مترادف مجله : نشریه هفتگی ، بوری، عید یهود
متضاد مجله : جریده، ژورنال، سالنامه، فصلنامه، گاهنامه، ماهانه، نشریه
برابر پارسی : ادبنامه، سالنامه، گاهنامه، ماهنامه
journal, mag, magazine
magazine, review, gazette
روزنامه , دفتر روزنامه , دفتر وقايع روزانه , مجله , مخزن
۱. نشریه هفتگی ≠ جریده، ژورنال، سالنامه، فصلنامه، گاهنامه، ماهانه، نشریه
۲. بوری، عید یهود
نشریه هفتگی ≠ جریده، ژورنال، سالنامه، فصلنامه، گاهنامه، ماهانه، نشریه
(مَ جَ لِّ) [ ع . مجلة ] (اِ.) مجموعه ای از مقالات گوناگون که به طور هفتگی یا ماهانه چاپ می شود.
( ~ .) [ معر - عبر. ] (اِ.) نام عید یهودیان که در روز 14 ماه آذار منعقد می شد و آن را «بوری » نیز خوانند.
مجله . [ م َ ج َل ْ ل َ ] (اِخ ) نام عید یهودیان که روز چهاردهم از آذار منعقد می گردد وآن را «بوری » نیز می نامند. (از التفهیم ص 246). جهودان در عید بوری یا پوریم کتابی می خوانند که آن را به زبان عبری «مغیلا» می گویند و گویا کلمه مجله ٔ عربی به معنی صحیفه و کراسه از همین لفظ گرفته شده است . (حاشیه ٔ التفهیم ص 246).و رجوع به دو ماده ٔ قبل شود.
مجله . [ م َ ج َل ْ ل َ / ل ِ ] (ع اِ) آنچه که همچون کتاب و رساله ای از اخبار و موضوعات و مقالات مختلف هفته ای یا پانزده روزی یا ماهی و جز آن طبع کنند و انتشار دهند. ج ، مجلات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماده ٔ قبل و بعد شود.
مجلة. [ م َ ل َ ] (ع اِ) پوستک آبله که در آن آب گرد آید از اثر کار. ج ، مِجال و مَجل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
مجلة. [ م َ ج َل ْ ل َ] (ع اِ) (از «ج ل ل ») صحیفه ٔ حکمت . (تعریفات جرجانی ). کتاب حکمت و ادب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صحیفه ای که در آن حکمت باشد. گویند: قراء مجلة لقمان ؛ یعنی صحیفه ٔ لقمان را خواند. و ابن الاعرابی گوید: «از اعرابیی در حالی که کراسه ای در دست داشتم پرسیدم مجله چیست جواب داد همان که در دست توست ». و اصل معنی در این ماده ، استداره و ارتفاع است . (از اقرب الموارد). مأخوذ از عبری «مگلت » (نام کتاب استر و مردخای تورات ). کراسه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کراس و آن مأخوذ از «مگلتو» آرامی است . (از غرائب اللغة العربیه تألیف الاب رفائیل نخلة الیسوعی ). و رجوع به دو ماده ٔ بعد و حشوارش شود. || هر چه باشد از کتاب بزرگ . ج ، مَجال ّ. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).