مترادف خشخاش : نارخیرا، کوکنار، نارخوک، نارکوک
خشخاش
مترادف خشخاش : نارخیرا، کوکنار، نارخوک، نارکوک
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
خشخاش
عربی به فارسی
خشخاش , کوکنار
مترادف و متضاد
خشخاش، کوکنار
نارخیرا، کوکنار، نارخوک، نارکوک
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - گیاهی است از تیر. کوکناریان دارای ساق. باریک و برگهای طویل و درشت و مضرس . گلهای آن سفید و ارتفاعش بیک متر بالغ میشود. میو. خشخاش بشکل حقه است (غوزه ) و پس از ریختن برگها گل در سر شاخه آشکار گردد . وسط آن پر از دانه های ریز سفید است که آنرا میخورند و روغن آنرا استخراج کنند . چون پوست غوز. خشخاش را پس از رسیدن با تیغ مخصوص خراش دهند از آن شیره ای سفید بیرون آید که پس از خشک شدن برنگ قهوه یی در آید و همانست که بنام تریاک نامیده میشود . در شیراب. خشخاش الکالوئیدهای مختلف مانند مرفین نار کوئین و غیره موجود است . ۲ - نوعی پارچه که در گرگان می بافتند .
بن حباب ابن حارث که بعضی او را خشخاش بن مالک بن حارث آورده اند از صحابیان بود .
بن حباب ابن حارث که بعضی او را خشخاش بن مالک بن حارث آورده اند از صحابیان بود .
فرهنگ معین
(خَ )(اِ. )گیاهی است از تیرة کوکناریان دارای ساقة باریک و برگ های طویل و درشت . میوة خشخاش به شکل حقه است که با تیغ زدن آن شیره ای سفید بیرون دهد که پس از خشک شدن به رنگ قهوه ای درآید و همان است که آن را تریاک گویند.
لغت نامه دهخدا
خشخاش . [ خ َ ] (ع اِ) مردم با سلاح و زره . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || کوکنار و آن چند قسم است بستانی و منثور و مقرن و زبدی . (منتهی الارب ). کوکنار. (مهذب الاسماء).
خشخشاش از نظر پزشکی : دربرهان قاطع آمده است : خشخاش چند قسم باشد ابیض و اسود و زبدی و مقرن . خشخاش ابیض بوستانی است و آن سرد و تر باشد و بعضی گویند خشک است خوردن آن با عسل منی را زیاد کند و خشخاش اسود صحرائی است و آن را خشخاش مصری هم می گویند و آن سرد و خشک است ، در سیم اگر بکوبند و با شراب بخورند اسهال را نافع باشد و خشخاش زبدی نوعی از خشخاش است و آنرا برگ و تخم و ثمر سفید می باشد و آن مسهل بلغم است و خشخاش مقرن خشخاش بحری است و آن پیوسته در کنارهای دریا روید و غلاف آن مانند شاخ گاو باشد و با شیر بر نقرس طلا کنند نافع است و مطلق آن را به عربی رمان السعال گویند :
حب خشخاش کند در عسل شهد بکار.
کجا دانه داند بخشخاش در
که چون می دهد کشت خشخاش بر.
قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
که از میان تهی بانگ می زند خشخاش .
خشخاش سفید و سیاه می باشد سفید سعال را مفید است و عصاره اش را افیون خوانند و آن مخدر است و خواب آرد. (نزهة القلوب ).
جهان در جنب این نه سقف مینا
چو خشخاشی برد بر روی دریا
نگر تا تو از این خشخاش چندی
سزد گر بر بروت خود بخندی .
توضیح : گیاهی است گل دار از تیره ٔ پاپاوارسه . از اقسام مختلفه ٔ خشخاش یک رقم در ایران زراعت میشود. (پاپاورسومنی - فروم ) ولی رنگ گل آنها مختلف و ارتفاع متوسط این گیاه یک ذرع است . تخم آن را در پائیز و گاهی نیز در بهارمی کارند در ایران زراعت آن با ترتیب صحیح علمی بعمل می آید. (یادداشت بخط مؤلف ).
توضیح : از شیره ٔ خشخاش تریاک می گیرند. رجوع به تریاک شود.
- شیره ٔ خشخاش ؛ تریاک . (از ناظم الاطباء).
|| ریزه . ذره . مقدار بسیار کوچک :
دو نیزه چو خشخاش گشت از نهیب
یکی را نجنبید پا از رکیب .
سنگ روی خفته را خشخاش کرد
وین مثل بر جمله عالم فاش کرد.
خشخشاش از نظر پزشکی : دربرهان قاطع آمده است : خشخاش چند قسم باشد ابیض و اسود و زبدی و مقرن . خشخاش ابیض بوستانی است و آن سرد و تر باشد و بعضی گویند خشک است خوردن آن با عسل منی را زیاد کند و خشخاش اسود صحرائی است و آن را خشخاش مصری هم می گویند و آن سرد و خشک است ، در سیم اگر بکوبند و با شراب بخورند اسهال را نافع باشد و خشخاش زبدی نوعی از خشخاش است و آنرا برگ و تخم و ثمر سفید می باشد و آن مسهل بلغم است و خشخاش مقرن خشخاش بحری است و آن پیوسته در کنارهای دریا روید و غلاف آن مانند شاخ گاو باشد و با شیر بر نقرس طلا کنند نافع است و مطلق آن را به عربی رمان السعال گویند :
حب خشخاش کند در عسل شهد بکار.
سعدی .
کجا دانه داند بخشخاش در
که چون می دهد کشت خشخاش بر.
امیرخسرو.
قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
که از میان تهی بانگ می زند خشخاش .
سعدی .
خشخاش سفید و سیاه می باشد سفید سعال را مفید است و عصاره اش را افیون خوانند و آن مخدر است و خواب آرد. (نزهة القلوب ).
جهان در جنب این نه سقف مینا
چو خشخاشی برد بر روی دریا
نگر تا تو از این خشخاش چندی
سزد گر بر بروت خود بخندی .
شبستری .
توضیح : گیاهی است گل دار از تیره ٔ پاپاوارسه . از اقسام مختلفه ٔ خشخاش یک رقم در ایران زراعت میشود. (پاپاورسومنی - فروم ) ولی رنگ گل آنها مختلف و ارتفاع متوسط این گیاه یک ذرع است . تخم آن را در پائیز و گاهی نیز در بهارمی کارند در ایران زراعت آن با ترتیب صحیح علمی بعمل می آید. (یادداشت بخط مؤلف ).
توضیح : از شیره ٔ خشخاش تریاک می گیرند. رجوع به تریاک شود.
- شیره ٔ خشخاش ؛ تریاک . (از ناظم الاطباء).
|| ریزه . ذره . مقدار بسیار کوچک :
دو نیزه چو خشخاش گشت از نهیب
یکی را نجنبید پا از رکیب .
فردوسی .
سنگ روی خفته را خشخاش کرد
وین مثل بر جمله عالم فاش کرد.
مولوی .
خشخاش . [ خ َ ](اِخ ) ابن حباب بن حارث که بعضی او را خشخاش بن مالک بن حارث آورده اند از صحابیان بود. (از منتهی الارب ).
خشخاش. [ خ َ ] ( ع اِ ) مردم با سلاح و زره. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). || کوکنار و آن چند قسم است بستانی و منثور و مقرن و زبدی. ( منتهی الارب ). کوکنار. ( مهذب الاسماء ).
خشخشاش از نظر پزشکی : دربرهان قاطع آمده است : خشخاش چند قسم باشد ابیض و اسود و زبدی و مقرن. خشخاش ابیض بوستانی است و آن سرد و تر باشد و بعضی گویند خشک است خوردن آن با عسل منی را زیاد کند و خشخاش اسود صحرائی است و آن را خشخاش مصری هم می گویند و آن سرد و خشک است ، در سیم اگر بکوبند و با شراب بخورند اسهال را نافع باشد و خشخاش زبدی نوعی از خشخاش است و آنرا برگ و تخم و ثمر سفید می باشد و آن مسهل بلغم است و خشخاش مقرن خشخاش بحری است و آن پیوسته در کنارهای دریا روید و غلاف آن مانند شاخ گاو باشد و با شیر بر نقرس طلا کنند نافع است و مطلق آن را به عربی رمان السعال گویند :
حب خشخاش کند در عسل شهد بکار.
که چون می دهد کشت خشخاش بر.
که از میان تهی بانگ می زند خشخاش.
جهان در جنب این نه سقف مینا
چو خشخاشی برد بر روی دریا
نگر تا تو از این خشخاش چندی
سزد گر بر بروت خود بخندی.
توضیح : از شیره خشخاش تریاک می گیرند. رجوع به تریاک شود.
- شیره خشخاش ؛ تریاک. ( از ناظم الاطباء ).
|| ریزه. ذره. مقدار بسیار کوچک :
دو نیزه چو خشخاش گشت از نهیب
یکی را نجنبید پا از رکیب.
وین مثل بر جمله عالم فاش کرد.
خشخاش. [ خ َ ]( اِخ ) ابن حباب بن حارث که بعضی او را خشخاش بن مالک بن حارث آورده اند از صحابیان بود. ( از منتهی الارب ).
خشخشاش از نظر پزشکی : دربرهان قاطع آمده است : خشخاش چند قسم باشد ابیض و اسود و زبدی و مقرن. خشخاش ابیض بوستانی است و آن سرد و تر باشد و بعضی گویند خشک است خوردن آن با عسل منی را زیاد کند و خشخاش اسود صحرائی است و آن را خشخاش مصری هم می گویند و آن سرد و خشک است ، در سیم اگر بکوبند و با شراب بخورند اسهال را نافع باشد و خشخاش زبدی نوعی از خشخاش است و آنرا برگ و تخم و ثمر سفید می باشد و آن مسهل بلغم است و خشخاش مقرن خشخاش بحری است و آن پیوسته در کنارهای دریا روید و غلاف آن مانند شاخ گاو باشد و با شیر بر نقرس طلا کنند نافع است و مطلق آن را به عربی رمان السعال گویند :
حب خشخاش کند در عسل شهد بکار.
سعدی.
کجا دانه داند بخشخاش درکه چون می دهد کشت خشخاش بر.
امیرخسرو.
قدم زنند بزرگان دین و دم نزنندکه از میان تهی بانگ می زند خشخاش.
سعدی.
خشخاش سفید و سیاه می باشد سفید سعال را مفید است و عصاره اش را افیون خوانند و آن مخدر است و خواب آرد. ( نزهة القلوب ).جهان در جنب این نه سقف مینا
چو خشخاشی برد بر روی دریا
نگر تا تو از این خشخاش چندی
سزد گر بر بروت خود بخندی.
شبستری.
توضیح : گیاهی است گل دار از تیره پاپاوارسه . از اقسام مختلفه خشخاش یک رقم در ایران زراعت میشود. ( پاپاورسومنی - فروم ) ولی رنگ گل آنها مختلف و ارتفاع متوسط این گیاه یک ذرع است. تخم آن را در پائیز و گاهی نیز در بهارمی کارند در ایران زراعت آن با ترتیب صحیح علمی بعمل می آید. ( یادداشت بخط مؤلف ).توضیح : از شیره خشخاش تریاک می گیرند. رجوع به تریاک شود.
- شیره خشخاش ؛ تریاک. ( از ناظم الاطباء ).
|| ریزه. ذره. مقدار بسیار کوچک :
دو نیزه چو خشخاش گشت از نهیب
یکی را نجنبید پا از رکیب.
فردوسی.
سنگ روی خفته را خشخاش کردوین مثل بر جمله عالم فاش کرد.
مولوی.
خشخاش. [ خ َ ]( اِخ ) ابن حباب بن حارث که بعضی او را خشخاش بن مالک بن حارث آورده اند از صحابیان بود. ( از منتهی الارب ).
فرهنگ عمید
۱. گیاهی علفی، با ساقۀ باریک، گل های سفید، و برگ های دراز، درشت، و دندانه دار که بلندیش تا یک متر می رسد و از آن شیرۀ تریاک می گیرند، کوکنار.
۲. میوۀ گرزمانند گیاه خشخاش که پس از ریختن برگ های گل در سر شاخه پیدا می شود.
۳. دانه های روغنی، خوراکی، و ریز گیاه خشخاش که روغن آن را می گیرند.
۲. میوۀ گرزمانند گیاه خشخاش که پس از ریختن برگ های گل در سر شاخه پیدا می شود.
۳. دانه های روغنی، خوراکی، و ریز گیاه خشخاش که روغن آن را می گیرند.
دانشنامه عمومی
خشخاش یا به دری کوکنار (نام علمی: Papaver somniferum) نام یک گونه گیاه علفی یک سالهٔ گل داری است. گیاه خشخاش از تیر تا مرداد گل می دهد. بخش های مختلف خشخاش به ویژه شیرهٔ خشک شدهٔ کاس برگ آن که به تریاک معروف است خاصیت آرام بخش، ضد درد و ضد اسهال دارد.
درمان سردرد و آبریزش بینی
کاهنده اشتها و کندکننده هاضمه
کاهنده میل جنسی و شل کننده عضو مورد نظر (به صورت مالیدن بر روی آن)
از این گونه آلکالوئیدهایی استخراج می شود که مصارف دارویی و صنعتی بسیاری دارد از جمله مورفین، تبایین، کدیین، نارسیین و چند آلکالویید مهم دیگر.همچنین این گونه واریته و کولتیوارهای زیاد و گوناگونی نیز دارد.پس از رسیدن میوه که به صورت کپسول است با خراشیدن آن شیرآبه سفیدرنگی بدست می آید که با خشک کردن آن (آب آن گرفته شود) ماده ای قهوه ای رنگ به نام تریاک حاصل می شود.
این واژه عربی نیست و در سنسکریت کهسکهسه khaskhasa گفته می شده و که kh در پارسی خ خوانده شده و خسخسه بوده و رفته رفته خشخاش گردیده است.
استفاده از روغن خشخاش به دوران کهن بازمی گردد. گیاه خشخاش در حدود ۳۴۰۰ سال پیش از میلاد در میان رودان کشت می شده است. تصاویر روغن خشخاش در آثار باقی مانده از سومریان یافت شده اند. سومریان خشخاش را گیاه شادی (Hul Gil) می نامیدند. ساخت و استفاده از اپیوم در دوران مینوسی ها شناسائی شده است. یونانی های باستان آن را اپیوم نامیدند.
درمان سردرد و آبریزش بینی
کاهنده اشتها و کندکننده هاضمه
کاهنده میل جنسی و شل کننده عضو مورد نظر (به صورت مالیدن بر روی آن)
از این گونه آلکالوئیدهایی استخراج می شود که مصارف دارویی و صنعتی بسیاری دارد از جمله مورفین، تبایین، کدیین، نارسیین و چند آلکالویید مهم دیگر.همچنین این گونه واریته و کولتیوارهای زیاد و گوناگونی نیز دارد.پس از رسیدن میوه که به صورت کپسول است با خراشیدن آن شیرآبه سفیدرنگی بدست می آید که با خشک کردن آن (آب آن گرفته شود) ماده ای قهوه ای رنگ به نام تریاک حاصل می شود.
این واژه عربی نیست و در سنسکریت کهسکهسه khaskhasa گفته می شده و که kh در پارسی خ خوانده شده و خسخسه بوده و رفته رفته خشخاش گردیده است.
استفاده از روغن خشخاش به دوران کهن بازمی گردد. گیاه خشخاش در حدود ۳۴۰۰ سال پیش از میلاد در میان رودان کشت می شده است. تصاویر روغن خشخاش در آثار باقی مانده از سومریان یافت شده اند. سومریان خشخاش را گیاه شادی (Hul Gil) می نامیدند. ساخت و استفاده از اپیوم در دوران مینوسی ها شناسائی شده است. یونانی های باستان آن را اپیوم نامیدند.
wiki: سرده از گیاهان گلدار از تیرهٔ شقایقیان یا کوکناریان است. سرده یا جنس خشخاش بزرگترین جنسِ زیرتیره پاپاوروئیده از تیرهٔ شقایقیان است. این جنس عمدتاً در نیمکره شمالی یافت می شود. از این جنس، ۲۸ گونه در ایران گزارش شده که از این تعداد، ۶ گونه بومی ایران است.
خشخاش Papaver somniferum
خشخاش آلپی Papaver alpinum
خشخاش بیابانی Papaver argemone
خشخاش زراعی Papaver rhoeas
خشخاش شرقی Papaver orientale
خشخاش کبیر Papaver bracteatum
خشخاش معمولی Papaver commutatum
خشخاش هرز Papaver dubium
Papaver acrochaetum
Papaver aculeatum
Papaver albertii
Papaver alboroseum
Papaver ambiguum
Papaver ammophilum
Papaver anadyrense
Papaver angustifolium
Papaver anjuicum
Papaver apulum
Papaver arachnoideum
Papaver arenarium
Papaver armeniacum
Papaver atlanticum
Papaver atrovirens
Papaver aurantiacum
Papaver baitagense
Papaver bipinnatum
Papaver bornmuelleri
Papaver burseri
Papaver calcareum
Papaver californicum
Papaver cambricum
Papaver canescens
Papaver carmeli
Papaver chakassicum
Papaver chelidoniifolium
Papaver chibinense
Papaver chionophilum
Papaver clavatum
Papaver corona-sancti-stephani
Papaver curviscapum
Papaver cylindricum
Papaver cyprium
Papaver decaisnei
Papaver degenii
Papaver detritophilum
Papaver ernesti-mayeri
Papaver fauriei
Papaver fugax
Papaver gabrielianae
Papaver glaucum
Papaver gorgoneum
Papaver gorodkovii
Papaver gracile
Papaver guerlekense
Papaver halophilum
Papaver himalayicum
Papaver holophyllum
Papaver humile
Papaver hybridum
Papaver hypsipetes
Papaver indigirkense
Papaver involucratum
Papaver jacuticum
Papaver kachroianum
Papaver kerneri
Papaver kuvajevii
Papaver laestadianum
Papaver langeanum
Papaver lapponicum
Papaver lasiothrix
Papaver lateritium
Papaver lecoqii
Papaver leiocarpum
Papaver leucotrichum
Papaver libanoticum
Papaver lisae
Papaver macounii
Papaver macrostomum
Papaver mairei
Papaver maschukense
Papaver mcconnellii
Papaver minus
Papaver minutiflorum
Papaver miyabeanum
Papaver multiradiatum
Papaver nivale
Papaver nordhagenianum
Papaver nudicaule
Papaver occidentale
Papaver olchonense
Papaver oreophilum
Papaver paczoskii
Papaver pamporicum
Papaver paphium
Papaver pasquieri
Papaver paucistaminum
Papaver pavoninum
Papaver persicum
Papaver pilosum
Papaver pinnatifidum
Papaver piptostigma
Papaver popovii
Papaver postii
Papaver pseudostubendorfii
Papaver pseudotenellum
Papaver pulvinatum
Papaver purpureomarginatum
Papaver pygmaeum
Papaver radicatum
Papaver rechingeri
Papaver rogersii
Papaver roseolum
Papaver rupifragum
Papaver schamurinii
Papaver schelkovnikovi
Papaver sendtneri
Papaver setiferum
Papaver setigerum
Papaver setosum
Papaver sjunicicum
Papaver stanovense
Papaver stewartianum
Papaver stubendorfii
Papaver syriacum
Papaver talyshense
Papaver tatricum
Papaver tenuifolium
Papaver tichomirovii
Papaver tolmatchevii
Papaver tolmatschevianum
Papaver triniifolium
Papaver tumidulum
Papaver turczaninovii
Papaver udocanicum
Papaver uintaense
Papaver umbonatum
Papaver walpolei
Papaver variegatum
Papaver victoris
Papaver virchowii
Papaver yildirimlii
Papaver zangezurum
Papaver inside
Long Pricklyhead Poppy (Papaver argemone)
شقایق کوچک در پارک چیتگر
خشخاش Papaver somniferum
خشخاش آلپی Papaver alpinum
خشخاش بیابانی Papaver argemone
خشخاش زراعی Papaver rhoeas
خشخاش شرقی Papaver orientale
خشخاش کبیر Papaver bracteatum
خشخاش معمولی Papaver commutatum
خشخاش هرز Papaver dubium
Papaver acrochaetum
Papaver aculeatum
Papaver albertii
Papaver alboroseum
Papaver ambiguum
Papaver ammophilum
Papaver anadyrense
Papaver angustifolium
Papaver anjuicum
Papaver apulum
Papaver arachnoideum
Papaver arenarium
Papaver armeniacum
Papaver atlanticum
Papaver atrovirens
Papaver aurantiacum
Papaver baitagense
Papaver bipinnatum
Papaver bornmuelleri
Papaver burseri
Papaver calcareum
Papaver californicum
Papaver cambricum
Papaver canescens
Papaver carmeli
Papaver chakassicum
Papaver chelidoniifolium
Papaver chibinense
Papaver chionophilum
Papaver clavatum
Papaver corona-sancti-stephani
Papaver curviscapum
Papaver cylindricum
Papaver cyprium
Papaver decaisnei
Papaver degenii
Papaver detritophilum
Papaver ernesti-mayeri
Papaver fauriei
Papaver fugax
Papaver gabrielianae
Papaver glaucum
Papaver gorgoneum
Papaver gorodkovii
Papaver gracile
Papaver guerlekense
Papaver halophilum
Papaver himalayicum
Papaver holophyllum
Papaver humile
Papaver hybridum
Papaver hypsipetes
Papaver indigirkense
Papaver involucratum
Papaver jacuticum
Papaver kachroianum
Papaver kerneri
Papaver kuvajevii
Papaver laestadianum
Papaver langeanum
Papaver lapponicum
Papaver lasiothrix
Papaver lateritium
Papaver lecoqii
Papaver leiocarpum
Papaver leucotrichum
Papaver libanoticum
Papaver lisae
Papaver macounii
Papaver macrostomum
Papaver mairei
Papaver maschukense
Papaver mcconnellii
Papaver minus
Papaver minutiflorum
Papaver miyabeanum
Papaver multiradiatum
Papaver nivale
Papaver nordhagenianum
Papaver nudicaule
Papaver occidentale
Papaver olchonense
Papaver oreophilum
Papaver paczoskii
Papaver pamporicum
Papaver paphium
Papaver pasquieri
Papaver paucistaminum
Papaver pavoninum
Papaver persicum
Papaver pilosum
Papaver pinnatifidum
Papaver piptostigma
Papaver popovii
Papaver postii
Papaver pseudostubendorfii
Papaver pseudotenellum
Papaver pulvinatum
Papaver purpureomarginatum
Papaver pygmaeum
Papaver radicatum
Papaver rechingeri
Papaver rogersii
Papaver roseolum
Papaver rupifragum
Papaver schamurinii
Papaver schelkovnikovi
Papaver sendtneri
Papaver setiferum
Papaver setigerum
Papaver setosum
Papaver sjunicicum
Papaver stanovense
Papaver stewartianum
Papaver stubendorfii
Papaver syriacum
Papaver talyshense
Papaver tatricum
Papaver tenuifolium
Papaver tichomirovii
Papaver tolmatchevii
Papaver tolmatschevianum
Papaver triniifolium
Papaver tumidulum
Papaver turczaninovii
Papaver udocanicum
Papaver uintaense
Papaver umbonatum
Papaver walpolei
Papaver variegatum
Papaver victoris
Papaver virchowii
Papaver yildirimlii
Papaver zangezurum
Papaver inside
Long Pricklyhead Poppy (Papaver argemone)
شقایق کوچک در پارک چیتگر
wiki: خشخاش (سرده)
دانشنامه آزاد فارسی
خشخاش (poppy)
گروهی از گیاهان، متعلق به تیرۀ خشخاش. عمدتاً گل هایی با رنگ قرمز و نارنجی شفاف دارند که بخش مرکزی آن سیاه رنگ است و کپسولی کروی یا گرزی شکل را پدید می آورد. گیاه همچنین شیره ای شیر مانند دارد. دو گونۀ آن عبارت اند از خشخاش زراعی یا اروپایی قرمز، و گیاه خشخاش آسیاییکه منبع اصلی تریاکاست. از دیگر گونه های مهم خشخاش در ایران، خشخاش ایرانی (پاپاور پرسیکوم)و خشخاش البرزی (پاپاور تنوی فولیوم)است. بیش از ۴۰ گونه از جنس خشخاش در ایران یافت می شود.
گروهی از گیاهان، متعلق به تیرۀ خشخاش. عمدتاً گل هایی با رنگ قرمز و نارنجی شفاف دارند که بخش مرکزی آن سیاه رنگ است و کپسولی کروی یا گرزی شکل را پدید می آورد. گیاه همچنین شیره ای شیر مانند دارد. دو گونۀ آن عبارت اند از خشخاش زراعی یا اروپایی قرمز، و گیاه خشخاش آسیاییکه منبع اصلی تریاکاست. از دیگر گونه های مهم خشخاش در ایران، خشخاش ایرانی (پاپاور پرسیکوم)و خشخاش البرزی (پاپاور تنوی فولیوم)است. بیش از ۴۰ گونه از جنس خشخاش در ایران یافت می شود.
wikijoo: خشخاش
نقل قول ها
خشخاش گیاه علفی یک سالهٔ گل داری از خانواده شقایق یا خشخاش (Papaveraceae) و از جنس Papaver است.
• «واقعاً این لکه بزرگی هست برای مردم افغانستان که ما بزرگترین تولید کننده خشخاش هستیم. تروریسم و تریاک به یکدیگر کمک می کنند. جاهایی که تحت کنترل ما نمی باشد در آنجا تریاک زیاد کشت می شود، طبیعی است که فایده آن عاید طالبان می شود و طالب را ثروتمند می کند، تروریسم را ثروتمند می کند. به عقیده ما وقتی به افغانستان صلح بیاید، این مشکل هم همزمان با آمدن صلح سراسری و پایدار انشاالله حل می شود.» -> محمد عمر داودزی
• «واقعاً این لکه بزرگی هست برای مردم افغانستان که ما بزرگترین تولید کننده خشخاش هستیم. تروریسم و تریاک به یکدیگر کمک می کنند. جاهایی که تحت کنترل ما نمی باشد در آنجا تریاک زیاد کشت می شود، طبیعی است که فایده آن عاید طالبان می شود و طالب را ثروتمند می کند، تروریسم را ثروتمند می کند. به عقیده ما وقتی به افغانستان صلح بیاید، این مشکل هم همزمان با آمدن صلح سراسری و پایدار انشاالله حل می شود.» -> محمد عمر داودزی
wikiquote: خشخاش
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] خشخاش، نام گیاهان متعلق به جنس Papaver مخصوصآ گونه P. somniferum L. که مادّه تریاک از آن به دست می آید.
خشخاش گیاهی است علفی به ارتفاع یک تا دو متر و دارای ساقه ای قائم و منشعب و برگهای متناوب سبز و غبارآلود و بریدگیهای نامنظم. گلهای درشت و زیبایش در جورهای مختلف به رنگهای متفاوت و میوه اش، کپسولی ناشکوفا و حاوی دانه های بسیار است. این گیاه در مناطق مختلف ایران (تبریز، کرمانشاه، خوزستان، لرستان، فارس، کرمان، خراسان، یزد)، افغانستان، پاکستان و کشورهای منطقه مدیترانه و شمال افریقا می روید
کاربرد دارویی خشخاش
قسمتهای مختلف انواع خشخاش دارای مواد و کاربردهای دارویی است. مهم ترین مادّه دارویی ـ تخدیری و در عین حال سمّی این گیاهان، شیره کپسول آنهاست که تریاک نام دارد و در ایران و افغانستان از یکی از جورهای گونه P. somniferum L. با نام album (سفید)، در مصر و آسیای صغیر از جور glabrum و در نواحی دیگر از جور setigerum به دست می آید. روغن خشخاش اغلب از جور nigrum (سیاه) این گیاه تهیه می شود. گاه از جورهای مذکور، هم تریاک و هم روغن خشخاش به دست می آید. از روغن خشخاش در مصارف دارویی، تغذیه و صنعتی استفاده می کنند.
انواع خشخاش
در کتب گیاه ـ داروشناسی قدیم به انواع مختلف خشخاش اشاره شده است. رازی شرح مفصّلی از انواع و خواص آن ها را آورده که بیش تر برگرفته از نوشته های حکمای یونانی از جمله جالینوس و دیوسکوریدس است. خشخاش اَسْوَد (سیاه)، منثور (مُنْتَثَر/ مصری/ رُمّان السُعال)، بستانی، برّی، مُقَرَّن (بحری) و زُبْدی از انواعی است که رازی برشمرده است.برای خشخاش سیاه، همان نام علمی P. somniferum را در نظر گرفته اند اما خشخاش منثور احتمالا همان گیاه P. rhoeasاست که قهرمان و گل گلاب، آن را شقایق و مظفریان آن را خشخاش زراعی نامیده اند که شقایق سرخ را معادل آن دانستهو وجه تسمیه اش نیز پراکنده شدن سریع گلبرگهایش است. تفکیک این گیاهان در منابع اسلامی بسیار مشکل است چنان که ابوالخیر اشبیلی انواع سفید، قرمز، فرفیری، مقرّن و زرد را جز انواع برّی دانسته است. ابن بیطار خشخاش مقرّن و برّی را یکی، انصاری شیرازی خشخاش برّی و بستانی را از انواع خشخاش سیاه و نوع برّی را همان سیاه و بستانی را همان خشخاش سفید دانسته اند. لذا اسامی علمی که مؤلفان امروزی برای این گیاهان ارائه کرده اند، گاه متفاوت است و حتی برخی از این انواع را متعلق به جنسهای دیگری دانسته اند مثلا گاه خشخاش برّی و مقرّن گونه هایی از جنس Glaucium و زبدی گونه ای Silene در نظر گرفته شده است.
خواص انواع خشخاش
...
خشخاش گیاهی است علفی به ارتفاع یک تا دو متر و دارای ساقه ای قائم و منشعب و برگهای متناوب سبز و غبارآلود و بریدگیهای نامنظم. گلهای درشت و زیبایش در جورهای مختلف به رنگهای متفاوت و میوه اش، کپسولی ناشکوفا و حاوی دانه های بسیار است. این گیاه در مناطق مختلف ایران (تبریز، کرمانشاه، خوزستان، لرستان، فارس، کرمان، خراسان، یزد)، افغانستان، پاکستان و کشورهای منطقه مدیترانه و شمال افریقا می روید
کاربرد دارویی خشخاش
قسمتهای مختلف انواع خشخاش دارای مواد و کاربردهای دارویی است. مهم ترین مادّه دارویی ـ تخدیری و در عین حال سمّی این گیاهان، شیره کپسول آنهاست که تریاک نام دارد و در ایران و افغانستان از یکی از جورهای گونه P. somniferum L. با نام album (سفید)، در مصر و آسیای صغیر از جور glabrum و در نواحی دیگر از جور setigerum به دست می آید. روغن خشخاش اغلب از جور nigrum (سیاه) این گیاه تهیه می شود. گاه از جورهای مذکور، هم تریاک و هم روغن خشخاش به دست می آید. از روغن خشخاش در مصارف دارویی، تغذیه و صنعتی استفاده می کنند.
انواع خشخاش
در کتب گیاه ـ داروشناسی قدیم به انواع مختلف خشخاش اشاره شده است. رازی شرح مفصّلی از انواع و خواص آن ها را آورده که بیش تر برگرفته از نوشته های حکمای یونانی از جمله جالینوس و دیوسکوریدس است. خشخاش اَسْوَد (سیاه)، منثور (مُنْتَثَر/ مصری/ رُمّان السُعال)، بستانی، برّی، مُقَرَّن (بحری) و زُبْدی از انواعی است که رازی برشمرده است.برای خشخاش سیاه، همان نام علمی P. somniferum را در نظر گرفته اند اما خشخاش منثور احتمالا همان گیاه P. rhoeasاست که قهرمان و گل گلاب، آن را شقایق و مظفریان آن را خشخاش زراعی نامیده اند که شقایق سرخ را معادل آن دانستهو وجه تسمیه اش نیز پراکنده شدن سریع گلبرگهایش است. تفکیک این گیاهان در منابع اسلامی بسیار مشکل است چنان که ابوالخیر اشبیلی انواع سفید، قرمز، فرفیری، مقرّن و زرد را جز انواع برّی دانسته است. ابن بیطار خشخاش مقرّن و برّی را یکی، انصاری شیرازی خشخاش برّی و بستانی را از انواع خشخاش سیاه و نوع برّی را همان سیاه و بستانی را همان خشخاش سفید دانسته اند. لذا اسامی علمی که مؤلفان امروزی برای این گیاهان ارائه کرده اند، گاه متفاوت است و حتی برخی از این انواع را متعلق به جنسهای دیگری دانسته اند مثلا گاه خشخاش برّی و مقرّن گونه هایی از جنس Glaucium و زبدی گونه ای Silene در نظر گرفته شده است.
خواص انواع خشخاش
...
wikifeqh: خشخاش
گویش اصفهانی
تکیه ای: xašxâš
طاری: xâšxâš
طامه ای: xašxâš
طرقی: xâšxâš
کشه ای: xâšxâš
نطنزی: xašxâš
جدول کلمات
کوکنار
پیشنهاد کاربران
خشخاش یا کوکنار یک گیاه علفی یک سالهٔ گل دار است که برای تولید تریاک از آن استفاده می شود. این گیاه از تیر تا مرداد گل می دهد. بخش های مختلف گیاه خشخاش به ویژه شیرهٔ خشک شدهٔ کاس برگ آن که به تریاک معروف است خاصیت آرام بخش، ضد درد و ضد اسهال دارد.
خشخاش چند رقم است:
۱ - سفید ۲ - سیاه ۳ - مشور ۴ - زبدی ۵ - شاخی.
خشخاش یا "کوکنار "گیاهی از تیره "خشخاشPAPAVERACEAE"است که نام علمی ان"PAPAVER SOMNIFERUM"میباشد.
کوکنار که "خشخاش سیاه"نیز نامیده میشود ، یکی از معروف ترین نمونه های این گیاه است و از آن شیره تریاک "افیون"گیرند
خشخاش که در طب سنتی ریشه، برگ، گل، کپسول و دانه اش بکار می رود دارای ماده سمی بنام "مرفین"است.
این گیاه با طبیعت سرد دارای خاصیت درمانی به شرح زیر میباشد:
دستگاه اعصاب
خشخاش، تسکین دهنده دستگاه عصبی وارام بخش است.
برگ خشخاش ، خواب آور وتسکین دهنده درد ها میباشد.
ضماد جوشانده پوست خشخاش ، بیخوابی، سردرد و درد های موضعی را درمان میکند.
روغن گل خشخاش، درد موضعی ، سردرد ودیگر درد های عصبی را تسکین داده و ورم های دردناک را التیام میبخشد.
دستگاه گوارش
جوشانده پوست خشخاش ، درمان کننده التهاب معده و اسهال های مزمن و خونی است.
عصاره پوست خشخاش، دل درد را تسکین میدهد.
شیاف پوست خشخاش ، درمان کننده اسهال های مزمن میباشد.
اختلالات صفراوی
جوشانده رشه خشخاش، اختلالات کبدی و راهای صفراوی را برطرف نموده و از پر شدن کیسه صفرا جلو گیری میکند
اختلالات کلیوی
دانه های خشخاش، اختلالات کلیوی را برطرف نموده و سوزش مثانه و مجاری ادرار رابرطرف میسازد.
اختلالات تنفسی
دانه های خشخاش ، برطرف کننده سینه درد و سرفه های خشک است.
روغن خشخاش نیز سینه درد را درمان می کند.
ناراحتی های پوستی
ضماد گل خشخاش مخلوط اب گشنیز ، اگزما ، جوشهای ریز خار دار و الرژی های پوستی را برطرف میسازد.
خلاصه انکه خشخاش گیاهی داروئی با اثر خواب اور ، و تسکین درد ها که بایستی در حد اعتدال مورد استفاده قرار گیرد .
خشخاش التیام دهنده درد ها و اختلالات عصبی ، گوارشی ، صفراوی، کلیوی، تنفسی و پوستی است.
با جوشانده ریشه این گیاه ، فشار خون ، ضماد گل ان سوزش و خارش چشم و اورام بر طرف میشود.
خشخاش در افراد سرد مزاج سبب بروز اختلالات ریوی ، گوارشی ، عصبی، جنسی و پوستی میشود.
یکی از فراورده های معروف خشخاش"تریاک"است که در صنعت دارو سازی مصرف میشود و در طب سنتی مورد استفاده پزشکان قرار می گیرد.
در طب سنتی تریاک در درمان اسهال ، زخم روده و معده، تنگی نفس، نقرس حاد ، سردرد، پیچش شکم، جرب، و خارش های پوستی ، بصورت شیرابه، ضماد، قطره ، پودر، استفاده میشود.
استمرار در مصرف معجون وداروهائیکه با تریاک تهیه میشوند ، موجب اعتیاد وزیاو روی در مصرف ان سبب مسمومیت ومرگ میگردد.
باید دانست که نو دیگر خشخاش ، "خشخاش سفیدPAPVER RH OEAS"است که به ان "خشخاش بستانی" یا"شقایق"میگویند.
خشخاش بحری یا"مامیثاGISUCIUM CORNICULATUM"نوع دیگر شقایق است که دارای خاصیت داروئی میباشد.
از ویکی پدیا
قس
پیشینه مصرف خشخاش در دنیای باستان
به طور کل بیشتر مواد مخدر موجود از تریاک به دست می آید که آن نیز محصول گیاه خشخاش است. پس می توان عمر کشت خشخاش را با عمر شناسایی تریاک و مواد مخدر توسط انسان برابر دانست " این گیاه دارای تاریخچه مبهمی است. گروهی از از محققین کشاورزی معتقدند که این گیاه به طور طبیعی تکامل یافته است. بعضی را عقیده بر این است که انسان با انتخاب و پرورش نوع خوب آن باعث تکامل این گیاه به صورت امروزی آن شده است عده ایی نیز بر این باور دارند که تغییر شرایط آب و هوا در ارتفاعاتی که این گیاه می روید باعث تکامل آن شده است. امروز این عقیده بیشتر مورد توجه می باشد".
گیاه خشخاش که هم اینک به فراوانی و گستردگی در کشور همسایه، افغانستان و یا چنانکه در خبرها می خوانیم و می شنویم که به صورت غیر قانونی در کرمانشاه و بم ( و شاید مناطق دور از نظارت در کشورمان ) کشت می شود، گیاهی است که عمر آن هم پایه با تمدن بشری است. و جز معدود تمدن های کهن نظیر ایران و چین در بقیه تمدن های باستانی با نشانه هایی از این گیاه روبرو می شویم. ولی کدام تمدن و در چه زمانی به این گیاه و خواص آن دست یافتند برای ما مشخص نیست "مهم آن است که بشر ما قبل تاریخ با این گیاه آشنایی داشته است. گیاه شناس قرن نوزدهم جورج واتز عقیده داشت که انسان تدریجاً به خواص این گیاه پی برده است. او حدس می زند که انسان های قدیم پیش از مصرف این گیاه . . . و قبل از پی بردن به خواص دارویی آن بی گمان از زیبایی گل آن لذت می برده اند"
ولی باید تاریخ تریاک را به عنوان دارو و مسکن از تاریخ تریاک و مواد مخدر جدا دانست. در دنیای باستان همانند امروزه از تریاک به عنوان دارو استفاده می کردند چنانکه امروزه بیست و چند داروی مسکن از مشتقات تریاک تولید و در داروخانه ها عرضه می شود. "احتمالاً تریاک نخستین دارویی بوده که انسان آن را کشف کرده است و چون یافتن آن در طبیعت به سادگی ممکن است بی گمان پیش از دست یافتن به الکل که تهیه آن احتیاج به آگاهی از عملکرد تخمیر دارد، به تریاک دست یافته بوده است"چنان که می نماید " در دنیای قدیم از مصرف نادرست و بی رویه تریاک خبری نیست و به کار بردن آن تا قرن 12 میلادی جز برای معالجه بعضی بیماری ها و تسکین درد معمول نمی باشد نمونه هایی بر این مدعا:
- در پزشکی مصر باستان " تریاک در 700 روش درمانی توصیه شده است. یک بخش از نوشته های اخیر به نسخه هایی برای آرام کردن کودکان بد خلق تخصیص داده شده است. ( شیوه ایی که هم اینک در بعضی از روستاهای ایران برای آرام کردن کودکان ونوزادان نا آرام از آن استفاده می شود )
- در تمدن باستانی آشور: در ا . . .
خشخاش چند رقم است:
۱ - سفید ۲ - سیاه ۳ - مشور ۴ - زبدی ۵ - شاخی.
خشخاش یا "کوکنار "گیاهی از تیره "خشخاشPAPAVERACEAE"است که نام علمی ان"PAPAVER SOMNIFERUM"میباشد.
کوکنار که "خشخاش سیاه"نیز نامیده میشود ، یکی از معروف ترین نمونه های این گیاه است و از آن شیره تریاک "افیون"گیرند
خشخاش که در طب سنتی ریشه، برگ، گل، کپسول و دانه اش بکار می رود دارای ماده سمی بنام "مرفین"است.
این گیاه با طبیعت سرد دارای خاصیت درمانی به شرح زیر میباشد:
دستگاه اعصاب
خشخاش، تسکین دهنده دستگاه عصبی وارام بخش است.
برگ خشخاش ، خواب آور وتسکین دهنده درد ها میباشد.
ضماد جوشانده پوست خشخاش ، بیخوابی، سردرد و درد های موضعی را درمان میکند.
روغن گل خشخاش، درد موضعی ، سردرد ودیگر درد های عصبی را تسکین داده و ورم های دردناک را التیام میبخشد.
دستگاه گوارش
جوشانده پوست خشخاش ، درمان کننده التهاب معده و اسهال های مزمن و خونی است.
عصاره پوست خشخاش، دل درد را تسکین میدهد.
شیاف پوست خشخاش ، درمان کننده اسهال های مزمن میباشد.
اختلالات صفراوی
جوشانده رشه خشخاش، اختلالات کبدی و راهای صفراوی را برطرف نموده و از پر شدن کیسه صفرا جلو گیری میکند
اختلالات کلیوی
دانه های خشخاش، اختلالات کلیوی را برطرف نموده و سوزش مثانه و مجاری ادرار رابرطرف میسازد.
اختلالات تنفسی
دانه های خشخاش ، برطرف کننده سینه درد و سرفه های خشک است.
روغن خشخاش نیز سینه درد را درمان می کند.
ناراحتی های پوستی
ضماد گل خشخاش مخلوط اب گشنیز ، اگزما ، جوشهای ریز خار دار و الرژی های پوستی را برطرف میسازد.
خلاصه انکه خشخاش گیاهی داروئی با اثر خواب اور ، و تسکین درد ها که بایستی در حد اعتدال مورد استفاده قرار گیرد .
خشخاش التیام دهنده درد ها و اختلالات عصبی ، گوارشی ، صفراوی، کلیوی، تنفسی و پوستی است.
با جوشانده ریشه این گیاه ، فشار خون ، ضماد گل ان سوزش و خارش چشم و اورام بر طرف میشود.
خشخاش در افراد سرد مزاج سبب بروز اختلالات ریوی ، گوارشی ، عصبی، جنسی و پوستی میشود.
یکی از فراورده های معروف خشخاش"تریاک"است که در صنعت دارو سازی مصرف میشود و در طب سنتی مورد استفاده پزشکان قرار می گیرد.
در طب سنتی تریاک در درمان اسهال ، زخم روده و معده، تنگی نفس، نقرس حاد ، سردرد، پیچش شکم، جرب، و خارش های پوستی ، بصورت شیرابه، ضماد، قطره ، پودر، استفاده میشود.
استمرار در مصرف معجون وداروهائیکه با تریاک تهیه میشوند ، موجب اعتیاد وزیاو روی در مصرف ان سبب مسمومیت ومرگ میگردد.
باید دانست که نو دیگر خشخاش ، "خشخاش سفیدPAPVER RH OEAS"است که به ان "خشخاش بستانی" یا"شقایق"میگویند.
خشخاش بحری یا"مامیثاGISUCIUM CORNICULATUM"نوع دیگر شقایق است که دارای خاصیت داروئی میباشد.
از ویکی پدیا
قس
پیشینه مصرف خشخاش در دنیای باستان
به طور کل بیشتر مواد مخدر موجود از تریاک به دست می آید که آن نیز محصول گیاه خشخاش است. پس می توان عمر کشت خشخاش را با عمر شناسایی تریاک و مواد مخدر توسط انسان برابر دانست " این گیاه دارای تاریخچه مبهمی است. گروهی از از محققین کشاورزی معتقدند که این گیاه به طور طبیعی تکامل یافته است. بعضی را عقیده بر این است که انسان با انتخاب و پرورش نوع خوب آن باعث تکامل این گیاه به صورت امروزی آن شده است عده ایی نیز بر این باور دارند که تغییر شرایط آب و هوا در ارتفاعاتی که این گیاه می روید باعث تکامل آن شده است. امروز این عقیده بیشتر مورد توجه می باشد".
گیاه خشخاش که هم اینک به فراوانی و گستردگی در کشور همسایه، افغانستان و یا چنانکه در خبرها می خوانیم و می شنویم که به صورت غیر قانونی در کرمانشاه و بم ( و شاید مناطق دور از نظارت در کشورمان ) کشت می شود، گیاهی است که عمر آن هم پایه با تمدن بشری است. و جز معدود تمدن های کهن نظیر ایران و چین در بقیه تمدن های باستانی با نشانه هایی از این گیاه روبرو می شویم. ولی کدام تمدن و در چه زمانی به این گیاه و خواص آن دست یافتند برای ما مشخص نیست "مهم آن است که بشر ما قبل تاریخ با این گیاه آشنایی داشته است. گیاه شناس قرن نوزدهم جورج واتز عقیده داشت که انسان تدریجاً به خواص این گیاه پی برده است. او حدس می زند که انسان های قدیم پیش از مصرف این گیاه . . . و قبل از پی بردن به خواص دارویی آن بی گمان از زیبایی گل آن لذت می برده اند"
ولی باید تاریخ تریاک را به عنوان دارو و مسکن از تاریخ تریاک و مواد مخدر جدا دانست. در دنیای باستان همانند امروزه از تریاک به عنوان دارو استفاده می کردند چنانکه امروزه بیست و چند داروی مسکن از مشتقات تریاک تولید و در داروخانه ها عرضه می شود. "احتمالاً تریاک نخستین دارویی بوده که انسان آن را کشف کرده است و چون یافتن آن در طبیعت به سادگی ممکن است بی گمان پیش از دست یافتن به الکل که تهیه آن احتیاج به آگاهی از عملکرد تخمیر دارد، به تریاک دست یافته بوده است"چنان که می نماید " در دنیای قدیم از مصرف نادرست و بی رویه تریاک خبری نیست و به کار بردن آن تا قرن 12 میلادی جز برای معالجه بعضی بیماری ها و تسکین درد معمول نمی باشد نمونه هایی بر این مدعا:
- در پزشکی مصر باستان " تریاک در 700 روش درمانی توصیه شده است. یک بخش از نوشته های اخیر به نسخه هایی برای آرام کردن کودکان بد خلق تخصیص داده شده است. ( شیوه ایی که هم اینک در بعضی از روستاهای ایران برای آرام کردن کودکان ونوزادان نا آرام از آن استفاده می شود )
- در تمدن باستانی آشور: در ا . . .
این واژه در سنسکریت خسخسه بوده و تازیان از هندوایرانیان و سومریان این گیاه را دریافت کردند .
خشم از ریشه خش میاد، نمونه های دیگر آن
خشم=خش ( خشن، زمخت، اخم ) م ( پسوند نامساز، نمونه های دیگرش زخم، اخم، شخم، تخم، مهم، لخم و. . . است )
خشن=خش ( خشم، خراش ) ن ( پسوند نامساز )
خشخش
خاشخاش=خشخاش
خراش
خشاب=خش ( خراش، خشم ) اب ( پسوند نامساز شدن، نمونه دیگرش گواب ( جواب ) ، نواب، جوراب، کباب، کتاب، دولاب، مهراب، مرداب، گوراب ( خراب ) ، سراب، تناب، نوشاب، شاداب، پرتاب، آسیاب، سیراب )
خشت=برا لبه های تیزش از ریشه خش بهریده اند
خشک
خَش
روشنگری: در زبان پارسی سداها مهم نیستند و میتوانند بگردنند
مانند: خَش، خِشخِش، خُشک و. . .
خشم=خش ( خشن، زمخت، اخم ) م ( پسوند نامساز، نمونه های دیگرش زخم، اخم، شخم، تخم، مهم، لخم و. . . است )
خشن=خش ( خشم، خراش ) ن ( پسوند نامساز )
خشخش
خاشخاش=خشخاش
خراش
خشاب=خش ( خراش، خشم ) اب ( پسوند نامساز شدن، نمونه دیگرش گواب ( جواب ) ، نواب، جوراب، کباب، کتاب، دولاب، مهراب، مرداب، گوراب ( خراب ) ، سراب، تناب، نوشاب، شاداب، پرتاب، آسیاب، سیراب )
خشت=برا لبه های تیزش از ریشه خش بهریده اند
خشک
خَش
روشنگری: در زبان پارسی سداها مهم نیستند و میتوانند بگردنند
مانند: خَش، خِشخِش، خُشک و. . .
کلمات دیگر: