کلمه جو
صفحه اصلی

ارگ


مترادف ارگ : حصن، دژ، صرح، قصر، قلعه، کاخ، کلات

فارسی به انگلیسی

organ, bastion, castle, citadel, tower, erg, [mus.] organ, small citadel

small citadel


[mus.] organ


bastion, castle, citadel, tower


مترادف و متضاد

organ (اسم)
الت، وسیله، اندام، عضو، ارغنون، عضو بدن، ارگان، ارگ

حصن، دژ، صرح، قصر، قلعه، کاخ، کلات


فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) ۲ - یکی از آت موسیقی شبیه به پیانو که با پنج. دست نوازند . ۳ - یکی از آت موسیقی بادی که حجم آن بزرگ است و غالبا در کلیساها نوازند .
کلمه فرانسوی و واحد کار

فرهنگ معین

( اُ ) [ فر. ] ( اِ. ) ۱ - ارغنون . ۲ - نوعی ساز شبیه به پیانو اما کوچکتر از آن .
( اَ ) [ په . ] (اِ. )قلعة کوچک میان قلعة بزرگ .

( اُ ) [ فر. ] ( اِ.) 1 - ارغنون . 2 - نوعی ساز شبیه به پیانو اما کوچکتر از آن .


( اَ ) [ په . ] (اِ.)قلعة کوچک میان قلعة بزرگ .


لغت نامه دهخدا

ارگ . [ اَ ] (اِ) قلعه ٔ کوچکی باشد که در میان قلعه ای بزرگ سازند.(برهان قاطع). دِز در دِز. قلعه . حصار :
به ارگ اندرون بازدارم ورا
بجز نیکوئی پیش نارم ورا.

فردوسی .


رجوع به ارک شود.

ارگ . [ اَ ] (اِخ ) اسمی است از اسامی نیّر اعظم که آفتاب باشد. (برهان قاطع). رجوع به ارک شود.


ارگ . [ اَ ] (اِخ ) نام موضعی به زرنج شهر سجستان بین دروازه ٔ کرکویه و دروازه ٔ نیشک که درآن بناهای بزرگ برآورده بودند و بانی آن عمرو لیث است و پس از آن دارالاماره ٔ سیستان گردید :
آنکه برکند به یک حمله در گنبدطاق
و آنکه بگشاد به یک تیر در ارگ زرنگ .

فرخی .


و رجوع به ارک شود.

ارگ . [ اَ رَ / اُ رُ ] (اِ) ریسمانی باشد که گاهی بر درخت آویزند وبر آن نشینند و در هوا آیند و روند و گاهی بر پای اسب و استر بندند و در علف زارها سردهند تا بچرد و به این معنی بضم اول و ثانی مشهور است . (برهان قاطع).


ارگ . [ اُ ] (فرانسوی ، اِ) (از یونانی اُرْگانُن
و لاتینی ارگانوم ) یکی از آلات موسیقی شبیه به پیانو که با پنجه ٔ دست نوازند. || یکی از آلات موسیقی بادی که حجم آن بزرگ است و غالباً در کلیساها نوازند. در انجیل اختراع ارگ را به ژوبال نسبت کرده اند.
- ارگ بربری (بربری تحریف است از باربری و آن نام سازنده ٔ آلات موسیقی بود) ؛ قسمی از آلات موسیقی قابل حمل که بوسیله ٔ استوانه ای که در آن تعبیه شده نواخته میشود و با دسته ای بحرکت می آید. رجوع به ارغنون بربری شود.


ارگ. [ اَ ] ( اِ ) قلعه کوچکی باشد که در میان قلعه ای بزرگ سازند.( برهان قاطع ). دِز در دِز. قلعه. حصار :
به ارگ اندرون بازدارم ورا
بجز نیکوئی پیش نارم ورا.
فردوسی.
رجوع به ارک شود.

ارگ. [ اَ ] ( اِخ ) اسمی است از اسامی نیّر اعظم که آفتاب باشد. ( برهان قاطع ). رجوع به ارک شود.

ارگ. [ اَ رَ / اُ رُ ] ( اِ ) ریسمانی باشد که گاهی بر درخت آویزند وبر آن نشینند و در هوا آیند و روند و گاهی بر پای اسب و استر بندند و در علف زارها سردهند تا بچرد و به این معنی بضم اول و ثانی مشهور است. ( برهان قاطع ).

ارگ. [اِ ] ( فرانسوی ، اِ ) واحدکار است در سلسله ث.ژ.اِس و مساویست با کاری که قوه یک دین در صورتی که نقطه اثرش در امتداد قوه یک سانتیمتر تغییر مکان یابد انجام میدهد. یک کیلوگرم معادل 98100000 اِرگ است.

ارگ. [ اُ ] ( فرانسوی ، اِ ) ( از یونانی اُرْگانُن
و لاتینی ارگانوم ) یکی از آلات موسیقی شبیه به پیانو که با پنجه دست نوازند. || یکی از آلات موسیقی بادی که حجم آن بزرگ است و غالباً در کلیساها نوازند. در انجیل اختراع ارگ را به ژوبال نسبت کرده اند.
- ارگ بربری ( بربری تحریف است از باربری و آن نام سازنده آلات موسیقی بود ) ؛ قسمی از آلات موسیقی قابل حمل که بوسیله استوانه ای که در آن تعبیه شده نواخته میشود و با دسته ای بحرکت می آید. رجوع به ارغنون بربری شود.

ارگ. [ اَ ] ( اِخ ) نام موضعی به زرنج شهر سجستان بین دروازه کرکویه و دروازه نیشک که درآن بناهای بزرگ برآورده بودند و بانی آن عمرو لیث است و پس از آن دارالاماره سیستان گردید :
آنکه برکند به یک حمله در گنبدطاق
و آنکه بگشاد به یک تیر در ارگ زرنگ.
فرخی.
و رجوع به ارک شود.

ارگ . [اِ ] (فرانسوی ، اِ) واحدکار است در سلسله ٔ ث .ژ.اِس و مساویست با کاری که قوه ٔ یک دین در صورتی که نقطه ٔ اثرش در امتداد قوه یک سانتیمتر تغییر مکان یابد انجام میدهد. یک کیلوگرم معادل 98100000 اِرگ است .


فرهنگ عمید

نوعی ساز بادی شبیه پیانو متشکل از دو ردیف صفحه کلید و یک مجموعه پدال که اصوات آن به وسیلۀ جریان هوا در لوله هایی با اندازه های مختلف تولید می شود. &delta، نواختن این ساز قدیمی از قرن پنجم میلادی در کلیساها متداول شد.
قصر یا قلعه ای کوچک که میان قلعه ای بزرگ ساخته می شود: آستان باب ارگت قبلهٴ جمهور باد / ملک و ملک و جان و جاهت تا ابد معمور باد (نزاری: مجمع الفرس: ارگ ).
واحد اندازه گیری انرژی در سلسلۀ c.g.s.

قصر یا قلعه‌ای کوچک که میان قلعه‌ای بزرگ ساخته می‌شود: ◻︎ آستان باب ارگت قبلهٴ جمهور باد / ملک و ملک و جان و جاهت تا ابد معمور باد (نزاری: مجمع‌الفرس: ارگ).


واحد اندازه‌گیری انرژی در سلسلۀ C.G.S.


نوعی ساز بادی شبیه پیانو متشکل از دو ردیف صفحه‌کلید و یک مجموعه پدال که اصوات آن به‌وسیلۀ جریان هوا در لوله‌هایی با اندازه‌های مختلف تولید می‌شود. Δ نواختن این ساز قدیمی از قرن پنجم میلادی در کلیساها متداول شد.


دانشنامه عمومی

ارگ را در لغت به معنای قلعه کوچک در میان قلعه بزرگ گویند که برج و بارو داشته باشد


ارگ (ساز) یکی از سازهای موسیقی است.
ارگ (معماری) گونه ای ساختمان باروبندی شده است.
ارگ (یکا) یکی از واحدهای انرژی است.

دانشنامه آزاد فارسی

اُرْگ (organ)
اُرْگ
ساز بادی باستانی ، که صدای آن با فشردن کلاویه ای تولید می شود که دریچه ای را باز می کند تا هوای فشرده از داخل یک لوله یا دسته ای از لوله ها عبور کند؛ مجموع تعداد این لوله ها برحسب اندازۀ ساز فرق می کند. ارگ در ساخته های جدی موسیقی و موسیقی کلیسایی کاربرد دارد و برای اجراهای موسیقی سبک نیز نوعی ارگ ساخته اند. هر لوله فقط صدای یک نت را تولید می کند، اما لوله ها به صورت ایست هایی گروه بندی شده اند، یعنی دسته هایی از لوله های ردیف شده یا متوالی که به کمک یک دکمه به صدا درمی آیند. این ایست ها نیز به نوبۀ خود بخشی از یک ارگ فرعی را تشکیل می دهند، و این ارگ فرعی هم یکی از قسمت های تونالی است که کلّ ارگ را می سازند. این قسمت های جداگانه که مانوآل نام دارند، عبارت اند از ارگ های بزرگ ، موج دار، کُر، تک صدایی ، پژواک و پدال ، که در اختیار دست ها و پاهای نوازنده قرار دارند. با چنین گروه بندی ها و تقسیم بندی هایی دست یابی به گستره های وسیعی از آوا و شدت صدا امکان پذیر می شود.تاریخچه. ساز ارگ از نی های پان و هیدرولیک (ارگ آبی ) شکل می گیرد، و نام آن در نوشته هایی متعلق به قرن ۳پ م آمده است . نخستین پیشرفت در ساختمان ارگ ، تأمین هوای فشرده از دَم ها بود. ارگ در قرون ۸ و ۹م از بیزانس به فرانسه صادر، و از آن پس ساخت و تولید آن در اروپا آغاز شد. جایگزین کردن لغزانک های قدیمی با نظام کلاویه به قرون ۱۱ تا ۱۳م بازمی گردد؛ نخستین کلاویۀ کروماتیک به ۱۳۶۱م تعلق دارد. بعدها کلاویه ای پدالی ، که با پاها نواخته می شد، برای کنترل لوله های بزرگ باس اضافه شد. تعداد لوله ها، که اندازه های شان از ۳۲ فوت تا کسری از یک اینچ را دربردارد، بی اندازه افزایش یافت و آن ها را به انواع و اقسام شکل های گوناگون و از مواد مختلف و با مکانیسم های صدادهی گوناگون ساختند؛ هریک از گستره های آوایی این لوله ها با ایست هایی کنترل می شود که آن ها را طبق خواست نوازنده می توانند به کار اندازند یا قطع کنند. تعداد مانوآل ها (کلاویه های دستی ) به سه عدد و بیشتر افزایش یافته است، که درنتیجه تعداد بیشتری ایست را پیش از اجرا می توان کنترل کرد و تغییر داد. از اواخر قرن ۱۹ دَم ها، که قبلاً با دست دمیده می شدند، مکانیکی به کار افتادند و تمهیدهایی ابداع شد تا تمامی ایست ها در قالب ترکیب های مختلف قابل راه اندازی و به کارگیری باشند. پیش از آن نیز استفاده از جفت کن ها، گستردگی این گونه امکانات را موجب شده بود، که رژیسترهایی را که با دو مانوآل یا یک مانوآل و پدال ها تحت اختیار قرار می گرفتند، به صورت مکانیکی با هم یکی می کردند. پدال های موج دار تولیدکنندۀ کرِشندو (افزایش بلندی صدا) و دیمینوئِندو (کاهش بلندی صدا) بر قدرت بیانگری ارگ افزودند، اما توانایی دست ها و پاهای نوازنده برای تغییر قدرت یا کیفیت آوا از این فراتر نمی رود. در ۱۹۴۳، ارگ الکتریکی چرخ آوا را لارنس هَموند (۱۸۹۵ـ۱۹۷۳)، مهندس امریکایی، اختراع کرد. انواع دیگر ارگ الکتریکی در دهۀ ۱۹۶۰ پدید آمدند. ارگ های مجهز به دستگاه های الکتریکی که تاحدی به کنترل هوای فشرده نیز متکی اند، جای ارگ های الکتریکی را گرفتند. این سازها شامل بسیاری جلوه های ویژۀ صوتی و نیز نمایش رنگ های آوایی مختلف اند. در ارگ های الکترونیک، نت ها با نوسان سازهای الکترونیک تولید می شوند و می توان به دلخواه (با آمپلی فایر) به آن ها عمق و پژواک بخشید.

گویش مازنی

/arg/ اوج – بالاترین نقطه

اوج – بالاترین نقطه


پیشنهاد کاربران

زلزله

اسم ارمنی به معنی خورشید
آرِگ


آرگ ( آرک ) : قوس تزئینی به منظور جداسازی دو فضا از یکدیگر . ( اصطلاح بنایی )

من خودم به تازگی ساز ارگ را میروم
خیلی ها میگن این ساز خیابونی و مطرب هاست ولی توی بیشتر آهنگ اگه بی معنیه

اَرْگ: به معنای "قلعه کوچکی است که در داخل قلعه ی بزرگ ساخته شود" و املای آن به هر دو صورت یعنی با "ک"یا"گ" پایانی، صحیح است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲٠. )


کلمات دیگر: