کلمه جو
صفحه اصلی

حاکم شرع

فرهنگ فارسی

مجتهدی که به دعاوی رسد و حکومت در مرافعات کند

لغت نامه دهخدا

حاکم شرع. [ ک ِ م ِ ش َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مجتهدی که به دعاوی رسد و حکومت در مرافعات کند. مقام قضائی روحانیون قدیم که به حل و فصل دعاوی مردم قیام میکردند. قاضیی که بر طبق قوانین مذهبی حکم دهد. رجوع به محکمه شرع و آیین دادرسی تألیف متین دفتری سال 1327 هَ. ش. ص 46 و 116 شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حاکم شرع حاکم منصوب از جانب خدا به طور مستقیم یا با واسطه است، بیشترین کاربرد عنوان حاکم شرع در کلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفته اند.
حاکم شرع یا حاکم شرعی به کسی گویند که از جانب خدا برای نظم بخشی و ساماندهی امور بندگان و سرپرستی جامعه در قلمرو اختیارات و ولایت تفویضی از سوی خداوند، گمارده شده باشد؛ خواه به طور مستقیم، همچون پیامبر اسلام حضرت محمّد صلّی اللّٰه علیه و آله یا با واسطه، همچون امامان معصوم علیهم السّلام که توسط پیامبر اکرم صلّی اللّٰه علیه و آله به امامت نصب شده اند ( ائمه) و یا با واسطۀ واسطه مانند نایب خاص یا عام (فقیه جامع شرایط) که توسط امام معصوم- به نصب خاص یا عام- منصوب شده است.بیشترین کاربرد عنوان حاکم شرع در کلمات فقها، فقیه جامع شرایط است. از حدود ولایت حاکم شرع در باب تجارت سخن گفته اند.
قلمرو ولایت
← ولایت خدا و رسول او و امامان معصوم
۱. ↑ کشف الغطاء، ج۱ ص۲۵ .۲. ↑ کفایة الاحکام، ج۱ ص۳۹۳ .۳. ↑ حاشیة المختصر النافع، ص۵۹ .۴. ↑ مرآة العقول، ج۲۳ ص۱۰۶- ۱۰۷ .۵. ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۰ ص۵۸.
...


کلمات دیگر: