مترادف چلنگر : آهنگر، زنجیرساز، نعل ساز، نعل بند، قفل ساز
چلنگر
مترادف چلنگر : آهنگر، زنجیرساز، نعل ساز، نعل بند، قفل ساز
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
صفت آهنگر، زنجیرساز، نعلساز، نعلبند، قفلساز
آهنگر، زنجیرساز، نعلساز، نعلبند، قفلساز
فرهنگ فارسی
قفل ساز، کسی که قفل وکلیددرست میکند
( صفت ) آنکه آهن آلات خرد از قبیل قفل کلید چفت ورزه زنجیر انبر میخ و مانند آنها سازد .
کسی که قفل و کلید و چفت و رزه و چیزهای آهنین خرد ازین قبیل سازد یا تعمیر کند . قفل ساز
( صفت ) آنکه آهن آلات خرد از قبیل قفل کلید چفت ورزه زنجیر انبر میخ و مانند آنها سازد .
کسی که قفل و کلید و چفت و رزه و چیزهای آهنین خرد ازین قبیل سازد یا تعمیر کند . قفل ساز
فرهنگ معین
(چِ لِ گَ ) (اِص . ) قفل ساز.
لغت نامه دهخدا
چلنگر. [ چ ِ ل ِ گ َ ] ( ص ) چلینگر. چیلانگر. آنکه آهن آلات خرد از قبیل زنجیر و انبر و میخ و امثال آن سازد.آهنگر که چیزهای آهنین خرد و ریز چون میخ و زنجیر وجزآن سازد. کسی که قفل و کلید و چفت و زره و چیزهای آهنین خرد از این قبیل سازد یا تعمیر کند. قفل ساز.سازنده قفل و کلید و نظایر آنها. آنکه چلنگری داندو چلنگری کند. و رجوع به چلنگرخانه و چلنگری شود.
فرهنگ عمید
کسی که ادوات و آلات آهنی از قبیل زرفین، حلقه، زنجیر در، قفل، و کلید درست می کرد، قفل ساز.
دانشنامه عمومی
چلنگر به معنی قفل و کلید ساز است.
در برخی بخش های ایران به کولیان چلنگر گفته می شود.
همچنین چلنگر نام روزنامه ای فکاهی سیاسی بوده است.
رضا چلنگر در دوره های مختلف مترجم مربیان کروات تیم ملی فوتبال ایران بوده است.
در برخی بخش های ایران به کولیان چلنگر گفته می شود.
همچنین چلنگر نام روزنامه ای فکاهی سیاسی بوده است.
رضا چلنگر در دوره های مختلف مترجم مربیان کروات تیم ملی فوتبال ایران بوده است.
wiki: گیلکی به معنی قفل و کلیدساز است.
یادی از شاعر توده ها، افراشته احمد زاهدی لنگرودی
گفت وگو با نصرت الله نوح درباره زندگی و آثار محمدعلی افراشته
این روزنامه را محمدعلی افراشته در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ منتشر کرد. چلنگر در چهار صفحه به قیمت دو ریال منتشر می شد و بیشتر اشعار و مطالب آن متعلق به شخص افراشته بود. بیتی از افراشته «بشکنی ای قلم ای دست اگر / پیچی از خدمت محرومان سر» سال ها سرتیتر روزنامه بود و انتشار آن یک حادثه در دنیای شعر و مطبوعات ایران به شمار می رفت.
چلنگر به زبان فارسی منتشر می شد، اما از همان شمارهٔ اول صفحه ای را به ادبیات محلی اختصاص داد. در این صفحه اشعاری به گیلکی، آذربایجانی، کردی، ترکمنی، لری، مازندرانی و… چاپ می شد. به خاطر خود افراشته که در شعر گیلکی سرآمد بود سهم اشعار گیلکی بیشتر بود. پس از مدتی این صفحه از چلنگر منتشر نشد و افراشته اعلام کرد که شهربانی از انتشار ادبیات محلی جلوگیری کرده است.
دفتر آن در خیابان نواب بود که روز ۱۴ آذر ۱۳۳۰ مورد حمله اوباش و مخالفان قرار گرفت و همه چیز آن ویران شد.
یادی از شاعر توده ها، افراشته احمد زاهدی لنگرودی
گفت وگو با نصرت الله نوح درباره زندگی و آثار محمدعلی افراشته
این روزنامه را محمدعلی افراشته در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ منتشر کرد. چلنگر در چهار صفحه به قیمت دو ریال منتشر می شد و بیشتر اشعار و مطالب آن متعلق به شخص افراشته بود. بیتی از افراشته «بشکنی ای قلم ای دست اگر / پیچی از خدمت محرومان سر» سال ها سرتیتر روزنامه بود و انتشار آن یک حادثه در دنیای شعر و مطبوعات ایران به شمار می رفت.
چلنگر به زبان فارسی منتشر می شد، اما از همان شمارهٔ اول صفحه ای را به ادبیات محلی اختصاص داد. در این صفحه اشعاری به گیلکی، آذربایجانی، کردی، ترکمنی، لری، مازندرانی و… چاپ می شد. به خاطر خود افراشته که در شعر گیلکی سرآمد بود سهم اشعار گیلکی بیشتر بود. پس از مدتی این صفحه از چلنگر منتشر نشد و افراشته اعلام کرد که شهربانی از انتشار ادبیات محلی جلوگیری کرده است.
دفتر آن در خیابان نواب بود که روز ۱۴ آذر ۱۳۳۰ مورد حمله اوباش و مخالفان قرار گرفت و همه چیز آن ویران شد.
wiki: چلنگر (روزنامه)
دانشنامه آزاد فارسی
چَلَنْگَر
هفته نامۀ سیاسی، فکاهی، انتقادی، وابسته به حزب توده، چاپ تهران. به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی محمدعلی افراشته و سردبیری ابوتراب جلی، از ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ش، منتشر می شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مجدداً مدتی منتشر شد و سپس آهنگ جانشین آن شد.
هفته نامۀ سیاسی، فکاهی، انتقادی، وابسته به حزب توده، چاپ تهران. به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی محمدعلی افراشته و سردبیری ابوتراب جلی، از ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ش، منتشر می شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مجدداً مدتی منتشر شد و سپس آهنگ جانشین آن شد.
wikijoo: چلنگر
گویش مازنی
/chelengar/ آهنگر
آهنگر
واژه نامه بختیاریکا
چیلُوگر
جدول کلمات
قفل ساز
پیشنهاد کاربران
چلنگر ( چلن گر ) یک کلمه تورکی است. به معنای کسی که ادوات و آلات آهنی از قبیل زرفین، حلقه، زنجیر در، قفل، و کلید درست می کرد، قفل ساز. که در بعضی جاها چ به ش تبدیل شده است. و شلنگر گفته شده است. ( مثل شوربا. وچوربا ) هر کلمه ایی گر داشته باشد. تورکی است. مثل آهنگر. رفتگر. رویگر.
چلنگر یا چلینگر نام یکی از طوایف کولی ( Gypsy ) در ایران، نام یکی از مردمان رومان در ایران
بردیا
کلمات دیگر: