کتابی است کلامی از نیمه اول قرن ششم هجری قمری، به زبان عربی. از کتب معتبر شیعه که به «احتجاج طبرسی» مشهور و به کثرت فوائد، موصوف است. نویسنده آن، ابومنصور شیخ احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی از محدثین موثق و علمای بزرگ نیمه اول قرن ششم هجری قمری است. این کتاب، محاجات و مناظرات پیغمبر اسلام و ائمه شیعه و استدلال های برخی از اصحاب ائمه در برابر مخالفان و افراد مختلف و پیروان ادیان غیر اسلامی، نسبت به اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری است. همچنین برخی از مکاتبات امام زمان که در زمان غیبت صغری از طریق نواب ایشان بوده و نیز ذکر توقیعاتی از ناحیه مقدسه به بعضی از علما، در قسمت آخر، درج شده است. نام دیگر «احتجاج» «الاحتجاج علی اهل اللجاج» است که ظاهراً ساخته دیگران می باشد و در خطبه مولف نیامده است.
مقدمه که شامل: اخباری که متضمن نهی از جدل و مناظره و نکوهش آن، و انگیزه تالیف کتاب.
احتجاجات و استدلات ماثور از پیغمبر اسلام، علی و سایر امامان درباره اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه حقه جعفری با افراد مختلف و مخالف.
ذکر واقعه غدیر خم، ماجرای فدک و محاجه های علی و فاطمه زهرا و دیگر صحابه (و خطبه پیامبر در غدیر).
محاجات امام با معاویه و اهل شام و خوارج و نقص کنندگان بیعت با او.
در بخش پایانی، احتجاجات صاحب الزمان، مکاتبات آن ایشان در زمان غیبت صغری با نواب چهارگانه، توقیعات ایشان در زمان غیبت کبری.
مولف، انگیزه خود را از تالیف این کتاب، جمع آوری احادیثی عنوان کرده که در آنها، احتجاجات پیشوایان دین، روایت شده تا ثابت کند که نهی از احتجاج، برای افراد ضعیف و قاصر در دفاع از دین و عقاید است نه برای اشخاص مبرز و توانا بر اثبات حق و دفع باطل. وی در دیباچه کتاب می گوید: آنچه مرا وادار به گردآوری این کتاب کرد این بود که: دیدم عده ای از شیعیان امامیه به شدت از احتجاج پرهیز کرده و راه مناظره و جدل را اگر چه برحق باشد، نمی روند و می گویند اینکار بر ما روا نیست. از این رو من تصمیم به تالیف کتابی گرفتم که حاوی استدلالات و احتجاجات شیعه و بزرگان و ائمه شیعه باشد و آیات و روایاتی که مسلمانان را به احتجاج و «مجادله حسن» امر کرده، ذکر کنم تا ثابت کنم که نهی در این باب، فقط منحصر به ضعیفان و ناتوانان و جاهلان است که از عهده آن به خوبی برنمی آیند، نه مبرزان و دانایانی که حق را بخوبی می توانند اثبات نمایند و مایه رفعت منزلت خود شده اند.
شیخ احمدبن علی بن ابیطالب طبرسی، کنیه او، ابومنصور، عالم، فقیه، متکلم و محدث بزرگ و موثق شیعه در نیمه اول قرن ۶ هـ ق است. تاریخ تولد و وفات او مشخص نیست، فقط با قرائنی و به نقل از علامه سیدمحمد بحرالعلوم، با سنجیدن ولادت و وفات، معاصران و شاگردان، او را از رجالی می دانند که اوائل قرن ششم هـ ق را درک کرده است. اصلیت او، ایرانی و بعضی از اهالی طبرستان و برخی اهل طبرس، همان تفرش امروز می دانند. وی مورد اعتماد بزرگانی چون "شهید اول"، شیخ حر عاملی و سید محمد بحرالعلوم و خوانساری صاحب روضات الجنات بوده که او را به صفات عالم فاضل فقیه، محدث ثقه، ستوده و او را از یاران بزرگ پیشینیان گفته اند. از شاگردان مشهور وی، ابن شهر آشوب، عالم بزرگ قرن ششم هجری قمری است. مولف، معاصر با ابوالفتوح رازی و فضل بن حسن طبرسی، صاحب کتاب تفسیر مجمع البیان بود.
مامقانی در تنقیح المقال: از قول شیخ حر عاملی که فرموده: «له کتاب الاحتجاج علی اهل اللجاج حسن و کثیرالفوائد» (کتاب احتجاج طبرسی کتابی نیکو که در مناظرات با مخالفین تالیف شده و دارای فوائد بسیاری است). علامه سید محمد بحرالعلوم در مقدمه خود براحتجاج و اهمیت احتجاج، بحثی مفید دارد.
مقدمه که شامل: اخباری که متضمن نهی از جدل و مناظره و نکوهش آن، و انگیزه تالیف کتاب.
احتجاجات و استدلات ماثور از پیغمبر اسلام، علی و سایر امامان درباره اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه حقه جعفری با افراد مختلف و مخالف.
ذکر واقعه غدیر خم، ماجرای فدک و محاجه های علی و فاطمه زهرا و دیگر صحابه (و خطبه پیامبر در غدیر).
محاجات امام با معاویه و اهل شام و خوارج و نقص کنندگان بیعت با او.
در بخش پایانی، احتجاجات صاحب الزمان، مکاتبات آن ایشان در زمان غیبت صغری با نواب چهارگانه، توقیعات ایشان در زمان غیبت کبری.
مولف، انگیزه خود را از تالیف این کتاب، جمع آوری احادیثی عنوان کرده که در آنها، احتجاجات پیشوایان دین، روایت شده تا ثابت کند که نهی از احتجاج، برای افراد ضعیف و قاصر در دفاع از دین و عقاید است نه برای اشخاص مبرز و توانا بر اثبات حق و دفع باطل. وی در دیباچه کتاب می گوید: آنچه مرا وادار به گردآوری این کتاب کرد این بود که: دیدم عده ای از شیعیان امامیه به شدت از احتجاج پرهیز کرده و راه مناظره و جدل را اگر چه برحق باشد، نمی روند و می گویند اینکار بر ما روا نیست. از این رو من تصمیم به تالیف کتابی گرفتم که حاوی استدلالات و احتجاجات شیعه و بزرگان و ائمه شیعه باشد و آیات و روایاتی که مسلمانان را به احتجاج و «مجادله حسن» امر کرده، ذکر کنم تا ثابت کنم که نهی در این باب، فقط منحصر به ضعیفان و ناتوانان و جاهلان است که از عهده آن به خوبی برنمی آیند، نه مبرزان و دانایانی که حق را بخوبی می توانند اثبات نمایند و مایه رفعت منزلت خود شده اند.
شیخ احمدبن علی بن ابیطالب طبرسی، کنیه او، ابومنصور، عالم، فقیه، متکلم و محدث بزرگ و موثق شیعه در نیمه اول قرن ۶ هـ ق است. تاریخ تولد و وفات او مشخص نیست، فقط با قرائنی و به نقل از علامه سیدمحمد بحرالعلوم، با سنجیدن ولادت و وفات، معاصران و شاگردان، او را از رجالی می دانند که اوائل قرن ششم هـ ق را درک کرده است. اصلیت او، ایرانی و بعضی از اهالی طبرستان و برخی اهل طبرس، همان تفرش امروز می دانند. وی مورد اعتماد بزرگانی چون "شهید اول"، شیخ حر عاملی و سید محمد بحرالعلوم و خوانساری صاحب روضات الجنات بوده که او را به صفات عالم فاضل فقیه، محدث ثقه، ستوده و او را از یاران بزرگ پیشینیان گفته اند. از شاگردان مشهور وی، ابن شهر آشوب، عالم بزرگ قرن ششم هجری قمری است. مولف، معاصر با ابوالفتوح رازی و فضل بن حسن طبرسی، صاحب کتاب تفسیر مجمع البیان بود.
مامقانی در تنقیح المقال: از قول شیخ حر عاملی که فرموده: «له کتاب الاحتجاج علی اهل اللجاج حسن و کثیرالفوائد» (کتاب احتجاج طبرسی کتابی نیکو که در مناظرات با مخالفین تالیف شده و دارای فوائد بسیاری است). علامه سید محمد بحرالعلوم در مقدمه خود براحتجاج و اهمیت احتجاج، بحثی مفید دارد.
wiki: الاحتجاج