کلمه جو
صفحه اصلی

ملانصرالدین

لغت نامه دهخدا

ملانصرالدین. [ م ُل ْ لا ن َ رَدْ دی ] ( اِخ ) مردی افسانه ای نمونه سادگی و گاهی بلاهت. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ملانصرالدین یا ملانصیرالدین و یا خواجه نصرالدین از مشاهیر ظرفاست. وی در لطیفه گویی بی نظیر بود و نوادر و لطایفی که بدو منسوب است مانند امثال سایره در السنه جاری است. به نوشته قاموس الاعلام ترکی با حاج بکتاش ( متوفی 738 هَ. ق. ) و یا تیمور لنگ ( متوفی 807 هَ. ق. ) و یا ملوک سلاجقه روم معاصر بود و درنزدیک آق شهر از توابع قونیه از شهرهای روم شرقی ، موضعی است که با قفل بزرگی مقفل شده و گویند که قبر ملانصرالدین است. ملانصرالدین ظاهراً شخصیتی افسانه ای است و از تخلیط نام چند تن از هزل گویان و لطیفه پردازان به وجود آمده است. رجوع به ریحانة الادب چ 2 ج 6 ص 179 و قاموس الاعلام ترکی شود. کنایات و امثالی که درباره او ساخته اند نمونه ای از سادگی و ظرافت طبع اوست.
- امثال :
ملانصرالدین است سر شاخه نشسته بیخش را اره می کند.
ملانصرالدین است ، صد دینار می گیرد سگ اخته می کند، یک عباسی می دهد حمام می رود.

دانشنامه عمومی

ملانصرالدین (ابهام زدایی). ملانصرالدین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ملانصرالدین (فیلم)
ملانصرالدین (نشریه)

دانشنامه آزاد فارسی

مُلّانصرالدین (سیوْری حصار ۶۰۵ـ آق شهر ۶۸۳ق)
مجسمه یادبود ملانصرالدین و خرش در مسکو
شخصیتِ شوخ طبع، نکته سنج و ساده لوحِ ترک. احوالش با افسانه درآمیخته است. بعد از مرگ پدر، مدتی امام جمعۀ قصبه بود. سپس به آق شهر رفت. در آن جا مرید سید محمود حیرانی شد و به تدریس و قضاوت پرداخت. مزارش در آق شهر در یک محوطۀ روباز و بدون دیوار است. مشکلاتی را که جامعۀ ترک ایجاد می کند و در عین حال راه حل هایی که با افکار و دیدگاه مردم ترک سازگار است با استادی و مهارت تمام در قالب مزاح و به طریقی آموزنده ارائه داده است. لطیفه های او به بسیاری از زبان های خارجی ترجمه شده. تعداد زیادی از لطایف منتسب به ملانصرالدین از حکایات مربوط به جُحی در ادبیات عرب اقتباس شده است.


کلمات دیگر: