کلمه جو
صفحه اصلی

هفت چشمه

لغت نامه دهخدا

هفت چشمه . [ هََ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش آبدانان شهرستان ایلام که 266 تن سکنه دارد. آب آن از رود چم کبود و محصول عمده اش غله ، برنج ، حبوب ، پشم و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش دلفان شهرستان خرم آباد که 360 تن سکنه دارد.آب آن از سراب هفت چشمه و محصول عمده اش غله ، توتون ، لبنیات و پشم است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


هفت چشمه . [ هََ چ َ / چ ِ م َ / م ِ] (ص مرکب ) آنچه دارای هفت سوراخ باشد :
چه باید در این هفت چشمه خراس
زبهر جوی چند بردن سپاس .

نظامی .


- کمر هفت چشمه :
تاج بر فرق سر نهادندش
کمر هفت چشمه دادندش .

نظامی .


کمر هفت چشمه در بربست
بر سر تخت هفت پایه نشست .

نظامی .



هفت چشمه . [ هََ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش چگنی شهرستان خرم آباد که 150 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد که 80 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات و کاردستی زنان ده جاجیم بافی و فرش بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان که 180 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، حبوب ، میوه ، قلمستان و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش شبستر شهرستان تبریز که 284 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش صالح آباد شهرستان ایلام که 550 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است . ساکنان از طایفه ٔ پنج ستون هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند از بخش دلفان شهرستان خرم آباد که 240 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه علی و محصول عمده اش غله و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش آخوره ٔ شهرستان فریدن . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهخوارقان شهرستان تبریز که 823 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، حبوب ، انگور و بادام است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش گرمسار شهرستان دماوند که 69 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ،بنشن و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م ِ] (اِخ ) دهی است از بخش بهشهر شهرستان ساری که دارای 15 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).


هفت چشمه . [ هََ چ ِ م ِ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز که 147 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات و محصول عمده اش غله و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


هفت چشمه . [ هََچ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر که 68 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


هفت چشمه . [هََ چ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش ترک شهرستان میانه که 334 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


هفت چشمه. [ هََ چ َ / چ ِ م َ / م ِ] ( ص مرکب ) آنچه دارای هفت سوراخ باشد :
چه باید در این هفت چشمه خراس
زبهر جوی چند بردن سپاس.
نظامی.
- کمر هفت چشمه :
تاج بر فرق سر نهادندش
کمر هفت چشمه دادندش.
نظامی.
کمر هفت چشمه در بربست
بر سر تخت هفت پایه نشست.
نظامی.

هفت چشمه. [ هََ چ ِ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش گرمسار شهرستان دماوند که 69 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ،بنشن و پنبه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

هفت چشمه. [ هََ چ ِ م ِ] ( اِخ ) دهی است از بخش بهشهر شهرستان ساری که دارای 15 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

هفت چشمه. [ هََ چ ِ م ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش دهخوارقان شهرستان تبریز که 823 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، حبوب ، انگور و بادام است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

هفت چشمه. [هََ چ ِ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش ترک شهرستان میانه که 334 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

هفت چشمه. [ هََ چ ِ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش شبستر شهرستان تبریز که 284 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

هفت چشمه. [ هََچ ِ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر که 68 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

هفت چشمه. [ هََ چ ِ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش صالح آباد شهرستان ایلام که 550 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و لبنیات است. ساکنان از طایفه پنج ستون هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

هفت چشمه. [ هََ چ ِ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش آبدانان شهرستان ایلام که 266 تن سکنه دارد. آب آن از رود چم کبود و محصول عمده اش غله ، برنج ، حبوب ، پشم و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

هفت چشمه. [ هََ چ ِ م َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان که 180 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله ، حبوب ، میوه ، قلمستان و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

هفت چشمه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
هفت چشمه (آذرشهر)
هفت چشمه (ایلام)
هفت چشمه (بهبهان)
هفت چشمه (پلدختر)
هفت چشمه (خرم آباد)
هفت چشمه (دلفان) شهری در شمال دلفان
هفت چشمه (کوهدشت)
هفت چشمه (کرمانشاه)
هفت چشمه (میانه)
هفت چشمه (نقده)


کلمات دیگر: