کلمه جو
صفحه اصلی

سرزه

فرهنگ فارسی

ده از دهستان نهار جانات بخش حومه شهرستان بیرجند .

لغت نامه دهخدا

سرزه. [ س َ زِه ْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند. دارای 143 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

سرزه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سرزه (ایرانشهر) روستایی در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر استان سیستان وبلوچستان
سرزه (زرند) روستایی در دهستان سربنان
بخش مرکزی شهرستان زرند در استان کرمان

پیشنهاد کاربران

سرزه یعنی سرچشمه. سر یعنی ابتدا ، اول. و زه به رگه های آب گفته می شود. . . . سرزه روستایی از توابع بخش فین واقع در هفتاد کیلومتری شمال شرقی بندرعباس قرار گرفته است شغل مردم این دیار غالبأ کشاورزی میباشد


کلمات دیگر: