کلمه جو
صفحه اصلی

متنافر


مترادف متنافر : ناخوش آیند، نامطبوع

فارسی به انگلیسی

dissonant, incoherent

عربی به فارسی

ناجور , بداهنگ , ناموزون , ناهنجار


مترادف و متضاد

ناخوش‌آیند، نامطبوع


فرهنگ فارسی

هراسان و گریزان از ترس

فرهنگ معین

(مُ تَ فِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - دو خط که نه متوازی باشند و نه متقاطع . ۲ - دور شونده از یکدیگر.

لغت نامه دهخدا

متنافر. [ م ُ ت َ ف ِ] ( ع ص ) هراسان و گریزان از ترس و بیم. ( ناظم الاطباء ). || برنده همدیگر را نزد حاکم. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). || الفاظی را گویند که به گفتن مشکل بود و یکدیگر را امتحان کنند به گفتن الفاظ متنافر یا دو بار یا سه بار بر وِلا بتوانند گفتن [ یا نه ] چنانکه این الفاظ است : خواجه تو چه تجارت کنی. کم کس این را سه بار بیک دم تواند گفت که زبانش درنیاویزد و ضد این را که آسان بود گفتن و خوش و روان بود متلایم خوانند. ( حدائق السحر فی دقائق الشعر چ مرحوم اقبال ص 87 ). و رجوع به تنافر شود.

فرهنگ عمید

۱. هراسان و گریزان.
۲. آنچه شنیدن آن مطبوع نباشد، ناخوشایند، ناخوش آهنگ.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تنافر در لغت به معنای از هم رمندگی چیزهاست.
تنافر به دو قسم لفظی و معنوی تقسیم می شود.
← تنافر معنوی
ستودن نداند کس او را چو هست ••• میان بندگی را ببایدت بستدر این بیت از فردوسی تلفظ دقیق کلمه ی ببایدت این است که در روی حرف «ی» و «د» فتحه قرار می گیرد در صورتی که در بیت این دو حرف در کلمه به شکل ساکن خوانده می شوند. همچنین در بیت زیر از داستان رستم و سهراب در کلمه ی بخواندت نیز تنافر وجود دارد: چو داند بخواندت نزدیک خویش ••• دل مادرت گردد از درد ریشاین که چرا برخی از کلمات نه تنها گوش نواز نیست، بلکه کراهت در سمع دارند بحثی است که قاعده مربوط به آواشناسی و واج شناسی از شعبات علم زبان شناسی است اما در اینجا به طورکلی می توان گفت که تلفظ غیر طبیعی کلمات ایجاد غرابت می کند.

پیشنهاد کاربران

پادهمبُر

دو خط در اسپاش ( فضا ) یا همبُر ( متقاطع ) هستند، یا همراستا ( موازی ) هستند، یا هیچ یک از این دو نیستند که متنافر گفته می شوند. واژه "ناهمبُر" برای "غیرمتقاطع" پیشنهاد می شود. از این رو واژه "پادهمبُر" برای "متنافر" پیشنهاد می شود.

‏همسو = موازی
همسویی = توازی
هَمرَس = متقاطع
همرسی = تقاطع
ناهمبرگ = متنافر
ناهمبرگی = تنافر


‏همراستا = موازی
همراستایی = توازی
هَمرَس = متقاطع
همرسی = تقاطع
ناهمبرگ = متنافر
ناهمبرگی = تنافر

‎ ( بدین وسیله نظر پیشین خودم رو ویرایش می کنم. برای واژه موازی همراستا بهتر از همسو است. برای توازی هم همراستایی بهتر از همسویی است )


کلمات دیگر: