کلمه جو
صفحه اصلی

ملکشاه

فارسی به انگلیسی

a king of the seljuk dynasty

فرهنگ اسم ها

اسم: ملکشاه (پسر) (فارسی، عربی) (تلفظ: malek shah) (فارسی: مَلکشاه) (انگلیسی: malek shah)
معنی: شاه شاهان

لغت نامه دهخدا

ملکشاه. [ م َ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از بخش سنجابی است که در شهرستان کرمانشاهان واقع است و 120 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

ملکشاه. [ م َ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان سرولایت است که در بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع است و 197 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

ملکشاه. [ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن تکش خوارزمشاهی ، ملقب به ناصرالدین که از جانب پدر در خراسان حکومت داشت و به سال 627 هَ.ق. در همانجا درگذشت. و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 638 و طبقات سلاطین اسلام ص 162 شود.

ملکشاه. [ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ابن محمودبن محمدبن ملکشاه بن الب ارسلان سلجوقی. از سلاجقه عراق. وی بعد از عمش مسعودبن محمدبن ملکشاه به سلطنت رسید، اما به علت بی کفایتی و افراط در در باده خواری و لهو و لعب پس از چهار ماه پادشاهی از سلطنت خلع شد و برادرش محمدبن محمود به جای او به تخت پادشاهی نشست. وی در 32 سالگی به سال 555 هَ. ق. در اصفهان درگذشت. و رجوع به تاریخ ابن الاثیر ج 11 ص 118 و تاریخ گزیده صص 466 - 468 و طبقات سلاطین اسلام و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 526 شود.

ملکشاه. [ م َل ِ ] ( اِخ ) ( ... سلجوقی ) نام پدر سلطان سنجر است که پادشاه خراسان بود. ( برهان ). نام پادشاهی... از سلجوقیان که نظام نام وزیری داشت که بسیار سخی و کریم الطبع بود. ( غیاث ) ( آنندراج ). جلال الدین ابوالفتح حسن ملکشاه بن محمد الب ارسلان سلجوقی ( 445 - 485 هَ. ق. ) به سال 465 هَ. ق. پس از کشته شدن پدرش الب ارسلان به سلطنت رسید و زمام امور مملکت را به دست خواجه نظام الملک سپرد و او را به اتابک ملقب ساخت. در ابتدای پادشاهی وی عمادالدوله قاورد عمش به ادعای سلطنت برخاست و عازم تسخیر ری و بلادجبل شد، اما ملکشاه بر قاورد دست یافت و به صوابدید نظام الملک او را بکشت. در سال 470 هَ. ق. برادر خود تتش ، ملقب به تاج الدوله را مأمور فتح شام کرد و او به سال 472 هَ. ق. دمشق را بگشود و سلسله سلاجقه شام را تأسیس کرد. در سال 477 هَ. ق. برای سرکوبی شرف الدوله عقیلی لشکر به سوی او فرستاد. این سپاه اگرچه امیر موصل را منهزم و محصور کردند، اما ملکشاه به علت انقلاب خراسان و عصیان برادرش تکش با شرف الدوله صلح کرد و او را همچنان در بلاد خود به امیری باقی گذاشت. ملکشاه در بازگشت به خراسان تکش را دستگیر کرد و میل در چشمانش کشید. در سال 477 هَ. ق. سلیمان قتلمش ، مؤسس سلاجقه روم بر بندر انطاکیه حمله برد و این بندر را که از سال 358 هَ. ق. به تصرف رومیان شرقی درآمده بود به نام ملکشاه فتح کرد و بر حوزه حکومتی خویش بیفزود. فتح انطاکیه حدود ممالک سلجوقی را از طرف مغرب به کنار دریای مدیترانه رساند. در سال 479 هَ. ق. ملکشاه از اصفهان عازم الجزیره و شام شد و حلب را تصرف کرد. در سال 482 هَ. ق. به ماوراءالنهر حمله برد و ابتدا بخارا و سپس سمرقند را تصرف کرد و بر احمدخان ، خاقان ترکستان دست یافت و او را به اسیری با خود نگاه داشت. در همین اوان ، امیر کاشغر نیز قبول اطاعت ملکشاه کرد و پذیرفت که خطبه و سکه به نام وی کند. از وقایع مهم دیگر سلطنت ملکشاه ، ظهور حسن صباح و قتل خواجه نظام الملک بدست یکی از فدائیان اوست ( 485 هَ. ق. ). بعد ازقتل خواجه نظام الملک ، ملکشاه وزارت خود را به تاج الملک ابوالغنایم مرزبان خسرو سپرد و اندکی بعد در نیمه شوال سال 485 هَ. ق. به وضعی نامعلوم مسموم گردید. در زمان ملکشاه ، قلمرو سلجوقیان به منتهای وسعت وعظمت خود رسید. از حد چین تا مدیترانه و از شمال دریاچه خوارزم و دشت قپچاق تا ماورای یمن به نام او خطبه می خواندند و امپراتور روم شرقی و امرای عیسوی گرجستان و ابخاز به او خراج و جزیه می دادند و اصفهان در عهد او و خواجه نظام الملک از مهمترین و آبادترین بلاد جهان بشمار می رفت. از کارهای مشهور ملکشاه ، اقدام به اصلاح تقویم و بستن زیجی است در اصفهان به سال 467 هَ. ق. که در آن حکیم و شاعر عالی قدر خیام نیشابوری نیز شرکت داشته و این همان است که به تقویم جلالی شهرت یافته است. و رجوع به تاریخ مفصل ایران تألیف عباس اقبال و اخبار الدولة السلجوقیه و تاریخ گزیده و کامل ابن اثیر و یادداشتهای قزوینی ج 3 ص 321 شود.

ملکشاه . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن تکش خوارزمشاهی ، ملقب به ناصرالدین که از جانب پدر در خراسان حکومت داشت و به سال 627 هَ .ق . در همانجا درگذشت . و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 638 و طبقات سلاطین اسلام ص 162 شود.


ملکشاه . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن محمودبن محمدبن ملکشاه بن الب ارسلان سلجوقی . از سلاجقه ٔ عراق . وی بعد از عمش مسعودبن محمدبن ملکشاه به سلطنت رسید، اما به علت بی کفایتی و افراط در در باده خواری و لهو و لعب پس از چهار ماه پادشاهی از سلطنت خلع شد و برادرش محمدبن محمود به جای او به تخت پادشاهی نشست . وی در 32 سالگی به سال 555 هَ . ق . در اصفهان درگذشت . و رجوع به تاریخ ابن الاثیر ج 11 ص 118 و تاریخ گزیده صص 466 - 468 و طبقات سلاطین اسلام و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 526 شود.


ملکشاه . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش سنجابی است که در شهرستان کرمانشاهان واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


ملکشاه . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرولایت است که در بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع است و 197 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


ملکشاه . [ م َل ِ ] (اِخ ) (... سلجوقی ) نام پدر سلطان سنجر است که پادشاه خراسان بود. (برهان ). نام پادشاهی ... از سلجوقیان که نظام نام وزیری داشت که بسیار سخی و کریم الطبع بود. (غیاث ) (آنندراج ). جلال الدین ابوالفتح حسن ملکشاه بن محمد الب ارسلان سلجوقی (445 - 485 هَ . ق .) به سال 465 هَ . ق . پس از کشته شدن پدرش الب ارسلان به سلطنت رسید و زمام امور مملکت را به دست خواجه نظام الملک سپرد و او را به اتابک ملقب ساخت . در ابتدای پادشاهی وی عمادالدوله قاورد عمش به ادعای سلطنت برخاست و عازم تسخیر ری و بلادجبل شد، اما ملکشاه بر قاورد دست یافت و به صوابدید نظام الملک او را بکشت . در سال 470 هَ . ق . برادر خود تتش ، ملقب به تاج الدوله را مأمور فتح شام کرد و او به سال 472 هَ . ق . دمشق را بگشود و سلسله ٔ سلاجقه ٔ شام را تأسیس کرد. در سال 477 هَ . ق . برای سرکوبی شرف الدوله ٔ عقیلی لشکر به سوی او فرستاد. این سپاه اگرچه امیر موصل را منهزم و محصور کردند، اما ملکشاه به علت انقلاب خراسان و عصیان برادرش تکش با شرف الدوله صلح کرد و او را همچنان در بلاد خود به امیری باقی گذاشت . ملکشاه در بازگشت به خراسان تکش را دستگیر کرد و میل در چشمانش کشید. در سال 477 هَ . ق . سلیمان قتلمش ، مؤسس سلاجقه ٔ روم بر بندر انطاکیه حمله برد و این بندر را که از سال 358 هَ . ق . به تصرف رومیان شرقی درآمده بود به نام ملکشاه فتح کرد و بر حوزه ٔ حکومتی خویش بیفزود. فتح انطاکیه حدود ممالک سلجوقی را از طرف مغرب به کنار دریای مدیترانه رساند. در سال 479 هَ . ق . ملکشاه از اصفهان عازم الجزیره و شام شد و حلب را تصرف کرد. در سال 482 هَ . ق . به ماوراءالنهر حمله برد و ابتدا بخارا و سپس سمرقند را تصرف کرد و بر احمدخان ، خاقان ترکستان دست یافت و او را به اسیری با خود نگاه داشت . در همین اوان ، امیر کاشغر نیز قبول اطاعت ملکشاه کرد و پذیرفت که خطبه و سکه به نام وی کند. از وقایع مهم دیگر سلطنت ملکشاه ، ظهور حسن صباح و قتل خواجه نظام الملک بدست یکی از فدائیان اوست (485 هَ . ق .). بعد ازقتل خواجه نظام الملک ، ملکشاه وزارت خود را به تاج الملک ابوالغنایم مرزبان خسرو سپرد و اندکی بعد در نیمه ٔ شوال سال 485 هَ . ق . به وضعی نامعلوم مسموم گردید. در زمان ملکشاه ، قلمرو سلجوقیان به منتهای وسعت وعظمت خود رسید. از حد چین تا مدیترانه و از شمال دریاچه ٔ خوارزم و دشت قپچاق تا ماورای یمن به نام او خطبه می خواندند و امپراتور روم شرقی و امرای عیسوی گرجستان و ابخاز به او خراج و جزیه می دادند و اصفهان در عهد او و خواجه نظام الملک از مهمترین و آبادترین بلاد جهان بشمار می رفت . از کارهای مشهور ملکشاه ، اقدام به اصلاح تقویم و بستن زیجی است در اصفهان به سال 467 هَ . ق . که در آن حکیم و شاعر عالی قدر خیام نیشابوری نیز شرکت داشته و این همان است که به تقویم جلالی شهرت یافته است . و رجوع به تاریخ مفصل ایران تألیف عباس اقبال و اخبار الدولة السلجوقیه و تاریخ گزیده و کامل ابن اثیر و یادداشتهای قزوینی ج 3 ص 321 شود.


دانشنامه عمومی

ملک شاه (روم). ملک شاه که او را شاهنشاه نیز می خواندند یکی از سلاطین سلجوقیان روم بین سال های ۱۱۱۰ تا ۱۱۱۶ بود.پیش از به قدرت رسیدن ملک شاه و پس از مرگ قلج ارسلان یکم، تاج و تخت به مدت سه سال خالی ماند. ملک شاه تا سال ۱۱۱۰ که برای سلطنت به آناتولی بازگشت در اصفهان زندانی بود. مدت کوتاهی پیش از مرگ ملک شاه، او در نبرد فیلوملیون شکست خورد و معاهده ای با آلکسیوس یکم را امضا کرد که طبق آن تمام سرزمین های روم شرقی در آناتولی به آن ها بازگردد. اما معاهده پس از کشته شدن ملک شاه توسط برادرش مسعود لغو گردید.آنا کومننه تاریخ نگار بیزانس او را یک احمق که به استراتژی فرماندهان باتجربه اش گوش نمی دهد و فرماندهانش او را مسخره می کردند، معرفی می کند.

پیشنهاد کاربران

یکی از پادشاهان سلجوقی


کلمات دیگر: