۱ / ۲ - ۱ مثقال ۲ - وزن دو دانه از دانه های جو ۱ / ۴ دانگ . ۳ - نوعی سکه ( ایلخانان ) .
دهی از دهستان چرام بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ٠
طسوج . [ طَس ْ سو ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ دشتی ، در جنوب شرقی دهدشت ، طول 54 و عرض 15 کیلومتر، حد شمالی فراشبند، حد جنوبی سناوشنبد، حد شرقی محال چهارگانه ،حد غربی بلوک ، هوای آن گرم و اراضی آن بی آب و بیحاصل . مرکز و ناحیه ٔ آن تنگ باغ . (جغرافیای سیاسی کیهان صص 80 - 81). میانه ٔ شمال و شرق کاکی است ، درازی آن از سیرگاه تا قریه ٔ درتک یازده فرسنگ و پهنای آن از نیم فرسنگ نگذرد. کشت کار این ناحیه دیمی است . با آنکه هوائی گرم دارد و رودخانه از آن میگذرد، هیچ درختی جز کُنار (در آنجا) یافت نشود و در کناره ٔ رودخانه ٔ آن دراج فراوان باشد. محدود است از جانب مغرب و جنوب به ناحیه ٔ ستارشنبه و قصبه ٔ ناحیه ٔ طسوج تنگ باغ است . دوازده فرسنگ در جانب مشرق کاکی است و این ناحیه مشتمل است بر یازده قریه ٔ آباد. (فارسنامه ٔ ناصری ).
طسوج . [ طَس ْ سو ] (اِخ ) در ساحل شمالی دریاچه ٔ ارومیه قصبه ای است بر دو مرحله ٔ تبریز بجانب غربی و درشمالی بحیره ٔ چیچست افتاده است ، باغستان بسیار داردو میوه هاش بسیار و نیکو بود، هواش از تبریز گرمتر است و بجهت قرب بحیره ٔ چیچست به عفونت مائل و آبش از رودی که از آن جبال آید و از عیون ، سکانش از ترک و تاجیک ممزوجند، حقوق دیوانیش کمابیش پنجهزار دینار به دفتر درآمده است و به وقف ابواب البر ابوسعیدی تعلق دارد. (نزهةالقلوب چ اروپا ص 80). آب مرورود از کوه سهند برمیخیزد و بر ولایت مراغه گذشته به دره ٔ کاودوان با آب جغتو ضم شده ، به دریای شور طسوج میریزد. طولش هشت فرسنگ باشد. (نزهةالقلوب چ اروپا ص 223). آب تغتو از کوههای کردستان بحدود کریوه ٔ سینا برمیخیزد و به آب جغتو جمع می شود و به دریای شور طسوج میریزد. طولش پانزده فرسنگ باشد. (نزهةالقلوب چ اروپا ص 224).
طسوج . [ طَس ْ سو ] (اِخ ) مرکز بلوک انزاب مرند.
طسوج . [ طَ ] (اِخ ) دهی از دهستان چرام بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان در 33هزارگزی جنوب خاوری چرام مرکز دهستان در 34هزارگزی شمال خاوری شوسه ٔ آرو به بهبهان . کوهستانی و سردسیر و مالاریائی با 90 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات و حبوبات و لبنیات و میوه و عسل . شغل اهالی زراعت و حشم داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
مولوی .
تسو#NAME?