[ویکی فقه] طنز، یعنی سخن یا نمایش تمسخرآمیز در قالب ادبی می باشد.
طنز در لغت به معنای سخن تمسخرآمیز و به سخره گرفتن دیگری آمده است؛ لیکن در کاربرد امروزی معنای خاصی پیدا کرده که عبارت است از شیوه بیان ادبی؛ اعم از شعر و نثر و نیز نمایش که در آن با هدف اصلاح رفتارهای بشری، عیبها و کاستیهای فردی و اجتماعی به تمسخر گرفته می شود. بنابراین، طنز چهره و جلوه ای آراسته و خوشایند دارد؛ اما مقصود از آن، توهین و تحقیر ناخوشایند مورد طنز؛ اعم از فرد، گروه و جامعه است.
کاربرد فقهی
از احکام آن در استفتائات سخن گفته اند.
احکام
طنز با محتوا و هدف اهانت به مسلمان و هتک حرمت و آشکار کردن عیب او، حرام است. برخی گفته اند: طنز، خلاف واقع است و غالباً رویکرد هتک حرمت و اهانت دارد؛ از این رو، به حکم اوّلی جایز نیست، مگر در مواردی که به قراین و شواهد لفظی و حالی نزد مخاطبان چنین رویکردی نداشته باشد.
[ویکی فقه] طنز (ابهام زدایی). واژه طنز ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • طنز (فقه)، سخن یا نمایش تمسخرآمیز در قالب ادبی، دارای کاربرد در ابواب فقهی• طنز (ادبیات)، در اصطلاح ادبیات، نوع خاصی از آثار نظم و نثر ادبی برای انتقاد به سبک خنده آور
...
[ویکی فقه] طنز (ادبیات). طنز در لغت به معنی افسوس کردن، مسخره کردن و طعنه زدن است و در اصطلاح ادبیات به نوع خاصی از آثار نظم و نثر ادبی گفته می شود که انتقادی را بصورت خنده آور مطرح می کند و معادل "Satire" اروپایی به معنی انتقادی و طنزآمیز می باشد.
تفاوت طنز با هزل و هجو، در رعایت ادب و اخلاق است. هجو به معنی ناسزا گفتن و ضد مدح است و هزل، سخن بیهوده و یاوه بصورت زشت و غیراخلاقی و مقابل "جد" است. هزل و هجو، بیشتر، جنبه انتقاد شخصی و مستقیم دارد و هدف آن الزاما اجتماعی و آموزنده نیست. طنز در عین حال که می کوشد نازیبایی ها و رذایل فردی و جمعی را نشان دهد؛ اما صراحت و بی پردگی هجو و هزل را ندارد و خلاصه اینکه طنز، کمتر از محدوده ادب و شرم فراتر می رود.
هدف طنز
طنز اگر چه بر خنده استوار است، اما این خنده موجب تفکر و وسیله ای برای رسیدن به هدفی بالاتر یعنی آگاه کردن مردم از رواج ظلم و ستم و نیز بی اعتبار شدن فضایل اخلاقی و انسانی در جامعه است و طنزپرداز یا نویسنده سعی در به چالش کشیدن این اوضاع نابسامان را دارد.
حلبی، علی اصغر، تاریخ طنز و شوخ طبعی، تهران، ۷۷، ص۵ و۴.
در ادبیات قدیم ما "طنز" به معنی امروزی آن و نوع ادبی مجزا و خاص وجود نداشت. شاعران بزرگ ما مثل "رودکی"، "سنایی"، "انوری"، "سعدی" و "حافظ" و "مولوی" با سخره گرفتن جامعه و ناهنجاری های آن بر بی عدالتی، تبعیض، ظلم و جهل و فقر می تازیدند و به رواج بی اخلاقی و رذایل و پلیدی انتقاد می کردند.مثلاً "رودکی" خطاب به نمازگزاران ریاکار می گوید: روی به محراب نهادن چه سود؟ •••• دل به بخارا و بتان طرازایزد ما وسوسه عاشقی •••• از تو نپذیرد، نپذیرد نماز!
بهزادی اندوهجردی، حسن، طنزپردازان ایران، تهران، دستان، ۸۲، ص۸۰.
...
[ویکی فقه] طنز (فقه). طنز، یعنی سخن یا نمایش تمسخرآمیز در قالب ادبی می باشد.
طنز در لغت به معنای سخن تمسخرآمیز و به سخره گرفتن دیگری آمده است؛ لیکن در کاربرد امروزی معنای خاصی پیدا کرده که عبارت است از شیوه بیان ادبی؛ اعم از شعر و نثر و نیز نمایش که در آن با هدف اصلاح رفتارهای بشری، عیبها و کاستیهای فردی و اجتماعی به تمسخر گرفته می شود.
فرهنگ بزرگ سخن.
از احکام آن در استفتائات سخن گفته اند.
احکام
طنز با محتوا و هدف اهانت به مسلمان و هتک حرمت و آشکار کردن عیب او، حرام است.
صراط النجاة، ج۳، ص۳۰۴.
...