کلمه جو
صفحه اصلی

باب الحکم

لغت نامه دهخدا

باب الحکم. [ بُل ْ ح ُ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان کنار شهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر در 7 هزارگزی باختر بردسکن ، سر راه شوسه عمومی بردسکن. جلگه ، گرمسیر. سکنه آن 1310 تن. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، تریاک و زیره سبز و شغل اهالی زراعت است و راه ماشین رو دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۵°۱۴′۱۴″ شمالی ۵۷°۵۲′۴۸″ شرقی / ۳۵٫۲۳۷۲۲°شمالی ۵۷٫۸۸۰۰۰°شرقی / 35.23722; 57.88000
باب الحکم، روستایی است در استان خراسان رضوی، شهرستان بردسکن، بخش انابد، دهستان صحرا.از غذاهای سنتی آن می توان به بزباش اشاره نمود.همچنین سوغات آن ((حلوا مغزی)) است.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۹۵۷ نفر با ۲۶۷ خانوار بوده است.

پیشنهاد کاربران

باب الحکم ازدوواژه کاملا عربی ترکیب شده است چنانچه با فتح ح و فتح ک تلفظ شود یعنی محل رسیدگی به دعاوی و شکایات و حل و فصل اختلافات میان مردم وحکمیت و داوری میان آنها. . . واگرباضم ح خوانده شودیعنی محل حکومت و حاکمیت و فرمانروایی بر منطقه وروستاهای مجاور. . . . واگرباکسرح و فتح ک تلفظ شود یعنی دروازه حکمت ودانایی ودانش وفرهنگ. . .


کلمات دیگر: