کلمه جو
صفحه اصلی

قضاوت


مترادف قضاوت : حکم، دادرسی، داوری، محاکمه

برابر پارسی : دادستانی کردن، دادوری، داوری

فارسی به انگلیسی

adjudication, doom, judgment, jurisdiction, verdict

فارسی به عربی

جملة , حکم , قرار , وجهة النظر

مترادف و متضاد

حکم، دادرسی، داوری، محاکمه


witting (اسم)
ذکاوت، قضاوت، هوش، اطلاعات، معلومات، دانش، تعمد

sentence (اسم)
قضاوت، حکم، رای، گفته، فتوی، فتوا، جمله

adjudication (اسم)
قضاوت، داوری، حکم ورشکستگی، احقاق حق

verdict (اسم)
قضاوت، نظر، حکم، رای، فتوی، رای هیئت منصفه

judgeship (اسم)
قضاوت، منصب قضا

view (اسم)
قضاوت، نظر، نما، عقیده، دید، چشم انداز، منظره، نظریه

فرهنگ فارسی

ماخوذازقضائ، حکم کردن، داوری بین دویاچندتن
۱ - ( مصدر ) داوری کردن بین دو تن یا چند تن حکم کردن در مسئله ای ۲ - ( اسم ) داوری حکم . توضیح قضاوت از مصدر های ساختگی است که به جای قضائ ( در عربی ) استعمال می شود و در لغت عرب وجود ندارد و اگر موجود بود می بایست قضایت بیائ باشد زیرا فعل آن قضی یقضی است مانند رمی یرمی و برای قلب یائ بواو سبب و مجوزی نسیت ولی این غلط چندان متداول گردیده که حتی بر زبان و قلم دانشمندان نیز جاریست بنابرین . بزرگان در استعمال آن اشکالی نمی بینند .

فرهنگ معین

(قَ وَ ) [ ع . قضاوة ] ۱ - (مص ل . ) حکم کردن . ۲ - (اِمص . ) داوری .

لغت نامه دهخدا

قضاوت. [ ق َ / ق ِ وَ ] ( از ع ، اِمص ) در تداول فارسی زبانان به معنی قضاء. رجوع به قضاء شود.

فرهنگ عمید

۱. (حقوق ) داوری در مورد امر مورد دعوا.
۲. حکم کردن بین دو یا چند نفر، داوری کردن.

دانشنامه عمومی

قضاوت در بافت حقوقی، به معنی کشف حقیقت در نزاع چند طرف که در نهایت به ارائه حکمی از سوی نهاد متصدی قضاوت و لازم الاجراء از سوی حکومت برای پایان دادن به اختلاف میان آن ها منجر می شود .
کلیشه

دانشنامه آزاد فارسی

(یا: قضاء) در اصطلاح شیعه، ولایت شرعی بر حکم در مصالح عامه از سوی امام معصوم (ع). به گفتۀ شهید ثانی در مسالک، قضاء را بدان سبب قضاء نامیدند که قاضی، خصومت را تمام می کند. صاحب جواهر گفته است که قضا واجب کفایی است. قاضی بر دو نوع است: قاضی منصوب و قاضی تحکیم. قاضی منصوب کسی است که از سوی امام (ع) یا نایبش تعیین شده باشد، و قاضی تحکیم کسی است که طرفین به حکم او در رفع خصومت رضایت داده باشند. در زمان غیبت امام معصوم (ع)، نصب قاضی، از سوی امام به شکل عام برای کسانی که متصف به صفات ویژه ای باشند، صورت گرفته است. البته بعضی اعتقاد دارند که چنین نصبی صورت نگرفته است. به عقیدۀ کسانی که نظریۀ ولایت فقیه را قبول دارند، فقیه می تواند به نیابت از امام معصوم (ع) اشخاصی را برای قضاوت در زمان غیبت منصوب کند. دربارۀ شرایط قاضی، فقیهان اتفاق نظر ندارند. دسته ای شرط کرده اند که قاضی باید مجتهد مطلق باشد. عده ای تجزی در اجتهاد را کافی دانسته اند و حتّی گروهی گفته اند که قاضی باید مجتهد اعلم باشد. بعضی نیز علم به احکام شرعی را ولو از روی تقلید، برای قضاوت کافی می دانند. در شرط بودن بلوغ، عقل، رشد و اسلام کمتر اختلاف است، و همین طور مرد بودن که البته اخیراً در این باره اختلاف نظرهایی پدید آمده است. اما در شرط بودن عدالت، گرچه در تبیین معنی عدالت توافقی وجود ندارد، هیچ اختلافی مشاهده نمی شود. قاضی حتی اگر خود بی نیاز باشد حق دارد از بیت المال ارتزاق کند. همچنین می تواند به علم خود عمل کند و به بیّنه و اقرار و قسم توجه نداشته باشد. قاعدۀ اصلی در باب قضا آن است که مدّعی باید بیّنه بیاورد و منکر باید قسم بخورد.

فرهنگ فارسی ساره

دادوری، داور


نقل قول ها

قضاوت
• «اگر قدرت قضاوت از قدرت قانون گزاری و اجرایی جدا نباشد، بازهم از آزادی نشانی نخواهد بود.» روح القوانین -> شارل دو مونتسکیو
• «آن که از قضاوت می ترسد، از عدالت ترسیده است.» -> رابیندرانات تاگور

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «قضاوت» که عبارت از داوری کردن برای رفع نزاع و کشمکش در میان مردم است، یکی از منصب های بزرگی است که از جانب خداوند متعال برای پیغمبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام و از جانب آنان برای فقیه جامع الشرایط تعیین شده است.
منصب قضاوت در دیدگاه اسلام یکی از ارزشمندترین و در عین حال خطرناک ترین مناصب اجتماعی است؛ قاضی نیز در یک نگاه نماینده خدا و با فضیلت ترین انسان ها (ای داود! ما تو را نماینده خود در زمین قرار دادیم، پس در میان مردم بحق داوری کن)و در نگاه دیگر از شقی ترین مردم شمرده شده است؛ زیرا به تعبیر امیر مؤمنان علیه السلام او در جایگاهی می نشیند که یا انبیا و اوصیا در آن قرار می گیرند و یا اشقیا بر آن تکیه می زنند و فاصله این دو، فاصله بهشت و دوزخ است!
اقسام قضاوت
امام خمینی قدس سره قضاوت را به دو قسم مطلق و مأذون تقسیم کرده است.
← قضاوت مطلق
۱. ↑ خمینی، روح الله، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۴۰۴.
...

جدول کلمات

داوری

پیشنهاد کاربران

نظر دادن درباره کسی یا چیزی
و حال ممکن است این نظر خوبی باشد و یا نظر بد و از عجله

قضاوت نکنیم درباره کسانی که نمیشناسیم و قضاوت نکنیم در باره مساـٔل هایی که هیچوقت خودمان تجربه شان نکردیم

پیش داوری بهتر است

با یاد او
و با درود
خانم ها میتوانند قضاوت و وکالت کنند و شهادت بدهند.
خانم ها میتوانند قاضی، وکیل و یا شاهد معتبر باشند.
بدرود

این واژه اربی نیست، در سانسکریت که خواهر زبان پارسی است و همریشه هستند به شکل कोशवत् kozavat و به مانای sword
شمشیر, تیغ, قداره و عدالت آمده است!


کلمات دیگر: