موضوعاتدر آثار و سخنان او
• «این رژیم منحطِ دیکتاتوری استبدادی ایران و همهٔ رژیم های منحط طاغوتی با مردم خود چه کردند؟ آیا فقط مال را از اینها گرفته؟ آیا فقط ظلم مالی به آن ها کرده؟ البته ظلم مالی خیلی کرده، اما نه فقط به دهقان و کشاورز، نه فقط به کارگر و دهقان، به همهٔ قشرهای مردم، به همهٔ مردم ظلم شد در طول این چندین سال حکومت جبار این خاندان پلید و خبیث، به همه. فقط کسانی که دُمشان را به دُم آن ها بستند برخوردار شدند و بهره مند شدند، بقیه همه مظلوم واقع شدند. این اولاً؛ ثانیاً آیا فقط مال را از مردم گرفتند؟ این که عقیدهٔ مردم را پایمال کردند، این که مقدسات مردم را مورد اهانت قرار دادند، این که حیثیت ذاتی انسان را در این مملکت پایمال کردند، این که تمام دوستان و هم پیاله گان و هم کاسه گان خود را بر دوش این مردم مسلط کردند، اینی که یک جوان نظامیِ ارتشیِ برادر مسلمان ما را وادار کردند که از مستشار آمریکائی اطاعت بکند؛ چه ننگی بالاتر از این؟»۳۰ اکتبر ۱۹۷۸/ ۸ آبان ۱۳۵۷؛ «سخنرانی در دانشگاه فردوسی، مشهد»• «این یک انقلاب است، این یک جنبش انقلابی است، این را باور کنید؛ و البته باور کردید و گفتید، گفتید ما هم آهنگ و صدای انقلاب شما را شنیدیم؛ باید می شنیدید، باید می شنیدید. خیلی گوشِ تان سنگین بود که تا حالا نشنیده بودید. انقلاب است، نه هرج و مرج. جنبش است، قیام است، نه آشوب؛ آشوب نیست. مردمی قیام کردند، مردمی حقشان را می گویند، حقشان را می خواهند. این اسمش آشوب نیست. این اسمش هرج و مرج نیست. هرج و مرج را تاکنون شما در این مملکت به وجود آورده بودید. این اختناقی که شما به وجود آورده بودید، هنوز هم با همهٔ این نشانه ها و بشارت های جنبش انقلابی خلق مسلمان ایران درس نمی گیرید. هنوز در زندان های شما شکنجه است، هنوز کارهای غیرانسانی به شدت دارد انجام می گیرد.» اشاره به ؛ ۷ دسامبر ۱۹۷۸/ ۱۶ آذر ۱۳۵۷؛ «سخنرانی در استادیوم غلامرضا تختی، مشهد» -> من هم صدای انقلاب شما را شنیدم
• «این رژیم نابودشدنی و از بین رفتنی است… بدانید این دستگاه، این نظام، دیگر با این قیام ملت قابل بقا و دوام نیست.» ۱۰ دسامبر ۱۹۷۸/ ۱۹ آذر ۱۳۵۷؛ «سخنرانی در حرم امام رضا»• «مسألهٔ قدس مسألهٔ بسیار باعظمت و بااهمیّتی است. عبارت از آن نقطه ای است که باید مستضعفان عالم با الهام از روح ایمان و توکل به خدای بزرگ، پشت مستکبران بزرگ جهان و در رأس آن ها امپریالیزم آمریکا و مزدوران صهیونیسمش را بشکند و خُرد کند . انقلاب ایران اگر در داخل این مرزها به پیروزی رسید، این به معنای آن نیست که ما قانع بشویم و فکر کنیم پیروزی نهائی را به دست آورده ایم. تا وقتی که این زخم متعفّن، این غدّهٔ چرکین در دل سرزمین های اسلامی و عربی به نام دولت غاصب اسرائیل وجود دارد، ما نمی توانیم احساس کنیم که پیروز شده ایم، نمی توانیم حضور دشمن خود را در کنارِ گوش خود، در سرزمین های غصب شده و اشغالی خود ملاحظه کنیم.»• «ملت ایران همچنانی که یک طلسم شکست ناپذیر را در این منطقه شکست، یعنی بزرگترین دژهای مستحکم را در منطقهٔ خاورمیانه بلکه در سراسر آسیا توانست متلاشی کند؛ دژ بزرگ و نیرومند امپریالیست، یعنی حکومت جبّار و غاصب پهلوی را توانست در منطقه شکست بدهد، همچنین این طلسم دوم را که به صورت یک قدرت افسانه ای درآمده است، انقلاب ما خواهد شکست و از بین خواهد برد.»• «یک انسان آواره، جلب ترحم هر انسان آزاده ای را می کند.»• «آن روزی که در این منطقه یک قدرت عظیم اسلامی به وجود بیاید و این قدرت بتواند مشت محکمی به دهان قدرت های بزرگ متجاوز شرقی و غربی وارد کند، دیگر ملت های اسلامی روی استضعاف، روی مستمندی، روی فقر و گرسنگی را نخواهند دید.»• «صهیونیسم را ما به حساب یک مرام و یک مذهب نمی گذاریم، به حساب یهودی گری نمی گذاریم، بسیارند در دنیا یهودیان آزاده و پاک نهادی که از صهیونیسم بیزارند، این یک مسلک فاشیستی سیاسی متجاوز است که جز با ستم و ظلم و تصرّف سرزمینهای متعلّق به مسلمانان مستضعف و محروم امکان ادامهٔ حیات ندارد.»• «ما معتقدیم مسألهٔ فلسطین صرفاً یک مسألهٔ عربی و حتّی صرفاً یک مسألهٔ اسلامی نیست، یک مسألهٔ انسانیِ بسیار بااهمیّت است، نوع فاشیسمی که امروز رهبران صهیونیستِ خائن و همین بگینِ خائن - که امروز در رأس دولت اسرائیل غاصب قرار گرفته است، نوع فاشیسمی که این دولت فاشیست جنایتکار انجام می دهد و اِعمال می کند، در دنیا بی سابقه است.»• «سرزمین فلسطین باید آزاد بشود، باید به مردم خودش برگردد، نگویند شما چطور می توانید از روی نقشهٔ جغرافیا یک کشور را بردارید، نگویند چگونه می توان یک دولتی را که سی سال است مورد حمایت ابرقدرت هاست از بین ببرید؛ ارادهٔ انسان ها و عزم ناشی از ایمان، همهٔ مشکل ها را آسان می کند، همهٔ معجزه ها را امکان پذیر می کند.»• «انقلاب ایران، مادر همهٔ انقلاب های اسلامی در سراسر این منطقه شده است و خواهد شد.»۸ اوت ۱۹۸۰/ ۱۷ مرداد ۱۳۵۹؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران»• «تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجب الاجراست.»۵ سپتامبر ۱۹۸۰/ ۱۴ شهریور ۱۳۵۹• «این مغرورِ جاهلِ متعصب، امروز با پای خود به میدان مبارزه ای که گور او در آن کنده شده، قدم نهاده است.»• «حلیل ما این است که اسلام و انقلاب اسلامی میدانی برای جولان می جست، این میدان به دست دشمن در مقابلش باز شد.»• «ما کسی نبودیم که به خاک عراق یا هر خاک دیگری وارد بشویم و حمله را شروع کنیم؛ لذا ما حمله را شروع نکردیم، اما دشمن که شروع کرد، ما ضرب شصت را اول به این دشمن نزدیک و شروع کننده نشان دادیم.»• «ما این مبارزه طلب دیوانه را در اینجا به سزای خود خواهیم رسانید با دو نیرو؛ اول نیروی ایمان به خدا و دوم نیروی انسانی یک ملت بزرگ و استوار. این دو عامل را ابرقدرت ها در محاسبات خود به حساب نیاوردند. آن ها روی تانک حساب کردند، روی هواپیما حساب کردند، روی سرباز لباس پوشیدهٔ پادگانهای عراق حساب کردند، اما روی ملت ها حساب نکردند. چیزی که ما را با همهٔ حکومت های طاغوتی متمایز می کند همین است. ملت ما چیزی دارد که صدام حسین ندارد، آن ایمان و اشتراک همگانی ملت در میدان مبارزه است.»• «ملت ما… پذیرفته است که اگر زنده بماند درحالی که مقهور سلطهٔ ابرقدرت هاست در حقیقت مرده است و اگر به خاک و خون بغلتد درحالی که چنگال خونین ابرقدرت ها را قطع کرده، زنده است. ما زندگی می خواهیم، ما مرگ را می خواهیم چه کنیم؟ ما به میدان جنگ خواهیم رفت.»• «در این جنگ، ما به این قانع نیستیم که صدام خائن خسارت جنگی به ما بپردازد و عقب بنشیند، ما در این جنگ طالب و دنبال این هستیم که رژیم پلید عراق سنگینی اش را از روی دوش ملت برادر و مسلمان ما، عراقیان عزیز بردارد.»۲۶ سپتامبر ۱۹۸۰/ ۴ مهر ۱۳۵۹؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران (نخستین پس از شروع جنگ ایران و عراق)»• «در دنیای جدید، دموکراسی -یعنی خواست مردم و قبول و اذعان اکثریت مردم - ملاک و منشأ حکومت شمرده می شود، اما کیست که نداند که ده ها وسیلهٔ غیر شرافتمندانه به کار گرفته می شود تا خواست مردم آنچنان که زورمداران و قدرت طلبان می خواهند، هدایت بشود.»۱۹ مه ۱۹۸۱/ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۰؛ «سخنرانی در کنگرهٔ بین المللی نهج البلاغه»• «بدیهی است که ملت های مسلمان هرگز به اسارت در برابر امپریالیسم و صهیونیسم بین المللی راضی نخواهند شد.»• «ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران در هر مبارزه ای که به قصد دفع تجاوز غارتگران و متجاوزان بین المللی از سرزمین های اسلامی صورت گیرد به همهٔ مسلمین جهان همگام و همراه بوده و خواهد بود.»۱۷ نوامبر ۱۹۸۱/ ۲۶ آبان ۱۳۶۰؛ «سخنرانی در دیدار با سفرا و نمایندگان سیاسی کشورهای اسلامی»• «قضاوت، یک منصبی است که احتیاج دارد به این که انسان خشک و قاطع باشد. خشک بودن و تحت تأثیر عواطف قرار نگرفتن، چیزی است که به طور معمول زن ها این را ندارند و این نقطهٔ قوت زن است نه نقطهٔ ضعف زن.»• «زن اگر عواطفش جوشان و احساساتش پرخروش نباشد، عیب است. کمال زن در غلبهٔ عواطف اوست و این به دلیل این است که شغل اوّل زن تربیت فرزند است.»• «اوّلین و اساسی ترین و پراهمیت ترین شغل زن، مادری است. اگر رئیس جمهور هم بشود، اهمیتش به قدر اهمیت مادری نیست.»۲۷ ژوئن ۱۹۸۱/ ۶ تیر ۱۳۶۰؛ «سخنرانی در مسجد ابوذر، تهران (ناتمام به علت ترور نافرجام)»• «ما بارها اعلام کرده ایم اکنون هم رسماً اعلام می کنیم که ما طرفدار جنگ نبوده و نیستیم و با هیچ همسایه ای قصد جنگ نداشته و نداریم اما متجاوز را هم به هیچ وجه تحمل نمی کنیم و پاسخ متجاوز را با امکانات داخلی خودمان و بدون استمداد از هیچ قدرتی می دهیم .»• «هرگونه صلحی اگر قرار است انجام گیرد آن وقتی انجام خواهد گرفت که متجاوز از خاک ما بیرون رفته باشد مادامی که متجاوز در داخل خانه ما است ما به هیچ وجه مذاکره صلح را قبول نمی کنیم و این حق طبیعی ما است.»• «ما از اول اعلام کرده ایم که با صلح مخالف نیستیم ولی نه با صلح غیرشرافتمندانه و ناشی از موضع ضعف، ما مورد تجاوز قرار گرفتیم و قدرت راندن متجاوز و انهدام او را هم ولو در دراز مدت داریم و این کار را تاکنون پیش برده ایم بعد این هم انجام خواهیم داد.»• «چون آتش افروزی و جنگ از نظر عرف سیاسی بین المللی و همچنین از نظر افکار عمومی جهان یک گناه محسوب می شود عراقی ها ضمن این که خودشان تجاوز کرده بودند و آتش جنگ را برافروخته بودند و به خاک یک کشور همسایه بی آزار صدها کیلومتر تجاوز کرده بودند در عین حال کار سیاسی هم می کردند و مرتب ادعای صلح هم از آن ها سر می زد.»۱۰ ژانویه ۱۹۸۲/ ۲۰ دی ۱۳۶۰• «انقلاب برای ما، پدر و مادر و همه چیز است و کسانی که با انقلاب مبارزه می کنند، با همه چیز ما با مقدسات ما و آینده ما مبارزه می کنند. انقلاب افراد بی هدف را تبدیل به یک انسان فداکار می کند که این معجزه کمی نیست.»• «دشمن نابود می شود ولی اثر دشمن باقی می ماند و با شما دشمنی می کند. دشمن با استفاده از شیوه های جدید در مقابل شما می ایستد.»۲۶ ژانویه ۱۹۸۲/ ۶ بهمن ۱۳۶۰؛ «در دیدار با مسئولین کمیته های انقلاب اسلامی خراسان»• «افتخار ما در مقابل همهٔ مکاتب و نظام های بشری با مانیفست های ساخته ذهنیت های حقیر و محدود و وابسته این است که کتاب انقلاب ما، قرآن کریم و مجیدی است که از وحی حکیم خبیر منشاء گرفته و در اختیار عامل و عالم بزرگ و کوچک و قابلفهم و استفاده همگان است.»۹ فوریه ۱۹۸۱/ ۲۰ بهمن ۱۳۶۰؛ «پیام به مناسبت اولین دوره مسابقات بین المللی حفظ و قرائت قرآن کریم»• «ما جنگ طلب، مرتجع و دور از تمدن نیستیم بلکه بعکس ما سلطه گران بزرگ جهانی و پیشاپیش آنان حکومت متجاوز ایالات متحده را جنگ طلب و مرتجع و فسادانگیز می دانیم.»• «سخن حقِّ ملّتِ ما آن است که می خواهد آزاد و مستقل زندگی کند و سرنوشت خود را خود رقم زند.»• «ملت ایران یک ملت خودجوش و فداکار است و این بزرگترین سرمایهٔ هر کشور است؛ این ملت که اکنون دولتی از خود آن و نه از قشرها و طبقات برگزیده، زمام امورش را در دست دارد؛ خواهد توانست با همهٔ مشکلات دست و پنجه نرم کند و راه خود را به سوی آرمان ها و ایده آل هایش طی کند.»۹ فوریه ۱۹۸۱/ ۲۲ بهمن ۱۳۶۰؛ «سخنرانی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در جمع سفرای خارجی»• «اساسی ترین بنایی که انقلاب ایران بر آن استوار است، اسلام است که بر قلب های ملت ایران به عنوان اعتقاد نقش بسته و ذهنیت روشنفکران متعهد و روحانیون مبارز جامعه و همهٔ آحاد ملت ما را شکل داده است.»• «اسلام به عنوان دین انقلاب، بدین معنی است که در صدد تغییر معیارها موازین و ارزش های نظامات اجتماعی و فردی به یک نظام ارزشی جدید است؛ و مکتب و مفسر و هادی حرکات جامعه انقلابی تا سر حد کمال آن یعنی تابیدن نورالله در زمین و گسترش عدل می باشد.»۱۰ فوریه ۱۹۸۱/ ۲۳ بهمن ۱۳۶۰؛ «پیام به اولین مجمع حرکت جهانی اسلامی دانشجوئی»• «خرداد، ماه خاطره هاست.»• «ما همواره در مذاکراتمان اصرار کرده ایم که این جنگ بایستی به شکلی پایان پذیرد که متجاوز به خاطر تجاوزش تشویق نشود و الا کشورهای کوچک اسلامی پیوسته در خطر تهدید و تجاوز هستند.»• «جنگ همیشه بد نیست جنگی که برای جلوگیری از ظلم و تجاوز باشد چیز بسیار خوبی است.»۱۹ آوریل ۱۹۸۲/ ۳۱ فروردین ۱۳۶۱• «حکومت مردمی، یعنی مسئولان حکومت در شیوه و روش و منش با مردم یکسان اند؛ و این یکی از افتخارات جمهوری ماست.»۴ ژوئن ۱۹۸۲/ ۱۴ خرداد ۱۳۶۱؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران»• «امروز ما به اخلاق خوب به تهذیب نفس و به تزکیه خودمان نیاز داریم، زیرا پیشرفت های ما و فتوحات بزرگمان در میدان های جنگ و نیز در میدان های سیاست و صحنه های اقتصادی، وقتی به درد ما خواهد خورد که در درون خود نیز فتوحات و پیشرفت هایی به سوی هر چه انسان تر شدن و کامل تر شدن داشته باشیم، یعنی غرور ما را نگیرد و دشمن در چشم ما خرد و حقیر نشود و دشمن درونی ما یعنی شیطان نیز درون ما رشد نکند.»۲۳ ژوئیه ۱۹۸۲/ ۱ مرداد ۱۳۶۱؛ «خطبه های نماز عید فطر، تهران»• «همهٔ پدیده هایی که محصول تلاش و تجربهٔ مستمر انسانهاست، باید در خدمت انسان ها به کار گرفته شود، باید انسان ها باشد نه بر انسان ها، به تلخی باید اعتراف کرد که واقعیت چنین نیست.»۹ سپتامبر ۱۹۸۲/ ۱۸ شهریور ۱۳۶۱؛ «پیام به مناسبت افتتاح هشتمین نمایشگاه بین المللی بازرگانی، تهران» -> برای
• «خودسازی نمایید و سعی کنید اسلام را در عمل ترویج نمایید.»۲۶ سپتامبر ۱۹۸۲/ ۴ مهر ۱۳۶۱؛ «پیام به گردهمایی سران مختار اتحادیه بین المللی ارتباطات»• «دین و دولت دارای مرزهای نزدیک به هم اند: دولت تشکیلاتی است که ادارهٔ امور انسان ها را متعهد است و دین نظامی است که برای سعادت انسان ها از سوی خالق انسان نازل گردیده است؛ دولت، دست اداره کننده است و دین قانون و قاعدهٔ آن.»• «دین ادارهٔ دنیا را با دولتی الهی می پسندد و دولتِ حق تنها دولتی است که از دین الهی نشأت می گیرد؛ مابقی اگر به نام دین است خرافه است و اگر بنام دولت است طاغوت.»• «ما هرگز نخواسته ایم که با قوای قهری هاسلام را به هیچ جای دنیا صادر کنیم. دنیای متصل و پیوستهٔ امروز خود عطر دلاویز این گل زیبا را استشمام خواهد کرد و بدان خواهد گرایید؛ تکیه ما بر ملت ها و دل حق پذیر آن هاست.»• «نماز جمعه، مظهر دین و دولت است و علامت زیبایی بر سینهٔ جمهوری اسلامی. نماز جمعه، مجمع کتاب و میزان و حدید است و خطیب جمعه سخنگوی خدا و نمایندهٔ خلق؛ این واجب رامی و این تریبون الهی و مردمی باید در خدمت حق قرار گیرد و ملت های مسلمان را در جهت تحقق اسلام به پیش براند.»۲۸ دسامبر ۱۹۸۲/ ۷ دی ۱۳۶۱؛ «پیام به کنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات»• «ما طبق ایمان اسلامی ملتمان خواسته ایم در یک نظام اسلامی زندگی کنیم، یعنی:نظامی که رفاه امن صلح و سلامت زندگی را همراه با معنویت به انسان ها می بخشد. نظامی که سلطهٔ سیاسی و فرهنگی و اقتصادی هر قدرت خارجی را بر کشورمان رد می کند. نظامی که به همهٔ انسان های عالم احترام می گذارد و هرگونه تمایز نژادی جغرافیائی و تمایز ناشی از ثروت و قدرت را نفی می کند. نظامی که تجاوز و زورگویی و زورمداری را از هر کسی و نسبت به هر کس نفی می کند.»• «ما معتقدیم فقط با مقاومت در مقابل زور می توان آنرا متوقف کرد. سازش و تسلیم در برابر زور و زورمداران موجب تشویق هر چه بیشتر زورگویی است و ما برآنیم که هرگز هیچ زورگویی را تشویق نکنیم.»• «ما مایلیم فضای امن و صلح بر زندگی ملت ها حاکم باشد، اما آنچه میان ما و برخی از دولت ها و رژیم ها شکافی پرنشدنی ایجاد می کند، گرایش آنان به ظلم و زور تجاوز و سلطهٔ قدرتمندانه بر ملت های ضعیف است.»۱۰ فوریه ۱۹۸۳/ ۲۱ بهمن ۱۳۶۱؛ «سخنرانی در جمع سفرای خارجی به مناسبت پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی»• «قرآن را باید آموخت، خواند و عمل کرد، خواندن آن نیز باید موزون با طبیعت لطیف آن دلنشین و صحیح به گونه ای باشد که گویا از زبان روح الامین قرائت می شود.»۱ آوریل ۱۹۸۳/ ۱۲ فروردین ۱۳۶۲؛ «پیام به مناسبت افتتاح دومین دورهٔ مسابقات بین المللی قرائت»• «چنین به نظر می رسد که زندگی بهتر برای جوامع عقب افتاده در گرو بهره وری بیشتر از منابع انرژی خداداد آن ها می باشد لکن در بند آوردن منابع انرژی به منظور در خدمت انسان قرار دادن، نیاز به سرمایه گذاری های کلان و یا به عبارت دیگر تخصیص منابع عمدهٔ اقتصاد دارد؛ این همان چیزی است که متأسفانه کشورهای در حال توسعه فعلاً فاقد آن می باشند؛ بنابراین، مشکل توسعهٔ اقتصادی برای اغلب کشورهای جهان سوم در دایرهٔ شوم خلاصه می شود.»۳۰ مه ۱۹۸۳/ ۹ خرداد ۱۳۶۲؛ «پیام به سمپوزیوم جهانی بررسی مسائل انرژی» -> محدودیت امکانات اقتصادی ناتوانی دسترسی به منابع انرژی و عدم ایجاد بنیان های اقتصادی جدید به علت نبود سرمایه های انباشته
• «کسانی هم هستند که همه چیز را حاضرند تحمل کنند مگر حاکمیت دین را. از کلمه حزب الله بدشان می آید، از ریخت و قیافه حزب اللهی ها بیزارند، این ها طبقات خاصه هستند، این ها آواره کشورهای اروپایی و آمریکایی شدند. اما آنچه که برای یک نظام افتخارآمیز است همین است که بتوان عامه مردم را از خودش راضی کند و این خط حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی است.»• «ما باید تبعیض را ریشه کن کنیم. مردم و کارگزاران دولت جمهوری اسلامی باید با هم همدست بشوند و نگذارند ریشه تبعیض در میان مردم گسترش پیدا کند. آنچه که حکومت به مردم می دهد و آنچه که حکومت اسلامی میان مردم تقسیم می کند باید با تساوی تقسیم کند و این یک حرکتی است که باید جمهوری اسلامی آنرا با شتاب هر چه بیشتر تعقیب کند.»۴ ژوئیه ۱۹۸۳/ ۱۳ تیر ۱۳۶۲• «هر فریادی و هر نغمه ای که میان ملت ها، میان این برادران عزیز مسلمان همدل و همرزم اختلاف و کدورت ایجاد کند آن فریاد از شیطان است. اختلاف از جنود شیطان است و اتحاد از جنود رحمان است.»• «ما در مسایل داخلی فقط یک چیز را می شناسیم و آن احساس تکلیف و وظیفه شرعی است است و ملاحظه این قشر یا آن قشر را نخواهیم کرد. فقط ملاحظه تکلیف الهی را خواهیم کرد.»• «ما از آغاز تا کنون برای وحدت کشورهای اسلامی هشدار داده ایم و این یک شعار نیست بلکه یک دعوت واقعی است. ما هرگونه اختلافی را با کشورهای اسلامی و بهانه استعماری شیعه و سنی را قویا نفی می کنیم… بنابر این ما فکر می کنیم شرط اصلی وحدت و بازگشت به خویشتن اسلامی خارج شدن از مرز سلطه اقتصادی و سیاسی بیگانگان خصوصاً آمریکا می باشد..»• «امروز در میان بیگانگانی که به نحوی در کشورهای اسلامی نفوذ دارند خطرناکتر از همه آمریکا است و آمریکا به معنای واقعی کلمه در منطقه خطر مهمی را تشکیل می دهد و به اعتقاد ما مبارزه با اسرائیل بدون مبارزه با آمریکا امکان پذیر نیست.»۱۳ ژوئیه ۱۹۸۳/ ۲۲ تیر ۱۳۶۲• «اساس نظام ما بر حمایت از کسانی است که محتاج حمایت هستند و اگر بر روی محرومان جامعه تکیه می شود ناشی از همین مسئله است. در جمهوری اسلامی همه انسان ها باید از یک خط معمولی از امکان برای زیستن برخوردار باشند… این در جامه اسلامی قابل قوبل نیست که عده ای در رفاه مطلق باشند و عده ای حتی از حداقل آن هم محروم باشند پس رسیدگی به طبقه محروم در این نظام از وظایف اصلی به شمار می رود.»۱۸ ژوئیه ۱۹۸۳/ ۲۷ تیر ۱۳۶۲• «مردمی بودن حکومت اسلامی به دو معنا است: یکی این است که مردم در ادارهٔ حکومت و تشکیل حکومت و تعیین حاکم و شاید در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند. مردمی بودنِ حکومت یعنی نقش دادن به مردم در حکومت. یک معنای دیگر برای مردمی بودنِ حکومت اسلامی این است که حکومت اسلامی در خدمت مردم است؛ آنچه برای حاکم اسلامی مطرح است، منافع عامّهٔ مردم است؛ نه منافع اشخاص معین یا قشر معین و طبقهٔ معین.»• «این ادعا که حکومتی بدون اینکه با مردم خود ارتباط مستقیم داشته باشد، بدون اینکه به آرای مردم متّکی باشد، ادّعا کند که در خدمت مردم است، ادّعای پذیرفته ای نیست. این سخنی است که همهٔ مدّعیان حکومت مردمی بر زبان جاری می کنند، امّا نمی توانند ثابت کنند که مردمی اند؛ همهٔ حکومت های تحمیلی هم خودشان را مردمی به حساب می آورند.»• «اگر مردم رژیم اسلامی را نپذیرفتند، رژیم اسلامی از اعتبار نمی افتد، امّا قاعدتاً چون رژیم اسلامی به ایمان مردم متّکی است، مردم در آن هم دارای نقش هستند.»• «مردم از آن زمامداری بیزار یا نسبت به او بی اعتنا هستند که در انتخاب او نقشی نداشته اند.»• «بیشترین چیزی که آحاد ملّت و ما مسئولان دولت را، در مواضع درست و اسلامی مان استوار خواهد داشت، تقوای خداست.»۵ اوت ۱۹۸۳/ ۱۴ مرداد ۱۳۶۲؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران»• «تعیین کننده ترین لحظهٔ تاریخ ما بعد از ظهور اسلام، ۲۲ بهمن است و ما قرن های متمادی در انتظار این روز بوده ایم کما این که اکنون ملت های مسلمان دنیا در انتظار چنین روزی هستند.»• «در هر کجا که استعمار و شخصیت های وابستهٔ غاصب بر یک عده مسلمان مسلط اند، مردم مسلمان در آرزو و اشتیاق بیست-و-دوی بهمن ها هستند.»۳۰ ژانویه ۱۹۸۴/ ۱۰ بهمن ۱۳۶۲؛ «در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و مسئولین ستادهای داخلی و خارجی برگزاری دههٔ فجر انقلاب اسلامی»• «امروز آشکارترین و روشنترین حقایق اسلامی به وسیلهٔ بعضی از مدعیان اسلام در کشورهای اسلامی نادیده گرفته می شود. امروز همان روزی است که شعارها یکسان است اما جهت گیری ها به شدت مغایر یکدیگر است.»۱۵ آوریل ۱۹۸۴/ ۲۶ فروردین ۱۳۶۳؛ «چهارمین کنگره بین المللی نهج البلاغه»• «مسألهٔ قدس و فلسطین برای ما تنها یک مسألهٔ جغرافیایی نیست بلکه یک فریضه و واجب دینی است.»۲۲ ژوئن ۱۹۸۴/ ۱ تیر ۱۳۶۳؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران»• «ما نمی خواهیم کشورها را فتح کنیم، ملت ها باید آنجا را فتح کنند؛ ما باید به کشورهای تحت ستم بیاموزیم که زیر بار استعمار و استثمار نروند. ما با مقاومت مردم خودمان می توانیم این پیام را به دنبال برسانیم.»۲۸ ژوئن ۱۹۸۴/ ۷ تیر ۱۳۶۳؛ «در مراسم گرامیداشت شهدای هفتم تیر، اصفهان»• «در جمهوری اسلامی همهٔ استعدادها باید امکان رشد داشته باشد.»۱۲ ژوئیه ۱۹۸۴/ ۲۱ تیر ۱۳۶۳؛ «دیدار با مدیران کل و معاونین سازمان پژوهش و برنامه ریزی، وزارت آموزش و پرورش»• «مهم ترین چیزی که در زندگی ائمه به طور شایسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر است… این مبارزه، بزرگ ترین هدفش تشکیل نظام اسلامی و تأسیس حکومتی بر پایه امامت بود.» -> مبارزه حاد سیاسی
• «شیعیان در پوشش تقیه، مبارزاتی خستگی ناپذیر و تمام نشدنی داشتند، این مبارزات که با دو ویژگی همراه بود، تأثیر توصیف ناپذیری در برهم زدن بساط خلافت داشت، آن دو ویژگی، یکی بود و دیگری قداست.»۹ اوت ۱۹۸۴/ ۱۸ مرداد ۱۳۶۳؛ «پیام به کنگرهٔ جهانی امام رضا» -> مظلومیت
• «در محیط جاهلی، آن جایی که خدا در آن جا شناخته شده نیست و عبادت نمی شود و اطاعت نمی شود، در آن جا هر آدمی که مقداری از حقارت و ضعف رائج در آن جامعه فراتر باشد، در چشم آن افراد حقیری که در آن جامعه هستند عظمت پیدا می کند و این عظمت گاهی به ستایش و تقدیس او پایان می پذیرد.»• «انسان یک موجود آسیب پذیری است. این آسیب پذیری را انسان وقتی به خودش نگاه می کند می یابد، لکن در محیط توحیدی بعد از آنی که انسان در خود این ضعف را مشاهده کرد، در مقابل این ضعف، عظمت های پنداری و پوشالی را دیگر مورد اعتنا قرار نمی دهد. چرا؟ برای خاطر این که وقتی خدا شناخته شده، انسانی که خدا را می شناسد، همهٔ قدرت ها و همهٔ عظمت ها و همهٔ مُکنت ها و همهٔ ثروت ها و همهٔ دانشها و بصیرت ها را از خدا می داند، متعلق به خدا می داند.»• «ارتباط دادن خود به خدا و احساس بندگی خدا، به آدم مصونیت می دهد. مصونیت از چی؟ مصونیت از حقارت، از احساس حقارت. دیگر انسان احساس حقارتی را که آدم بی معرفت به خدا آن احساس را در مقابل هر چیزی می کند، آن احساس حقارت از آدمی که بندهٔ خداست به کلی گرفته می شود.»• «آدمی که خدا را نمی شناسد… در مقابل یک کوه هم که قرار می گیرد، احساس می کند که خیلی حقیر است… هر جائی که یک جلوه ای از عظمت و لو کوچک، وجود داشته باشد، آدمی که با خدا آشنا نیست، خودش را مقابل او حقیر و کوچک می بیند… اما آدمی که با خدا آشناست، در مقابل بزرگترین جلوه های عظمت، خودش را حقیر نمی بیند. چرا؟ چون معتقد است که آن عظمت و هزاران و هزاران هزار برابرِ او، متعلق به ارباب خود اوست، متعلق به خدائی است که من بندهٔ او هستم، من با او مرتبطم، من او را می شناسم، او به من لطف دارد. متعلق به خودش در حقیقت می داند… .»• «آدم وقتی که در نظام پادشاهی زندگی می کند… یک قدرت و عظمت طاغوتی را مسلط بر خودش می داند و معتقد است که او بر جان و مال و فکر و وجود و همه چیز من مسلط است، نتیجه اش چی می شود؟ نتیجه اش این می شود که از کوچکترین مظاهر قدرت، آدم تا مغز استخوانش می لرزد… بینش طاغوتی و تسلیم در مقابل نظام جاهلی این خاصیت را دارد.»• «در دنیا سیاستمداران درجهٔ یک و قدرتمندان بزرگ و ممتازی که از این قدرت های پوشالی مثل بید به خودشان می لرزند فراوانند. اما شما به خودت نگاه کن. شما می ترسی؟ نه. تعجب هم می کنی چرا باید بترسد کسی از یک قدرت طاغوتی. خب انسان در مقابلش می ایستد، با او مقابله می کند… این همان بینش الهی است. چرا؟ چون شما معتقد به خدا هستید، معتقد به منشأ و معدن و منبع همهٔ قدرت ها و عظمت ها هستی و خودتان را با آن منبع قدرت پیوند زده و در ارتباط می بینید، لذا نمی ترسید.»• «از هر طریقی که خیری به انسان می رسد، منشأ آن خداست و وسیلهٔ آن خداست.»• «تمام حرکات این عالم و تحولاتی که انسان مشاهده می کند و تغییرهایی که در این عالم هست؛ به وجود آمدن ها، از بین رفتن ها، تغییر و تبدیل ها، متعلق به خداست. این ها را خدا به وجود آورده، یعنی خالق و آفرینندهٔ همهٔ اشیاء عالم و همهٔ حالاتی که بر این اشیاء حاکم هست و همهٔ قوانینی که این حالات بر طبق آن هاست، آفرینندهٔ همهٔ این ها، خداست.»• «خدای متعال عالم را از عدم، از نیستی و نبودن آفریده. ملک و قدرت تکوینی و طبیعی در اختیار خداست، تمام قوانین این عالم در اختیار خداست… همهٔ قوانین طبیعی و تکوینی که شما می بینید… همهٔ آن قوانین را خدا به وجود آورده و خود پروردگار می تواند خاصیت آن قوانین را از آنها بگیرد.»• «اگر شما می بینید ندای مظلومیت و استغاثهٔ مظلومان تاریخ هیچ وقت قطع نشده و همیشه در همهٔ ادوار تاریخ، بیشترین تعداد انسانها توسریخور و مظلوم و محروم بودند، به خاطر همین بوده که قدرت و حکومت و سلطنت در دست انسانهائی بوده که آن را متعلق به خودشان می دانستند.»• «هرکس قدرت را متعلق به خودش بداند، اگر صالح هم باشد، ناصالح می شود؛ این را بدانید.»• «بندگان صالح و حکام شایسته آن کسانی هستند که خودشان را بندهٔ خدا بدانند و ملک را مال خدا بدانند و خودشان را متصدی آن ملک بدانند، که این یک راز بزرگ و یک نکتهٔ اساسی در باب حکومت اسلامی است.»۹ نوامبر ۱۹۸۴/ ۱۸ آبان ۱۳۶۳؛ «تفسیر سوره مُلک (آیات ۱ و ۲)»• «قدرت انقلاب اسلامی از اینجا معلوم می شود که تمام تجهیزات جهانی و فشارهای سیاسی و تبلیغاتی و تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی صرف و خرج می شود اما این انقلاب روز به روز نیرومندتر می شود.»• «تروریست شما هستید که در هر جای جهان به هر کیفیتی که بتوانید حاضرید هر کسی را که در سر راه منافعتان است قتل عام کنید؛ ما احتیاجی به عملیات تروریستی نداریم، طبق تعالیم اسلام مرد و مردانه عمل می کنیم. همه دنیا بداند! ما دشمن آمریکا هستیم اما ما احتیاجی به عملیات تروریستی نداریم و رو در رو می جنگیم و مبارزه می کنیم.»۴ ژانویه ۱۹۸۵/ ۱۴ دی ۱۳۶۳؛ «در دیدار با اعضای امور تربیتی شهرستان ای کرج و ورامین و دانشجویان مرکز تربیت معلم دخترانه شهید باهنر»• «زندگی ائمه (علیهم السّلام) را که دویست و پنجاه سال طول کشیده، زندگی یک انسان به حساب بیاورید؛ یک انسان دویست و پنجاه ساله؛ از هم جدا نیستند، ... هر کدام از این ها که یک کاری انجام دادند، این در حقیقت کار آن دیگران هم هست. یک انسانی که دویست و پنجاه سال گویی عمر کرده است. تمام کارهای ائمه در طول این دویست و پنجاه سال، کار یک انسان با یک هدف، با یک نیت و با تاکتیک های مختلف است.»۱۲ آوریل ۱۹۸۵/ ۲۳ فروردین ۱۳۶۴؛ «خطبه های نماز جمعه تهران» -> کلّهم نور واحد
• «ولادت عیسی، ولادت رحمت و برکت در جهان برای مردمی بود که بر اثر سلطهٔ قدرت های مستکبر و سنگینی نظام های تباه گر غرق در ظلمت و جهالت و فساد و محرومیت و تبعیض بودند. پیام عیسی مسیح، نجات انسان ها، از این همه بود.»۲۵ دسامبر ۱۹۸۵/ ۴ دی ۱۳۶۴؛ «پیام تبریک سال نوی میلادی»• «آزاد، مستقل و برای خود اندیشیدن و تصمیم گرفتن و خواست و منافع و نظر قلدران عالم را ندیده گرفتن، همان کمبود بزرگی است که جهان امروز با آن روبرو است.»• «فرهنگ سلطه، ملّت های ضعیف را ذلّت پذیر و معتاد به ستم ساخته است. باید از درون ذاتشان آنان را درمان کرد. باید باوری عمیق به کرامت و قدرت انسان به خدا، به ارزش های انسانی راستین، به پوچی قدرت های طاغوتی در انسان ها دمید و آنان را با این سلاح کندی ناپذیر مسلّح کرد.»• «اسلام و همهٔ ادیان آسمانی، انسان را به چنین ایمانی و کاملاً در جهت عکس فرهنگ سلطه سوق می دهند. متون خدشه ناپذیر اسلامی صریحاً دستور می دهد نه ظلم کنید و نه مظلوم شوید؛ و می آموزند که ستمگری و ستم پذیری در یک ردیف اند و ستمگر و ستم پذیر، شرکای جرم یکدیگرند. تماشاچی ظلم بودن و بی تفاوت ماندن نیز همانند ظلم و خود، مرحله ای از آن است. تکیه به قدرت لایزال الهی و ایمان راسخ به مردم، درس دیگر اسلام به ملّت ها و رهبران است، که آنان را به ایستادگی در برابر سلطه های جهانی تشجیع می کند و امید موفّقیّت را در آنان پرفروغ می سازد.» -> لاتَظلمون و لاتُظلمون
• «انقلاب اسلامی ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، شاهد زنده و فوق العاده ای است بر بطلان این پندار که سلطه های جهانی شکست ناپذیر و خواست و ارادهٔ آن تخلّف ناپذیر است. پیام بزرگ انقلاب ما به ملّت های مقتدر آن است که گردن نهادن به نظام سلطهٔ ارادهٔ قدرتمندان را فقط به دلیل قدرتشان، مشروعیت بخشیدن، گناه و غلط و خود بزرگترین وسیلهٔ سلطهٔ نامشروع است.»• «در حالی که قرن بیستم به پایان خود نزدیک می شود، هنوز فضای تنفّس برای ادامهٔ حیات رژیم پرتوریا بازمانده است. مشکل آفریقای جنوبی تنها یک مشکل آفریقایی نیست. هتک ارزش های والای انسانی در هر گوشهٔ زمین، تجاوز به حقوق همهٔ بشریّت محسوب می گردد.»• «آفریقای جنوبی دیر یا زود، با کمک ما یا بدون آن به اکثریّت سیاه تعلّق خواهد گرفت. ما نه به خاطر نیاز آن ها، بلکه به منظور حفظ انسانیّتمان به ادای سهم خود در این راه موظّفیم.»• «وجدان بشریّت از آنچه در آفریقای جنوبی می گذرد سخت آزرده است. وجود نظام آپارتاید در دنیایی که ما زندگی می کنیم، تحقیری برای همهٔ ما به حساب می آید که باید بدان بسرعت پایان بخشیم.»• «شاید کمتر رژیمی را بتوان یافت که به اندازهٔ رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی و رژیم صهیونیستی در نظر و عمل شبیه یکدیگر باشند. هر دو دارای سیاست های تبعیض آمیز نسبت به ساکنین اصلی هستند.• «ما معتقدیم جز از طریق مبارزهٔ مسلّحانهٔ تمام عیار، آزادی کامل سرزمین قدس امکان پذیر نخواهد بود. تجاوزگری جزو صفات این رژیم ها نیست که بشود با مذاکره آن را زائل کرد، بلکه ماهیّت این دو رژیم چنین اقتضایی دارد. تصویر همزیستی مسالمت آمیز مردم منطقه با چنین رژیم هایی جز اذهان ساده را مشغول نمی دارد.»• «اسناد جنگ چنین حکایت می کند:• «تجاوز و جنایت، کمیّت نیستند، هیچ اصل و معیار بین المللی یا بررسی کارشناسی و هیچ زبان و قلم آشنا به احساسات بشری قادر نیست حتّی در یک مورد، میزان اندوه مادرانی را که در آخرین لحظه های حیات، در حالی که دختر بچه های مورد تجاوز قرار گرفته شان را برای آخرین وداع قبل از زنده به گور شدن دسته جمعی در آغوش می کشیدند بیان کند.»• «تاریخ می گوید هرگاه جنگ افروزی و تجاوزات بین المللی مورد مجازات قرار نگرفته و عدالت تأمین نشده باشد، ریشه های جنگ، به انتظار لحظهٔ مساعد برای بروز مجدد، زنده می ماند. بدون تأمین عدالت، بدون رفع ظلم و بدون نابود کردن ذهنیّت های تجاوزگر، دعوت از ظالم و مظلوم برای همزیستی مسالمت آمیز، معنایی جز به رسمیّت شناختن ظلم و کمک به استمرار آن ندارد.»
• «این رژیم منحطِ دیکتاتوری استبدادی ایران و همهٔ رژیم های منحط طاغوتی با مردم خود چه کردند؟ آیا فقط مال را از اینها گرفته؟ آیا فقط ظلم مالی به آن ها کرده؟ البته ظلم مالی خیلی کرده، اما نه فقط به دهقان و کشاورز، نه فقط به کارگر و دهقان، به همهٔ قشرهای مردم، به همهٔ مردم ظلم شد در طول این چندین سال حکومت جبار این خاندان پلید و خبیث، به همه. فقط کسانی که دُمشان را به دُم آن ها بستند برخوردار شدند و بهره مند شدند، بقیه همه مظلوم واقع شدند. این اولاً؛ ثانیاً آیا فقط مال را از مردم گرفتند؟ این که عقیدهٔ مردم را پایمال کردند، این که مقدسات مردم را مورد اهانت قرار دادند، این که حیثیت ذاتی انسان را در این مملکت پایمال کردند، این که تمام دوستان و هم پیاله گان و هم کاسه گان خود را بر دوش این مردم مسلط کردند، اینی که یک جوان نظامیِ ارتشیِ برادر مسلمان ما را وادار کردند که از مستشار آمریکائی اطاعت بکند؛ چه ننگی بالاتر از این؟»۳۰ اکتبر ۱۹۷۸/ ۸ آبان ۱۳۵۷؛ «سخنرانی در دانشگاه فردوسی، مشهد»• «این یک انقلاب است، این یک جنبش انقلابی است، این را باور کنید؛ و البته باور کردید و گفتید، گفتید ما هم آهنگ و صدای انقلاب شما را شنیدیم؛ باید می شنیدید، باید می شنیدید. خیلی گوشِ تان سنگین بود که تا حالا نشنیده بودید. انقلاب است، نه هرج و مرج. جنبش است، قیام است، نه آشوب؛ آشوب نیست. مردمی قیام کردند، مردمی حقشان را می گویند، حقشان را می خواهند. این اسمش آشوب نیست. این اسمش هرج و مرج نیست. هرج و مرج را تاکنون شما در این مملکت به وجود آورده بودید. این اختناقی که شما به وجود آورده بودید، هنوز هم با همهٔ این نشانه ها و بشارت های جنبش انقلابی خلق مسلمان ایران درس نمی گیرید. هنوز در زندان های شما شکنجه است، هنوز کارهای غیرانسانی به شدت دارد انجام می گیرد.» اشاره به ؛ ۷ دسامبر ۱۹۷۸/ ۱۶ آذر ۱۳۵۷؛ «سخنرانی در استادیوم غلامرضا تختی، مشهد» -> من هم صدای انقلاب شما را شنیدم
• «این رژیم نابودشدنی و از بین رفتنی است… بدانید این دستگاه، این نظام، دیگر با این قیام ملت قابل بقا و دوام نیست.» ۱۰ دسامبر ۱۹۷۸/ ۱۹ آذر ۱۳۵۷؛ «سخنرانی در حرم امام رضا»• «مسألهٔ قدس مسألهٔ بسیار باعظمت و بااهمیّتی است. عبارت از آن نقطه ای است که باید مستضعفان عالم با الهام از روح ایمان و توکل به خدای بزرگ، پشت مستکبران بزرگ جهان و در رأس آن ها امپریالیزم آمریکا و مزدوران صهیونیسمش را بشکند و خُرد کند . انقلاب ایران اگر در داخل این مرزها به پیروزی رسید، این به معنای آن نیست که ما قانع بشویم و فکر کنیم پیروزی نهائی را به دست آورده ایم. تا وقتی که این زخم متعفّن، این غدّهٔ چرکین در دل سرزمین های اسلامی و عربی به نام دولت غاصب اسرائیل وجود دارد، ما نمی توانیم احساس کنیم که پیروز شده ایم، نمی توانیم حضور دشمن خود را در کنارِ گوش خود، در سرزمین های غصب شده و اشغالی خود ملاحظه کنیم.»• «ملت ایران همچنانی که یک طلسم شکست ناپذیر را در این منطقه شکست، یعنی بزرگترین دژهای مستحکم را در منطقهٔ خاورمیانه بلکه در سراسر آسیا توانست متلاشی کند؛ دژ بزرگ و نیرومند امپریالیست، یعنی حکومت جبّار و غاصب پهلوی را توانست در منطقه شکست بدهد، همچنین این طلسم دوم را که به صورت یک قدرت افسانه ای درآمده است، انقلاب ما خواهد شکست و از بین خواهد برد.»• «یک انسان آواره، جلب ترحم هر انسان آزاده ای را می کند.»• «آن روزی که در این منطقه یک قدرت عظیم اسلامی به وجود بیاید و این قدرت بتواند مشت محکمی به دهان قدرت های بزرگ متجاوز شرقی و غربی وارد کند، دیگر ملت های اسلامی روی استضعاف، روی مستمندی، روی فقر و گرسنگی را نخواهند دید.»• «صهیونیسم را ما به حساب یک مرام و یک مذهب نمی گذاریم، به حساب یهودی گری نمی گذاریم، بسیارند در دنیا یهودیان آزاده و پاک نهادی که از صهیونیسم بیزارند، این یک مسلک فاشیستی سیاسی متجاوز است که جز با ستم و ظلم و تصرّف سرزمینهای متعلّق به مسلمانان مستضعف و محروم امکان ادامهٔ حیات ندارد.»• «ما معتقدیم مسألهٔ فلسطین صرفاً یک مسألهٔ عربی و حتّی صرفاً یک مسألهٔ اسلامی نیست، یک مسألهٔ انسانیِ بسیار بااهمیّت است، نوع فاشیسمی که امروز رهبران صهیونیستِ خائن و همین بگینِ خائن - که امروز در رأس دولت اسرائیل غاصب قرار گرفته است، نوع فاشیسمی که این دولت فاشیست جنایتکار انجام می دهد و اِعمال می کند، در دنیا بی سابقه است.»• «سرزمین فلسطین باید آزاد بشود، باید به مردم خودش برگردد، نگویند شما چطور می توانید از روی نقشهٔ جغرافیا یک کشور را بردارید، نگویند چگونه می توان یک دولتی را که سی سال است مورد حمایت ابرقدرت هاست از بین ببرید؛ ارادهٔ انسان ها و عزم ناشی از ایمان، همهٔ مشکل ها را آسان می کند، همهٔ معجزه ها را امکان پذیر می کند.»• «انقلاب ایران، مادر همهٔ انقلاب های اسلامی در سراسر این منطقه شده است و خواهد شد.»۸ اوت ۱۹۸۰/ ۱۷ مرداد ۱۳۵۹؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران»• «تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجب الاجراست.»۵ سپتامبر ۱۹۸۰/ ۱۴ شهریور ۱۳۵۹• «این مغرورِ جاهلِ متعصب، امروز با پای خود به میدان مبارزه ای که گور او در آن کنده شده، قدم نهاده است.»• «حلیل ما این است که اسلام و انقلاب اسلامی میدانی برای جولان می جست، این میدان به دست دشمن در مقابلش باز شد.»• «ما کسی نبودیم که به خاک عراق یا هر خاک دیگری وارد بشویم و حمله را شروع کنیم؛ لذا ما حمله را شروع نکردیم، اما دشمن که شروع کرد، ما ضرب شصت را اول به این دشمن نزدیک و شروع کننده نشان دادیم.»• «ما این مبارزه طلب دیوانه را در اینجا به سزای خود خواهیم رسانید با دو نیرو؛ اول نیروی ایمان به خدا و دوم نیروی انسانی یک ملت بزرگ و استوار. این دو عامل را ابرقدرت ها در محاسبات خود به حساب نیاوردند. آن ها روی تانک حساب کردند، روی هواپیما حساب کردند، روی سرباز لباس پوشیدهٔ پادگانهای عراق حساب کردند، اما روی ملت ها حساب نکردند. چیزی که ما را با همهٔ حکومت های طاغوتی متمایز می کند همین است. ملت ما چیزی دارد که صدام حسین ندارد، آن ایمان و اشتراک همگانی ملت در میدان مبارزه است.»• «ملت ما… پذیرفته است که اگر زنده بماند درحالی که مقهور سلطهٔ ابرقدرت هاست در حقیقت مرده است و اگر به خاک و خون بغلتد درحالی که چنگال خونین ابرقدرت ها را قطع کرده، زنده است. ما زندگی می خواهیم، ما مرگ را می خواهیم چه کنیم؟ ما به میدان جنگ خواهیم رفت.»• «در این جنگ، ما به این قانع نیستیم که صدام خائن خسارت جنگی به ما بپردازد و عقب بنشیند، ما در این جنگ طالب و دنبال این هستیم که رژیم پلید عراق سنگینی اش را از روی دوش ملت برادر و مسلمان ما، عراقیان عزیز بردارد.»۲۶ سپتامبر ۱۹۸۰/ ۴ مهر ۱۳۵۹؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران (نخستین پس از شروع جنگ ایران و عراق)»• «در دنیای جدید، دموکراسی -یعنی خواست مردم و قبول و اذعان اکثریت مردم - ملاک و منشأ حکومت شمرده می شود، اما کیست که نداند که ده ها وسیلهٔ غیر شرافتمندانه به کار گرفته می شود تا خواست مردم آنچنان که زورمداران و قدرت طلبان می خواهند، هدایت بشود.»۱۹ مه ۱۹۸۱/ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۰؛ «سخنرانی در کنگرهٔ بین المللی نهج البلاغه»• «بدیهی است که ملت های مسلمان هرگز به اسارت در برابر امپریالیسم و صهیونیسم بین المللی راضی نخواهند شد.»• «ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران در هر مبارزه ای که به قصد دفع تجاوز غارتگران و متجاوزان بین المللی از سرزمین های اسلامی صورت گیرد به همهٔ مسلمین جهان همگام و همراه بوده و خواهد بود.»۱۷ نوامبر ۱۹۸۱/ ۲۶ آبان ۱۳۶۰؛ «سخنرانی در دیدار با سفرا و نمایندگان سیاسی کشورهای اسلامی»• «قضاوت، یک منصبی است که احتیاج دارد به این که انسان خشک و قاطع باشد. خشک بودن و تحت تأثیر عواطف قرار نگرفتن، چیزی است که به طور معمول زن ها این را ندارند و این نقطهٔ قوت زن است نه نقطهٔ ضعف زن.»• «زن اگر عواطفش جوشان و احساساتش پرخروش نباشد، عیب است. کمال زن در غلبهٔ عواطف اوست و این به دلیل این است که شغل اوّل زن تربیت فرزند است.»• «اوّلین و اساسی ترین و پراهمیت ترین شغل زن، مادری است. اگر رئیس جمهور هم بشود، اهمیتش به قدر اهمیت مادری نیست.»۲۷ ژوئن ۱۹۸۱/ ۶ تیر ۱۳۶۰؛ «سخنرانی در مسجد ابوذر، تهران (ناتمام به علت ترور نافرجام)»• «ما بارها اعلام کرده ایم اکنون هم رسماً اعلام می کنیم که ما طرفدار جنگ نبوده و نیستیم و با هیچ همسایه ای قصد جنگ نداشته و نداریم اما متجاوز را هم به هیچ وجه تحمل نمی کنیم و پاسخ متجاوز را با امکانات داخلی خودمان و بدون استمداد از هیچ قدرتی می دهیم .»• «هرگونه صلحی اگر قرار است انجام گیرد آن وقتی انجام خواهد گرفت که متجاوز از خاک ما بیرون رفته باشد مادامی که متجاوز در داخل خانه ما است ما به هیچ وجه مذاکره صلح را قبول نمی کنیم و این حق طبیعی ما است.»• «ما از اول اعلام کرده ایم که با صلح مخالف نیستیم ولی نه با صلح غیرشرافتمندانه و ناشی از موضع ضعف، ما مورد تجاوز قرار گرفتیم و قدرت راندن متجاوز و انهدام او را هم ولو در دراز مدت داریم و این کار را تاکنون پیش برده ایم بعد این هم انجام خواهیم داد.»• «چون آتش افروزی و جنگ از نظر عرف سیاسی بین المللی و همچنین از نظر افکار عمومی جهان یک گناه محسوب می شود عراقی ها ضمن این که خودشان تجاوز کرده بودند و آتش جنگ را برافروخته بودند و به خاک یک کشور همسایه بی آزار صدها کیلومتر تجاوز کرده بودند در عین حال کار سیاسی هم می کردند و مرتب ادعای صلح هم از آن ها سر می زد.»۱۰ ژانویه ۱۹۸۲/ ۲۰ دی ۱۳۶۰• «انقلاب برای ما، پدر و مادر و همه چیز است و کسانی که با انقلاب مبارزه می کنند، با همه چیز ما با مقدسات ما و آینده ما مبارزه می کنند. انقلاب افراد بی هدف را تبدیل به یک انسان فداکار می کند که این معجزه کمی نیست.»• «دشمن نابود می شود ولی اثر دشمن باقی می ماند و با شما دشمنی می کند. دشمن با استفاده از شیوه های جدید در مقابل شما می ایستد.»۲۶ ژانویه ۱۹۸۲/ ۶ بهمن ۱۳۶۰؛ «در دیدار با مسئولین کمیته های انقلاب اسلامی خراسان»• «افتخار ما در مقابل همهٔ مکاتب و نظام های بشری با مانیفست های ساخته ذهنیت های حقیر و محدود و وابسته این است که کتاب انقلاب ما، قرآن کریم و مجیدی است که از وحی حکیم خبیر منشاء گرفته و در اختیار عامل و عالم بزرگ و کوچک و قابلفهم و استفاده همگان است.»۹ فوریه ۱۹۸۱/ ۲۰ بهمن ۱۳۶۰؛ «پیام به مناسبت اولین دوره مسابقات بین المللی حفظ و قرائت قرآن کریم»• «ما جنگ طلب، مرتجع و دور از تمدن نیستیم بلکه بعکس ما سلطه گران بزرگ جهانی و پیشاپیش آنان حکومت متجاوز ایالات متحده را جنگ طلب و مرتجع و فسادانگیز می دانیم.»• «سخن حقِّ ملّتِ ما آن است که می خواهد آزاد و مستقل زندگی کند و سرنوشت خود را خود رقم زند.»• «ملت ایران یک ملت خودجوش و فداکار است و این بزرگترین سرمایهٔ هر کشور است؛ این ملت که اکنون دولتی از خود آن و نه از قشرها و طبقات برگزیده، زمام امورش را در دست دارد؛ خواهد توانست با همهٔ مشکلات دست و پنجه نرم کند و راه خود را به سوی آرمان ها و ایده آل هایش طی کند.»۹ فوریه ۱۹۸۱/ ۲۲ بهمن ۱۳۶۰؛ «سخنرانی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در جمع سفرای خارجی»• «اساسی ترین بنایی که انقلاب ایران بر آن استوار است، اسلام است که بر قلب های ملت ایران به عنوان اعتقاد نقش بسته و ذهنیت روشنفکران متعهد و روحانیون مبارز جامعه و همهٔ آحاد ملت ما را شکل داده است.»• «اسلام به عنوان دین انقلاب، بدین معنی است که در صدد تغییر معیارها موازین و ارزش های نظامات اجتماعی و فردی به یک نظام ارزشی جدید است؛ و مکتب و مفسر و هادی حرکات جامعه انقلابی تا سر حد کمال آن یعنی تابیدن نورالله در زمین و گسترش عدل می باشد.»۱۰ فوریه ۱۹۸۱/ ۲۳ بهمن ۱۳۶۰؛ «پیام به اولین مجمع حرکت جهانی اسلامی دانشجوئی»• «خرداد، ماه خاطره هاست.»• «ما همواره در مذاکراتمان اصرار کرده ایم که این جنگ بایستی به شکلی پایان پذیرد که متجاوز به خاطر تجاوزش تشویق نشود و الا کشورهای کوچک اسلامی پیوسته در خطر تهدید و تجاوز هستند.»• «جنگ همیشه بد نیست جنگی که برای جلوگیری از ظلم و تجاوز باشد چیز بسیار خوبی است.»۱۹ آوریل ۱۹۸۲/ ۳۱ فروردین ۱۳۶۱• «حکومت مردمی، یعنی مسئولان حکومت در شیوه و روش و منش با مردم یکسان اند؛ و این یکی از افتخارات جمهوری ماست.»۴ ژوئن ۱۹۸۲/ ۱۴ خرداد ۱۳۶۱؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران»• «امروز ما به اخلاق خوب به تهذیب نفس و به تزکیه خودمان نیاز داریم، زیرا پیشرفت های ما و فتوحات بزرگمان در میدان های جنگ و نیز در میدان های سیاست و صحنه های اقتصادی، وقتی به درد ما خواهد خورد که در درون خود نیز فتوحات و پیشرفت هایی به سوی هر چه انسان تر شدن و کامل تر شدن داشته باشیم، یعنی غرور ما را نگیرد و دشمن در چشم ما خرد و حقیر نشود و دشمن درونی ما یعنی شیطان نیز درون ما رشد نکند.»۲۳ ژوئیه ۱۹۸۲/ ۱ مرداد ۱۳۶۱؛ «خطبه های نماز عید فطر، تهران»• «همهٔ پدیده هایی که محصول تلاش و تجربهٔ مستمر انسانهاست، باید در خدمت انسان ها به کار گرفته شود، باید انسان ها باشد نه بر انسان ها، به تلخی باید اعتراف کرد که واقعیت چنین نیست.»۹ سپتامبر ۱۹۸۲/ ۱۸ شهریور ۱۳۶۱؛ «پیام به مناسبت افتتاح هشتمین نمایشگاه بین المللی بازرگانی، تهران» -> برای
• «خودسازی نمایید و سعی کنید اسلام را در عمل ترویج نمایید.»۲۶ سپتامبر ۱۹۸۲/ ۴ مهر ۱۳۶۱؛ «پیام به گردهمایی سران مختار اتحادیه بین المللی ارتباطات»• «دین و دولت دارای مرزهای نزدیک به هم اند: دولت تشکیلاتی است که ادارهٔ امور انسان ها را متعهد است و دین نظامی است که برای سعادت انسان ها از سوی خالق انسان نازل گردیده است؛ دولت، دست اداره کننده است و دین قانون و قاعدهٔ آن.»• «دین ادارهٔ دنیا را با دولتی الهی می پسندد و دولتِ حق تنها دولتی است که از دین الهی نشأت می گیرد؛ مابقی اگر به نام دین است خرافه است و اگر بنام دولت است طاغوت.»• «ما هرگز نخواسته ایم که با قوای قهری هاسلام را به هیچ جای دنیا صادر کنیم. دنیای متصل و پیوستهٔ امروز خود عطر دلاویز این گل زیبا را استشمام خواهد کرد و بدان خواهد گرایید؛ تکیه ما بر ملت ها و دل حق پذیر آن هاست.»• «نماز جمعه، مظهر دین و دولت است و علامت زیبایی بر سینهٔ جمهوری اسلامی. نماز جمعه، مجمع کتاب و میزان و حدید است و خطیب جمعه سخنگوی خدا و نمایندهٔ خلق؛ این واجب رامی و این تریبون الهی و مردمی باید در خدمت حق قرار گیرد و ملت های مسلمان را در جهت تحقق اسلام به پیش براند.»۲۸ دسامبر ۱۹۸۲/ ۷ دی ۱۳۶۱؛ «پیام به کنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات»• «ما طبق ایمان اسلامی ملتمان خواسته ایم در یک نظام اسلامی زندگی کنیم، یعنی:نظامی که رفاه امن صلح و سلامت زندگی را همراه با معنویت به انسان ها می بخشد. نظامی که سلطهٔ سیاسی و فرهنگی و اقتصادی هر قدرت خارجی را بر کشورمان رد می کند. نظامی که به همهٔ انسان های عالم احترام می گذارد و هرگونه تمایز نژادی جغرافیائی و تمایز ناشی از ثروت و قدرت را نفی می کند. نظامی که تجاوز و زورگویی و زورمداری را از هر کسی و نسبت به هر کس نفی می کند.»• «ما معتقدیم فقط با مقاومت در مقابل زور می توان آنرا متوقف کرد. سازش و تسلیم در برابر زور و زورمداران موجب تشویق هر چه بیشتر زورگویی است و ما برآنیم که هرگز هیچ زورگویی را تشویق نکنیم.»• «ما مایلیم فضای امن و صلح بر زندگی ملت ها حاکم باشد، اما آنچه میان ما و برخی از دولت ها و رژیم ها شکافی پرنشدنی ایجاد می کند، گرایش آنان به ظلم و زور تجاوز و سلطهٔ قدرتمندانه بر ملت های ضعیف است.»۱۰ فوریه ۱۹۸۳/ ۲۱ بهمن ۱۳۶۱؛ «سخنرانی در جمع سفرای خارجی به مناسبت پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی»• «قرآن را باید آموخت، خواند و عمل کرد، خواندن آن نیز باید موزون با طبیعت لطیف آن دلنشین و صحیح به گونه ای باشد که گویا از زبان روح الامین قرائت می شود.»۱ آوریل ۱۹۸۳/ ۱۲ فروردین ۱۳۶۲؛ «پیام به مناسبت افتتاح دومین دورهٔ مسابقات بین المللی قرائت»• «چنین به نظر می رسد که زندگی بهتر برای جوامع عقب افتاده در گرو بهره وری بیشتر از منابع انرژی خداداد آن ها می باشد لکن در بند آوردن منابع انرژی به منظور در خدمت انسان قرار دادن، نیاز به سرمایه گذاری های کلان و یا به عبارت دیگر تخصیص منابع عمدهٔ اقتصاد دارد؛ این همان چیزی است که متأسفانه کشورهای در حال توسعه فعلاً فاقد آن می باشند؛ بنابراین، مشکل توسعهٔ اقتصادی برای اغلب کشورهای جهان سوم در دایرهٔ شوم خلاصه می شود.»۳۰ مه ۱۹۸۳/ ۹ خرداد ۱۳۶۲؛ «پیام به سمپوزیوم جهانی بررسی مسائل انرژی» -> محدودیت امکانات اقتصادی ناتوانی دسترسی به منابع انرژی و عدم ایجاد بنیان های اقتصادی جدید به علت نبود سرمایه های انباشته
• «کسانی هم هستند که همه چیز را حاضرند تحمل کنند مگر حاکمیت دین را. از کلمه حزب الله بدشان می آید، از ریخت و قیافه حزب اللهی ها بیزارند، این ها طبقات خاصه هستند، این ها آواره کشورهای اروپایی و آمریکایی شدند. اما آنچه که برای یک نظام افتخارآمیز است همین است که بتوان عامه مردم را از خودش راضی کند و این خط حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی است.»• «ما باید تبعیض را ریشه کن کنیم. مردم و کارگزاران دولت جمهوری اسلامی باید با هم همدست بشوند و نگذارند ریشه تبعیض در میان مردم گسترش پیدا کند. آنچه که حکومت به مردم می دهد و آنچه که حکومت اسلامی میان مردم تقسیم می کند باید با تساوی تقسیم کند و این یک حرکتی است که باید جمهوری اسلامی آنرا با شتاب هر چه بیشتر تعقیب کند.»۴ ژوئیه ۱۹۸۳/ ۱۳ تیر ۱۳۶۲• «هر فریادی و هر نغمه ای که میان ملت ها، میان این برادران عزیز مسلمان همدل و همرزم اختلاف و کدورت ایجاد کند آن فریاد از شیطان است. اختلاف از جنود شیطان است و اتحاد از جنود رحمان است.»• «ما در مسایل داخلی فقط یک چیز را می شناسیم و آن احساس تکلیف و وظیفه شرعی است است و ملاحظه این قشر یا آن قشر را نخواهیم کرد. فقط ملاحظه تکلیف الهی را خواهیم کرد.»• «ما از آغاز تا کنون برای وحدت کشورهای اسلامی هشدار داده ایم و این یک شعار نیست بلکه یک دعوت واقعی است. ما هرگونه اختلافی را با کشورهای اسلامی و بهانه استعماری شیعه و سنی را قویا نفی می کنیم… بنابر این ما فکر می کنیم شرط اصلی وحدت و بازگشت به خویشتن اسلامی خارج شدن از مرز سلطه اقتصادی و سیاسی بیگانگان خصوصاً آمریکا می باشد..»• «امروز در میان بیگانگانی که به نحوی در کشورهای اسلامی نفوذ دارند خطرناکتر از همه آمریکا است و آمریکا به معنای واقعی کلمه در منطقه خطر مهمی را تشکیل می دهد و به اعتقاد ما مبارزه با اسرائیل بدون مبارزه با آمریکا امکان پذیر نیست.»۱۳ ژوئیه ۱۹۸۳/ ۲۲ تیر ۱۳۶۲• «اساس نظام ما بر حمایت از کسانی است که محتاج حمایت هستند و اگر بر روی محرومان جامعه تکیه می شود ناشی از همین مسئله است. در جمهوری اسلامی همه انسان ها باید از یک خط معمولی از امکان برای زیستن برخوردار باشند… این در جامه اسلامی قابل قوبل نیست که عده ای در رفاه مطلق باشند و عده ای حتی از حداقل آن هم محروم باشند پس رسیدگی به طبقه محروم در این نظام از وظایف اصلی به شمار می رود.»۱۸ ژوئیه ۱۹۸۳/ ۲۷ تیر ۱۳۶۲• «مردمی بودن حکومت اسلامی به دو معنا است: یکی این است که مردم در ادارهٔ حکومت و تشکیل حکومت و تعیین حاکم و شاید در تعیین رژیم حکومتی و سیاسی نقش دارند. مردمی بودنِ حکومت یعنی نقش دادن به مردم در حکومت. یک معنای دیگر برای مردمی بودنِ حکومت اسلامی این است که حکومت اسلامی در خدمت مردم است؛ آنچه برای حاکم اسلامی مطرح است، منافع عامّهٔ مردم است؛ نه منافع اشخاص معین یا قشر معین و طبقهٔ معین.»• «این ادعا که حکومتی بدون اینکه با مردم خود ارتباط مستقیم داشته باشد، بدون اینکه به آرای مردم متّکی باشد، ادّعا کند که در خدمت مردم است، ادّعای پذیرفته ای نیست. این سخنی است که همهٔ مدّعیان حکومت مردمی بر زبان جاری می کنند، امّا نمی توانند ثابت کنند که مردمی اند؛ همهٔ حکومت های تحمیلی هم خودشان را مردمی به حساب می آورند.»• «اگر مردم رژیم اسلامی را نپذیرفتند، رژیم اسلامی از اعتبار نمی افتد، امّا قاعدتاً چون رژیم اسلامی به ایمان مردم متّکی است، مردم در آن هم دارای نقش هستند.»• «مردم از آن زمامداری بیزار یا نسبت به او بی اعتنا هستند که در انتخاب او نقشی نداشته اند.»• «بیشترین چیزی که آحاد ملّت و ما مسئولان دولت را، در مواضع درست و اسلامی مان استوار خواهد داشت، تقوای خداست.»۵ اوت ۱۹۸۳/ ۱۴ مرداد ۱۳۶۲؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران»• «تعیین کننده ترین لحظهٔ تاریخ ما بعد از ظهور اسلام، ۲۲ بهمن است و ما قرن های متمادی در انتظار این روز بوده ایم کما این که اکنون ملت های مسلمان دنیا در انتظار چنین روزی هستند.»• «در هر کجا که استعمار و شخصیت های وابستهٔ غاصب بر یک عده مسلمان مسلط اند، مردم مسلمان در آرزو و اشتیاق بیست-و-دوی بهمن ها هستند.»۳۰ ژانویه ۱۹۸۴/ ۱۰ بهمن ۱۳۶۲؛ «در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و مسئولین ستادهای داخلی و خارجی برگزاری دههٔ فجر انقلاب اسلامی»• «امروز آشکارترین و روشنترین حقایق اسلامی به وسیلهٔ بعضی از مدعیان اسلام در کشورهای اسلامی نادیده گرفته می شود. امروز همان روزی است که شعارها یکسان است اما جهت گیری ها به شدت مغایر یکدیگر است.»۱۵ آوریل ۱۹۸۴/ ۲۶ فروردین ۱۳۶۳؛ «چهارمین کنگره بین المللی نهج البلاغه»• «مسألهٔ قدس و فلسطین برای ما تنها یک مسألهٔ جغرافیایی نیست بلکه یک فریضه و واجب دینی است.»۲۲ ژوئن ۱۹۸۴/ ۱ تیر ۱۳۶۳؛ «خطبه های نماز جمعهٔ تهران»• «ما نمی خواهیم کشورها را فتح کنیم، ملت ها باید آنجا را فتح کنند؛ ما باید به کشورهای تحت ستم بیاموزیم که زیر بار استعمار و استثمار نروند. ما با مقاومت مردم خودمان می توانیم این پیام را به دنبال برسانیم.»۲۸ ژوئن ۱۹۸۴/ ۷ تیر ۱۳۶۳؛ «در مراسم گرامیداشت شهدای هفتم تیر، اصفهان»• «در جمهوری اسلامی همهٔ استعدادها باید امکان رشد داشته باشد.»۱۲ ژوئیه ۱۹۸۴/ ۲۱ تیر ۱۳۶۳؛ «دیدار با مدیران کل و معاونین سازمان پژوهش و برنامه ریزی، وزارت آموزش و پرورش»• «مهم ترین چیزی که در زندگی ائمه به طور شایسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر است… این مبارزه، بزرگ ترین هدفش تشکیل نظام اسلامی و تأسیس حکومتی بر پایه امامت بود.» -> مبارزه حاد سیاسی
• «شیعیان در پوشش تقیه، مبارزاتی خستگی ناپذیر و تمام نشدنی داشتند، این مبارزات که با دو ویژگی همراه بود، تأثیر توصیف ناپذیری در برهم زدن بساط خلافت داشت، آن دو ویژگی، یکی بود و دیگری قداست.»۹ اوت ۱۹۸۴/ ۱۸ مرداد ۱۳۶۳؛ «پیام به کنگرهٔ جهانی امام رضا» -> مظلومیت
• «در محیط جاهلی، آن جایی که خدا در آن جا شناخته شده نیست و عبادت نمی شود و اطاعت نمی شود، در آن جا هر آدمی که مقداری از حقارت و ضعف رائج در آن جامعه فراتر باشد، در چشم آن افراد حقیری که در آن جامعه هستند عظمت پیدا می کند و این عظمت گاهی به ستایش و تقدیس او پایان می پذیرد.»• «انسان یک موجود آسیب پذیری است. این آسیب پذیری را انسان وقتی به خودش نگاه می کند می یابد، لکن در محیط توحیدی بعد از آنی که انسان در خود این ضعف را مشاهده کرد، در مقابل این ضعف، عظمت های پنداری و پوشالی را دیگر مورد اعتنا قرار نمی دهد. چرا؟ برای خاطر این که وقتی خدا شناخته شده، انسانی که خدا را می شناسد، همهٔ قدرت ها و همهٔ عظمت ها و همهٔ مُکنت ها و همهٔ ثروت ها و همهٔ دانشها و بصیرت ها را از خدا می داند، متعلق به خدا می داند.»• «ارتباط دادن خود به خدا و احساس بندگی خدا، به آدم مصونیت می دهد. مصونیت از چی؟ مصونیت از حقارت، از احساس حقارت. دیگر انسان احساس حقارتی را که آدم بی معرفت به خدا آن احساس را در مقابل هر چیزی می کند، آن احساس حقارت از آدمی که بندهٔ خداست به کلی گرفته می شود.»• «آدمی که خدا را نمی شناسد… در مقابل یک کوه هم که قرار می گیرد، احساس می کند که خیلی حقیر است… هر جائی که یک جلوه ای از عظمت و لو کوچک، وجود داشته باشد، آدمی که با خدا آشنا نیست، خودش را مقابل او حقیر و کوچک می بیند… اما آدمی که با خدا آشناست، در مقابل بزرگترین جلوه های عظمت، خودش را حقیر نمی بیند. چرا؟ چون معتقد است که آن عظمت و هزاران و هزاران هزار برابرِ او، متعلق به ارباب خود اوست، متعلق به خدائی است که من بندهٔ او هستم، من با او مرتبطم، من او را می شناسم، او به من لطف دارد. متعلق به خودش در حقیقت می داند… .»• «آدم وقتی که در نظام پادشاهی زندگی می کند… یک قدرت و عظمت طاغوتی را مسلط بر خودش می داند و معتقد است که او بر جان و مال و فکر و وجود و همه چیز من مسلط است، نتیجه اش چی می شود؟ نتیجه اش این می شود که از کوچکترین مظاهر قدرت، آدم تا مغز استخوانش می لرزد… بینش طاغوتی و تسلیم در مقابل نظام جاهلی این خاصیت را دارد.»• «در دنیا سیاستمداران درجهٔ یک و قدرتمندان بزرگ و ممتازی که از این قدرت های پوشالی مثل بید به خودشان می لرزند فراوانند. اما شما به خودت نگاه کن. شما می ترسی؟ نه. تعجب هم می کنی چرا باید بترسد کسی از یک قدرت طاغوتی. خب انسان در مقابلش می ایستد، با او مقابله می کند… این همان بینش الهی است. چرا؟ چون شما معتقد به خدا هستید، معتقد به منشأ و معدن و منبع همهٔ قدرت ها و عظمت ها هستی و خودتان را با آن منبع قدرت پیوند زده و در ارتباط می بینید، لذا نمی ترسید.»• «از هر طریقی که خیری به انسان می رسد، منشأ آن خداست و وسیلهٔ آن خداست.»• «تمام حرکات این عالم و تحولاتی که انسان مشاهده می کند و تغییرهایی که در این عالم هست؛ به وجود آمدن ها، از بین رفتن ها، تغییر و تبدیل ها، متعلق به خداست. این ها را خدا به وجود آورده، یعنی خالق و آفرینندهٔ همهٔ اشیاء عالم و همهٔ حالاتی که بر این اشیاء حاکم هست و همهٔ قوانینی که این حالات بر طبق آن هاست، آفرینندهٔ همهٔ این ها، خداست.»• «خدای متعال عالم را از عدم، از نیستی و نبودن آفریده. ملک و قدرت تکوینی و طبیعی در اختیار خداست، تمام قوانین این عالم در اختیار خداست… همهٔ قوانین طبیعی و تکوینی که شما می بینید… همهٔ آن قوانین را خدا به وجود آورده و خود پروردگار می تواند خاصیت آن قوانین را از آنها بگیرد.»• «اگر شما می بینید ندای مظلومیت و استغاثهٔ مظلومان تاریخ هیچ وقت قطع نشده و همیشه در همهٔ ادوار تاریخ، بیشترین تعداد انسانها توسریخور و مظلوم و محروم بودند، به خاطر همین بوده که قدرت و حکومت و سلطنت در دست انسانهائی بوده که آن را متعلق به خودشان می دانستند.»• «هرکس قدرت را متعلق به خودش بداند، اگر صالح هم باشد، ناصالح می شود؛ این را بدانید.»• «بندگان صالح و حکام شایسته آن کسانی هستند که خودشان را بندهٔ خدا بدانند و ملک را مال خدا بدانند و خودشان را متصدی آن ملک بدانند، که این یک راز بزرگ و یک نکتهٔ اساسی در باب حکومت اسلامی است.»۹ نوامبر ۱۹۸۴/ ۱۸ آبان ۱۳۶۳؛ «تفسیر سوره مُلک (آیات ۱ و ۲)»• «قدرت انقلاب اسلامی از اینجا معلوم می شود که تمام تجهیزات جهانی و فشارهای سیاسی و تبلیغاتی و تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی صرف و خرج می شود اما این انقلاب روز به روز نیرومندتر می شود.»• «تروریست شما هستید که در هر جای جهان به هر کیفیتی که بتوانید حاضرید هر کسی را که در سر راه منافعتان است قتل عام کنید؛ ما احتیاجی به عملیات تروریستی نداریم، طبق تعالیم اسلام مرد و مردانه عمل می کنیم. همه دنیا بداند! ما دشمن آمریکا هستیم اما ما احتیاجی به عملیات تروریستی نداریم و رو در رو می جنگیم و مبارزه می کنیم.»۴ ژانویه ۱۹۸۵/ ۱۴ دی ۱۳۶۳؛ «در دیدار با اعضای امور تربیتی شهرستان ای کرج و ورامین و دانشجویان مرکز تربیت معلم دخترانه شهید باهنر»• «زندگی ائمه (علیهم السّلام) را که دویست و پنجاه سال طول کشیده، زندگی یک انسان به حساب بیاورید؛ یک انسان دویست و پنجاه ساله؛ از هم جدا نیستند، ... هر کدام از این ها که یک کاری انجام دادند، این در حقیقت کار آن دیگران هم هست. یک انسانی که دویست و پنجاه سال گویی عمر کرده است. تمام کارهای ائمه در طول این دویست و پنجاه سال، کار یک انسان با یک هدف، با یک نیت و با تاکتیک های مختلف است.»۱۲ آوریل ۱۹۸۵/ ۲۳ فروردین ۱۳۶۴؛ «خطبه های نماز جمعه تهران» -> کلّهم نور واحد
• «ولادت عیسی، ولادت رحمت و برکت در جهان برای مردمی بود که بر اثر سلطهٔ قدرت های مستکبر و سنگینی نظام های تباه گر غرق در ظلمت و جهالت و فساد و محرومیت و تبعیض بودند. پیام عیسی مسیح، نجات انسان ها، از این همه بود.»۲۵ دسامبر ۱۹۸۵/ ۴ دی ۱۳۶۴؛ «پیام تبریک سال نوی میلادی»• «آزاد، مستقل و برای خود اندیشیدن و تصمیم گرفتن و خواست و منافع و نظر قلدران عالم را ندیده گرفتن، همان کمبود بزرگی است که جهان امروز با آن روبرو است.»• «فرهنگ سلطه، ملّت های ضعیف را ذلّت پذیر و معتاد به ستم ساخته است. باید از درون ذاتشان آنان را درمان کرد. باید باوری عمیق به کرامت و قدرت انسان به خدا، به ارزش های انسانی راستین، به پوچی قدرت های طاغوتی در انسان ها دمید و آنان را با این سلاح کندی ناپذیر مسلّح کرد.»• «اسلام و همهٔ ادیان آسمانی، انسان را به چنین ایمانی و کاملاً در جهت عکس فرهنگ سلطه سوق می دهند. متون خدشه ناپذیر اسلامی صریحاً دستور می دهد نه ظلم کنید و نه مظلوم شوید؛ و می آموزند که ستمگری و ستم پذیری در یک ردیف اند و ستمگر و ستم پذیر، شرکای جرم یکدیگرند. تماشاچی ظلم بودن و بی تفاوت ماندن نیز همانند ظلم و خود، مرحله ای از آن است. تکیه به قدرت لایزال الهی و ایمان راسخ به مردم، درس دیگر اسلام به ملّت ها و رهبران است، که آنان را به ایستادگی در برابر سلطه های جهانی تشجیع می کند و امید موفّقیّت را در آنان پرفروغ می سازد.» -> لاتَظلمون و لاتُظلمون
• «انقلاب اسلامی ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، شاهد زنده و فوق العاده ای است بر بطلان این پندار که سلطه های جهانی شکست ناپذیر و خواست و ارادهٔ آن تخلّف ناپذیر است. پیام بزرگ انقلاب ما به ملّت های مقتدر آن است که گردن نهادن به نظام سلطهٔ ارادهٔ قدرتمندان را فقط به دلیل قدرتشان، مشروعیت بخشیدن، گناه و غلط و خود بزرگترین وسیلهٔ سلطهٔ نامشروع است.»• «در حالی که قرن بیستم به پایان خود نزدیک می شود، هنوز فضای تنفّس برای ادامهٔ حیات رژیم پرتوریا بازمانده است. مشکل آفریقای جنوبی تنها یک مشکل آفریقایی نیست. هتک ارزش های والای انسانی در هر گوشهٔ زمین، تجاوز به حقوق همهٔ بشریّت محسوب می گردد.»• «آفریقای جنوبی دیر یا زود، با کمک ما یا بدون آن به اکثریّت سیاه تعلّق خواهد گرفت. ما نه به خاطر نیاز آن ها، بلکه به منظور حفظ انسانیّتمان به ادای سهم خود در این راه موظّفیم.»• «وجدان بشریّت از آنچه در آفریقای جنوبی می گذرد سخت آزرده است. وجود نظام آپارتاید در دنیایی که ما زندگی می کنیم، تحقیری برای همهٔ ما به حساب می آید که باید بدان بسرعت پایان بخشیم.»• «شاید کمتر رژیمی را بتوان یافت که به اندازهٔ رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی و رژیم صهیونیستی در نظر و عمل شبیه یکدیگر باشند. هر دو دارای سیاست های تبعیض آمیز نسبت به ساکنین اصلی هستند.• «ما معتقدیم جز از طریق مبارزهٔ مسلّحانهٔ تمام عیار، آزادی کامل سرزمین قدس امکان پذیر نخواهد بود. تجاوزگری جزو صفات این رژیم ها نیست که بشود با مذاکره آن را زائل کرد، بلکه ماهیّت این دو رژیم چنین اقتضایی دارد. تصویر همزیستی مسالمت آمیز مردم منطقه با چنین رژیم هایی جز اذهان ساده را مشغول نمی دارد.»• «اسناد جنگ چنین حکایت می کند:• «تجاوز و جنایت، کمیّت نیستند، هیچ اصل و معیار بین المللی یا بررسی کارشناسی و هیچ زبان و قلم آشنا به احساسات بشری قادر نیست حتّی در یک مورد، میزان اندوه مادرانی را که در آخرین لحظه های حیات، در حالی که دختر بچه های مورد تجاوز قرار گرفته شان را برای آخرین وداع قبل از زنده به گور شدن دسته جمعی در آغوش می کشیدند بیان کند.»• «تاریخ می گوید هرگاه جنگ افروزی و تجاوزات بین المللی مورد مجازات قرار نگرفته و عدالت تأمین نشده باشد، ریشه های جنگ، به انتظار لحظهٔ مساعد برای بروز مجدد، زنده می ماند. بدون تأمین عدالت، بدون رفع ظلم و بدون نابود کردن ذهنیّت های تجاوزگر، دعوت از ظالم و مظلوم برای همزیستی مسالمت آمیز، معنایی جز به رسمیّت شناختن ظلم و کمک به استمرار آن ندارد.»
wikiquote: سید_علی_خامنه ای