کلمه جو
صفحه اصلی

ابن مخاض

لغت نامه دهخدا

ابن مخاض. [ اِ ن ُ م َ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) اشتر نرینه یکساله بدوّم درآمده. || اشتر یک ساله. ( مهذب الاسماء ). شتربچه که مادرش گشنی یافته باشد. و شتر ماده یکساله بدوم درآمده را بنت مخاض گویند. ج ، بنات مخاض.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن مَخاض به معنی بچّه شتر نر یک ساله است که از آن در باب زکات و دیات سخن رفته است.
ابن مخاض در زکات و دیه جایگزین بنت مخاض نمی‏شود؛ بنابر این به جای بنت مخاض، پرداخت ابن مخاض کافی نیست



کلمات دیگر: