قرقی
فارسی به انگلیسی
sparrow-hawk
effeminate beau
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( اسم ) پرنده ایست شکاری از دسته بازها که جثه اش از باز معمولی ( قوش ) کوچکتر است و پرهای پشتش قهوه یی و پرهای شکمش روشن و مایل بخاکستری است و رنگ پرهای دمش متناوبا قهوه یی روشن و سیر خاکستری است . در حدود ۴٠ گونه از این پرنده شکاری ناشناخته شده که در سراسر کره زمین زندگی می کنند . قرقی با وجود کوچکی جثه بسیار تیزپر و چابک است . چون مرتبا بجوجه دیگر پرندگان یا تخم آنها حمله می کنند و همچنین آفت پرندگان کوچک از قبیل گنجشک و کبوتر است جزو پرندگان مضر و زیان آور محسوب می شود و بهمین جهت بمنظور حفظ نسل پرندگان مفید این پرنده را شکار می کنند .
دهی از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد در ۱۳ هزار گزی شمال خاوری مشهد کنار جاده عمومی مشهد به شیرشتر واقع است .
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
قرقی . [ ق ُ] (اِخ ) دهی از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد در 13 هزارگزی شمال خاوری مشهد کنار جاده ٔ عمومی مشهد به شیرشتر واقع است . موقع جغرافیایی آن جلگه ومعتدل است . سکنه 1159 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن است . شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
قرقی . [ ] (اِ) نوعی از کلاه که در سوالف زمان مخصوص پادشاهان بوده ، و در این زمان از ملبوسات عوام است . (بهار عجم ) (آنندراج ).
قرقی . [ ق ِ ] (ترکی ، اِ) پرنده ای است شکاری . قِرغوی . باز. بازی .
قرقی. [ ق ِ ] ( ترکی ، اِ ) پرنده ای است شکاری. قِرغوی. باز. بازی.
قرقی. [ ق ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شاندیز بخش طرقبه شهرستان مشهد در 20 هزارگزی شمال خاوری طرقبه. موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است. سکنه آن 410 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، بنشن ، تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
قرقی. [ ق ُ] ( اِخ ) دهی از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد در 13 هزارگزی شمال خاوری مشهد کنار جاده عمومی مشهد به شیرشتر واقع است. موقع جغرافیایی آن جلگه ومعتدل است. سکنه 1159 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن است. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
قرقی . [ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاندیز بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد در 20 هزارگزی شمال خاوری طرقبه . موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است . سکنه ٔ آن 410 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، بنشن ، تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
قرقی با اندازه کوچک، بال های کوتاه و گردن و دم دراز و خط ابروئی سفید و لکه سفید پس گردن از سایر پرندگان خانواده قوشها متمایز است. قرقی ماده حدود ۲۵درصد از نر آن بزرگتر است که یکی از بالاترین دودیسی های جنسیتی در میان پرندگان است. طول بدن قرقی نر ۲۸ و طول ماده ۳۸ سانتی متر است.
قرقی شباهت زیادی به پیغو، پیغوی کوچک و طرلان دارد. قرقی ماده را به دشواری می توان از پیغوی ماده تشخیص داد. اندازه هر دو مشابه است اما دم و بال های قرقی کوتاهتر است. قرقی همچنین کمی بزرگتر از پیغوی کوچک است. قرقی ماده ممکن است با طرلان نر اشتباه گرفته شود اما قرقی ماده کوچکتر و لاغرتر است. بال های کوتاهتری دارد و انتهای دم آن مربع مانند است. ضمن اینکه طرلان در زمینه سفید زیر شکمش خطوط مشکی دارد.
قرقی در بخش های بزرگی از اروپا، آسیا و شمال و شرق آفریقا زندگی می کند. قرقی پرنده ای مهاجر است و در ایران فقط در زمستان می ماند.
دانشنامه آزاد فارسی
قِرْقی
قِرْقی
گروهی از پرندگان شکاری کوچک یا متوسط، متعلق به خانواده ای که عقاب ها، کورکورها، عقاب های دریایی و لاشخورها نیز عضو آن اند. قرقی ها بال هایی کوتاه و گرد، دمی بلندتر از شاهینها و دیدی بسیار عالی دارند. پیغو و طرلان نمونه هایی از انواع قرقی هایند. جنس های Accipiter و Buteo، در خانوادۀ قوشیان قرار دارند. در ایران قرقی (Accipiter nisus) و پنج گونه از جنس Buteo یافت می شود که به آن ها سارگپه می گویند. این پرندگان هم خانوادۀ عقاب، کرکس، سنقر، دال، پیغو، و طرلان اند. در این خانواده در ایران مجموعاً ۳۳ گونه پرنده شناسایی و رده بندی شده است.
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
به معنی قرقی