لبنان
فارسی به انگلیسی
Lebanon
فرهنگ فارسی
صاحب حبیب السیر آرد : در روضه الاحباب مذکور است که در این سال فوجی از اهل هدایت در بلده رمله بعار لبنان در آمدند در آ نجا تختی مذهب دیدند مردی مرده بر زبر آن خفته در یک جانب آن میت لوحی مجسم از طلا یافتند که سطری چند به لغت رومی بر آن نگاشته بودند . مضمون سطور آنکه من سبا ولد نواسم که بشرف ملازمه عیص بن اسحق ع مشرف گشتم و مدتی به دولت و اقبال گذرانیدم و در دار دنیا عجایب بلا انتها مشاهده کردم در چله تموز بکرات باریدن برف و تگرگ دیدم باید که مثال این امور بنظر کسی در آید تعجب نکند ..... و این شرح البته معجول و افسانه است .
لغت نامه دهخدا
سنگریزه ٔ کوه رحمت برده اند از بهر کحل
دیده بانانی که عرش از کوه لبنان دیده اند.
خاقانی .
یکی از صلحای جبل لبنان که مقامات او در دیار عرب مذکور بود و به کرامات مشهور بجامع دمشق درآمد. (گلستان ).
عابدی در کوه لبنان بد مقیم
در بن غاری چو اصحاب الرقیم .
بهائی .
- جبل لبنان ؛ جبل عامل . در قاموس کتاب مقدس آمده است که ، لبنان (سفید) شامل دو سلسله است که یکی لبنان و دیگری کوه شرقی است که در یوشع (13:5) لبنان شرقی نامیده شده است که رومانیان و یونانیان آن را انتیبنس نامند. اما بقعه ٔ لبنان همان بقاع است (یوشع 11:17) که یونانیان و رومانیان آن را سیلی سوریه (؟) (سوریه ٔ وسطی ) نامند. اما لبنان از طرف شمال نهر کبیر ابتدا کرده نود میل جغرافی از شمال به جنوب و مسافت یک میل به طرف مغرب به محاذی ساحل دریا امتداد یافته به نهر قاسمیه منتهی میشود و ارتفاع کوه مکمل 10200 قدم و ارتفاع صنین 8500 و جبل الکنیسیه 6700 و کوه باروک 6500 قدم و مکمل باقی میماند و سراشیب غربی سرازیریش کمتر از شرقی می باشد و بیشتر حاصل خیز و بارآور است دارای دشتها و دره های عمیقه و زراعات و سکانش بسیار بر خلاف سراشیب شرقی و ساکنانش کم و در لبنان انواع حبوب و اقسام درختها و گلها کاشته میشود. (سرود 4:11). اما کوه شرقی در برابر لبنان است و از مدخل حماة که موضعش دشت جنوب شرقی میباشد از حمص تا به جبل شیخ امتداد دارد. ملاحظه در حرمون سراشیبی غربی این کوه بسیار سرازیر است به خلاف شرقی که متدرجاً به دشت دمشق امتداد یابد این کوه ساکنانش قلیل و چندان بارآور نیست و از هر یک این دو سلسله نهرهای کبیر و رودهای عظیم تشکیل یابد همچو رود کبیر و عاصی و لیطانی و یردی واعوج و نهر بارود و ابوعلی و نهر اولی در این دو سلسله چشمه سارهای بسیار دیده شود خصوصاً در لبنان و بقاع خلاصه در قدیم الایام حویان و جبنیان در لبنان سکونت میداشتند (داود 3:3 یوشع 13:5 و 6) و کوه نشینان جلیل را بنا کردند و خدای تعالی لبنان را نیز در جزو سایر املاک قسمت بنی اسرائیل کرده بود اما ایشان آن را بتصرف نیاوردند (یوشع 13:2-6 داود 3:1-13) و در تحت تسلط و اقتدار فینیقیان بود (اول پادشاهان 5:2-6 و عزرا 3:7) در ایام داود و سلیمان اسرائیلیان در حق این کوه معرفت پیدا کرده مناظر نیکو و حاصل های پرفایده علی الخصوص سرو آزادش در انظار ایشان نهایت اهمیت را پیدا کرده (سرود 5:15) و علاوه بر آن شرابی که در آنجا بعمل می آید (هو 14:7) و آب گوارای سرد و برف نیکو (18:14) در ایشان تأثیر بسیار کرد و نویسندگان ملهمه کتاب مقدس بسیار اوقات بدان اشاره کرده اند (مزامیر29:5 و 6 و 72:16 و 104:16-17 اش 35:2 60:13 زک 11:1 و 2) قوم اسرائیل بعد از مدتهای دراز حرمون و کوه شرقی را بتصرف درآورده اند (اول تواریخ ایام 5:23) (قاموس کتاب مقدس ).
لبنان. [ ل ُ ] ( اِخ ) ( جبل... یا کوه... ) نام کوهستان سوریه که به داشتن درختان سدر عالی مشهور است و بموازات دریا بطول 130 هزار گز کشیده شده و مرتفعترین قله آن سه هزار گز بلندی دارد. یاقوت گوید: نام کوهی که از عرج که میان مکه و مدینه است تا به شام کشیده است و مشرف بر حمص است و آن قسمت که به اردن است جبل الجلیل و آن قسمت که به دمشق است سنیر و به حلب و حماة و حمص ، لبنان نام دارد و از آنجا به انطاکیه و مصیصه متصل شود و آنجا لکام نام گیرد و سپس به ملطیه و سمیساط و قالیقلا تا بحر خزر کشیده شود و آنجا قبق خوانده شود و گویند در این کوه هفتاد زبان متکلم باشند و هر صاحب زبانی زبان دیگری درنیابد مگر ترجمان. و در این کوه ناحیتی است به حمص جلیل و در آن انواع میوه ها و زروع باشد بی آنکه کشت کنند و از صلحای ابدال بدانجا مقیم باشند. ( معجم البلدان ). حمداﷲ مستوفی در ذکر کوه البرز گوید: کوه عظیم است متصل باب الابواب... طرف غربش که به جبال گرجستان پیوسته است کوه لگزی خوانند و در صورالاقالیم آمده که در کوه لگزی امم فراوان میباشد چنانکه بهفتاد و چند زبان سخن میگویند و در آن کوه عجایب بسیار میباشد و چون بشمشاط و ملطیه رسد قالیقلا خوانند و چون به انطاکیه و مصیصه رسد لکام گویند و آنجا فارق است میان شام و روم و چون به میان حمص و دمشق رسد لبنان خوانند و چون بوسط مکه و مدینه رسد عرج گویند. ( نزهة القلوب چ اروپا صص 191-192 ). و هم او در ذکر عجایب آرد: و دیگر در عجایب المخلوقات آمده که در حمص شام کوهی است که آن را لبنان خوانند از همه نوعی در آنجا میوه هست خودروی و بی آنکه آن را کسی تیمار کندثمره نیکو دارد اما طعم و بویش آنجا نیکو نبود و چون از آنجا بیرون برند و بر نهر الثلج بگذرانند بوی و طعم خوش گیرد. ( نزهةالقلوب چ اروپا ص 289 ). در عقدالفرید ذیل عنوان « ومن وحی اﷲ تعالی الی انبیائه » آمده : مما اوحی اﷲ تعالی الی موسی فی التوراة: یا موسی بن عمران یا صاحب جبل لبنان. انت عبدی و انا الهک الدیان لاتستذل الفقیر و لاتغبط الغنی [ بشی یسیر ] و کن عند ذکری خاشعاً و عند تلاوة و حیی طائعاً اسمعنی لذاذة التوراة بصوت حزین. ( عقدالفرید ج 3 ص 91 ). چنانکه گفته شد چوب سدر از جبل لبنان آرند و در کتیبه داریوش بزرگ آنجا که گوید: پر کردن محل از ریگ و ساختن آجر کار مردم اکد بود چوب سدر که استعمال شده آن را از محلی آورده اند که کوه نامیده میشود، مراد از کوه همین جبل لبنان است. ( ایران باستان ج 2 ص 1605 و 1560 ). صاحب برهان گوید: نام کوهی نزدیک حمص که مسکن فقرا و اولیأاﷲ و اقطاب است. ( برهان ) :
لبنان . [ ل ُ ] (اِخ ) (غار...) صاحب حبیب السیر آرد: در روضة الاحباب مذکور است که در این سال (سال 19 هَ . ق .) فوجی از اهل هدایت در بلده ٔ رمله به غار لبنان درآمدند در آنجا تختی مذهب دیدند مردی مرده بر زبر آن خفته در یکجانب آن میت لوحی مجسم از طلا یافتند که سطری چند به لغت رومی بر آن نگاشته بودند مضمون سطور آنکه من سبا ولد نواسم که بشرف ملازمه ٔ عیص بن اسحاق النبی (ع ) مشرف گشتم و مدتی به دولت و اقبال گذرانیدم و در دار دنیا عجایب بلاانتها مشاهده کردم در چله ٔ تموز بکرات باریدن برف و تگرگ دیدم باید که اگر امثال این امور بنظر کسی درآید تعجب نکند و غریب تر از هر امری آنکه بنی آدم از مرگ بغایت غافل است و حال آنکه قبور آبا و اجداد و احباب و اولاد خود را می بیند و از اعظم وقایع آنکه حساب روز قیامت در پیش است نمی اندیشد بتحقیق میدانم من قومی را که با وجود اقرار به وحدانیت پروردگار مرا از این غار بیرون برند و این تخت را ملک خویش شمرند و چون این امور بظهور آید مزاج زمان از نهج اعتدال انحراف یابد و امانت در میان مردم نماند و عاقبت محمود صلحا و متقیان را باشد والسلام . (حبیب السیرج 1 ص 167). و این شرح البته مجعول و افسانه است .
لبنان . [ ل ُ ] (اِخ ) تثنیه ٔ لبن ، دو کوهند نزدیک مکه و بدان دو لبن الاسفل و لبن الاعلی گویندو بالای آن دو کوهی است مبرک نام . (معجم البلدان ).
لبنان . [ ل ُ ] (اِخ ) (کشور...) آرام . (در توریة). سوریه . متصرفیة فی بلاد سوریا استقلت بادارتهاالداخلیة سنة 1277 هجریة. یعین متصرفها بانتخاب الباب العالی و تصدیق الدول . یحدها شمالا و غرباً ولایة بیروت و شرقاً و جنوباً ولایة الشام مساحتها 2200 میل مربع و عدد سکانها 250 الف نسمه و ارضها جبلیة خصبة جدامن اخصب جبال سوریا و هواؤها فی غایة الجودة و بها عدة مدارس و اهلها مسیحیون و متاوله و دروز. (منجم العمران ، ذیل معجم البلدان ). رجوع به سوریه شود.
دانشنامه عمومی
لبنان، ایندیانا
دانشنامه آزاد فارسی
مسجد حریری، بیروت
مسجد حریری، بیروت
مسجد حریری، بیروت
موقعیت. جمهوری لبنان در آسیای غربی و در ساحل شرقی دریای مدیترانه جا دارد. این کشور از شمال و شرق به سوریه، از جنوب به سرزمین های اشغالی قدس، و از غرب به دریای مدیترانه محدود می شود. مساحت آن ۱۰,۴۰۰ کیلومتر مربع و پایتخت آن شهر بیروت است.سیمای طبیعی. کشور کوچک لبنان، که درازای آن از شمال به جنوب ۲۱۷ کیلومتر و حداکثر پهنای آن ۸۰ کیلومتر است، سرزمینی کوهستانی است. کوه های این کشور، که از شمال شرقی به سوی جنوب غربی و به موازات خط ساحلی دریای مدیترانه کشیده شده اند، استخوان بندی آن را تشکیل می دهند. دامنۀ غربی کوه های مزبور با شیب تند به نوار ساحلی باریک دریای مدیترانه و دامنه های شرقی آن به درّۀ حاصل خیز بقاع (البقاع) منتهی می شود. کوه های لبنان از قلّه های متعددی تشکیل شده که رو به جنوب غربی از ارتفاع آن ها کاسته می شود و بلندترین نقطۀ کشور، کوه قُرنه السودا با ارتفاع ۳,۰۸۸ متر، در شمال آن جا دارد. درّۀ بقاع، که به موازات رشته کوه های اصلی قرار دارد، در واقع بخشی از درّۀ کافت بزرگ است و دیوارۀ شرقی آن به کوه های جبل الشرقی می پیوندد. کوه های مزبور کشور لبنان را از سوریه جدا می کند و بلندترین نقطۀ آن، کوه هرمون(حرمون) با ارتفاع ۲,۸۱۴ متر، در انتهای جنوبی و روی خط مرز سوریه قرار دارد. دو رودخانۀ مهم لبنان، شامل لیتانی، با درازای ۱۴۵ کیلومتر، و اورونتس (یا نهرالعاصی) در درّۀ بقاع جریان دارند. و رودخانه های دامنۀ غربی، کلاً کوتاه و پرشیب اند. این کشور به شش استان و یک بخش شهری (پایتخت) تقسیم می شود و شهرهای مهم آن عبارت اند از بیروت، طرابلس، زهله، صیدون، و نبطیه. اقلیم لبنان مدیترانه ای است. تابستان های آن گرم و خشک و طولانی و زمستان هایش خنک و مرطوب و نسبتاً کوتاه است. نواحی ساحلی این کشور بسیار مرطوب و بارندگی های آن به ماه های زمستان منحصر است و ارتفاعات آن اغلب از برف پوشیده می شود (نام لبنان از واژۀ سامی قدیمی لَبَن به معنای سفید اقتباس شده است که به کوه های پوشیده از برف اشاره دارد). میانگین دمای شهر بیروت در دی ماه سیزده درجۀ سانتی گراد، در تیرماه ۲۷ درجۀ سانتی گراد، و میانگین بارندگی سالانۀ آن ۸۹۳ میلی متر است. جنگل زدایی و قطع درختان که روند سالانۀ آن به هشت درصد و حجم چوب های آن به ۴۱۲هزار متر مکعب می رسد، محیط زیست لبنان را به شدت تهدید می کند، به گونه ای که وسعت جنگل های کشور، که در ۱۹۹۰ به ۷۸هزار هکتار بالغ می شد، در سال ۲۰۰۰ به ۴۰هزار هکتار تقلیل یافته است. درختان سدر، که نماد ملی این کشورند و ارتفاعات شمالی را مستور کرده اند، زیر نظارت شدید دولت قرار دارند و پستان داران کوچکی مانند گربۀ وحشی، سمور، خارپشت، سنجاب، خرگوش، و امثال آن، حیات وحش این کشور را تشکیل می دهند.
اقتصاد. لبنان طی سال های جنگ از نظر اقتصادی به شدت آسیب دیده است. این کشور، که زمانی به سوئیس خاورمیانه موسوم بود، موقعیت اقتصادی خود را از دست داده است؛ بانک ها و شرکت های بزرگ نیز، نمایندگی های خود را در کشور مذکور تعطیل و اقتصاد بیمار آن را به حال خود رها کرده اند. در حال حاضر کشاورزی عمدتاً به نواحی ساحلی دریای مدیترانه منحصر است و از ۱۸۰هزار هکتار اراضی زیر کشت سابق فقط حدود ۱۰۰هزار هکتار به زیر کشت رفته است. گندم، چغندرقند، سیب زمینی، انگور، مرکبات، صیفی جات، سیب، موز، زیتون و محصولات جالیزی مهم ترین فرآورده های آن را تشکیل می دهند. گوسفند، گاو، بز، خوک و ماکیان نیز محصولات دامی آن را تأمین می کنند.
حکومت و سیاست. نوع حکومت لبنان جمهوری چندحزبی با یک نهاد قانون گذاری است. مجلس ملی لبنان ۱۲۸ عضو دارد که مردم آنان را برای چهار سال انتخاب می کنند. دورۀ ریاست جمهوری این کشور شش سال است و رئیس جمهور را مجلس ملی انتخاب می کند. رهبر حزب حائز اکثریت نیز سِمت نخست وزیری و تشکیل هیئت دولت را برعهده دارد.
مردم و تاریخ. جمعیت لبنان حدود۴,۲۲۸,۰۰۰ نفر (۲۰۱۰) و تراکم نسبی آن۴۰۶.۵ نفر در کیلومتر مربع است. رشد سالانۀ جمعیت این کشور۱.۵ درصد است و لبنانی ها ۸۳ درصد از جمعیت آن را تشکیل می دهند. ۵۳ درصد از مردم این کشور مسلمان و ۸۵ درصد از آنان شهرنشین اند. زبان رسمی لبنان عربی و فرانسه است. لبنان را فنیقی ها در حدود ۳۰۰۰پ م مسکونی کردند. از ۳۵۶ تا ۳۲۳پ م در تصرف اسکندر مقدونی بود و در قرن اول م ضمیمۀ امپراتوری روم شد. گروهی از مسیحیان سوری با نام مارونی ها در آغاز قرن ۷م در نواحی شمالی لبنان امروزی ساکن شدند و دروزی۵ ها و شیعیان امامیه نواحی جنوبی کشور را برای سکونت برگزیدند و مسلمانان سنّی نیز نواحی ساحلی را برای زندگی انتخاب کردند. لبنان در قرن ۱۱م به اشغال صلیبیون مسیحی درآمد، سپس ضمیمۀ امپراتوری مملوک مصر و سوریه شد و در ۱۵۱۶ به تصرف امپراتوری عثمانی درآمد. اختلاف میان مارونی های شمال و دروزی های جنوب به جنگ داخلی ۱۸۴۰ انجامید؛ فرانسوی ها، که از مسیحیان مارونی حمایت می کردند، عملاً در امور لبنان دخالت کردند و در ۱۸۶۲ سلطان عثمانی را وادار نمودند که به لبنان خودمختاری داخلی اعطا کند و در ضمن تحت الحمایگی لبنان از فرانسه را بپذیرد. در پایان جنگ جهانی اول، تحت الحمایگی سوریه و لبنان از فرانسه به رسمیت شناخته شد و در جنگ جهانی دوم و پس از سقوط دولت فرانسه به تصرف انگلستان و فرانسۀ آزاد درآمد. این کشور در ۲۲ نوامبر ۱۹۴۳ به استقلال کامل رسید و بشارةالخوری نخستین رئیس جمهور لبنان شد. اختلافات قومی، و قرارگرفتن لبنان در منطقۀ ناآرام و پرآشوب خاورمیانه، و تجاوزات اسرائیل شرایط ناگواری را بر لبنان تحمیل کرده که موجب جنگ های ناخواسته و بی ثباتی سیاسی این کشور شده است.
نقل قول ها
• «لبنان، در درون مرزهای خود که در قانون اساسی تعیین شده و در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شده است، یک میهن مقتدر، آزاد و مستقل، میهنی مصرح برای تمامی فرزندان خویش، واحد در خطِّ مردم و نهادهای خود می باشد.» -> قانون اساسی جمهوری لبنان، مقدمه، الف
• «لبنان از هویّت و وابستگی عربی برخوردار است، یکی از اعضای بنیانگذار و فعال اتحادیه دولت های عربی و به قراردادهای آن پای بند می باشید. لبنان همچنین از اعضای بنیانگذار و فعال سازمان ملل متحد است و به کنوانسیون های آن و بیانیه جهانی حقوق بشر پای بند می باشد. دولت لبنان اصول مزبور را در کلیه زمینه و عرصه ها بدون هیچ استثنایی اجرا می کند.» -> قانون اساسی جمهوری لبنان، مقدمه، ب
• «لبنان جمهوری دمکراتیک و پارلمانی است که بنیاد آن بر پایه احترام به آزادیهای عمومی و در رأس آنها آزادی عقیده و مسلک و برقراری عدالت اجتماعی و برابری در حقوق و وظایف در میان کلیه اتباع، بدون هیچ تبعیض و تمایزی، استوار می باشد.» -> قانون اساسی جمهوری لبنان، مقدمه، ج
• «سرزمین لبنان سرزمینی یکپارچه برای تمامی مردم لبنان است و هر لبنانی حق اقامت در هر بخش از آن را در سایه حاکمیت قانون دارد. هیچ گونه تبعیض بین مردم براساس تعهد خاصی یا تقسیم بندی یا افراز یا اقامت وجود ندارد.» -> قانون اساسی جمهوری لبنان، مقدمه، ط
• «ما در سالهای اخیر دچار اثرات منفی غرق شدن عمیق تر در باتلاق درگیری های فرقه ای و جناحی شده ایم، تا جایی که به زبان روزمره ما تبدیل شده است. اما من این منطق را رد می کنم، برای اینکه چهار میلیون شهروند لبنانی و شمار بیشتری را که در خارج زندگی می کنند به دیده یک ملت می نگرم، نه مجموع ای از فرقه هایی که در یک سرزمین مشارکت دارند که به نادرست کشور خوانده می شود ... به همین دلیل ما باید از ریشه و فرهنگ شروع کنیم. ما در زندگی هر روز خود یک ملت هستیم، صرف نظر از آنکه شهروند وابسته به کلیسا یا مسجد هستیم .» -> محمد قبانی
• «لبنان تنها کشوری در جهان است که مسلمانان و مسیحیان در حاکمیت مشارکت دارند و تنها کشوری در دنیای مسلمین است که سنی ها و شیعیان در گرداندن این نظام در کنار مسیحیان مشارکت دارند.» -> سمیر فرنجیه
• «ما از ترویج و تقویت همزیستی حرف می زنیم برای اینکه اثر مثبتی بر مردم سالاری دارد، به ویژه که ما در لبنان مدلی از مردم سالاری داریم که براساس دو اصل است، نخست با حقوق افراد ارتباط دارد و دوم در رابطه با تضمین هایی برای فعالیت گروه ها می باشد» -> سمیر فرنجیه
• «مردم لبنان باید به جای این که به کشورشان بی اهمیت باشند، باید به آن عشق بورزند. آن ها باید به لبنان وفادار بمانند. جبران خلیل جبران که بیشتر از زمانی که در لبنان روزگار بگذراند، در بوستون اقامت داشت، یاد روزگار زیبایی بود که تا پایان عمرش در دره قادسیه گذرانده بود. لبنان در ادبیات و نقاشی های او حضور داشت و به همین دلیل است که من فکر می کنم که حتی اگر ما به ناچار لبنان را ترک کنیم، هنوز می توانیم به شیوه خود به وطنمان وفادار بمانیم... آن ها با نگارش و تاباندن نور بر اهمیت، ویژگی های خاص و منحصر به فرد لبنان و اهمیت حفظ میراث تاریخی، فرهنگی و ارزش تمدن آن می توانند نقش ایفا کنند.» -> اسکندر نجار
• «درست است که لبنان از نظر مساحت جغرافیایی کوچک است و جمعیت اندکی دارد، اما اهمیت تاریخی و فرهنگی و دستاوردهای مردم آن، چه در داخل و چه در خارج از کشور از مساحت جغرافیایی آن اهمیت بیشتری دارند.» -> اسکندر نجار
• «به رغم آزادی که از آن برخورداریم، تحت تأثیر فشارهای اجتماعی مانند سنت ها، هنجارها، بزرگ شدن و مذهب قرار داریم». -> نادین لبکی
• «لبنان همواره الگویی برای همزیستی مسالمت آمیز اقوام و مذاهب بوده است که باید تلاش کرد این موضوع تقویت شود.» -> حسن روحانی
• «ما درصدد فراهم کردن شرایط همزیستی در لبنان و برقراری آزادی هستیم اما کسانی که قصد دارند روابط لبنان را با جهان عرب و دنیا مخدوش کنند به کشتار متوسل می شوند... ما از حق شهدای خودمان نمی گذریم و جنایتکاران نمی توانند با انتشار دروغ و فریبکاری به زندگی خود ادامه دهند، آنها به سوی نابودی می روند و ما تصمیم گرفته ایم که هرگز نترسیم و عقب نشینی نکینم، ما تصمیم گرفته ایم با آنان مقابله کنیم و به همراه ملت لبنان مقاومت دموکراتیک مسالمت آمیز را ادامه دهیم.» در مجلس لبنان، در مراسم تشییع جنازه «محمد شطح»، ۰۸/۱۰/۱۳۹۲، -> فؤاد سنیوره
• «حاکمیت ملّی، امنیت و ثبات لبنان، وظیفة پاسداری از انقلاب فلسطین، ایمان، همزیستی، یک پارچگی میان شهروندان یک کشور به رغم وجود فرقه های گوناگون، ضرورت برقراری عدالت اجتماعی و مساوات میان همة شهروندان، حفظ میهن از خطرهای وجود محرومیت های سیاسی و اجتماعی و معنوی، آگاهی از خطرهای ناشی از تبعیض میان گروه های مردمی، همهٔ این موارد، اصولی است که کشور بر پایهٔ آن ها استوار است و برخاسته از باور لبنانیان در طول تاریخ است.» -> سید موسی صدر
• «همگان می دانند که ساختار جمعیت کنونی لبنان از لحاظ تمدنی برای جهان اهمیت بسیار دارد و نشانهٔ آزاداندیشی و تسامح مسلمانان و نماد گفت وگوی عربی- اروپایی است؛ از این رو، هیچ کس نسبت به لبنان و این ثروت بزرگ انسانی کوتاهی و بیاعتنایی نمی کند.» -> سید موسی صدر
• «در لبنان سیاست به جای آنکه وسیله باشد هدف شده است؛ به طوری که افراد و گروه ها و رهبران با بهره جویی از آن زندگی می کنند. این خط مشی عامل همة حوادثی است که در برابر چشمان ما رخ می دهد و از حد انتظار و طاقت فراتر رفته است؛ به گونه ای که هر انسانی دردمندانه می پرسد: «آیا این همان لبنان است؟». سیاست در لبنان یعنی عامل محرومیت؛ یعنی روی برتافتن از حقایق؛ یعنی به تعویق انداختن چارهٔ کار و فراهم کردن زمینهٔ مناسب برای بحران ها؛ و متأسفانه هنوز بدون هیچ رحم و توجهی به بازیگری می پردازد و سازش می کند تا بی گناهانی دیگر قربانی شوند و مناطقی دیگر ویران گردد و زندگی عمومی از حرکت بایستد. مهم این است که بازیگری موفقیت آمیز باشد و معامله ها و سازش ها کارساز شود.» -> سید موسی صدر
• «لبنان همین است که دلش را به روی علم و تشکیلات و ارشاد دینی تمام فرقه های خود گشوده است. لبنانْ و ملت بزرگش پشت این پدیده قرار دارند، زیرا فضیلت در فضایی مناسب رشد می کند و می بالد و شمار علما و تولیداتشان در چنین کشوری فزونی می گیرد.» -> سید موسی صدر
• «وجود اسرائیل در منطقه و اهدافی که تعقیب می کند، خطر بسیار بزرگی برای ماست؛ برای شمال و جنوب ما، برای سرزمین و ملت ما، برای ارزش ها و فرهنگ ما، برای اقتصاد و سیاست ما. اسرائیل هم امروز برای ما ایجاد خطر کرده و هم در آینده ایجاد خطر خواهد کرد. این خطر سرتاسر منطقه و تاریخ و جغرافیا و مردم لبنان را تهدید می کند. این اصول نیازی به اثبات ندارند، مگر برای کسی که از ماهیت اسرائیل بی اطلاع است، یا خود را به نادانی می زند.» -> سید موسی صدر
• «ما در لبنان از ده ها سال پیش در این میهن زندگی می کنیم. همه یا برخی از ما هنوز احساس صادقانه هم وطن بودن را نچشیده ایم. بیشتر ما در همه کارهایمان فرقه گرا هستیم. معمولاً از مقامات رسمی مثل نماینده و وزیر و رئیس منافع شخصی خود را می خواهیم و از آنان می خواهیم که تنها مصالح خاص ما را مد نظر داشته باشند. من وجودِ ظالم و مظلوم را نفی نمی کنم، اما نمی خواهم مظلوم به ظالم و ظالم به مظلوم تبدیل شود.» -> سید موسی صدر
• «اگر در جغرافیای جهان، کشوری مانند لبنان با این ویژگی ها (ادیان، طوایف، احزاب و اندیشه های گوناگون) وجود نمی داشت، مصلحت شیعه ایجاب می کرد که چنین سرزمینی را تأسیس می کردیم.» -> سید موسی صدر
• «نمی شود از آزادی حرف زد، حال آنکه هرکس با هر مقامی و هر درجه ای حتی اگر علامه باشد، برای مثال نتواند در کشوری مانند لبنان برای خود شغلی پیدا کند، مگر اینکه وابسته به طایفه ای باشد. این فقط لبنان نیست، همه اعراب این طورند. همه در یک دایره بسته دور می زنند. ما همیشه عمرمان را صرف تغییر نظام ها کرده ایم؛ گفتیم فلان وزیر را برداریم و به جای او فلان وزیر را بگذاریم. اما اینها هیچ چیزی را تغییر نداده است.» -> آدونیس
• «در لبنان دوگانگی مضافعی میان ده و شهر، میان بخش کوهستانی و نوار ساحلی وجود دارد. دوگانگی ای که به نحو شگفت انگیزی خودش را در میان ما نشان می دهد...»در مصاحبه با، اِگی وُلرانی (Egi Vollerrani)، در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۱ -> امین معلوف
• «در لبنان فاصله های عینی همیشه ناچیزند، اما فاصله های حقیقی، فاصله های درونی، بسیار چشمگیرند. گاهی از یک دره به درة دیگر، احساس می کنی از اقیانوس عبور کرده ای!» در مصاحبه با، اِگی وُلرانی (Egi Vollerrani)، در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۱ -> امین معلوف
• «به منظور برقرای عدالت پایا در لبنان ما نیاز به ایجاد امنیت در مناطق اطراف لبنان داریم. ما چطور می توانیم با توجه به شرایط موجود در منطقه و درگیری های سوریه در امان باشیم؟» -> جبران باسیل
• «ما می خواهیم تمام شرایط لازم و ضروری را برای استخراج درست به وجود آوریم تا این نفت سرمایه لبنان باشد و آینده این کشور را بسازد، نه اینکه در نتیجه مدیریتی ضعیف باعث شرمساری و مصیبت ما شود». -> جبران باسیل
• «یک عامل مهم رسیدن به صلح این است که جوامع موفق باشند. وقتی کشوری در فقر زندگی کند، تروریسم به وجود می آید؛ بنابراین عواملی وجود دارد که بتواند به ما در راه رسیدن به صلح و ثبات کمک کند». -> جبران باسیل
• «اصلاً در لبنان زندانی سیاسی مفهومی ندارد. هیچ یک از کشورهای منطقه به جز لبنان آزادی ندارند و کشورهای منطقه به دلیل فقدان آزادی بزرگترین ضربه را می خورند.» -> حسین الحسینی
• «لبنان بدون آزادی معنا نمی دهد. لبنان مهد دموکراسی و آزادی است. لبنان تنها کشور منطقه است که آزادی خود را از حاکمان نگرفته، بلکه از سال ۱۸۶۴ میلادی این آزادی را دارد.» -> حسین الحسینی
• «اسرائیل نمی تواند همزیستی مسالمت آمیز طوایف مختلف لبنانی را تحمل کند؛ چرا که خود درصدد ایجاد دولتی نژادی و عنصری در سرزمین های اشغالی است.» -> حسین الحسینی
• «لبنان، پیوندِ دو رود است، رود اسلامی و رودِ مسیحی، و باید مرکز همیشگی گفتگوی تمدّن ها باشد.» -> نبیه بری
• «از هنگامی که ایران تصمیم گرفت انقلابش را به لبنان صادر کند که به صورت متوالی خوراک تفرقه و درگیری داخلی را به لبنانی ها تقدیم می کند، پیش از اینکه به زیان سایر گروه های لبنانی تمام شود، به شیعیان برخورد کرد که در دهه هشتاد قرن گذشته به نبرد بین برادران جنبش آمل و حزب الله معروف شد.» -> سعد حریری
• «لبنانی ها به سادگی راضی نمی شوند که جزئی از امپراتوری ایرانی یا جبهه ای از جبهه های قاسم سلیمانی شوند.» -> سعد حریری
• «ما ملتی یکپارچه هستیم که یک از یک فرهنگ و یک اراده و یک آینده برخورداریم و شهروندی پایه و اساس تعاملات ما به شمار می آید.» -> عبداللطیف دریان
• «لبنان ارزشی ندارد اگر یک رنگ شود، نه یک رنگ در سیاست و نه در دین و نه در مذهب. ارزش لبنان در آزادی است و در این است که هر انسان در اظهار و بیان آزاد است بی آنکه دیگری را بیازارد.» -> بهیه حریری
• «این وطن چیزی نیست جز خانواده ای واحد که - چنان که حضرت عالی بیان کردید - ایمان به خدای یگانه و پروردگارِ وصف ناپذیر و تعریف ناپذیر آن را وحدت بخشیده است. عامل دیگری که به این وطن وحدت و یکپارچگی بخشیده است، ایمان به ارزش های معنوی است که بهترین بنیان این وطن به ویژه در این دوره حساس است که بیش از هر زمان دیگر بر ما ایجاب می کند صفوف خود را در برابر خطرهایی که لبنان را تهدید می کند، به هم پیوسته و نیروهای پراکنده مان را یکپارچه کنیم.» -> شارل حلو
• «مرد عادل مانند درخت نخل شکوفا می شود و مانند سرو لبنان رشد می کند.»:مزامیر:فصل ۲: ۹۲ -> انجیل
• «ای لبنان درهای خود را باز کن تا آتش، سروهای آزاد تو را بسوزاند.»:زکریا:فصل ۱۱:۱ -> انجیل
• آنکه می خواهد لبنانیِ راستین را بشناسد باید به روستاهای زیبایش که در کوهپایه ها پراکنده شده، به شتاب درشود و در پیچ وخم دره هایی با بلندای دوهزار متر از دریاکنار. اما شهرهای ساحلی لبنان، دریایش را آن گونه نمایان نمی سازد که چشمه های بلوریِ روان از سینة کوه هایش. در آن روستاها، سرشتِ لبنانی در راست ترین معنی ها و دیده ها آشکار می شود..»، المجموعة الکاملة، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۷۸، المجلد الخامس، ص۶۰۳–۴ -> میخائیل نعیمه
• «به راستی این دردناک است که لبنان به زیبایی اش بنازد، سپس فرزندانش آن زیبایی را به دستان خود ویران سازند. آیا کسی شک دارد که گنجشک، سرمایة بنیادی در زیبابی لبنان است؟ سودِ درخت چیست اگر گنجشکی بر شاخه ای از شاخه هایش آواز درندهد یا در گوشه ای از گوشه هایش لانه ای نسازد؟.»، المجموعة الکاملة، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۷۸، المجلد الخامس، ص۳۸۹ -> میخائیل نعیمه
• کسی که روستای لبنانی را نمی شناسد، لبنان را نمی شناسند؛ و کسی که نمی داند مردم چه چیزهایی در شهرها و روستاهایش دستی وار می سازند، ملت لبنان را نمی شناسد..»، المجموعة الکاملة، دارالعلم للملایین، بیروت، ۱۹۷۸، المجلد الثامن، ص۱۹۰ -> میخائیل نعیمه
• «لبنانی، سخت ترینِ شرقی ها در طبیعت دوستی و بستگی به آن، گرایش به خوبی ها و توانا بر انگاشتن آن است.»، بَین بَین، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۸، ص۱۱۶ -> طه حسین
• «ما بخشی از جهان عرب هستیم، و اجازه نخواهیم داد حزب الله، دولت لبنان را کنترل کند». -> اشرف ریفی
• «لبنان هیچ گاه از همبستگی عربی بیرون نبوده، و هر کوتاهی یا اشتباهی به این معنا نیست که هر چه اتفاق افتاده درست است. کشورهای خلیج و به خصوص عربستان سعودی هیچ گاه در مورد لبنان کوتاهی نکردند به همین دلیل ما نباید این گونه پاسخ دهیم و همان گونه که در قانون اساسی ما تصریح شده، انسجام با جهان عرب را بیان می کنیم». -> تمام سلام
• «در لبنان، دین و ادب و فرهنگ و هنر و سیاست، تابلویی زیبا و خیره کننده را پیش روی چشم بشر می گذارد. درخشش گوهر شب تاب لبنان، چشم شب اندیشان را می آزارد و آنان را وامی دارد تا با سنگ تجاوز و اشغال، این گوهر گران بها را بشکنند؛ غافل از این که ماندگاری لبنان و زندگی سرافرازانهٔ لبنانی را ایمان های استوار، قلب هایی که به عشق خدا و زندگی می تپد و جان های تشنه ای که جز از آبشخور مردم سالاری، عدالت خواهی و مقاومت سیراب نمی شود، تضمین کرده است. لبنان زنده و پایدار است؛ زیرا لبنانی بیدار و ماندگار است.»• «من وقتی به گفت وگوی تمدن ها و فرهنگ ها می اندیشیدم و اندیشم، مصداق بارز آن را در لبنان می یافتم و می یابم و وقتی آزادی و مدارا را مایه حیات هر ملتی می دانستم و می دانم، تجلی آشکار آن را در لبنان می دیدم و می بینم. لبنان نمونه پیروزی گفت وگوست در میانهٔ گرایش ها و اندیشه های مختلف و نشانهٔ پیروزی نهایی منطق گفت وگو و مردم سالاری است بر جنگ و خودکامگی.»• «لبنان سرزمین سربلند پایداری در جهان امروز است؛ رمز بقا و وحدت لبنان نیز در همین پایداری است. همه لبنان در برابر شیوه های اسراییل متجاوز ایستاد و مقاومت مشروع همهٔ گروه ها و طوایف، پیروزی را از آن همه ملت کرد. جهان این مقاومت جوانمردانه را ستود و ما نیز هم چنان، این پایداری بزرگ را می ستاییم. حمایت ما از تمام لبنان است، نه از یک مذهب و گروه و طایفه خاص. حمایت ما از آزادی و استقلالی است که یک ملت متحدا در پی آن بوده و هست. ما از حق مسلم مردم لبنان برای دفاع از تمامیت کشور و تأمین امنیت سرزمینشان دفاع کرده ایم و می کنیم، چنان که جهان دفاع کرده است و می کند.»• «مردم لبنان همواره قدرت انتخاب داشته اند و دارند و احزاب و گروه ها و طوایف لبنانی نیز در راه پایداری، همیشه مستقل و متکی به خود بوده اند. هیچ حزب و گروهی که در میان مردم لبنان معتبر و محترم است را نمی توان با اتهام و تهدید از صحنه خارج کرد. مردم داور اصلی و تعیین کننده جایگاه و پایگاه احزاب و گروه های سیاسی هر کشورند. لبنان سرفراز به رغم همه رنج هایی که برده است، سرزمین نابردباری، خشونت و تروریسم نیست؛ بلکه مهد مدارا صلح و آزادی است.» ۱۳ مه ۲۰۰۳/ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۲ منبع -> محمد خاتمی
• «پرچم : «رنگ های قرمز و سفید موجود در پرچم لبنان یادگاری از قیمومیت فرانسه بر سرزمین لبنان به شمار می آید که لبنان در آن زمان، پرچم فرانسه را برمی افراشت . در وسط رنگ سفید یک درخت سدر دیده می شود که گفته می شود این درخت از زمان پادشاهی حضرت سلیمان در این سرزمین می روید. تصویر این درخت در سال ۱۹۴۳ به پرچم لبنان افزوده شد :.» در اثرش چاپ ۱۳۷۰/ ۱۹۹۱م -> رسول خیراندیش
دانشنامه اسلامی
تا پیش از جنگ های داخلی در لبنان (۱۹۹۰ ۱۹۷۵)، لبنان کشور آرام و زیبایی بود و بیروت پایتخت آن به عروس خاورمیانه شهرت داشت و درآمد کشور از بابت توریسم، کشاورزی و بانکداری مطلوب ارزیابی می گردید. بیروت به نوعی پایتخت بانکی جهان عرب محسوب می گردید و «سوئیس خاورمیانه» نیز از آن نام برده می شد. زیبایی های طبیعی و امنیت مطلوب، موجبات جذب سرمایه های خارجی را تا پیش از جنگ های داخلی در لبنان فراهم آورده بود و بیروت از سوی برخی به پاریس خاورمیانه نیز مشهور بود.
موقعیت جغرافیایی
لبنان در منطقه جنوب غربی آسیا واقع است و ساحلی به طول ۲۲۵ کیلومتر با دریای مدیترانه دارد. لبنان ۳۷۵ کیلومتر با سوریه و ۷۹ کیلومتر با اسرائیل مرز مشترک دارد. قسمتی از مرز جنوبی لبنان که همچنان تحت اشغال اسرائیل است مزارع شبعا نام دارد.وسعت لبنان ۱۰۴۵۲ کیلومتر مربع می باشد و از لحاظ بزرگی، رده ۱۶۶ را در بین کشورهای جهان داراست. لبنان دارای آب و هوای معتدل مدیترانه ای با زمستان های سرد و بارانی و تابستان های گرم و شرجی است.میزان بارش باران و برف در لبنان بالاست. قسمت های شرقی و شمالی در قیاس با کوه های غربی لبنان به دلیل مسافت دورتر از دریا میزان بارش کمتری دارد. لبنان دارای جنگل های وسیع درختان سدر می باشد که سدر به نماد ملی لبنان نیز تبدیل شده است. لبنان شامل ۶ استان و ۲۵ ناحیه است. نواحی خود به چندین منطقه تقسیم می شوند که این نواحی نیز شامل چندین شهر و روستا می باشند. استان های لبنان شامل استان بیروت (که تنها محدود به شهر بیروت می گردد)، استان بقاع (که شامل نواحی هرمل، بعلبک، زهله، بقاع غربی و رایشه می گردد)، استان نبطیه (جبل عامل) که شامل نبطیه، حصبیه، مرجعیون و نبت جبیل می گردد، استان شمالی (الشمال) شامل ۷ ناحیه عکار، طرابلس، زغرتا، بشری، البترون، الکوره و المینیه دانیه می گردد، استان جنوبی (الجنوب) شامل صیدا، صور و جزین و استان جبل لبنان (جبل البنانیه) شامل جمیل، کسروان، المتن، بعبدا، عالیه، و الشموف می باشد.
ساختار جمعیتی و مذهبی
به خاطر حساسیت های سیاسی و مذهبی هیچ سرشماری رسمی تا سال ۱۹۳۲ در لبنان صورت نپذیرفته بود. برطبق آخرین آمار (ژوئیه ۲۰۰۶)، جمعیت لبنان ۰۰۰. ۸۷۴. ۳ برآورد شده است. ۶۰ درصد از جمعیت لبنان مسلمان (سنی، شیعه، دروزی و علوی) و ۴۰ درصد مسیحی هستند (غالبا مارونی، ارتدوکس یونانی، کاتولیک یونانی، کلیسای آشوری و ارضی) می باشند.لبنان دارای جمعیت کوچکی از کردها نیز می باشد که از مناطق شمالی سوریه و جنوب شرق ترکیه مهاجرت نموده اند و بین ۷۵ تا ۱۰۰ هزار نفر تخمین زده می شوند که در مناطق سنی نشین زندگی می کنند. کردها طی سال های اخیر توانسته اند شهروندی دولت لبنان را کسب نمایند. شیعیان (به تنهایی) بزرگ ترین فرقه در لبنان می باشند.حدود ۱۶ میلیون نفر با نسب و اصالت لبنانی در سراسر دنیا زندگی می کنند. برزیل دارای بزرگ ترین جوامع لبنانی است. آرژانتین، استرالیا، کانادا، کلمبیا، فرانسه، انگلیس، مکزیک، ونزوئلا و آمریکا دارای جوامع لبنانی بزرگی هستند.حدود ۴۰۰ هزار نفر آواره فلسطینی نیز از سال ۱۹۴۸ در لبنان زندگی می کنند.
تاریخ لبنان
...
از اوایل دهه هفتاد قرن بیستم با تلاش های امام موسی صدر و تشکیل مجلس اعلای شیعیان لبنان و جنبش امل، انسجام و تاثیرگذاری شیعیان این کشور چندین برابر شد و امروزه حزب الله لبنان از تاثیرگذارترین احزاب و تشکیلات سیاسی و نظامی در لبنان به شمار می آید.
این کشور همسایه فلسطین اشغالی است و بارها مورد هجوم صهیونیست ها قرار گرفته و آسیب های انسانی و اقتصادی زیادی را متحمل شده است. در سال های گذشته مردم لبنان از ناحیه رژیم صهیونیستی احساس ناامنی می کردند و به همین دلیل است که بخش زیادی از مردم این کشور در خارج از لبنان زندگی می کنند. اسرائیل بخش هایی از این کشور از جمله بیروت (۱۹۸۲م) را نیز اشغال کرده بود که با مقاومت مردمی ناچار به عقب نشینی شد.
واژه لبنان از واژه سامی «لبن» که اشاره به قله های سفید کوهستان های لبنان دارد، گرفته شده است. تا قبل از جنگ داخلی ۱۹۹۰-۱۹۷۵ لبنان کشوری متمول در منطقه و پایتخت بانکداری جهان عرب محسوب می شد و تعداد زیادی توریست را جذب خود می کرد تا حدی که بیروت را به عنوان پاریس خاورمیانه می شناختند و همچنین به دلیل قدرت مالی بسیار لبنان را به عنوان سوئیس خاورمیانه می شناختند.
بلافاصله بعد از پایان جنگ تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا اقتصاد را بهبود بخشند و زیرساختهای کور را از نو بسازند که نتایج مثبت آن در سالهای اخیر آشکار شده است. تا قبل از ابتدای سال ۲۰۰۶، کشور به ثبات و بازسازی لبنان به پایان رسید و تعداد بسیاری توریست به گردشگاههای لبنان سرازیر شدند. اما با شروع جنگ اسرائیل لبنان در ۱۲ ژوئیه ۲۰۰۶ تعداد بسیاری نظامی و غیرنظامی صدمه دیدند و خسارات بسیاری به زیرساختهای کشور وارد شد و جمعیت گسترده ای بی خانمان شدند. از سپتامبر ۲۰۰۶ دولت لبنان برنامه رسیدگی به اموال مخروبه بیروت، طیر و دیگر دهات واقع در جنوب لبنان را شروع کرده است.
لبنان زادگاه فینیقی ها بوده که مردمانی دریانورد بوده اند و قبل از ظهور اسکندر کبیر در مدیترانه پخش شده بودند.
کارتهاج که رم را تهدید می کرد یک قبیله فینیقی بوده است. اسکندر تایر را سوزاند که شهر اصلی فینیقی ها بود و استقلال آنها را سلب کرد. این کشور جزیی از امپراتوری های بعدی به مانند امپراتوری ایران، رم، بیزانس، عرب، صلیبیان و عثمانی گردید.
لبنان برای ۴۰۰ سال جزئی از امپراتوری عثمانی بود و به دنبال جنگ جهانی اول جزئی از قیمومیت فرانسه بر سوریه شد. در اول سپتامبر سال ۱۹۲۰ فرانسه کشور لبنان را به عنوان یکی از سرزمین های محصور سوریه تشکیل داد. لبنان سرزمینی عمدتاً مسیحی نشین بود (اغلب مارونیتی بودند) ولی دارای جمعیت های مسلمان و دروزی هم بود. در اول سپتامبر ۱۹۲۶ فرانسه جمهوری لبنان را تشکیل داد و به آن هویتی مستقل از سوریه اعطاء کرد ولی هنوز تحت قیمومیت فرانسه بود.
سوریه و لبنان هر دو در سال ۱۹۴۳ به دنبال اشغال فرانسه توسط آلمان اعلام استقلال کردند. ژنرال هنری دنتز کمیسر عالی ویچی برای استقلال هر دو کشور نقش عمده ای را ایفاء کرد. مقامات ویچی در سال ۱۹۴۱ به آلمان اجازه دادند تا هواپیماها و تدارکات خود را از طریق سوریه به عراق برساند تا از آن ها علیه نیروهای انگلیسی استفاده کند. بریتانیا از ترس این که آلمان های نازی کنترل کامل سوریه و لبنان را با فشار بر دولت ضعیف ویچی بدست گیرند ارتش خود را به سوریه و لبنان فرستاد.
بعد از پایان جنگ در لبنان ژنرال چارلز دوگل از منطقه دیدن کرد و تصمیم گرفت علیرغم فشارهای سیاسی از داخل و خارج لبنان این کشور را مستقل اعلام کند. در ۲۶ سپتامبر ۱۹۴۱ ژنرال جرج کترولکس اعلام کرد که لبنان تحت نظر دولت فرانسه آزاد مستقل است.