کلمه جو
صفحه اصلی

نجاشی

فارسی به انگلیسی

Negus


فرهنگ فارسی

لقبی است عام برای پادشاهان حبشه .
لقب پادشاه حبشی، نگوس
( اسم ) لقب عام پادشاهان حبشه .
قیس بن عمر و بن مالک کهلانی از بنی حارث بن کعب شاعری هجا گوی است عصر جاهلیت اسلام را یافت اصل او از نجران یمن است وی مردم کوفه را هجا گفت عمر ویرا ببریدن زبان ترسانید و بحجاز آمد و در کوفه ساکن شد و از پیروان علی ( ع ) بود .

فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (اِ. ) لقب پادشاهان حبشه .

لغت نامه دهخدا

نجاشی. [ ن َ شی ی ] ( ع ص ) آنکه برماند شکار را بسوی شکاری. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). آنکه می رماند شکار را تا بسوی شکارچی رود. ( ناظم الاطباء ). ناجش. آهوگردان. شکارگردان. شکارانگیز.

نجاشی. [ ن َ شی ی / ن َ / ن ِ شی ی / ن ِ ] ( اِ )لقب عام ملوک حبشه. ( از آثارالباقیه ). لقب پادشاه حبشه. ( غیاث اللغات از صراح ). معرب نیجوستی است که درزبان حبشی بمعنی ملک است. ( از المنجد ) :
چو از نقش نجاشی بازپرداخت
به مهرنام خسرو نامه ای ساخت.
نظامی.
قیصر از روم و نجاشی از حبش
بر درش بهروز و لالا دیده ام.
خاقانی.
نعمانْت در عرب چو نجاشی است در حبش
مولی صفت نموده و لالازبان شده.
خاقانی.
کآن قبا کز حبش آرند رسول
بهر تشریف نجاشی پوشد.
خاقانی.

نجاشی. [ ن َ] ( اِخ ) احمدبن علی بن احمد نجاشی اسدی کوفی ، مکنی به ابوالخیر یا ابوالحسن یا ابوالعباس و معروف به ابن الکوفی و نجاشی و شیخ نجاشی. صاحب رجال ، از علمای ثقه امامیه است. وی در قرن پنجم هجری میزیسته و از شاگردان سید مرتضی علم الهدی بوده است. از تألیفات او یکی کتاب رجال است و دیگر اخبار بنی سنسن و اخبار الوکلاء الاربعه و اعمال جمعه و التعقیب و تفسیر قرآن و جز آن. وی به سال 450 هَ. ق. در 78سالگی درگذشت. ( ازریحانةالادب ج 4 ص 168 ). و نیز رجوع به روضات الجنات ص 17 و هدیةالاحباب ص 253 و مستدرک الوسایل ص 501 و اعیان الشیعه ج 10 ص 102 و تاریخ خاندان نوبختی و تاریخ اسلام ص 91 و فهرست کتابخانه مدرسه سپه سالار ج 2 ص 120 شود.

نجاشی. [ ن َ ] ( اِخ ) قیس بن عمروبن مالک کهلانی از بنی حارث بن کعب. شاعری هجاگوی است. عصر جاهلیت و اسلام رادریافت. اصل او از نجران یمن است. وی مردم کوفه را هجا گفت. عمر وی را به بریدن زبان ترساند. به حجاز آمد و در کوفه ساکن شد. چندی از پیروان علی ( ع ) بود. سپس در ماه رمضان شراب خورد، علی ( ع ) او را حد زد و نجاشی نزد معاویه رفت. در حدود سال 40 هَ.ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ) ( الشعر و الشعراء چ مصطفی افندی ص 115 ). و نیز رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 198 و البیان و التبیین ج 1 ص 202 و ج 3 ص 74 و عقدالفرید ج 2 و ج 5 شود.

نجاشی . [ ن َ شی ی ] (ع ص ) آنکه برماند شکار را بسوی شکاری . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه می رماند شکار را تا بسوی شکارچی رود. (ناظم الاطباء). ناجش . آهوگردان . شکارگردان . شکارانگیز.


نجاشی . [ ن َ شی ی / ن َ / ن ِ شی ی / ن ِ ] (اِ)لقب عام ملوک حبشه . (از آثارالباقیه ). لقب پادشاه حبشه . (غیاث اللغات از صراح ). معرب نیجوستی است که درزبان حبشی بمعنی ملک است . (از المنجد) :
چو از نقش نجاشی بازپرداخت
به مهرنام خسرو نامه ای ساخت .

نظامی .


قیصر از روم و نجاشی از حبش
بر درش بهروز و لالا دیده ام .

خاقانی .


نعمانْت در عرب چو نجاشی است در حبش
مولی صفت نموده و لالازبان شده .

خاقانی .


کآن قبا کز حبش آرند رسول
بهر تشریف نجاشی پوشد.

خاقانی .



نجاشی . [ ن َ ] (اِخ ) قیس بن عمروبن مالک کهلانی از بنی حارث بن کعب . شاعری هجاگوی است . عصر جاهلیت و اسلام رادریافت . اصل او از نجران یمن است . وی مردم کوفه را هجا گفت . عمر وی را به بریدن زبان ترساند. به حجاز آمد و در کوفه ساکن شد. چندی از پیروان علی (ع ) بود. سپس در ماه رمضان شراب خورد، علی (ع ) او را حد زد و نجاشی نزد معاویه رفت . در حدود سال 40 هَ .ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ) (الشعر و الشعراء چ مصطفی افندی ص 115). و نیز رجوع به عیون الاخبار ج 1 ص 198 و البیان و التبیین ج 1 ص 202 و ج 3 ص 74 و عقدالفرید ج 2 و ج 5 شود.


نجاشی . [ ن َ] (اِخ ) احمدبن علی بن احمد نجاشی اسدی کوفی ، مکنی به ابوالخیر یا ابوالحسن یا ابوالعباس و معروف به ابن الکوفی و نجاشی و شیخ نجاشی . صاحب رجال ، از علمای ثقه ٔ امامیه است . وی در قرن پنجم هجری میزیسته و از شاگردان سید مرتضی علم الهدی بوده است . از تألیفات او یکی کتاب رجال است و دیگر اخبار بنی سنسن و اخبار الوکلاء الاربعه و اعمال جمعه و التعقیب و تفسیر قرآن و جز آن . وی به سال 450 هَ . ق . در 78سالگی درگذشت . (ازریحانةالادب ج 4 ص 168). و نیز رجوع به روضات الجنات ص 17 و هدیةالاحباب ص 253 و مستدرک الوسایل ص 501 و اعیان الشیعه ج 10 ص 102 و تاریخ خاندان نوبختی و تاریخ اسلام ص 91 و فهرست کتابخانه ٔ مدرسه ٔ سپه سالار ج 2 ص 120 شود.


دانشنامه عمومی

ابوالعباس احمد بن علی معروف به نجاشی، عالم بزرگ شیعه در علم رجال در نیمه اول قرن پنجم هجری است. او به سال ۳۷۲ هـ ق در بغداد متولد شد و در سال ۴۵۰ هـ ق، در حدود ۹۰ سالگی درگذشت.
فهرست اسماء مصنفی الشیعه معروف به رجال نجاشی (از میان کتابهای او تنها این کتاب در دست می باشد.)
الجمعه و ما ورد فیه من الاعمال
الکوفه و مافیه من الاثار و الفضائل
انساب بنی نصر بن معین و ایامهم و اشعارهم
مختصر الانواء (الانوار) و مواضع النجوم اللتی سمعتها العرب
اخبار الوکلاء الاربعه (تنها سبحانی به این کتاب اشاره کرده است.)،
اخبار بنی سنسن (دربارهٔ خاندان زرازه بن اعین)
کتابی در تفسیر
ابوالعباس (یا ابوالحسن) احمد بن علی بن عباس بن محمد بن عبدالله بن ابراهیم بن محمد بن عبدالله اسدی معروف به نجاشی از علمای امامی مذهب قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری و یکی از متخصصان برجسته علم رجال و کتابشناسی است که می توان او را سرآمد رجال نویسان شیعه دانست. علت شهرت وی به نجاشی مشخص نیست، اما ظاهراً لقب ابن کوفی و بغدادی نجاشی به معنای کوفی بودن پدر وی و رشد و نمو یافتن خودش در بغداد باشد. در مورد سال تولد نجاشی میان برخی از محققین و رجالیون اختلاف وجود دارد. شبیری زنجانی در مقاله ای سعی نموده با بررسی دلایل این محققین و کتب فهرست و رجالی ضمن ارزیابی و نقد، این اختلاف را حل نماید. وی پس از این بررسی و ارائه شواهد تاریخی، سال ۳۷۲هـ را (که همان نظر علامه حلی است) را به عنوان سال صحیح ولادت نجاشی اثبات می کند .خانواده او اسدی از خاندانهای علمی و شیعه امامی کوفه بودند. نسب وی به عدنان جد بیستم پیامبر (ص) می رسد که در نتیجه از اعراب اصیل حجازی به شمار می آید. جد هفتم او، عبدالله اسدی (که مانند ابوالعباس، به نجاشی ملقب و معروف بود) از اصحاب امام صادق (ع) به شمار می رفت. «رساله و نامه عبدالله نجاشی به امام صادق (ع)» که به «الرساله الاهوازیه» یا «اربعین حدیثاً من حقوق الاخوان» نیز معروف است، رساله ای معروف در شیعه که یکی از اصول اربعه مائه شیعه محسوب می شود. احمد ملقب به «ابوالعباس» جد دوم نجاشی نیز از راویان موثق حدیث شیعه و از صحابه امام رضا (ع) بوده است.علی بن احمد پدر نجاشی نیز از علما و محدثان مشهور در کوفه و بنا به گفته خود نجاشی، استاد ثقه بود. علی بن احمد در سفر «شیخ صدوق» به بغداد در سال ۳۵۵هـ. ق از او حدیث شنید و کتابهایش را سماع کرد. به نظر می آید بیشتر عمر نجاشی برای کسب دانش در بغداد سپری شده باشد، ولی از اشاراتی که خود او در کتاب رجالش دارد چنین بر می آید که وی به مکه و دیگر شهرهای عراق همچون کوفه، بصره و سامراء نیز سفرهایی داشته و از مشایخ آنجا اجازه روایت گرفته است.
نجاشی همراه و در کنار علمای بزرگ معاصرش چون شیخ طوسی، سید رضی، سید مرتضی و سلار بن عبدالعزیز نزد شیخ مفید شاگردی کرد و بسیاری از کتب علمای شیعه را از او اخذ نمود. البته سید مرتضی نیز استاد او محسوب می شده است. او از اساتید بسیاری در حوزه های مختلف استفاده کرد که تاکنون ۴۸ نفر از آن ها در کتب مختلف ثبت شده اند. البته بر طبق اشاره های خود نجاشی در کتابش تعداد استادانش به سی تن بیشتر نمی رسد. به غیر از افراد نام برده، مهم ترین استادان نجاشی خصوصاً در علم رجال عبارتند از: احمد بن حسین بن غضائری (رجالی معروف صاحب کتاب «الضعفاء» م۴۱۱هـ. ق)، حسین بن عبدا…، پدر غضائری؛ احمد بن محمد بن عبید بن حسن جوهری (م۴۰۱هـ)، ابن عبدون بزار (م۴۲۳ق)، ابن نوح بصری (م۴۲۰ق)، عباس بن علی کلوذانی (م۴۱۴ق)، عبدالواحد بن مهدی (م۴۱۵ق)، احمد بن علی بن عباس سیرافی (که نجاشی از او به بزرگی یاد کرده است)، احمد بن محمد بن عمران معروف به ابن الجندی (نجاشی در کتابش گفته که این شخص، وی را با اساتید مشهور آن دوران آشنا ساخت. آقا بزرگ طهرانی او را نخستین استاد نجاشی می داند) و ابوالعباس احمد بن علی بن نوح سیرافی (از رجالیون معروف زمانه که به خاطر احترام زیاد به نجاشی، طی وصیتی تمام کتابهایش را، که در آن ها بسیاری از کتب مشایخ شیعه وجود داشت، به او بخشید
با وجود آنکه نجاشی در حوزه های مختلف دینی و فقهی تحصیل کرد اما تخصص وی در فن رجال و جرح و تعدیل راویان است. میزان اعتبار و شهرت او به حدی است که حتی برخی کتاب او را از شیخ طوسی و کشی مستندتر و برتر دانسته اند. به عنوان نمونه علامه حلی در تعارض نظر شیخ طوسی با نجاشی، نظر نجاشی را به دلیل تخصص و داشتن مشایخ بیشتر در فن رجال ترجیح می دهد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] نجاشی (ابهام زدایی). نجاشی، ممکن است به یکی از این موارد اشاره داشته باشد:


کلمات دیگر: