مترادف طبر : شمشاد
طبر
مترادف طبر : شمشاد
مترادف و متضاد
شمشاد
فرهنگ فارسی
تبر
نام ولایت طبرستان است که مازندران باشد و بید طبری که به بید مجنون اشتهار دارد منسوب بد آنجاست .
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
طبر. [ طِ ] ( ع اِ ) ستون قصر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). یک رکن خانه. ( منتخب اللغات ).
طبر. [ طَ ب َ ] ( معرب ، اِ ) معرب تبر. فاس .
طبر. [ طَ ب َ ] ( اِخ ) نام ولایت طبرستان است که مازندران باشد و بید طبری که به بید مجنون اشتهار دارد منسوب بدانجاست. ( برهان ). طبرستان باشد که دیار استراباد است. و بید طبری به آن منسوب است. و آنرا بید موله نیز گویند :
همچو مستان صبوحی زده افتان خیزان
شاخهای سمن تازه و بید طبری.
طبر. [ طَ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، واقع در 82هزارگزی شمال باختری اسفراین و 18هزارگزی جنوب شوسه عمومی بجنورد به شقان. کوهستانی وسردسیری است با 1628 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری. راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
طبر. [ طَ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش هویزه شهرستان دشت میشان ، واقع در 30هزارگزی باختری هویزه ، کنار شعبه نهر سابله. دشت ، گرمسیر با 600 تن سکنه. آب آن از هور. محصول آنجا لبنیات. شغل اهالی گله داری و گاومیش داری. راه آن در تابستان اتومبیل رو است. بنای امامزاده فاضل قدیمی است.ساکنین از طایفه بنی صالح هستند و برای تعلیف احشام به ییلاق میروند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
طبر. [ طَ ](ع مص ) برجستن . || پنهان گردیدن . || جهیدن اسب بر ماده . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
همچو مستان صبوحی زده افتان خیزان
شاخهای سمن تازه و بید طبری .
ظهیر.
رجوع به طبرستان شود.
طبر. [ طَ ب َ ] (معرب ، اِ) معرب تبر. فاس .
طبر. [ طِ ] (ع اِ) ستون قصر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). یک رکن خانه . (منتخب اللغات ).
طبر. [ طَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، واقع در 82هزارگزی شمال باختری اسفراین و 18هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی بجنورد به شقان . کوهستانی وسردسیری است با 1628 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و مالداری . راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
طبر. [ طَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از بخش هویزه شهرستان دشت میشان ، واقع در 30هزارگزی باختری هویزه ، کنار شعبه ٔ نهر سابله . دشت ، گرمسیر با 600 تن سکنه . آب آن از هور. محصول آنجا لبنیات . شغل اهالی گله داری و گاومیش داری . راه آن در تابستان اتومبیل رو است . بنای امامزاده فاضل قدیمی است .ساکنین از طایفه ٔ بنی صالح هستند و برای تعلیف احشام به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
فرهنگ عمید
تبر#NAME?
دانشنامه عمومی
طبر، روستایی است از توابع بخش جلگه شوقان شهرستان جاجرم در استان خراسان شمالی ایران.
پیشنهاد کاربران
اغلب منجر به انجام اعمال خشن و به خیال خود تسویه حساب و احقاق حق خود