مترادف عنوان : آغاز، دیباچه، اسم، خطاب، شهرت، کنیه، لقب، نام، آدرس، نشانی
برابر پارسی : نام، فرنامه، پیش گفتار، دیباچه، سرآغاز، برنام، پاژنام، سرنویس، فرنام
topic, subject (of an article)
address
excuse, reason, pretext
surname, label, epithet, style, capacity, caption, appellation, designation
title, heading, rubric, head, banner, headline, sobriquet
appellation, epithet, head, heading, label, rubric, style, surname, title, topic
درست کردن , مرتب کردن , متوجه ساختن , دستور دادن , اداره کردن , نطارت کردن , خطاب کردن , عنوان نوشتن , مخاطب ساختن , سخن گفتن , عنوان , نام و نشان , سرنامه , نشاني , ادرس , خطاب , نطق , برخورد , مهارت , ارسال , عنوان گذاري , سرصفحه , تاريخ ونشاني نويسنده کاغذ , باسرتوپ زدن , کنيه , لقب , سمت , اسم , مقام , نام , حق , استحقاق , سند , صفحه عنوان کتاب , واگذارکردن , عنوان دادن به , لقب دادن , نام نهادن
آغاز، دیباچه
اسم، خطاب، شهرت، کنیه، لقب، نام
آدرس، نشانی
۱. آغاز، دیباچه
۲. اسم، خطاب، شهرت، کنیه، لقب، نام
۳. آدرس، نشانی
نام فیلم یا برنامۀ تلویزیونی
(جمع آن عنوان ها، عناوین، عنوانات است) آنچه موجب شناسایی چیزی شود، لقب، اَنگ
سر تیتر، سر مقاله
موضوع، مقوله
نشانی، آدرس، نشانه
بهانه، دلیل
به هیچ عنوان
under no circumstances, no way, never
عنوان فرعی
subtitle
عنوان قهرمانی
championship, crown
عنوانهای اشرفی
aristocratic titles
عنوانهای افتخاری
honorific titles
او معتقد است که فقط پزشکان باید از عنوان دکتری استفاده کنند
he believes that only physicians should use the title of "doctor"
عنوانهای زیرِ عکسهای این کتاب
the captions under the pictures of this book
به او عنوان "پدر ملت" را نیز دادهاند
they have also given him the epithet "father of the nation"
مقالهای تحت عنوان "بهترین دوست"
an article under the heading "the best friend"
عنوان کتاب اخیر او چیست؟
what is the title of his recent book?
روزنامهها با عنوانهای درشت آغاز جنگ را آغاز کردند
newspapers announced the outbreak of war under large headlines
عنوان روی پاکت
the address on the envelope
نامهای به عنوان شما ارسال شده است
a letter has been sent to your address
به چه عنوان این عمل قبیح را انجام میدهی؟
under what excuse are you committing this heinous act?
به عناوین مختلف، تحت عناوین گوناگون
under various pretences or guises, for various reasons, of various grounds
به هر عنوان
under any pretexts or reason, for any reason, on any grounds
عنوان . [ ع ِن ْ ] (ع مص ) سرنامه نوشتن برای کتاب و عنوان قرار دادن برای آن . (از ناظم الاطباء). عَنونة. رجوع به عَنونة شود.
عنوان . [ ع ُن ْ ] (اِخ ) ابن عثمان الزبیدی . رجوع به ابوالبر (هاشم عنوان ...) شود.
فردوسی .
فردوسی .
فردوسی .
فرخی .
ابوحنیفه ٔ اسکافی .
قطران .
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
ناصرخسرو.
رفیعالدین لنبانی .
خاقانی .
خاقانی .
خاقانی .
نظامی .
سعدی .
سعدی .
ابن یمین .
صائب (از آنندراج ).
نظامی .
خاقانی .
صائب (از آنندراج ).
باقر کاشی (از آنندراج ).
عرفی (از آنندراج ).
فردوسی .
نظامی (از آنندراج ).
پاژنام، سرنویس، فرنام