اسم: عضدالملک (پسر) (عربی)
معنی: یار و یاور سلطتنت یا مملکت، نام یکی از رجال اواخر دوره قاجاریه
معنی: یار و یاور سلطتنت یا مملکت، نام یکی از رجال اواخر دوره قاجاریه
عضدالملک . [ ع َ ض ُ دُل ْ م ُ ] (اِخ ) میرزا محمدحسین قزوینی فرزند میرزا فضل اﷲ، متولی باشی آستانه ٔ قدس رضوی بود که به سال 1285 هَ . ق . درگذشت . (فرهنگ فارسی معین ).
عضدالملک . [ ع َ ض ُ دُل ْ م ُ ] (ع اِ مرکب ) بازوی پادشاهی . یار و یاور سلطنت . و آن را لقب بزرگان نهند.
عضدالملک . [ ع َ ض ُدُل ْ م ُ ] (اِخ ) علی رضا قاجار. رئیس ایل قاجار و ازرجال اواخر دوره ٔ قاجاریه . پس از خلع محمدعلی شاه قاجار، پسر دوازده ساله اش احمدمیرزا از طرف ملیون به سلطنت رسید و عضدالملک به نیابت سلطنت تعیین شد، و پس از فوت او در رمضان سال 1328 هَ . ق . ابوالقاسم خان ناصرالملک نایب السلطنه گردید. (فرهنگ فارسی معین ).