کلمه جو
صفحه اصلی

جهانشاه قراقویونلو

دانشنامه عمومی

جهانشاه حقیقی فرمانروای نیرومند قراقویونلو در سال های ۱۴۳۸ تا ۱۴۶۷ م بود. او بر آناتولی شرقی، قفقاز جنوبی و بیشتر عراق امروزی، ایران مرکزی و حتی نهایتاً تا کرمان فرمان می راند و پایتختش تبریز بود. در آغاز پیرو شاهرخ تیموری بود ولی با مرگ او اعلام استقلال کرد و اندک اندک بخش های مرکزی ایران، خوزستان، کرمان و فارس را نیز به دست آورد. او سرانجام از اوزون حسن آق قویون لو شکست خورد و به دستور او سر بریده شد.
دانشنامهٔ جهان اسلام، مدخل «جهانشاه قراقویونلو»
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدخل «جهانشاه قراقویونلو»
او در سال ۱۴۲۰ م با دختر الکسیوس چهارم ترابوزان فرمانروای امپراتوری ترابوزان و ملکه تئودورا کانتاکوزنه برای جلب حمایت آن ها پیمان زناشویی بست.
جهانشاه در سال ۸۶۴ هجری با سلطان ابوسعید تیموری پیمان یکدستگی بست. وی همچنین با ترابوزان پیوندهای بازرگانی و استراتژیک خوبی داشت. وی با دولت عثمانی دشمنی می ورزید.
دشمن سرسخت قراقویونلوها دسته ای دیگر از ترکمانان آق قویونلو بودند. سرانجام اوزون حسن رهبر آق قویونلوها بر جهانشاه و دولت قراقویونلو چیره شد. وی سر جهانشاه و پسرش را برید، سر جهانشاه را نزد هم پیمانش سلطان ابوسعید و سر پسرش را نزد سلطان محمد دوم فرمانروای عثمانی فرستاد. با مرگ جهانشاه دولت قراقویونلو سرنگون شد.

دانشنامه آزاد فارسی

جهانشاه قراقویونلو (ماردین ۸۰۹ـ۸۷۲ق)
مشهورترین حکمران قراقویونلو (حک: ۸۳۹ ـ۸۷۲). فرزند قرایوسف و برادر اسکندر قراقویونلو بود و در آغاز جوانی، والی سلطانیۀ زنجان شد و درپی درگذشت پدر در ۸۲۳، سلطانیه را ترک کرد. در همان سال، برادر بزرگش اسکندر، حکمران قلمرو قراقویونلوها شد. جهانشاه با برادرانش اسکندر و محمد گاه روابط دوستانه ای داشت و گاه این ارتباط به دشمنی می گرایید. با کشته شدن اسکندر، با لقب مظفرالدین ، بر تخت حکومت قراقویونلو نشست و یگانه فرمانروای سرزمین های قراقویونلو، به استثنای عراق، شد. در ۸۴۴ و ۸۴۹ق، به گرجستان تاخت و تفلیس را تصرف کرد و پس از مرگ دیگر برادرش اسبند (اصفهان میرزا) که در بغداد مستقلاً حکومت می کرد، به بغداد لشکر کشید و در ۸۵۰ق، آن جا را تصرف کرد. او پس از درگذشت شاهرخ تیموری ، سلطانیه و قزوین را به حکمرانی خود افزود (۸۵۱ق) و ولایات اصفهان و فارس را تحت حاکمیت قراقویونلو درآورد (۸۵۶ق). سپس خراسان را در ۸۶۲ و شیروان را در ۸۷۱ق گرفت و دربند (باب الابواب ) را غارت کرد. در آن زمان ، آذربایجان ، ارّان ، عراق عجم ، عراق عرب ، فارس ، کرمان و شرق آناتولی تحت حاکمیت دولت قراقویونلو بود. همچنین در این اوان شورش دو پسرش، حسنعلی و پیر بوداق، را در تبریز و بغداد سرکوب نمود. عاقبت درپی شبیخون آق قویونلوها در قرارگاهش که عازم جنگ با اوزون حسن شده بود کشته شد. جسد او در حیاط مدرسۀ مظفریّه در تبریز، که خود ساخته بود، به خاک سپرده شد. پس از او پسرش حسنعلی قراقویونلو به امارت رسید. جهانشاه آخرین حکمران مقتدر قراقویونلو بود که درخشان ترین دورۀ فرهنگ و تمدن قراقویونلوها مربوط به این دوره بود. جهانشاه از علما حمایت می کرد و به ادبیات علاقه داشت و با تخلص «حقیقی» اشعار ترکی و فارسی می سرود.


کلمات دیگر: