کلمه جو
صفحه اصلی

فرصت شیرازی

دانشنامه آزاد فارسی

فُرصت شیرازی (شیراز ۱۲۷۱ـ همان جا ۱۳۳۹ق)
(نام اصلی: محمد نصیرالحسینی) نویسنده، شاعر، خطاط، و نقاش ایرانی. با نام «میرزاآقا»، و «فرصت شیرازی» شهرت داشت. در آبرنگ، چهره سازی، نقاشی گل و مرغ، و ترسیم نقوش هندسی استاد بود. گاهی قلمدان نگاری نیز می کرد؛ ازجمله آثار اوست: تصویر شهرها و دهات و منازل سر راه های تهران و شیراز، خودنگاری با آبرنگ، و قلمدانی که بر رویه و حواشی آن آثار مختلف تخت جمشید تصویر شده است. رسالاتی نیز در باب منطق، شعر، هنر، و موسیقی نگاشت، که ازجمله عبارت اند از آثار عجم، دیوان اشعار با نزدیک به ۱۰هزار بیت شعر، و اشکال المیزان در علم منطق.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
(1339-1271 ق)، نویسنده، نقاش و شاعر متخلص به فرصت. ملقب به میرزا آقا و فرصت الدوله. در شیراز به دنیا آمد. در همان شهر علوم مداوله از جمله علم صرف وعلم نحو، علم معانی و علم بیان و منطق و حکمت را تحصیل کرد و از شیخ مفید بیش از دیگر اساتیدش دانش آموخت.
او در شعر و شاعری نیز مشهور بود. وی به زبان انگلیسی و فرانسه و پهلوی آشنایی و در فن نقاشی و موسیقی شهرتی بسزا داشت. مدتی از عمر خود را در هندوستان و عراق به سیر و سیاحت گذراند و هنگام بازگشت به شیراز به اتفاق شعاع السلطنه، حاکم فارس به تهران آمد و نزد مظفرالدین شاه رفت و لقب فرصت الدوله یافت.
در اوان مشروطیت به سمت نخستین رییس معارف و اوقاف فارس مصنوب گریدد وی تا پایان عمر مجرد زیست. مدفن او در حافظیه شیراز است. از آثار وی: «آثار عجم» یا «شیرازنامه»؛ «اشکال المیزان» در علم منطق؛ «بحور الالحان» در علم موسیقی و عروض؛ «جغرافیای هندوستان»؛ «صرف و نحو خط آریا»؛ «دبستان الفرصه»؛ «دیوان» شعر؛ «منشآت» فرصت؛ «مقالات علمی و سیاسی»؛ «دریای کبیر»؛ «شطرنجیه».

پیشنهاد کاربران

فرصت شیرازی، محمد نصیر
( ملیت: ایرانی قرن:13 )
( 1339 - 1271 ق ) ، نویسنده، نقاش و شاعر، متخلص به فرصت. ملقب به میرزا آقا و فرصت‏الدوله. در شیراز به دنیا آمد. در همان شهر علوم مداوله از جمله صرف و نحو، معانى و بیان و منطق و حکمت را تحصیل کرد و از شیخ مفید بیش از دیگر اساتیدش دانش آموخت. او در شعر و شاعرى نیز مشهور بود. وى به زبان انگلیسى و فرانسه و پهلوى آشنایى و در فن نقاشى و موسیقى شهرتى به‏سزا داشت. مدتى از عمر خود را در هندوستان و عراق به سیر و سیاحت گذراند و هنگام بازگشت به شیراز به اتفاق شعاع السلطنه، حاکم فارس، به تهران آمد و نزد مظفرالدین شاه رفت و لقب فرصت‏الدوله یافت. در اوان مشروطیت به سمت نخستین رییس معارف و اوقاف فارس مصنوب گریدد. وى تا پایان عمر مجرد زیست. مدفن او در حافظیه شیراز است. از آثار وى: «آثار عجم» یا «شیرازنامه»؛ «اشکال المیزان»، در علم منطق؛ «بحور الالحان»، در علم موسیقى و عروض؛ «جغرافیاى هندوستان»؛ «صرف و نحو خط آریا»؛ «دبستان الفرصه»؛ «دیوان» شعر؛ «منشآت» فرصت؛ «مقالات علمى و سیاسى»؛ «دریاى کبیر»؛ «شطرنجیه». [1] ( بخش 1 ) شیرازى ملقب به فرصةالدوله، شاعر و ادیب و موسیقى‏دان معروف ایرانى. ( و. 1271 ه. ق - ف. 1339 ه. ق ) از خانواده‏اى ادب‏پرور در شهر شیراز پا به عرصه‏ى وجود گذاشت. از کودکى علاقه‏ى خاصى به تحصیل علوم و فنون مختلف داشت. در آغاز جوانى در صرف و نحو و منطق و حکمت و حساب و هیأت و هندسه و اسطرلاب سرآمد اقران بود و به زبان انگلیسى آشنایى داشت. بنا به نوشته‏ى خود او در سى و دو سالگى به دیدار سید جمال‏الدین اسدآبادى نایل شد و او را در بوشهر ملاقات کرد و دیدارهاى بعد موجب دوستى آن دو گردید. پاره‏اى سخنان گرانبهاى سید جمال‏الدین در یادداشت‏هاى او منقول است. هنگامى که شعاع‏السلطنه فرزند مظفرالدین شاه از شیراز به تهران بازگشت فرصت را با خود به دربار آورد و معلم و ندیم خود ساخت و چون در دربار تقرب یافت شاه او را لقب فرصةالدوله داد. هنگام انقلاب مشروطیت فرصت در تهران بود و در سازمان جدید وزارت معارف که پس از مشروطیت به وجود آمد او را به ریاست معارف فارس گماشتند و وى در این سمت به خوبى خدمت کرد. بار دیگر هنگام تأسیس دادگسترى او را رئیس عدلیه‏ى فارس کردند و سپس دوباره شغل ریاست معارف و فوائد عامه و مدتى هر دو شغل فرهنگ و دادگسترى را بدو سپردند. فرصت سراسر منطقه‏ى فارس و بنادر را در مدتى دراز نقطه به نقطه پیمود و اوضاع جغرافیایى هر نقطه را به رشته‏ى تحریر درآورد. نام این اثر خود را «آثار عجم» نهاده است. آثار دیگر فرصت، غیر از «آثار عجم» عبارتند از: 1 - اشکال‏المیزان در علم منطق. 2 - دریاى کبیر مشتمل بر علوم مختلف به زبان عربى و فارسى. 3 - بحورالالحان در علم موسیقى و عروض. 4 - منشات نثر. 5 - رساله‏ى شطرنجیه. 6 - مثنوى هجونامه. از همه مهمتر دیوان اشعار او مشتمل بر قصاید، غزلیات، ترجیعات، مسمطات، رباعیات، مثنویات، مراثى، تواریخ و پیوستى از منشات منثور اوست. فرصت بر اثر یک بیمارى 1339 ه. ق برابر با اول آبان ماه 1299 ه. ش در خانه‏ى شخصى خود در شیراز چشم از جهان فروبست و بنا بر آرزوى دیرینه‏اش در کنار آرامگاه لسان‏الغیب حافظ به خاک سپرده شد و سنگى را که زیر نظر خود او براى مزارش تراشیده بودند بر گور او نهادند.
برگرفته از کتاب: اثرآفرینان ( جلد اول - ششم )
منابع زندگینامه: [1] آثار عجم ( 596 ، 594 ، 91 - 3 ) ، دانشمندان و سخن‏سرایان فارس ( 125 - 94 / 4 ) ، الذریعه ( 824 / 9 ، 50 / 3 ، 8 / 1 ) ، ریحانه ( 330 - 329 / 4 ) ، سخنوران نامى معاصر ( 2666 - 2660 / 4 ) ، شرح حال رجال ( 15 / 4 ) ، لغت‏نامه ( ذیل/ فرصت ) ، مرآت الفصاحه ( 671 - 467 ) ، مکارم الآثار ( 2000 / 6 ) ، مؤلفین کتب چاپى ( 603 - 601 / 6 ) ، یادداشتهاى قزوینى ( 220 / 8 ) ، یادگار ( س 2، ش 7، ص 28 ) .
فعالیتها:
• شعر • موسیقی • نقاشی • نویسندگی


کلمات دیگر: