تفلیس . [ ت َ
/ ت ِ ] (اِخ ) عامه بکسرخوانند ولی به فتح است . نام شهری است که آب دریای ارس از کنار آن میگذرد و آن دو سور دارد و آب حمامهای آن گرم می برآید بدون آتش . شهری است که در زمان خلافت عثمان بن عفان مفتوح گشته . (منتهی الارب ). شهری است به اران ، بزرگ و خرم و استوار و آبادان و با نعمت بسیار و دو باره دارد و ثغر است بر روی کافران و رود کراندر میان وی بگذرد و اندر وی یک چشمه آب است سخت گرم که گرمابه ها بر وی ساخته اند و دائم گرم است بی آتش . (حدود العالم ). نام شهری بوده از اجزای
ایران و پایتخت مملکت خارجیه یعنی
گرجستان . و در تصرف سلاطین صفویه و از شهرهای آن (گرجستان ) کاخت و کارتیل و غیره اکنون در تصرف دولت روسیه است و در بای پارسی (تبلیس ) گذشت و تفلیس معرب آن است و گویند شهری آبادان و منظم است . (انجمن آرا) (آنندراج ). شهری که دارالملک ارمن است . و در رساله ٔ معربات تفلیس بالفتح و فا معرب تبلیس نوشته . (غیاث اللغات ). نام شهری که رود ارس کناره ٔ آن میگذرد. (شرفنامه ٔ منیری ). شهری از قفقازیه ٔ روس که در قدیم مقر سلطنت گرجستان و در دوره ٔ تزاری محل حکومت عمومی قفقاز بود و اینک پایتخت گرجستان و مرکز حکومت جمهوریهای ماوراء قفقاز و در کنار رود کر واقع است . (از ناظم الاطباء). بزبان
گرجی «تی لیس کولاخی » ّ شهری است در ماوراء قفقاز
اتحاد جماهیر شوروی و پایتخت جمهوری گرجستان و بر ساحل کور قرار دارد و اسقف نشین ارتدکس ها و ارامنه است و از شهرهای کهن است و کوه داود مقدس بر آن مشرف است . و نام این شهر از چشمه های آب گرم آن ناحیه بوجود آمده است . و در حدود سالهای
455 م . مرکز حکومت گرجستان گردید و در سال
1799 م . بوسیله ٔ دولت روس اشغال گردید و از سال
1917 پایتخت گرجستان جدید ومستقل شد و در سال
1922 در شمار سویت های فدراتیو ماوراء قفقاز درآمد. این شهر در حدود
635 هزار تن سکنه دارد و از مراکز صنعتی است . (از لاروس )
: خاقانی و خاقان و کنار کر و تفلیس
جیحون شده آب کر و تفلیس سمرقند.
خاقانی .
چنین گفت با پور دهقان پیر
که تفلیس ازو شد عمارت پذیر.
نظامی .
رجوع به ایران باستان ج
3 ص
2459،
2590،
2615 و مرآت البلدان ج
1 ص
469،
473،
482،
486،
492،
493،
494 وتاریخ سیستان ص
77 و تاریخ جهانگشا ج
2 ص
161،
163،
167،
261،
262 و نزهة القلوب ص
9،
93،
94،
182،
218،
244 و تاریخ گزیده ص
501،
582 و اخبار دولت سلجوقیه ص
45و
157 و مجمل التواریخ ص
341،
348 و سبک شناسی بهار ج
3 ص
160،
402 و حبیب السیر چ خیام و مراصد الاطلاع و قاموس الاعلام ترکی و معجم البلدان و تاج العروس شود.