را می دهند که کشش بیشتری در سطح تایر به وجود بیاید و همچنین جلوِ ساییدگی زودهنگام تایر را می گیرند.
نقشِ آج لاستیک خودرو در هوای بارانی مهم است، چون باعث می شود تا با جلو رفتن اتومبیل، آب از زیر تایر کنار زده شود. آب از طریق چاک های تایر به بیرون پاشیده می شود و تایر با جادهٔ خشک در تماس قرار می گیرد. طرح آج برای حرکت بر روی جادهٔ خشک چندان مهم نیست، ولی تایرهای بی آج خطرناک اند. بعضی خودروها تایرهای ضد پنچری دارند که با نوعی اسفنج پر شده اند. هنگامی که این تایرها سوراخ شوند می توان با سرعت کم به رانندگی ادامه داد.

دانشنامه آزاد فارسی

تایِر (Tire)
روکش روی طوقۀ چرخ. به صورت بالشتک، سطح اتکا، و محل اصطکاک چرخ با زمین عمل می کند. از تایر در خودروهای جاده ای، تراکتورها، ارابۀ فرود هواپیما و فضاپیما، ماشین آلات انبارها و کارخانه ها، و سایر وسایل نقلیه، ازجمله چرخ خرید و کالسکۀ بچه، استفاده می کنند. تایرها را از ترکیب لاستیک و پارچه می سازند. تایرهایی که در فضای سرپوشیده به کار می روند، معمولاً توپرند و سطح صاف دارند، اما تایرهایی که در فضای باز از آن ها استفاده می شود، توخالی اند و با هوای فشرده آن ها را باد می کنند. سطح این نوع تایرها آج دار است تا دچار لغزش نشوند. اجزای اصلی تایر عبارت اند از آج، بدنه، و سیم طوقه. آج لاستیک ضخیمی است که در سطح آن شیارهایی ایجاد کرده اند. نقش آج ایجاد اصطکاک برای متوقف کردن خودرو و جلوگیری از لغزش آن است. تایر تراکتورها و تایرهایی که در هنگام نشستن برف روی زمین به کار می روند، شیارهایی مخصوص و عمیق دارند تا وسیلۀ نقلیه روی زمین نرم یا پوشیده از برف حرکت کند. بدنۀ تایر استحکام آن را تأمین می کند و به تایر شکل می دهد. این بخش از تایر از لایه های پارچه تشکیل شده است که لاستیک بین آن ها نفوذ کرده و آن ها را در بر گرفته است. پارچۀ مصرفی در بدنۀ تایر خودروهای مسافربر از جنس پُلی اِستِر است. سیم طوقه در طول دو لبۀ داخلی تایر قرار می گیرد و از رشته های سیمی تشکیل می شود که با لاستیک و پارچه پوشانده شده اند. نقش سیم طوقه چسباندن تایر به طوقۀ چرخ است.

فرهنگستان زبان و ادب

{tyre/ tire} [قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] قطعه ای لاستیکی که بر روی چرخ وسیلۀ نقلیه سوار میشود به نحوی که با سطح زمین همواره در تماس است و با کاستن از شدت ضربات ناشی از عوارض جاده و تحمل بار واردشده، حرکت چرخ و جابه جایی وسیلۀ نقلیه را بسیار آسان می...

پیشنهاد کاربران

تایِر
دورَن ( از دُوریدن : دُور - اَن )
چَرخَن ( از چَرخیدن : چَرخ - اَن ) : اَن پسوند ابزار ساز

لاستیک . . . . . . چرخ اتومبیل. . . . . . . . . .


کلمات دیگر: