مترادف ابطال : اقاله، الغا، باطل، باطل سازی، بطلان، رد، فسخ، لغو، نسخ، نقض، دروغ گفتن، هزل گویی
برابر پارسی : بی هُده سازی، ناچیز کردن، هیچ سازی
making void
annulment, invalidation, nullification, nullity, repeal, revocation, vitiation
سلب صلا حيت , عدم صلا حيت , فاقد صلا حيت قضايي , باطل سازي , ابطال
اقاله، الغا، باطل، باطلسازی، بطلان، رد، فسخ، لغو، نسخ، نقض
دروغگفتن، هزلگویی
۱. اقاله، الغا، باطل، باطلسازی، بطلان، رد، فسخ، لغو، نسخ، نقض
۲. دروغگفتن، هزلگویی
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ بطل ؛ دلیران .
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) 1 - باطل کردن ، لغو کردن ، بیهوده کردن ، ناچیز کردن . 2 - دروغ و باطل گفتن .
مسعودسعد.
ابطال . [ اِ ] (ع مص ) باطل کردن . نقض . رد. نسخ . الغاء. عزل کردن . شکستن . لغو کردن . اِقاله . نادرست کردن . تباه کردن . ناچیز کردن : بمجرد گمان ... نزدیکان خود را مهجور گردانیدن و در ابطال ایشان سعی نمودن ... تیشه بر پای خود زدن بود. (کلیله و دمنه ). || دروغ و باطل و هزل گفتن . باطل آوردن .
بطل#NAME?
باطل کردن؛ لغو کردن.
بیهده سازی، هیچ سازی، ناچیز کردن