کلمه جو
صفحه اصلی

خوردگی


مترادف خوردگی : سایش، ساییدگی، فرسایش، فرسودگی، بریدگی، زنگ زدگی

فارسی به انگلیسی

corrosion

مترادف و متضاد

corrosion (اسم)
تحلیل، خوردگی، زنگ، زنگ زدگی، فساد تدریجی

سایش، ساییدگی، فرسایش، فرسودگی


بریدگی


زنگ‌زدگی


۱. سایش، ساییدگی، فرسایش، فرسودگی
۲. بریدگی
۳. زنگزدگی


فرهنگ فارسی

کوچکی صغیری

واکنش شیمیایی یا برق‌شیمیایی بین فلز و محیط که به زوال فلز و خواص آن منجر می‌شود


لغت نامه دهخدا

خوردگی. [ خوَرْ / خُرْدَ / دِ ] ( حامص ) کوچکی. صغیری. خردگی :
نگاه کن که بقا را چگونه می کوشد
بخوردگی منگر دانه سپندان را.
ناصرخسرو.
|| ازبین رفتگی قسمتی از چیزی چون ازبین رفتگی قسمتی از گوشت بدن بر اثر قرحه و امثال آن : طلاء دیگر که کفتگی کهن را و خوردگی را سود دارد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
- کرم خوردگی دندان ؛ ازبین رفتگی دندان.
|| عمل خوردن. تأکل. اکل. ( ناظم الاطباء ).
- کرم خوردگی درخت ؛ خوردن کرم درخت را، و آن آفتی است بر درخت که بر اثر کرم های ریزه حاصل شود.
|| عمل شرب. نوش. جرعه. شربت. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

خوردگی به طور کلی به صورت از بین رفتن مواد به علت واکنش با محیط تعریف می شود.
یک منبع انرژی
یک منبع کربن
یک دهنده الکترون
یک پذیرنده الکترون
آب
پدیده خوردگی طبق تعریف، واکنش شیمیایی یا الکتروشیمیایی بین یک ماده، معمولاً یک فلز، و محیط اطراف آن می باشد که به تغییر خواص ماده منجر خواهد شد. پدیده خوردگی در تمامی دسته های اصلی مواد، شامل فلزات، سرامیکها، پلیمرها و کامپوزیتها اتفاق می افتد، اما وقوع آن در فلزات آنقدر شایع و فراگیر بوده و اثرات مخربی به جای می گذارد که هرگاه صحبت از خوردگی به میان می آید، ناخودآگاه خوردگی یک فلز به ذهن متبادر می شود.
خوردگی معمولاً فرایندی زیان آور است، لیکن گاهی اوقات مفید واقع می شود. به طور مثال آلودگی محیط به محصولات خوردگی و آسیب دیدن عملکرد یک سیستم از جنبه های زیان آور خوردگی و تولید انرژی الکتریکی در یک باطری و حفاظت کاتدی سازه های مختلف از فواید آن هستند، اما تأثیرات مخرب و هزینه های به بار آمده بواسطه این فرایند به مراتب بیشتر است.
یکی از کهن ترین آثار خوردگی مربوط به دیوار آهنی قفقاز است که به فرمان کورش هخامنشی ساخته شد و بدستور وی روی آن را با مس پوشش دادند. آغاز پژوهش به گونه امروزی در انگلستان پس از غرق شدن کشتی جنگی HMS Alarm در سال ۱۷۶۱ میلادی بود. پس از آن ورقه های مسی به بدنه کشتی ها وصل می شد اما پس از چندی دیده شد که این ورقه ها در جاهایی که میخ های فولادی آن ها را نگه داشته بود، خورده شده اند (خوردگی گالوانیک).

دانشنامه آزاد فارسی

خوردگی (corrosion)
خورده شدن و تخریب فلزات و آلیاژها، براثر واکنش های شیمیایی . زنگ زدن آهن و فولاد متداول ترین شکل خوردگی است . آهن در هوای مرطوب زنگ می زند. در این فرآیند، آهن با اکسیژن و آب ترکیب می شود و ماده ای به رنگ نارنجیِ متمایل به قهوه ای ایجاد می شود که زنگ آهن (اکسید آهن هیدراته) نام دارد. وجود دی اکسید گوگرد در هوا سبب افزایش سرعت خوردگی، و جاده های نمکی و شرایط خاص آب وهوایی سبب تسریع زنگ زدگی و پوسیدگی بدنۀ اتومبیل ها می شود. خوردگی عمدتاً فرآیندی الکتروشیمیایی است. وجود شرایط اسیدی و نمکی به تشکیل پیل های الکترولیتی روی سطح فلز کمک می کند. زنگار نمونه دیگری از خوردگی است. زنگار رسوبی است سبزرنگ که روی سطح مس و برنز تشکیل می شود و در واقع نوعی کربنات مس است . لایه ای که روی نقره تشکیل می شود و آن را کدر می کند نیز محصول خوردگی، و سولفید نقره است.

فرهنگستان زبان و ادب

{corrosion} [خوردگی] واکنش شیمیایی یا برق شیمیایی بین فلز و محیط که به زوال فلز و خواص آن منجر می شود


کلمات دیگر: